فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدیویی از لحظه آتش سوزی رزمناو مسکوا نیروی دریایی روسیه در دریای سیاه. انهدام این رزمناو نکات راهبردی بسیاری را تایید کرد و نشان داد که استراتژی ایران در توسعه موشکهای ضدکشتی تا چه اندازه عاقلانه بوده و باعث بازدارندگی موثر کشورمان در برابر هرگونه تجاوز احتمالی بیگانگان شده است. در حالی که این رزمناو در نزدیکی آبهای ساحلی روسیه در حال حرکت بود، بدون شک با کمک و همراهی آمریکا شناسایی و با موشک هارپون هدف قرار گرفت
در زمان حمله به مواضع ارتش تروریستی آمریکا در انتقام رستم ایرانشهر، نیروی دریایی آمریکا ناوگان خود در خلیج فارس را به فاصله ۱۰۰۰ کیلومتری از مرزهای ایران برده بود چرا که به خوبی میدانست زیر فاصله هر احتمالی ممکن است. غرق شدن یک رزمناو تنها با یک یا نهایت ۲ تیر موشک ضد کشتی به خوبی نشان میدهد که نبردهای امروزی چقدر سخت و پیچیده و حساس هستند و اگر درایت در کار نباشد چه خسارتهایی میتواند به بار بیاید. این حمله همچنین نشان داد که داشتن یک پدافند قدرتمند و حرکت گروهی برای پوشش چقدر مهم است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️🎥 جنگی به مراتب آسیبزنندهتر از جنگ اقتصادی که امروز مردم را تهدید میکند
♨️ در جنگ جهانی چهارم، جنگ روایتها و تسخیر قلب و ذهن مخاطبان، میتواند عامل پیروزی در نبردگاه باورها باشد
🔰 با جهاد تبیین و روشنگری میتوان در این عرصه پدافندِ شناختی، ملت را تقویت کرد و بر دشمن سایبری پیروز گردید
✅امروز جنگ رسانه ها تا حد زیادی تعیین کننده پیروز میدان هست و به راحتی جای جلاد و شهید را عوض می کنند لذا حضور در جهاد تبیین در عرصه فضای حقیقی و مجازی برهمگان واجب شرعی است چون فتوی آن توسط امام خامنه ای عزیز صادر شده است.
#لبیک_یا_خامنه_ای
4_5893371097834848410.mp3
6.41M
دعای مجیر
دركتاب مفاتيح الجنان وارد شده كه
هر كس اين دعاى مجير را درايام البيض ماه رمضان ( ١٣ ، ١٤ ، ١٥ ) بخواند ، گناهانش آمرزيده ميشود ، اگر چه به عدد دانه هاى باران و برگ درختان و ريگ بيايان باشد ، ان شاءالله
براى شفاء مريض و قضاء دين و غنا و توانگرى و رفع غم ، خواندن آن نافع است.
ان شاءالله
خدایابحق این دعا
همه مشکلات راآسان
همه بیماران راشفا
همه قرض داران راخلاصی
همه بی کسان راپناه
همه دلهاراباایمان
و
همه عبادتهاراقبول کن
وفرج امام زمان عج را برسان
الهی آمیــن
التماس دعا
🌹صدرا🌹
1_1145366284.mp3
8.65M
لحظهی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای افطار:
بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ] مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم
التماس دعای فرج
🌹صدرا🌹
معاون امور حج و عمره سازمان حج و زیارت گفت: اولویت ثبت نام اولیه در بانک، ملاک اعزام از بین زائران حج ۹۹ برای حج پیش رو خواهد بود.
رضایی گفت: از میان ۷۴ هزار زائری که در سال ۹۹ ثبت نام و هزینه خود را واریز کرده اند اولویت ثبت نام اولیه در بانک ملاک اعزام برای حج ۱۴۰۱ خواهد بود.
عربستان سهمیه یک میلیون نفری برای حج آینده تعیین کرده است که ۱۵۰ هزار نفر از حجاج داخل و ۸۵۰ هزار نفر از خارج عربستان در مناسک حج تمتع حضور خواهند داشت.
رئیس سازمان حج و زیارت هم سه شرط پذیرش حجاج را زیر ۶۵ سال بودن، واکسیناسیون با واکسنهای مجاز اعلام شده از سوی عربستان و گواهی آزمایش منفی ابتلا به کرونا اعلام کرد.
در ضمن کسانی که شرایط اعزام دارند واکسیناسیون خود را با واکسن های سینوفارم و آسترازانکا که مورد قبول عربستان است تکمیل کنند.
4_6030777697318209461.mp3
3.34M
سخنرانی حاج آقا قرائتی
موضوع: فلسفه روزه ماه رمضان
کوتاه و شنیدنی
💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شکل گیری بیت کویین!!
دکتر عباسی
🌹صدرا🌹
معاون امور حج و عمره سازمان حج و زیارت گفت: اولویت ثبت نام اولیه در بانک، ملاک اعزام از بین زائران ح
🔸حدود ۴۰ هزار ایرانی امسال به حج تمتع مشرف میشوند
رئیس جمهور در نخستین شورای عالی حج و زیارت در دولت سیزدهم:
🔹 ارز لازم هرچه زودتر تخصیص داده و به عربستان منتقل شود.
🔹چارترینگ هواپیماها از سازمان هواپیمایی و وزارت راه به سازمان حج و زیارت انتقال داده شود.
سید مجید بنی فاطمه 3.mp3
33.55M
🌹السلام علیڪ یا اباعبدالله الحسیـن
♦️قرائت زیارت عــاشـورا
#زیارت_عاشورا
التماس دعا داریم 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️داستان غم انگیز دلتنگی های یک پدر شهید برای فرزندی که پیکرش به کشور بازنگشته بود
🔻برادر شهید:
🔻پدرم به گلزار شهدا می رفت و کنار یکی از قبور فاتحه می خواند و بی تابی می کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️روایت جالب و عجیب استاد قرائتی از زندگی شهید اصلانی یکی از دو شهیدِ اخیر حرم رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
💠 زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه
(با نوای استاد فرهمند)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سلام بر مهدی فاطمه (س)
* #چگونه_صدام_از_اسارت_گريخت؟*
درروزهای آغازين سال ۱۳۶۱ رزمندگان گردان حبيب لشگر ۲۷ چنان پيشروی میكردند كه باورش برای فرماندهان عمليات فتح المبين نيز سخت مینمود.
آنان درمنطقه عمومی شوش و دزفول ۵۸ كيلومتر پيشروی كردند و اين در حالی بود كه در اين مسير، تنها ۵ شهيد دادند و در نهايت با تصرف ارتفاعات «برقازه»، مقر تاكتيكی سپاه چهارم عراق را نيز به تصرف خود درآوردند.
جدای از پيروزی چشمگير رزمندگان گردان حبيب، بعدها اهميت اين مقطع از جنگ بيشتر روشن شد.
طبق اعترافات فرماندهان نظامی و مقامات سياسي رژيم بعث در آن روز (۸ فروردين ۱۳۶۱- مرحله چهارم عمليات فتح المبين) چيزی نمانده بود، صدام به اسارت بچههای گردان حبيب درآيد!
وقتی رزمندگان «برقازه» را تصرف كردند با جسد دو سرباز عراقی كه تيرباران شده بودند، مواجه شدند.
اسرای عراقی گفتند وقتی صدام در خطر اسارت قرار گرفت و اخبار شكستهای پیدرپی را میشنيد، با عصبانيت، دستور اعدام اين دو سرباز شيعه را صادر كرد چرا كه معتقد بود آنها با ايرانیها همدستی كرده اند!
آنچه در ادامه میخوانيد سه روايت از آن ماجرا از زبان نزديكان صدام است:
🔴روايت اول؛ من رابكشيد!*
*ژنرال «حسين كامل مجيد»،* وزير صنعت و صنايع نظامي رژيم بعث وداماد معدوم صدام، پس از فرار به اردن در زمستان سال ۱۳۷۴، طی مصاحبهای مفصل با نشريه «السفير» چاپ بيروت گفته است:
... در عمليات «شوش- دزفول» [فتح المبين]، هنگامی كه نيروهای ايران، در منطقه سپاه چهارم عراق پيشروی كردند، واحدهای پشتيبانی اين سپاه رزمی نيز از بين رفت و چيزی نمانده بود كه صدام و همراهان او، كه من هم جزء آنها بودم، به اسارت نيروهای ايرانی درآيند.
در آن لحظات، رنگ از چهره صدام پريده و بسيار نگران بود.
صدام به ما نگاه كرد و گفت:
از شما میخواهم در صورتی كه اسير شديم، من و خودتان را بكشيد...
❇ روايت دوم؛ لعنت بر آنها!
سرلشكر ستاد «عبدحميد محمود الخطاب»،* رئيس دفتر رياستجمهوری عراق و از همراهان دائمی صدام طی دوران جنگ با ايران، در خصوص چند و چون اين ماجرا میگويد:
در عملياتی كه ايرانیها نام فتح المبين را روی آن گذاشته بودند، نيروهای ايرانی به منطقهی استقرار سپاه چهارم و مواضع ستادی اين سپاه رسيدند.
آقای رئيس جمهور صدام هم در همين منطقه بود.
سپهبد خلبان «عدنان خيرالله طلفاح»* -وزير دفاع- هم بود.
فهميديم كه نيروهای ايرانی، ما را دور زده اند.
احساس همه ما اين بود كه به زودی به اسارت نيروهای ايرانی درخواهيم آمد.
آقای رئيس جمهور، مضطرب از عدنان خيرالله پرسيد:
-عدنان، بگو چه بايد بكنيم؟
عدنان خيرالله جواب داد:
-سرورم!
جای ديگری برای فرار وپنهان شدن پيدا میكنم.
دوباره آقای رئيس جمهور پرسيد:
-سلاح و مهماتی هم به همراه داريد؟
من جواب دادم:
فقط يك قبضه تفنگ داريم.
ايشان با خشم و غضب گفت:
-اگر ايرانیها مرا پيدا كنند،میدانيد چه میشود؟
افراد همراه، همگی سعی میكردند آقای رئيسجمهور را آرام كنند.
او در حالی كه به تانك های ما كه در آتش میسوخت، نگاه میكرد،دائم زير لب میگفت:
-لعنت بر آنها!
ما رادر ورطه جنگ گرفتار كردند.
اواسم كسی را نمیآورد.فقط به لعنت كردن اكتفا میكرد؛امامن میدانستم كه منظورش آمريكا و رهبران عربستان وكويت هستند.
آن روز ما برای چند ساعتی در محاصره بوديم؛ اماناگهان يك دستگاه خودرو را كه حامل افراد مجروح بود، پيدا كرديم.
افرادزخمی را بيرون كشيده، خودمان سوار شديم.
رئيس جمهور وقتی سرجايش نشست، گفت:
-زخمی ها مداواخواهند شد؛ امااگر مااسير ايرانیها بشويم،چه بايد بكنيم؟
🔵 روايت سوم؛ توصيه صادقانه!
آخرين روايت درمورد اين واقعه،از آن *خالد حسين نقيب،* افسر ستاد سابق وزارت دفاع رژيم بعث است.
وی كه در جريان نبرد فتح، فرماندهی يكی از واحدهای زرهی را در حوزه استحفاظی سپاه چهارم برعهده داشته،دركتاب خودمینويسد:
... هنگامی كه صدام به اتفاق همراهان خود و فرمانده سپاه ۴ عراق، *سرلشكر ستاد هشام صباح فخری* در منطقه [برقازه] نزديك به جاده عمومی فكه مشغول قدم زدن بود، فرمانده سپاه ۴ به وی اطمينان دادكه نيروهای ما هنوز در حال مبارزه هستند و خطری آنها را تهديد نمیكند.
در آن لحظه،يك گردان توپخانه ازجاده موصوف درحال عقب نشينی بود.
*صدام، فرمانده اين گردان را احضار كرد و گفت:*
-چرا شما عقب نشينی میكنيد؟
چه كسی به شما دستور عقب نشينی داده است؟!
*او پاسخ داد:*
-تمامی نيروهای مستقر در جبهه، در حال عقب نشينی هستند، قربان! نيروهای ايرانی با موضع شما چند كيلومتر بيشتر فاصله ندارند.
توصيه میكنم شما هم عقب نشينی كنيد.
در غير اين صورت، به اسارت در خواهيد آمد!
صدام و همراهانش بلافاصله از آن منطقه گريختند.
به اين ترتيب، اين افسر، صدام را از خطر به اسارت درآمدن نجات داد؛ امابعدها صدام اين واقعه را به گونهای ديگر با ملت در میان گذاشت.
CQACAgQAAxkDAAFlGKxiWKkogFFyKBoPb3s4V_U6YO5jxQAChwYAArEVoFGpgg-CGqofgSME.mp3
3.97M
تندخوانی جز سیزدهم قرآن کریم
آیه ۵۳ سوره یوسف تا آیه ۵۲ سوره ابراهیم
🍃🍂🌹🍃🍂
‼️روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن.
در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند
به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مامورین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا شاشید!
▪️تحویل جنازه
عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشهای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مامور ما را راهی کردند.
▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد.
بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم.
سر مامور ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم.
یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند.
صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچکاری کردیم.
♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم.
♠️ کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشتدیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام میدادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال میافتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان.
🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست.
همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم.
شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبرهای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد
نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت.
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است .
هدیه به روح مطهرش صلوات
📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید& نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ - ۷۲