eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
729 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3هزار ویدیو
22 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @fadakq2096
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رو به راه... 👣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر امام خامنه ای (سایه اش پایدار) بر روی برگ درخت ‌  🪴هنرڪده ی «رو به راه» 🪴 https://eitaa.com/rooberaah ━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🙄 حتما باید «ویل دورانت» بگه تا قبول کنن؟ 👌🏼 💢 @sad_dar_sad_ziba
🌳🌱🌺🌱🌴 بچه ها را از خدا نترسانید! چون انسانها اگر از چیزی بترسند نمی توانند آن را دوست داشته باشند. همه ی ما از دوری خدا باید بترسیم نه از خود خـدا. / خانوادگی مشاور 💐 [همه چیز برای زندگی زیبا] @sad_dar_sad_ziba ─┅═ঊঈ🦋🌹🦋ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگیتون به زیبایی و شیرینی این هندوانه 🍉 🌿 «زندگی زیباست» 🌿 @sad_dar_sad_ziba
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «تـــــــولد در تـــــوکیو» ⏪ بخش ۲۹: اول از مهاجرت شروع کردم می‌گفتم می‌خواهم برو
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «تـــــــولد در تـــــوکیو» ⏪بخش ۳۰: «فصل هشتم» هواپیما تکان خورد. از خواب پریدم. صدای جیرجیر لاستیک‌هایش از پشت شیشه‌های چند جداره ی پنجره ی تخم مرغی به گوش خورد. هوا تاریک بود. ساعت مچی‌ام را نگاه کردم پنج صبح را نشان می‌داد. خانمی که بغل دستم نشسته بود، کمربندش را باز کرد. خواست بلند شود که مهماندار به انگلیسی بهش گفت: «باید صبر کند تا هواپیما کاملاً بایستد.» زن که انگلیسی نمی‌فهمید برگشت سمت من و به ژاپنی گفت: «فهمیدی این چی می گه؟» برایش توضیح دادم. دو تا دست‌هایش را گره کرد توی هم و گذاشت روی سگک کمربند و گفت: «خودم می‌دانستم. فقط می‌خواستم کیفم را از جعبه ی بالا بردارم و اخم‌هایش را کشید توی هم.» سرم را به سمت پنجره برگرداندم و به سالن فرودگاه که همه ی چراغ‌هایش روشن بود خیره شدم. وارد سالن فرودگاه که شدم چشم چشم می‌کردم محسن را ببینم. همه منتظر چمدان‌هایشان کنار نوار نقاله ایستاده بودند و من اصلاً یادم رفته بود چمدان دارم. توی تالار می‌گشتم و مثل گیج ها یک مسیر را صد بار می‌رفتم و می‌آمدم. تا به حال محسن را از نزدیک ندیده بودم. تمام تصویر ذهنی ام از او همان عکس‌هایی بود که توی مجازی برایم فرستاده بود. هر مرد قد بلند و ریش و مو قهوه‌ای را که می‌دیدم خیره می‌شدم بهش تا ببینم شبیه عکس‌ها هست یا نه؟ بعد از چند دقیقه‌ای گشت و گذار خسته شدم و نشستم روی صندلی‌های کنار تالار. با خودم گفتم عجب آدم بی‌فکری. من که بهش گفتم صبح زود می‌رسم. هنوز نیامده است. داشتم توی ذهنم بهش غر می‌زدم که دیدم چمدان به دست دارد می‌آید سمتم. سریع از جا بلند شدم. آمدم سرش جیغ بکشم که زد زیر خنده. به چشم‌هایش خیره شدم. فهمیده بود چه قدر عصبانی‌ام. همان طور که می‌خندید گفت: «این جوری ازم استقبال می‌کنی؟» چشم‌هایش خیلی مهربان بود. ریش‌های قهوه‌ای اش از نزدیک با نمک‌تر بود. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. خنده‌ام گرفت. دوباره اخم کردم ولی خنده توی صورتم معلوم بود. حس عجیبی داشتم. هم می‌خواستم گریه کنم هم بخندم. اشک از چشم‌هایم راه افتاده بود و از ته دل می‌خندیدم. خوشحال بودم. محسن گفت: «نمی‌خوای چمدونت رو بیاری؟» یک دفعه یادم افتاد چمدان داشتم به نوار نقاله نگاه کردم، خاموش بود. بدو بدو رفتم سمت نوار نقاله و به انگلیسی داد زدم «یکی این رو روشن کنه من چمدوتم رو هنوز برنداشتم!» برگشتم سمت محسن و بلند گفتم محسن تو زبانشان را می‌فهمی بگو چمدان من جا مانده. دوباره خندید. گفتم: چته تو همه ش می‌خندی؟ از شدت خنده اشک از کنار چشم‌هایش زده بود بیرون. چشمم افتاد به چمدانی که دسته اش را گرفته بود. چمدان خودم بود. تا آمدم بگویم: تو از کجا می‌دانستی این چمدان منه؟ گفت: «روز آخر عکسی که فرستادی و بارت رو بسته بودی چمدانت رو توی عکس دیدم.» ◀️ ادامه دارد ... ................................. 🌳 💠 «زندگی زیباست» http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
درنگی کن، درنگی کن، درنگی! 💎 ……………………………………… 💐 «همه چیز برای زندگی زیبا» 💐 @sad_dar_sad_ziba 🍃
با چنین خطای دیدی که انسان دارد، باید در داوری کردن دیگران بسیار مراقب باشد! 👌🏼 💢 @sad_dar_sad_ziba
「⛅️」 گفتند: «بِالدُّعا، یُستَدفعُ البَلا» پس نیست جز دعا، در کوله‌بار ما دنیای بی‌وفا، از ما تو را گرفت از ما تو را گرفت، دنیای بی‌وفا در شهر پرفریب، از عشق، بی‌نصیب ماندیم ما غریب، ای یار آشنا! گریان و روسیاه، با باری از گناه هی آه پشت آه، اما پر از ریا آخر در این گذر، جان می‌رسد به ‌سر بی ‌یاد تو اگر، باشد قدر، قضا ما دل‌شکسته‌ایم، از بند رسته‌ایم بیمار و خسته‌ایم، آه ای شفا بیا! ای کعبه‌ی امید، در هاله‌ای سپید آمد به ما نوید، از جانب خدا یک‌روز می‌رسد، یک‌روز می‌رسی خورشید بی‌غروب، از پشت ابرها «مجتبی خرسندی» / ولایت و انتظار 🌸 @sad_dar_sad_ziba 🕌 ۩๑▬▬▬✨✨▬▬●
💢 یه رنگی و زرنگی! 🍃 «زندگی زیباست» 🌿 @sad_dar_sad_ziba
🌙 ای نور، به چشم‌هام لبخند بزن! من را به نهال عشق، پیوند بزن! بر سوخته‌های جگرم مرهم باش این چینی تکه تکه را بند بزن! «متین پسندیده» ☘ «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ╔🌸🍃═══════╗
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ تهاجم فرهنگی در میان جوانان آمریکایی /روشن بینی و روشنگری 🌙 🌕 ……………………………………… 🗞 «زندگی زیباست» ╭─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─ ‌ ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠💠ঊঈ═┅─