eitaa logo
🌸 زندگی زیباست 🌸
946 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3هزار ویدیو
22 فایل
°•﷽•° 📰 #مجله_ی_مجازی 🌸 زندگی زیباست 🌸 «همه چیز بَـــراے زندگۍ زیــ★ـݕـا» رسانه های دیگر ما: «خانه ی هنر و هنرمندان» http://eitaa.com/rooberaah «ارج» http://eitaa.com/arj_e_ensan ارتباط با مدیر: @kooh313 تبادل و تبلیغ: @fadakq2096
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 زخم زبان 👌🏼 💢 @sad_dar_sad_ziba
برای کسی که بخواهد رشد کند، هـمــیـشـه راهـی هـسـت حتی در دل سنگ! 🌳 «زندگی زیباست» 🌳 @sad_dar_sad_ziba
2_144217444485386888.mp3
9.64M
🌿 🎶 «همینه عشق» 🎙 مصطفی راغب /موسیقی 🎼🌹 🎵 🗞 «زندگی زیباست» @sad_dar_sad_ziba ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔑 👌🏽 شناخت صحنه مهم است. 🎤 «دکتر سعید جلیلی» 🔑 /راه این جاست 👉 ……………………………………… 🌾 @sad_dar_sad_ziba 🍃
📿 گاهی ممکن است نعمت، به سویت آید، زیرا تو آن را برای غیر خودت آرزو کرده ای! 🤲🏼 🌳 @sad_dar_sad_ziba
🌳🌱🌺🌱🌴 🌸🍃 بیش از تمرکز بر همسرتان، روی خودتان تمرکز کنید! ⚪️ همیشه حق با شما نیست. 🔘 همیشه این شما نیستید که درست می‌گویید. ⚪️ همیشه از دور به اختلافاتتان نگاه کنید. 🔘 اگر هر یک از ما، انسان های منطقی تری باشیم، روابطمان بی تنش تر می‌شود‌. 🔘 بر خودتان تمرکز کنید و سعی کنید برای اصلاح نقص هایتان تلاش کنید. / خانوادگی مشاور 💐 [همه چیز برای زندگی زیبا] @sad_dar_sad_ziba ─┅═ঊঈ🦋🌹🦋ঊঈ═┅─
باغ وحشی که در آن ، شیر، درون قفس است/ گربه ی رهگذرش، پادشه دوران است 🌱 «زندگی زیباست» 🌱 @sad_dar_sad_ziba
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ 🌴 امیر المؤمنین امام علی (درود خدا بر او): «سوگند به كسى كه تمام صداها را مى‌شنود، هركس شادی و سروری در قلبى ايجاد كند، خدا از آن سرور برايش لطفى مى‌آفريند كه هرگاه مصيبتى بر او وارد شود اين لطف همچون آب (در يک سطح شيب‌دار به سرعت) به سوى او سرازير شود تا آن مصيبت را از وى (بشويد و) دور سازد.» 📜 [حکمت ۲۵۷] 🌌 / نهج البلاغه ‌ @sad_dar_sad_ziba ╰─┅═ঊঈ💠 ☀️ 💠ঊঈ═┅─
11.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 «ای دل مقیم کوی وفا شو از زائران ابن الرّضا شو» 🖤 شهادت امام محمد تقی، جواد عزیز امام رضا (درود خدا بر ایشان) را تسلیت می گوییم. 🏴 «زندگی زیباست» ◼️ @sad_dar_sad_ziba
🌸 زندگی زیباست 🌸
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «تـــــــولد در تـــــوکیو» ⏪بخش ۳۹: «فصل دهم» زنگ را که زدن دویدم چادرم را س
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «تـــــــولد در تـــــوکیو» ⏪بخش ۴۰: خیلی از مجتمع بیرون نمی‌رفتم. اگر هم مجبور می‌شدم بروم چیزی بخرم، نزدیک‌ترین خواربارفروشی را انتخاب می‌کردم. محسن چند جمله فارسی در حد این که بتوانم یک خرید ساده بکنم بهم یاد داده بود. چیزی که در خرید از مغازه‌های ایرانی برایم جالب بود، تعارف هنگام خرید بود که فروشنده می‌گفت: قابل ندارد. مادر شوهرم برایم یک دست کت و شلوار سفید، با یک قواره چادر عروس خرید. از همان چادرهایی که پس زمینه‌اش سفید است و طرح‌های زیبایی رویش دارد. عقدمان خیلی ساده بود. همین لباس‌ها را پوشیدم و با خانواده ی محسن به محضر رفتیم. پدر و مادرش بودند و برادر و خواهرش. برادرش تازه عروسی کرده بود و با همسرش آمده بود. شرط کرده بودم که مهریه را سر سفره ی عقد می‌خواهم، البته درباره ی مهریه سه شرط داشتم: اول این که مهریه را از پول خودش تهیه کرده باشد؛ دوم این که مهریه‌ام کمتر از مهریه حضرت زهرا (س) باشد و سوم این که آن را سر سفره ی عقد بدهد. دلیل این هم که می‌گفتم مهریه را باید سر سفره به من بدهد این بود که با خواندن قرآن و احادیث فکر می‌کردم مرد حتماً باید مهریه را همان اول کار به عروس پرداخت کند و تا مهریه را ندهد حق ازدواج با او را ندارد. از طرفی دوست نداشتم به خاطر پرداخت مهریه به من بخواهد زیر بار قرض برود. می‌گفتم باید مثل حضرت علی(ع) باشی. امیر المؤمنین (ع) برای مهریه از کسی قرض نکرد. رفت زره خودش را فروخت. بهش می‌گفتم مقدارش برای من مهم نیست هرچه باشد خوب است. فقط کمتر از مهریه ی حضرت زهرا (س) باشد. حتی اگر آب و مقداری نمک هم شد اشکالی ندارد. محسن گفت: «حالا که این طوره من یک سکه به نماد یکتاپرستی ما مسلمان‌ها و یگانگی خداوند بهت مهریه می‌دهم.» آن موقع یک سکه حدود دویست و پنجاه هزار تومان بود. گفتم زیاد است. نکند بیشتر از مهریه ی حضرت زهرا (س) باشد! محسن گفت: «نه خیالت راحت و من قبول کردم. جایی خوانده بودم حضرت زهرا (س) وقتی مهریه را گرفتند، آن را خرج زندگیشان کرده اند. برای همین تصمیم گرفتم من هم مهریه‌ام را خرج زندگیمان کنم. برای همین با هم رفتیم و با پول سکه یک لوستر خریدیم. البته پولش برکت داشت. یک خورده اش اضاف آمد که با آن دو صندلی و یک میز مطالعه خریدیم به این نیت که در پیشرفت علممان کنار هم باشیم. توی ژاپن بیشتر مردم در شرایطی زندگی می‌کنند که بهترین لوازم خانگی را دارند، ما هم در ژاپن وضع زندگیمان خیلی خوب بود. پدر شغل پردرآمدی داشت و زندگیمان از حد متوسط بالاتر بود. خودم هم مدتی زندگی تجملاتی داشتم، ولی بعد از آن دوره ی تجمل گرایی به این نتیجه رسیده بودم مال فقط مال است. چیز خاصی نیست که بخواهم از داشتنش خوشحال باشم و از نداشتنش ناراحت. همه ازم می‌پرسیدند تو که در آن شرایط بزرگ شده‌ای این زندگی برایت سخت نیست؟ می‌گفتم: «این قدر زندگی تجملاتی را تجربه کرده‌ام که می‌دانم داخلش خبری نیست. دیگر برایم مهم نیست زندگی ام آن گونه باشد یا نباشد! می‌گفتم با همین وسایل دست دوم و ساده هم راحتم. اتفاقاً این‌ها بیشتر برایم جذابیت دارد، چون یک سبک زندگی جدید است. بعد از آن شوهرم رفت سر کار و آرام آرام وسایلمان را نو کردیم. اولین چیزی که شوهرم با درآمدش خرید، فرش بود. فرش‌های جهیزیه مادر شوهرم را پس دادیم و فرش‌های خودمان را پهن کردیم. روی آن فرش جدید خیلی حس خوبی داشتم. اصلاً برایم مهم نبود که آن فرش چه قدر بزرگ است یا طرح و رنگش چیست و محسن آن را چند خریده است. ◀️ ادامه دارد ... ................................. 🌳 💠 «زندگی زیباست» http://eitaa.com/sad_dar_sad_ziba ┄┅══✼☘🌺☘✼══┅┄
💫 «از بین بردن برق افتادگی اتو» برای رفع برق افتادگی اتو بر روی لباس مشکی، سه قاشق سوپ خوری سرکه را در یک لیتر آب ریخته و فرچه ی نرمی را در آن خیس کرده و روی لباس بکشید. 🧶 🎁 @Sad_dar_sad_ziba