چه دلسوزانه آمدند برای انجام دادن وظیفهشان... 🙂
#مردم
و چه بیرحمانه میروند برای انجام ندادن وظیفهشان... 😒
#کاندید_انتخاباتی
#انتخابات
@Sadra_Graphy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ز کودکی عاشق این تبار محترمم...
#ز_کودکی
@Sadra_Graphy
قبلنا بیشتر میچسبید،
الان از گلومونم پایین نمیره...
همبرگرو میگم... 🤌🙂
#نقاشی
#بماند_به_یادگار
1402/12/14
@Sadra_Graphy
گاه در خواب
گاه در بیداری
گاه در خستگی
گاه در شادابی
گاه در بیکاری
گاه در حین کار
گاه ایستاده
گاه نشسته
گاه در اتوبوس
گاه در مترو
گاه در تاکسی
گاه پشت فرمان
گاه با یک آهنگ
گاه با یک عکس
گاه با یک حرف
گاه با یک شعر
آنچنان یادش میکنی
که انگار هنوزم هست که هست...
@Sadra_Graphy
نه شدم اونی که میخواستن...
نه گزاشتن بشم اونی که میخواستم...
#دلنوشت
@Sadra_Graphy
Chaartaar - Ashoobam (320).mp3
8.67M
آشوبم، آرامشم تویی...
به هر ترانهای سر میکشم تویی...
🎙 • چارتار
🎶 • آشوبم
#موسیقی
@Sadra_Graphy
هيچکس مطلقا نمیداند که در روز جزا، آنگاه که اعضای بدن به اعتراف وا داشته میشوند، در دعوای حقوقی بین دلی که «میخواست» و عقلی که «امتناع میکرد» چه کسی پیروز خواهد شد!
#دلنوشت
@Sadra_Graphy
Mohsen Yeganeh - Zendegim Sookht (320).mp3
11.13M
نشستم سرد و سنگینم دوباره
سبک میشم اگه بغضم بزاره
یا تو دیروزم و افسوس و دردام
یا هی ترس از من بی تو و فردام
پر از عقدهی پرواز خیالم
ولی خاطره هات وزنه به بالم
تنم خالیه از جون پریدن
پرم خستهی از بس نرسیدن
🎙 • محسن یگانه
🎶 • زندگیم سوخت
# موسیقی
@Sadra_Graphy
هدایت شده از مجال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سال جدید به خودت بیا ؛)
@mojallofficial
و اینک
با تمام بدیها و خوبیها
سختیها و آسانیها
زخمها و مرهمها
غمها و شادیها
یک سالی را سپری کردیم.
در نهایت سال جدید رسید
و چند روزی از خود را بر ما نشان داد.
امسال هم
مثل سال های قبل
نشستم و برنامههایی ریختم
دور ریختیها را دور ریختم
فراموش کردنیها را فراموش کردم
و من ماندم و یک جسم و روح خسته
با سالی نو
و برنامه هایی جدید...
اما
به احتمالا خیلی زیاد
در آخر همین سال
به مانند برنامههای سالهای قبل
دور ریخته و فراموش خواهند شد.
چه داستان تلخی دارند
برنامههای خیالی ما
که هر ساله
به شکلی جدید میآیند
و مثل همیشه
در آخر هر سال
به زبالهدان فراموشی
سپرده میشوند.
#دلنوشت
@Sadra_Graphy
موضوع: دکتر با وجدان، دکتر با شرف
تاریخ: 1403/1/8
زمان: 00:35
مکان: تبریز، سه راه امین به سمت میدان نماز
شب بود.
پیاده بودم.
خسته بودم.
از کور سوی پیادهرو گربهی خاکستری رنگ را میدیدم.
مسیرش را عوض کرد.
به سمت خیابون.
آنطرف خیابون.
ماشین اول.
رد کرد.
ماشین دوم.
اما.
حادثه حولناکی رخ داد.
گربه.
دوان دوان درحالی که از درد به خود میپیچید، به اینطرف خیابان آمد.
پیادهرو.
روبهروی من.
روی زمین.
هیچ خونی دیده نمیشد.
خودرویی دیگر که شاهد حادثه بود، ایستاد.
راننده.
دکتر.
پیاده شد.
گربه.
تکان نمیخورد.
اما.
نفس میکشید.
دکتر.
تلاش برای پیدا کردن محل آسیب دیده.
خونریزی بیرونی وجود ندارد.
گربه.
تمام کرد.
دکتر.
تلاش برای احیای قلبی.
گربه.
بیتفاوت نسبت به هر چیز.
بیحس.
بیحرکت.
من.
احساس گُنگ.
احساس درد.
دکتر.
نا امید.
ناراحت.
کنار کشیدن گربه.
خداحافظی.
شب.
تاریکی.
#اتفاقات
@Sadra_Graphy
•• 𝐒𝐚𝐝𝐫𝐚 𝐆𝐫𝐚𝐩𝐡𝐲 ••
به نام خدا مایهی ننگ خانواده هستم🙄✌️ @Sadra_Graphy
به نام خدا
لکه ننگ خانواده هستم👍😄
@Sadra_Graphy
ناشناس ازم پرسیدین که:
میشه از عکسات برای پروفایل استفاده کنم؟
ممبرای عزیز توجه داشته باشید!!
من عکسایی که میزارم اینجا رو
برای شما میزارم.
راحت استفاده کنید، عوضش دعام کنید.
نوش جونتون، گوارای وجودتون.
اکانتاتونو خوشگل کنید.
@Sadra_Graphy
#بماند_به_یادگار
مصادف با ولادت کریم اهلبیت
حضرت امام حسن مجتبی(ع)
#من
1403/01/06
@Sadra_Graphy