💠تأکید و حساسیتش روی #حجاب بود. تابستانها جهرم خیلی گرم است و با اینکه مبینا دو سال و نیمه بود وقتی میخواستیم بیرون برویم میگفت بابایی روسری سرت کن و زمانی که من میگفتم بچه اذیت میشود و هوا گرم است، میگفت هیچ وقت این حرف را نگو اگر از همین حالا به داشتن حجاب عادت کند، دیگر تا آخر با حجاب خواهد بود و اگر الان عادت نکند فردا داشتن حجاب برایش سخت خواهد شد. دخترمان از همان دو سالگی چادری را که یکی از اقوام برایش آورده بود سرش میکرد و با پدرش بیرون میرفت. در وصیتنامهاش هم تأکید کرده فرزند و همسرم حجابشان را رعایت کنند. خیلی روی حجاب تأکید داشت.
💠 قسمتی از وصیت نامه شهید:
«در این مقطع زمانی که همگی استکبار و گردنکشان ستمگر کمر به همت تضعیف و تسلیم ساختن انقلاب و نظام اسلامی با تمامی شیوههای فرهنگی، تبلیغی، جنگ نرم و تسخیر کردن فکر و ذهن جوان ما دارند، همگی ما باید در فتنهها از مسیر حق منحرف نشویم و چشم به چراغبان و روشنای راه این مسیر، مقام عظمای ولایت داشته باشیم.»
شهید مسلم نصر🕊♥
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_فارس
@sadaf145
️
💠تأکید و حساسیتش روی حجاب بود. تابستانها جهرم خیلی گرم است و با اینکه مبینا دو سال و نیمه بود وقتی میخواستیم بیرون برویم میگفت بابایی روسری سرت کن و زمانی که من میگفتم بچه اذیت میشود و هوا گرم است، میگفت هیچ وقت این حرف را نگو اگر از همین حالا به داشتن حجاب عادت کند، دیگر تا آخر با حجاب خواهد بود و اگر الان عادت نکند فردا داشتن حجاب برایش سخت خواهد شد. دخترمان از همان دو سالگی چادری را که یکی از اقوام برایش آورده بود سرش میکرد و با پدرش بیرون میرفت. در وصیتنامهاش هم تأکید کرده فرزند و همسرم حجابشان را رعایت کنند. خیلی روی حجاب تأکید داشت.
💠 قسمتی از وصیت نامه شهید:
«در این مقطع زمانی که همگی استکبار و گردنکشان ستمگر کمر به همت تضعیف و تسلیم ساختن انقلاب و نظام اسلامی با تمامی شیوههای فرهنگی، تبلیغی، جنگ نرم و تسخیر کردن فکر و ذهن جوان ما دارند، همگی ما باید در فتنهها از مسیر حق منحرف نشویم و چشم به چراغبان و روشنای راه این مسیر، مقام عظمای ولایت داشته باشیم.»
#شهید مسلم نصر
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت 🌷
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃
@sadaf145
💠خیلی به پدر و مادرش احترام می گذاشت...
پدرش کشاورز بود ، همیشه کمکش میکرد..
وقتی دختران کوچک خانواده را میدید به مادرشان می گفت از همین الان برایشان چادر بگیرید تا بپوشند، تشویق شان کنید به نماز خواندن ....
آخرین باری که به مرخصی آمد ،و میخواست برگردد، مادرش در آغوشش گرفت و گفت :
خدایار اگه میشه به خط مقدم نرو، من به سختی تو را بزرگ کردم، طاقت دوری تو را ندارم...
اما خدایار با بغض جواب داد : من برای دفاع از ناموس و وطن و اسلام می روم ..
خدایار رفت و بالاخره در دیماه سال ۱۳۶۲ در شرهانی در راه دفاع از وطنش ، طعم شیرین شهادت را چشید
#شهید خدایار کارگر
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌱🌷🍃🌱🌷🍃
@sadaf145
💠قبل از انقلاب، معلم بود. وقتی زنگ تفریح میشد، برای اینکه چشماش به گناه آلوده نشه و معلمهای بد حجاب رو نبینه، میرفت توی حیاط مینشست تا دوباره زنگ کلاس بخوره و بره سر کلاس.
💠شب آخر پسرم مهدی، چهار دست و پا دور و برش می گشت و بازیگوشی می کرد.
چند تا عکس ازش گرفت.
انگشتر عقدمان را از دستش درآورد گذاشت لب طاقچه.
گفت:«اینا وابستگی به دنیاست. دلم نمی خواد دنیا دنبالم باشه.»
دلم هُری ریخت. حرفم نیامد.
بچه بی تابی می کرد. می رفت بغلش، می آمد پایین.
گفت:«مسئولیت تربیت مهدی با خودت. حواست بهش باشه.»
🌹🌱🌹🌱
#شهید محمدعلی رجبی
#شهدای_فارس
@sadaf145