eitaa logo
صادقیه ( محبّی )
2.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
10.5هزار ویدیو
318 فایل
09153052990 علی محبی ( صادقیه ) راه ارتباط با مدیر👇 @Sadeghiyon314
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 مطالب بیان شده در این جلسه👇👆 وسوسه ‏هاى شيطانى‏ در مورد خمس وسوسه از راه وعده فقر هنگامى كه فردى تصميم بر دادن حقّ اللّه مى‏گيرد، شيطان به او وعده فقر مى‏دهد سوره بقره، آيه 268 كه اگر خمس بدهى مال تو كم مى‏شود و فردا فقير و محتاج مى‏شوى، هنوز فرزندانت به سر و سامان نرسيده‏اند. ولى قرآن نيز در برابر وعده فقر شيطان وعده‏هايى دارد از جمله: * آنچه در راه خدا بدهيد، خداوند جايگزين مى‏كند: «فهو يخلفه» سوره سبأ، آيه 39 انفاق مثل مكيدن شير مادر است كه هرچه فرزند مى‏خورد، خداوند دوباره سينه مادر را پر مى‏كند. * هر چه بدهيد گم نمى‏شود و آن را نزد خداوند مى‏يابيد. «تجدوه عنداللّه» سوره بقره، آيه 110 كارهاى خير شما باقى مى‏ماند و پاداش بهتر دارد. «والباقيات الصالحات خير عند ربّك ثواباً» سوره كهف، آيه 46 * هر چه نزد شماست فانى مى‏شود، ولى اگر رنگ الهى پيدا كند و در راه او مصرف شود ابدى مى‏گردد. «ماعندكم ينفد و ما عنداللّه باق» سوره نحل، آيه 96 * در راه خدا از خرج كردن نترسيد كه او به شما وسعت مى‏دهد. «و اللّه واسع عليم» سوره بقره، آيه 261 * مثال آنچه در راه خدا مى‏دهيد مثال دانه گندمى است كه در خاك پنهان مى‏شود، ولى چيزى نمى‏گذرد كه از آن دانه، هفت خوشه و در هر خوشه صد دانه ظاهر مى‏شود. سوره بقره، آيه 261 نوع ديگرى از وسوسه‏ اگر شيطان در مرحله اول حريف انسان نشد كمى تخفيف داده و مى‏گويد: خمس واجب است ولى حالا صبر كن. عجله درست نيست هنوز آخر كار نشده و معلوم نيست سود و زيان چقدر است، ممكن است بعضى از سرمايه‏هاى تو نقد نشود، ممكن است بعضى از جنس‏هاى فروخته شده برگردد، امسال سود بردى، شايد سال آينده زيان كنى و .... قرآن در برابر اين تأخير، سفارشاتى دارد و تذكراتى مى‏دهد از جمله: 1- در قرآن بارها كلمه «بغتة» بكار رفته است، يعنى ممكن است مرگ ناگهانى فرا رسد و توفيق عمل خير نداشته باشى. 2- تاريخ افراد و اقوام و گروه‏هايى در قرآن مطرح شده كه ناگهان گرفتار قهر الهى شدند. 3- قرآن صحنه‏هائى از آرزوى برگشتن به دنيا و انجام كار خير را نقل مى‏كند كه البتّه هرگز به اين آرزو پاسخ مثبتى داده نمى‏شود. 4- قرآن در آيه 14 سوره حديد گفتگوى دوزخيان را با بهشتيان در قيامت اينگونه بيان مى‏فرمايد: منافقان التماس مى‏كنند كه نگاهى به ما كنيد تا از نور شما استفاده كنيم. وقتى جواب رد مى‏شنوند مى‏گويند: آيا ما در دنيا با شما نبوديم؟ بهشتيان مى‏گويند: چرا ولى شما خودتان را فريب داديد و در كار خير، امروز و فردا كرديد. وسوسه ديگر گاهى شيطان انسان را وسوسه مى‏كند كه چرا نتيجه دسترنج و علم و ابتكار و خلاقيّت تو نصيب ديگران شود. همان گونه كه قارون مى‏گفت: سرمايه من بخاطر علم و تخصّص و مديريّتى است كه دارم، «انّما اوتيتُه على علمٍ عندى» سوره قصص، آيه 78 خداوند در پاسخ مى‏فرمايد: آيا قارون نمى‏داند كه ما قوى‏تر از او را نابود كرديم. چه بسيار افرادى از صاحبان سرمايه كه با سواد، زرنگ، قوى و زحمت‏كش بودند، ولى به جايى نرسيدند. آرى، هرگز داده‏هاى الهى را به حساب تخصّص و علم و تلاش و مديريّت و هنر خود نگذاريم. وسوسه ديگر گاهى شيطان وسوسه مى‏كند كه خدا خواسته گروهى فقير و گروهى در رفاه باشند، اگر خدا بخواهد به فقرا نيز ثروت مى‏دهد. «انطعم من لو يشاء اللّه اطعمه» سوره يس، آيه 47 گويا اين افراد غافلند كه دادن‏ها و گرفتن‏هاى الهى براى‏ آزمايش مردم است تا كسى كه ثروت دارد از خود سخاوت و كسى كه ندارد از خود صبر و قناعت نشان دهد. اگر همه مردم يكسان باشند روحيه ايثار، سخاوت، صبر و قناعت، در انسان محو مى‏شود. وسوسه ديگر گاهى انسان بر اثر وسوسه شيطان مى‏گويد: من كارهاى خير زيادى كرده‏ام به فقراء كمك مى‏كنم، به بستگان سر مى‏زنم اموالى را وقف يا وصيّت مى‏كنم، بنابراين خمس دادن لازم نيست. در حالى كه اگر انسان هزار مستحب انجام دهد جبران يك واجب نمى‏شود. ما بنده خدا هستيم و بايد هرچه را او گفت و هر گونه كه او خواست عمل كنيم، نه آنچه را سليقه خودمان تشخيص مى‏دهد و بدتر آنكه سليقه خودمان را به جاى حكم خدا حساب كنيم. 🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi 🌷📚🌷📚🌷📚🌷 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ .
🌷 مطالب بیان شده در این جلسه👇👆 وسوسه ديگر افرادى مى‏گويند: برخى از كسانى كه خمس را به آنها مى‏پردازيم، خود در رفاه هستند چرا ما به آنان خمس بدهيم؟ در پاسخ بايد گفت: اسلام مى‏فرمايد: خمس را به فقيه عادلى بپردازيد كه اهل دنيا نباشد، اگر شما گيرنده خمس را اهل دنيا ديديد مى‏توانيد گيرنده را عوض كنيد نه آنكه از پرداخت خمس سرباز زنيد. شرط مرجعيّت در اسلام دورى از هواى نفس است و در روايات سفارش شده است كه اگر عالمى را ديديد كه دنيا گراست از او دورى نمائيد و به سراغ عالم زاهد و پارسا برويد. علاوه بر آنكه ممكن است رفاهِ گيرنده خمس، بخاطر ارث و يا درآمدهاى شخصى باشد و زندگى او از خمس نباشد. وسوسه ديگر بعضى مى‏گويند: خمس ما مبلغ قابلى نيست، خودمان به فقرا مى‏دهيم. پاسخ آن است كه ما بايد به وظيفه عمل كنيم و كارى به كم و زياد آن نداشته باشيم. همان گونه كه گاهى يك برگ زرد در حوض آب، كشتى چندين مورچه مى‏شود، ممكن است مبلغ ناچيز شما چند گره را از كار مسلمانان باز كند. خداوند به مبلغ نظر ندارد، بلكه او به اخلاص مى‏نگرد چنانچه سوره‏ «هل اتى ...» به خاطر چند قطعه نان كه در راه خدا خالصانه انفاق شد نازل گرديد. وسوسه ديگر گاهى مى‏گويند ما هنوز مشكل مسكن و همسر و مركب و اشتغال خود يا فرزندانمان را حل نكرده‏ايم كه خمس بپردازيم. پاسخ: اسلام، خمس را پس از تأمين هزينه‏هاى متعارف و متعادل زندگى قرار داده است. تأمين نيازهايى مانند ازدواج خود يا فرزندان، تهيه مسكن و مركب و سفرهاى تفريحى و زيارتى و هدايا و مهمانى‏ها و انواع هزينه‏هايى كه در آن ريخت و پاش نيست و در نظر عموم مردم بجاست، مقدم بر خمس است ولى متأسفانه بعضى از مردم اسراف‏كارى و بلند پروازى و تجمّل‏گرايى و چشم هم چشمى را بهانه نپرداختن خمس قرار مى‏دهند. به هر حال خمس پس از تأمين زندگى عادى است. مثلًا اگر پنج ميليون‏ تومان درآمد سال شما و چهار ميليون تومان خرج زندگى سالانه شما باشد، تنها خمس يك ميليون تومان يعنى دويست هزار تومان بر شما واجب است و از پنج ميليون تومان سود، نپرداختن دويست هزار تومان، بى‏انصافى است. راستى اگر باغ انگورى را به انسان ببخشند و بگويند در هر سال چند كيلو از انگور اين باغ را به صاحبش بدهيد، بى‏اعتنايى به اين خواسته خلاف هر وجدان بيدار نيست؟ وسوسه ديگر بعضى مى‏گويند: ما خمس را خودمان به فقرا مى‏دهيم و نيازى نيست كه به فقيه جامع الشرايط بپردازيم، اين افراد نمى‏دانند كه خمس عبادت است و در عبادت تعبّد و مراعات دستور ضرورى است. قرآن با صراحت، گيرنده خمس را «ذى القربى» يعنى امام معصوم دانسته و امام معصوم فقيه عادل را جانشين خود قرار داده كه بايد مجارى امور به دست او باشد و در حوادث واقعه به او مراجعه كرد و او حرف آخر را بزند. و طوری نباشد یک فقیر را ده نفر کمک کنند ولی فقیر دیگر به نان شبش مانده باشد و ... وسوسه ديگر گاهى مى‏گويد: بسيارى از مردم خمس نمى‏دهند، ما نيز مثل همه. پاسخ آن است كه در قيامت هر كس بايد پاسخگوى رفتار خود باشد و حساب افراد، جداگانه بررسى مى‏شود. قرآن صحنه ‏هاى تلخى از گفتگوى مجرمان در قيامت را بيان مى‏فرمايد كه يكى از آنها اين است كه بعضى به ديگران مى‏گويند: اگر شما نبوديد ما ايمان مى ‏آورديم. (شما ما را منحرف كرديد) آنان مى‏گويند: هرگز چنين نيست بلكه شما خود ايمان ‏آور نبوديد. «لولا انتم لكنا مؤمنين قالوا بل لم تكونوا ...» سوره سبأ، آيه 21 بنابراين ملاك عمل بايد عقل و دستور خداوند باشد نه جامعه. جمله معروف: «خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو» بسيار نابجاست. اگر يك كشتى در حال غرق شدن بود و اكثر مسافرانش بخاطر ندانستن شنا غرق شدند، آيا صحيح است كه چند نفرى كه شنا مى‏دانند خودشان را غرق كنند و بگويند: خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو!! حضرت على عليه السلام مى‏فرمود: «لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلة اهله» نهج‏البلاغه، حكمت 201 از رفتن در راه حق بخاطر كمى افراد نترسيد. مگر حضرت ابراهيم يك موحّد در برابر انبوه مشركان نبود. مگر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در آغاز بعثت تنها نبود. به هرحال غفلت اكثريّت از خمس و زكات، دليل سرباز زدن ديگران نمى‏شود. به علاوه در برابر افرادى كه اهل خمس و زكات نيستند، افرادى جان و مال و آبروى خود را در راه اسلام دادند كه قرآن از آنان تجليل مى‏نمايد و مى‏فرمايد: «و يطعمون الطعام على حبّه ...» سوره انسان، آيه 8 و «و يؤثرون على انفسهم و لو كان بهم خصاصة» سوره حشر، آيه 9 🆔 https://t.me/sadeghiyemohebbi 🌷📚🌷📚🌷📚🌷 🆔 https://instagram.com/sadeghiye_ .