تفسیر سوره کهف 99.09.17.MP3
8.38M
.
🌺☘️🌼🌺☘️🌼🌺☘️
🌈🌈 در محضر قرآن
🌈🌈🌈 خانه هایتان را نورانی کنید 🌷
⚡️⚡️ تفسیر سوره کهف ( صوتی )
⚡️⚡️ جلسه شماره +7+
🌷 موضوع جلسه : بهترین عمل
💐 آزمایش و تربیت
⚡️ مورخه : 17 . 09 . 99
#سایر_جلسات_تفسیر_صوتی
✅ لینک جلسه قبلی ، جلسه 6
♻️ https://t.me/sadeghiyemohebbi/19142
🌷🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🆔 https://instagram.com/sadeghiye_
.
مطالب بیان شده در جلسه هفتم
👆👆👇👇
إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها
لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «7»
البتّه ما آنچه را روى زمين است، زينت براى آن قرار داديم
تا آنان را بيازماييم كه كدامشان بهتر و نيكوتر عمل مىكنند.
وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً «8»
و ما (سرانجام) آنچه را روى آن است،
به صورت خاك و زمينى بىگياه قرار مىدهيم.
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ تكوير آيه 1 و 2
يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ انبياء آيه 104
وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ ... وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ تكوير آيه 3 و 6
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً
فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً لا تَرى فِيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً طه آيه 105 و 106
ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ
حشر آيه 5
كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ
وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
الرحمن آيه 26 و 27
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ
مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ
وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ
ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (14) آل عمران
محبّت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره
و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت،
در نظر مردم جلوه داده شده است؛
(تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند؛
ولى) اينها (در صورتى كه هدف نهايى آدمى را تشكيل دهند،) سرمايه زندگى پست (مادى) است؛
و سرانجام نيك (و زندگىِ والا و جاويدان)، نزد خداست. (14)
مىبينيم گلها مىخندند،
گياهان مىرقصند،
برگها نجوا مىكنند،
و جويبارها زمزمه شادى سر دادهاند،
اما به همين حال باقى نمىماند،
فصل خزان فرا مىرسد،
شاخهها عريان مىشوند،
جويبارها خاموش،
غنچهها مىخشكند،
برگها پژمرده مىشوند
و آواى حيات بخاموشى مىگرايد.
مكارم الأخلاق ؛ ص453
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : ... يَا ابْنَ مَسْعُودٍ
احْذَرْ سُكْرَ الْخَطِيئَةِ فَإِنَّ لِلْخَطِيئَةِ سُكْراً
كَسُكْرِ الشَّرَابِ بَلْ هِيَ أَشَدُّ سُكْراً مِنْهُ
يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ
وَ يَقُولُ إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ الدُّنْيَا مَلْعُونَةٌ مَلْعُونٌ مَنْ فِيهَا
وَ مَلْعُونٌ مَنْ طَلَبَهَا وَ أَحَبَّهَا وَ نَصَبَ لَهَا
وَ تَصْدِيقُ ذَلِكَ فِي كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى
كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ
وَ قَوْلُهُ تَعَالَى كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ
يَا ابْنَ مَسْعُودٍ إِذَا عَمِلْتَ عَمَلًا فَاعْمَلْهُ لِلَّهِ خَالِصاً
لِأَنَّهُ لَا يَقْبَلُ مِنْ عِبَادِهِ الْأَعْمَالَ إِلَّا مَا كَانَ لَهُ خَالِصاً ...
الكافي ج2 ؛ ص16
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
قَالَ لَيْسَ يَعْنِي أَكْثَرَ عَمَلًا
وَ لَكِنْ أَصْوَبَكُمْ عَمَلًا
وَ إِنَّمَا الْإِصَابَةُ خَشْيَةُ اللَّهِ وَ النِّيَّةُ الصَّادِقَةُ وَ الْحَسَنَةُ
ثُمَّ قَالَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى يَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ
وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِي لَا تُرِيدُ أَنْ يَحْمَدَكَ عَلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ النِّيَّةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ
أَلَا وَ إِنَّ النِّيَّةَ هِيَ الْعَمَلُ
ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ
قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ يَعْنِي عَلَى نِيَّتِهِ.
إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها
لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا «7»
البتّه ما آنچه را روى زمين است، زينت براى آن قرار داديم
تا آنان را بيازماييم كه كدامشان بهتر و نيكوتر عمل مىكنند.
وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً «8»
و ما (سرانجام) آنچه را روى آن است،
به صورت خاك و زمينى بىگياه قرار مىدهيم.
🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi
🌷📚🌷📚🌷📚🌷
🆔 https://instagram.com/sadeghiye_
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
00:09 / 01:00
پدیده نادر از لحظه تولد نوزاد 👶🏻 در حالیکه از شکم مادر بیرون آمده و هنوز در کیسه آب است
🔞🔞🔞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاه دزد به این میگن😂😂 اومدن گوشی رو ازش بدزدن موتورشون 🛵 دزدیده شد 😂
🔹 علامه مجلسی رحمه الله با توجه به جمع روایات، پیرامون صبر در برابر فقر، مینویسد :
«للفقير ثلاثة أحوال :
أحدها: الرضا بالفقر و الفرح به و هو شأن الأوصياء.
و ثانيها: الرضا به دون الفرح وله أيضا ثواب دون الأول.
و ثالثها: عدم الرضا به والكراهة في القسمة و هذا مما لا ثواب له أصلا.
ترجمه
✍🏻 برای شخصی که دچار فقر شده سه حالت وجود دارد :
اول: راضی بودن به فقر و عدم اعتراض به خداوند و شاد بودن از مقام تسلیم، که این مقام مختص أئمه اطهار علیهم السلام است.
دوم: راضی بودن به فقر و عدم اعتراض به خداوند، بدون شاد بودن از مقام تسلیم، که قطعاً ثواب دارد اما مثل حالت اول نیست.
سوم: راضی نبودن از شرایط و اعتراض به خداوند و ابراز شکایت و گلایه، که این حالت اصلا ثوابی ندارد.
📚 مرآة العقول ، ۹ / ۳۶۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔫 هدف گیری و تیر اندازی بختیاری از پشت سر 😳 با آینه
(بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ﴾
🌷الإمام الصادق عليه السلام 🌷
مَن كانَ عاقِلاً كانَ لَهُ دِينٌ ، و مَن كانَ لَهُ دِينٌ دَخَلَ الجَنَّةَ .
هر كه خردمند باشد، ديندار است و هر كه ديندار باشد، به بهشت مى رود.
📚 الكافي ج ١ ص ١١
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ والعَنْ أعْدَاءَهم
*بهلول شبی در خانه اش مهمان داشت و در حال صحبت با مهمانش بود كه قاصدي از راه رسيد. قاصد پيام قاضي را به او آورده بود. قاضي مي خواست بهلول آن شب شام مهمانش باشد. بهلول به قاصد گفت: از طرف من از قاضي عذر بخواه ، من امشب مهمان دارم و نمي توانم بيايم.*
*قاصد رفت و چند دقيقه ديگر برگشت و گفت: قاضي مي گويد قدم مهمان بهلول هم روي چشم. بهلول بيايد و مهمانش را هم بياورد.*
*بهلول با مهمانش به طرف مهماني به راه افتادند، او در راه به مهمانش گفت: فقط دقت كن من كجا مي نشينم تو هم آنجا بنشين، هر چه مي خورم تو هم بخور، تا از تو چيزي نپرسيدند حرفي نزن، و اگر از تو كاري نخواستند كاري انجام نده.*
*مهمان در دل به گفته هاي بهلول مي خنديد و مي گفت: نگاه كن يك ديوانه به من نصحيت مي كند.*
*وقتي به مهماني قاضي رسيدند خانه پر از مهمانان مختلف بود. بهلول كنار در نشست، ولي مهمان رفت و در بالاي خاته نشست. مهمانان كم كم زياد شدند و هر كس مي آمد در كنار بهلول مي نشست و بهلول را به طرف بالاي مجلس مي راند، بهلول كم كم به بالاي مجلس رسيد و مهمان به دم در.*
*غذا آوردند و مهمانان غذاي خود را خوردند، بعد از غذا ميوه آوردند، ولي همراه ميوه چاقويي نبود. همه منتظر چاقو بودند تا ميوه هاي خود را پوست بكنند و بخورند. ناگهان مهمان بهلول چاقوي دسته طلايي از جيب خود در آورد و گفت: بياييد با اين چاقو ميوه هايتان را پوست بكنيد و بخوريد.*
*مهمانان به چاقوي طلا خيره شدند. چاقو بسيار زيبا بود و دسته اي از طلا داشت.*
*مهمانان از ديدن چاقوي دسته طلايي در جيب مهمان بهلول كه مرد بسيار فقيري به نظر مي رسيد تعجب كردند. در آن مهماني شش برادر بودند كه وقتي چاقوي دسته طلا را ديدند به هم اشاره كردند و براي مهمان بهلول نقشه كشيدند.*
*برادر بزرگتر رو به قاضي كه در صدر مجلس نشسته بود و ميزبان بود كرد و گفت: اي قاضي اين چاقو متعلق به پدر ما بود و سالهاي زيادي است كه گم شده است ما اكنون اين چاقو را در جيب اين مرد پيدا كرده ايم ما مي خواهيم داد ما را از اين مرد بستاني و چاقوي ما را به ما برگرداني.*
*قاضي گفت: آيا براي گفته هايت شاهدي هم داري؟*
*برادر بزرگتر گفت: من پنج برادر ديگر در اينجا دارم كه همه شان گفته هاي مرا تصديق خواهند كرد.*
*پنج برادر ديگر هم گفته هاي برادر بزرگ را تاييد كردند و گفتند چاقو متعلق به پدر آنهاست كه سالها پيش گم شده است.*
*قاضي وقتي شهادت پنچ برادر را به نفع برادر بزرگ شنيد، يقين كرد كه چاقو مال آنهاست و توسط مهمان بهلول به سرقت رفته است. قاضي دستور داد مرد را به زندان ببرند و چاقو را به برادر بزرگ برگردانند.*
*بهلول كه تا اين موقع ساكت مانده بود گفت: اي قاضي اين مرد امشب مهمان من بود و من او را به اين خانه آوردم، اجازه بده امشب اين مرد در خانه من بماند من او را صبح اول وقت تحويل شما مي دهم تا هركاري خواستيد با او بكنيد.*
*برادر بزرگ گفت: نه اي قاضي تو راضي نشو كه امشب بهلول اين مرد را به خانه خودش ببرد چون او به اين مرد چيزهاي ياد مي دهد كه حق ما از بين برود.*
*قاضي رو به بهلول كرد و گفت: بهلول تو قول مي دهي كه به اين مرد چيزي ياد ندهي تا من او را موقتا آزاد كنم ؟*
*بهلول گفت: اي قاضي من به شما قول مي دهم كه امشب با اين مرد لام تا كام حرف نزنم و اصلا كلمه اي هم به او ياد ندهم.*
*قاضي گفت: چون اين مرد امشب مهمان بهلول بود برود و شب را با بهلول بماند و فردا صبح بهلول قول مي دهد او را به ما تحويل دهد تا به جرم دزدي به زندانش بيندازيم.*
*برادران به ناچار قبول كردند و بهلول مهمان را برداشت و به خانه خود برد و در راه اصلا به مهمان حرفي نزد، به محض اينكه به خانه شان رسيدند، بهلول زمزمه كنان گفت: بهتر است بروم سري به خر مهمان بزنم حتما گرسنه است و احتياج به غذا دارد.*
*مهمان كه يادش رفته بود خر خود را در طويله بسته است، گفت: نه تو برو استراحت كن من به خر خود سر مي زنم.*
*بهلول بدون اينكه جواب مهمان را بدهد وارد طويله شد. خر سر در آخور فرو برده بود و در حال نشخوار علفها بود.*
*بهلول چوب كلفتي برداشت و به كفل خر كوبيد. خر بيچاره كه علفها را نشخوار مي كرد از شدت درد در طويله شروع به راه رفتن كرد. بهلول گفت: اي خر خدا مگر من به تو نگفتم وقتي وارد مجلس شدي حرف نزن، هر جا كه من نشستم تو هم بنشين، اگر از تو چيزي نخواستند، دست به جييبت نبر، چرا گوش نكردي هم خودت را به درد سر انداختي هم مرا. فردا تو به زندان خواهي رفت آن وقت همه خواهند گفت بهلول مهمان خودش را نتوانست نگه دارد و مهمان به زندان رفت.*
*بهلول ضربه شديدتري به خر بيچاره زد و گفت: اي خر، گوش كن، فردا اگر قاضي از تو پرسيد اين چاقو مال توست؟ بگو نه، من اين چاقو را پيدا كرده ام و خيلي وقت بود كه دنبال صاحبش مي گشتم تا آن را به صاحبش بر گردانم، ولي متاسفانه صاحبش را پيدا نمي كردم.*
*اگر اين چاقو مال
اين شش برادر است، آن را به آنها مي دهم. اگر قاضي از تو پرسيد اين چاقو را از كجا پيدا كرده اي مگر در بيابان چاقو دسته طلا ريخته اند كه تو آن را پيدا كرده اي؟*
*بگو پدرم سالها پيش كاروان سالار بزرگي بود و هميشه بين شهرها در رفت و آمد بود و مال التجاره زيادي به همراه مي برد، و با آنها تجارت مي كرد، تا اينكه ما يك شب خبردار شديم كه پدرم را دزدان كشته اند و مال و اموالش را برده اند.*
*من بالاي سر پدر بيچاره ام حاضر شدم. پدر بيچاره ام را دزدان كشته بودند و تمام اموالش را برده بودند و اين چاقو تا دسته در قلب پدرم فرو رفته بود. من چاقو را برداشتم و پدرم را دفن كردم و از آن موقع دنبال قاتل پدرم مي گردم، در هر مهماني اين چاقو را نشان مي دهم و منتظر مي مانم كه صاحب چاقو پيدا شود، و من قاتل پدرم را پيدا كنم.*
*اكنون اي قاضي من قاتل پدرم را پيدا كرده ام، اين شش برادر پدر مرا كشته اند و اموالش را برده اند. دستور بده تا اينها اموال پدرم را برگردانند و تقاص خون پدرم را پس بدهند*
*بهلول كه اين حرفها را در ظاهر به خر مي گفت ولي در واقع مي خواست صاحب خر گفته هاي او را بياموزد. او چوب ديگري به خر زد و گفت: اي خر خدا فهميدي يا تا صبح كتكت بزنم.*
*صاحب خر گفت: بهلول عزيز نه تنها اين خر بلكه منهم حرفهاي تو را فهميدم و به تو قول مي دهم در هيچ مجلسي بالاتر از جايگاهم ننشينم، و اگر از من چيزي نپرسيدند حرف نزنم، و اگر چيزي از من نخواستند، دست به جيب نبرم.*
*بهلول كه مطمئن شده بود مرد حرفهاي او را به خوبي ياد گرفته است رفت و به راحتي خوابيد. فردا صبح بهلول مرد را بيدار كرد و او را منزل قاضي رساند و تحويل داد و خودش برگشت.*
*قاضي رو به مرد كرد و گفت: اي مرد آيا اين چاقو مال توست؟*
*مرد گفت: نه اي قاضي، اين چاقو مال من نيست. من خيلي وقت است كه دنبال صاحب اين چاقو مي گردم تا آن را به صاحبش برگردانم، اگر اين چاقو مال اين برادران است، من با رغبت اين چاقو را به آنها مي دهم.*
*قاضي رو به شش برادر كرد و گفت: شما به چاقو نگاه كنيد اگر مال شماست، آن را برداريد. برادر بزرگ چاقو را برداشت و با خوشحالي لبخندي زد و گفت: اي قاضي من مطمئن هستم اين چاقو همان چاقوي گمشده پدر من است.*
*پنج برادر ديگر چاقو را دست به دست كردند و گفتند بلي اي جناب قاضي اين چاقو مطمئنا همان چاقوي گم شده پدر ماست.*
*قاضي از مرد پرسيد: اي مرد اين چاقو را از كجا پيدا كرده اي؟*
*مرد گفت: اي قاضي اين چاقو سرگذشت بسيار مفصلي دارد. پدرم سالها پيش كاروان سالار بزرگي بود و هميشه بين شهرها در رفت و آمد بود و مال التجاره زيادي به همراه داشت و شغلش تجارت بود، تا اينكه ما يك شب خبردار شديم كه پدرم را دزدان كشته اند و مال و اموالش را برده اند، من سراسيمه بالاي سر پدر بيچاره ام حاضر شدم. پدر بيچاره ام را دزدان كشته بودند و تمام اموالش را برده بودند، و اين چاقو تا دسته در قلب پدر من بود.*
*من چاقو را برداشتم و پدرم را دفن كردم و از آن موقع دنبال قاتل پدرم مي گردم، در هر مهماني اين چاقو را نشان مي دهم و منتظر مي مانم كه صاحب چاقو پيدا شود و من قاتل پدرم را پيدا كنم. اكنون اي قاضي من قاتل پدرم را پيدا كردم. اين شش برادر پدر مرا كشته اند و اموالش را برده اند. دستور بده تا اينها اموال پدرم را برگردانند و تقاص خون پدرم را بدهند*
*شش برادر نگاهي به هم انداختند آنها بدجوري در مخمصه گرفتار شده بودند، آنها باادعاي دروغيني كه كرده بودند، مجبور بودند اكنون به عنوان قاتل و دزد، سالها در زندان بمانند. برادر بزرگ گفت: اي قاضي من زياد هم مطمئن نيستم اين چاقو مال پدر من باشد، چون سالهاي زيادي از آن تاريخ گذشته است و احتمالا من اشتباه كرده ام.*
*برادران ديگر هم به ناچار گفته هاي او را تاييد كردند و گفتند: كه چاقو فقط شبيه چاقوي ماست، ولي چاقوی ما نيست.*
*قاضي مدت زيادي خنديد و به مرد مهمان گفت: اي مرد چاقويت را بردار و برو پيش بهلول. من مطمئنم كه اين حرفها را بهلول به تو ياد داده است والا تو هرگز نمي توانستي اين حرفها را بزني.*
*مرد سجده ی شکر به جای آورد و چاقو را برداشت و خارج شد.*
*کم گوی و بجز مصلحت خویش مگوی*
*چون چیز نپرسند تو از پیش مگوی*
*دادند دو گوش و یک زبان از آغاز*
*یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر داور نامرد باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدح اهل البیت بسیار زیبا با زبان عربی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥💥💥💥💥
شماره ۷
انسان و حیوان
👆👆👆👆👆
💥💥💥💥💥
🍀 از هرچمن گلی در صادقیه 🍀
💥💥💥💥💥
👈👈(مفید، مختصر، جذاب )
کانال رسمی صادقیه 🌷🍀🌹
https://telegram.me/sadeghiyemohebbi
تدریس_رساله_جامع_جلسه_شماره_430_تاریخ_98_09_18.MP3
6.45M
.
#تدریس رساله جامع 🌹
🌼 احکام - جلسه شماره 430
🌹خمس = 34 =
💐 شرایط کسانی که مستحق سهم سادات اند
🌷 تاریخ 99.09.18
🌼 صفحه 702
💥 مسئله 2444
✅ لینک جلسه قبلی ( جلسه 429 ) 👇👇
♻️ https://t.me/sadeghiyemohebbi/19223
🌷🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🆔 https://instagram.com/sadeghiye_
.
علی محبی - امامت 99.09.18 (10).MP3
8.5M
.
#حق_الیقین
#امام_شناسی
🌺 تدریس کتاب حق الیقین #صوتی
💐 اثبات امامت امیر المومنین علیه السلام
💐 فضائل امیرالمومنین علیه السلام
◼️ خوش اخلاقی امیرالمومنین علیه السلام
🌹 سه شنبه شب 99.09.18
♻️ لینک جلسه قبلی
🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi/19153
🌷🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🆔 https://instagram.com/sadeghiye_
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹با خنده 😀 کپسول انرژیتونو پر کنید 😁
🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi
🌷🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🆔 https://instagram.com/sadeghiye_
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضدعفونی کردن 🦠 معابر عمومی و افراد 😷 در کشورهای مختلف جهان 🇸🇳🇪🇸🇯🇵🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی 🎭 ترامپ با جوبایدن برای نشستن روی صندلی🪑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥💥💥💥💥
شماره ۸
بخاطر دوست
👆👆👆👆👆
💥💥💥💥💥
🍀 از هرچمن گلی در صادقیه 🍀
💥💥💥💥💥
👈👈(مفید، مختصر، جذاب )
کانال رسمی صادقیه 🌷🍀🌹
https://telegram.me/sadeghiyemohebbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
بعضی ها وقتی عصبانی می شوند
آتش می گیرند
شعله ور میشوند
دیگه نمیشود کنترلشان کرد
پناه بر خدا
مثل 👇
آتشسوزی در مغازه ترقه فروشی ...
🌹
https://t.me/sadeghiyemohebbi
🎁
https://instagram.com/sadeghiye_
🌹
تدریس_رساله_جامع_جلسه_شماره_431_تاریخ_98_09_19.MP3
8.09M
.
#تدریس رساله جامع 🌹
🌼 احکام - جلسه شماره 431
🌹خمس = 35 =
💐 شرایط کسانی که مستحق سهم سادات اند
🌷 تاریخ 99.09.19
🌼 صفحه 704
💥 مسئله 2454
✅ لینک جلسه قبلی ( جلسه 430 ) 👇👇
♻️ https://t.me/sadeghiyemohebbi/19238
🌷🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼
🆔 https://instagram.com/sadeghiye_
.
صحیفه دعای 48 - 99.09.19.MP3
9.12M
.
🌷📚🌷📚🌷📚🌷
#صحیفه_سجادیه
🌺 دعای چهل و هشتم
✨ ( دعای امام سجاد علیه السلام در روز عید قربان و روز جمعه ) ✨
💥 فراز ( 14 )
چهارشنبه شب 19 / 09 / 99
لینک جلسه قبل 👇👇
♻️ https://t.me/sadeghiyemohebbi/19166
🌷📚🌷📚🌷📚🌷
🆔 https://instagram.com/sadeghiye_
.
🌷
مطالب بیان شده در این جلسه👇👆
#صحیفه_سجادیه
(14) وَ لَا تُهْلِكْنِي يَا إِلَهِي غَمّاً حَتَّى تَسْتَجِيبَ لِي،
اى خداى من، مرا به اندوه هلاك مكن تا دعايم را اجابت كنى
وَ تُعَرِّفَنِي الْإِجَابَةَ فِي دُعَائِي،
و آگاهم سازى كه دعايم را اجابت كردهاى،
وَ أَذِقْنِي طَعْمَ الْعَافِيَةِ إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِي،
و تا زندهام طعم عافيت را به من بچشان
وَ لَا تُشْمِتْ بِي عَدُوِّي،
و مرا دشمن شاد مگردان
وَ لَا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقِي، وَ لَا تُسَلِّطْهُ عَلَيَّ
و خصم مرا بر گردن من سوار مكن و بر من مسلطش منماى.
(14) وَ لَا تُهْلِكْنِي يَا إِلَهِي غَمّاً حَتَّى تَسْتَجِيبَ لِي،
اى خداى من، مرا به اندوه هلاك مكن تا دعايم را اجابت كنى
وَ تُعَرِّفَنِي الْإِجَابَةَ فِي دُعَائِي،
و آگاهم سازى كه دعايم را اجابت كردهاى،
بحار الأنوار ج90 ؛ ص376
عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ خَطَبَ فِي يَوْمِ جُمُعَةٍ
خُطْبَةً بَلِيغَةً فَقَالَ فِي آخِرِهَا
أَيُّهَا النَّاسُ سَبْعُ مَصَائِبَ عِظَامٍ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْهَا
عَالِمٌ زَلَّ
وَ عَابِدٌ مَلَّ
وَ مُؤْمِنٌ خَلَّ
وَ مُؤْتَمَنٌ غَلَّ
وَ غَنِيٌّ أَقَلَّ
وَ عَزِيزٌ ذَلَّ
وَ فَقِيرٌ اعْتَلَّ
فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ صَدَقْتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ
أَنْتَ الْقِبْلَةُ إِذَا مَا ضَلَلْنَا
وَ النُّورُ إِذَا مَا أَظْلَمْنَا
وَ لَكِنْ نَسْأَلُكَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ
فَمَا بَالُنَا نَدْعُو فَلَا يُجَابُ
قَالَ إِنَّ قُلُوبَكُمْ خَانَتْ بِثَمَانِ خِصَالٍ
أَوَّلُهَا أَنَّكُمْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ
كَمَا أَوْجَبَ عَلَيْكُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْكُمْ مَعْرِفَتُكُمْ شَيْئاً
وَ الثَّانِيَةُ أَنَّكُمْ آمَنْتُمْ بِرَسُولِهِ ثُمَّ خَالَفْتُمْ سُنَّتَهُ
وَ أَمَتُّمْ شَرِيعَتَهُ فَأَيْنَ ثَمَرَةُ إِيمَانِكُمْ
وَ الثَّالِثَةُ أَنَّكُمْ قَرَأْتُمْ كِتَابَهُ الْمُنْزَلَ عَلَيْكُمْ فَلَمْ تَعْمَلُوا بِهِ
وَ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ثُمَّ خَالَفْتُمْ
وَ الرَّابِعَةُ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَخَافُونَ مِنَ النَّارِ
وَ أَنْتُمْ فِي كُلِّ وَقْتٍ تَقْدَمُونَ إِلَيْهَا بِمَعَاصِيكُمْ فَأَيْنَ خَوْفُكُمْ
وَ الْخَامِسَةُ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ إِنَّكُمْ تَرْغَبُونَ فِي الْجَنَّةِ
وَ أَنْتُمْ فِي كُلِّ وَقْتٍ تَفْعَلُونَ مَا يُبَاعِدُكُمْ مِنْهَا
فَأَيْنَ رَغْبَتُكُمْ فِيهَا
وَ السَّادِسَةُ أَنَّكُمْ أَكَلْتُمْ نِعْمَةَ الْمَوْلَى
وَ لَمْ تَشْكُرُوا عَلَيْهَا
وَ السَّابِعَةُ أَنَّ اللَّهَ أَمَرَكُمْ بِعَدَاوَةِ الشَّيْطَانِ
وَ قَالَ إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا
فعاديتموه بالقول، و واليتموه بالمخالفة
وَ الثَّامِنَةُ أَنَّكُمْ جَعَلْتُمْ عُيُوبَ النَّاسِ نُصْبَ عُيُونِكُمْ
وَ عُيُوبَكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ
تَلُومُونَ مَنْ أَنْتُمْ أَحَقُّ باللَّوْمِ مِنْهُ
فَأَيُّ دُعَاءٍ يُسْتَجَابُ لَكُمْ مَعَ هَذَا
وَ قَدْ سَدَدْتُمْ أَبْوَابَهُ وَ طُرُقَهُ
فَاتَّقُوا اللَّهَ
وَ أَصْلِحُوا أَعْمَالَكُمْ
وَ أَخْلِصُوا سَرَائِرَكُمْ
وَ أْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ
فَيَسْتَجِيبَ اللَّهُ لَكُمْ دُعَاءَكُمْ.
(14) وَ لَا تُهْلِكْنِي يَا إِلَهِي غَمّاً حَتَّى تَسْتَجِيبَ لِي،
اى خداى من، مرا به اندوه هلاك مكن تا دعايم را اجابت كنى
وَ تُعَرِّفَنِي الْإِجَابَةَ فِي دُعَائِي،
و آگاهم سازى كه دعايم را اجابت كردهاى،
وَ أَذِقْنِي طَعْمَ الْعَافِيَةِ إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِي،
و تا زندهام طعم عافيت را به من بچشان
وَ لَا تُشْمِتْ بِي عَدُوِّي،
و مرا دشمن شاد مگردان
وَ لَا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقِي، وَ لَا تُسَلِّطْهُ عَلَيَّ
و خصم مرا بر گردن من سوار مكن و بر من مسلطش منماى.
🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi
🌷📚🌷📚🌷📚🌷
🆔 https://instagram.com/sadeghiye_
.
سلامتی مردا نه تو زردا
سلامتى ميزونا نه ٱويزونا
سلامتي يه رنگا نه صدرنگا
سلامتي تودارا نه رودارا
سلامتی لوطيا نه نالوطيا
سلامتی رنج دارا نه گنج دارا
سلامتی بیکسا نه ناکسا
سلامتی بی کارا نه بی عارا
سلامتی خطاکارا نه جفاکارا
سلامتي ناشیا نه لاشيا
سلامتی قشنگا نه مشنگا
سلامتی رازدارا نه نازدارا
سلامتی رفقا نه رقبا
سلامتی تودلیا نه تومخیا
سلامتی شبگردا نه ولگردا
سلامتی جنگیا نه بنگیاا
سلامتی عزیزاا نه خسیساا
سلامتیخونهبدوشا نه آدمفروشا
سلامتیخوشمراما نه خوشکلاما
سلامتی همه خوبا ، مشتیا ، بدرد بخوراا ، کاردرستا ، سینه سوختهها ،
سلامتی کسانی که رفاقتشون بی منته
سلامتی اونایی که تو اوج سختی، بجای اینکه ترکمون کنن ، درکمون کردن ،
سلامتی پاککن که بخاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه ،
سلامتی میخ که هرچی زدن توسرش خم نشد ،
سلامتی جوجه رنگیا که وقتی بزرگ میشن یه رنگ میشن ،
سلامتی مورچه ها که هرچی پیدا کنن، رفیقاشونو خبر میکنن ،
سلامتی دستی که اشکِ کسی رو پاک میکنه ، نه اشکِ کسی رو در میاره ،
سلامتی دلمون که مثل جیبمون هیچی توش نیست ،
سلامتی رفقایی که هم دل دارن ، هم معرفت ،
سلامتی خودِ خودِ خودت ❤️
صلوات بفرست
😍😍
دست نگه دارید
اگر با همسرتان در زندگی دچار اختلاف و مشکل و دنبال دعا نویس و رمّال میگردید
ابتدا از مجموعه زیر دیدن فرمائید
حقوق زوجین ( 5 جلسه )
خانواده موفق ( 5 جلسه )
تذکّرات زوجین ( 7 جلسه )
از لینک زیر استفاده کنید
https://t.me/sadeghiyemohebbi/18492
برای درمان کامل باصبر و حوصله دنبال بفرمایید
❗️پوشش و حجاب زنان روحانی بودایی در ژاپن 😳
✔️حجاب در همه ادیان نشان از
فطری بودن است و راهی برای تعالی روح.
مرحبا به زنان فهیم جامعه خودمان که با حفظ
حجاب دین خود را حفظ میکنند.
موفق باشید .
🌹🍀🌼☘️🌷
🆔 @sadeghiyemohebbi
نکته
🌸🌸اگر از تلاش خود نتیجه ای نمی گیرید،
احتمالا در مسیر اشتباه
قرار گرفته اید!
مسیر که اشتباه باشد،
نتیجه اش،
تنها دست و پا زدن های بیهوده
خواهد بود.
🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تشرف مادر ۶۲ ساله به همراه فرزندان معلولش
👈🌿 به حرم امام رضا(ع)🌸
یک بانوی مازندرانی بعد از ۶۲سال انتظار
برای نخستین بار به همراه فرزندان معلول خود
به پابوسی امام رضا(ع) مشرف شدند.
التماس دعا
🌹🍀🌼☘️🌷
🆔 @sadeghiyemohebbi