eitaa logo
🌹صدرا🌹
513 دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
25.9هزار ویدیو
273 فایل
-مهربانم، عالم از توست غریبانه چرا میگردی؟❤️😔 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب( س) به کانال صدرا خوش آمدید. با مدیریت @sadrasadat74 پیشنهادات و انتقادات خود را منتقل کنید. ✅ کپی از مطالب کانال،مشروط برذکرصلوات برای شهدا،بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
45.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکم استفاده از پوست و چرم حیوانات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اگر شما هم فارسی را می‌فهمید این فیلم را ۱۰ بار ببینید
4_5913667803310722914.mp3
25.8M
تغذیه از نگاه قرآن. قسمت سوم حتما گوش کنید.
4_5913667803310722923.mp3
36.86M
تغذیه از نگاه قرآن. قسمت چهارم حتما گوش کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 «تصویری زیبا و معنادار» از مراسم تشییع پیکر شهید سه‌شنبه، ١٢ اردی‌بهشت ۱۴۰۲.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر رئیسی رئیس جمهور کشورمان وارد سوریه شد. ومورد استقبال مردم سوریه در فرودگاه دمشق قرار گرفت. فرق میکنه رئیس جمهور کدوم کشور باشی!!!
DarsAkhlagh02.mp3
17.24M
جلسه دوم درس اخلاق، نگاهی تازه استاد پناهیان لطفا این سلسله سخنرانی را دنبال کنید.
خدا قوت ویژه به آقای علی صالحی دادستان عمومی و انقلاب تهران که شجاعانه قانون را درخصوص سلبریتی‌ها دارد اجرا میکند. برای سلامتی و موفقیت عمار انقلاب دعا کنیم "سید علیرضا آل داود"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این صحنه عاشقانه‌ را هرگز از دست ندهید😭 قابل توجه اون خواصی که دائم نام شهید حاج قاسم را بر سر زبان میاورند ولی اردات حاج قاسم به ولایت فقیه و امام خامنه ای را نادیده می گیرند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از لحظه توقیف نفتکش آمریکایی ( با پرچم پاناما ) در تنگه هرمز توسط نیروی دریایی سپاه به نظر می‌رسد ما وارد مرحله تازه‌ای از جنگ نفتکشها میان ایران و آمریکا شده‌ایم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعجب یک هم‌وطن از سیم‌کشی خیابون‌های کانادا احساس میکردم کانادا پیشرفته‌تر باشه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خبرهای خوش برای دانش‌آموزان و معلمان 🔹سرپرست آموزش و پرورش: تکلیفِ رتبه‌بندیِ ۷۵ هزار معلمِ فاقد رتبه تا پایان اردیبهشت مشخص می‌شود. 🔹کنکور اختصاصی تربیت‌معلم برای جذب دانشجو‌معلم را از سال آینده اجرا خواهیم کرد. 🔹دانش‌آموزان ممتاز در حوزه‌های علمی، پژوهشی، فرهنگی، هنری، تربیتی و قرآنی بدون کنکور وارد دانشگاه فرهنگیان خواهند شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله اوکراین به کاخ کرملین سخنگوی ریاست جمهوری روسیه گفت: حمله هواپیماهای بدون سرنشین ارتش اوکراین به کاخ کرملین دفع شد.روسیه این اقدام را یک حمله تروریستی و سوءقصد به جان رئیس‌جمهور می‌داند و این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که هر طور صلاح می‌داند، اقدامات تلافی‌جویانه انجام دهد.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
😎و این فوتبال دیدنی! ⚽خوشحالی بعد گل رضوان و لایی های حامد و گل وحشتناک حسنین خاطره ساز شد
👈👈سخنرانی ها رو میتونید با دور تند گوش کنید که امکانش در ایتا هست و یک مربع آبی اون بالا وقتی صوت میزنید میاد که اگر بزنید با سرعت بیشتری می توانیدگوش کنید.
Mohammad Esfahani - Ziyarat.mp3
22.75M
علی شیر خدا آقای اصفهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🎥 بشار اسد: ایران با خون خود از ما حمایت کرد 🔹ایران از همان ۱۲ سال پیش با وجود تحریم‌ها و تهدیدها پشت سوریه را خالی نکرد. 🔹ایران در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی حامی سوریه بود و با خون ارزشمندش از ما حمایت کرد. 🔹تنش‌های سیاسی و امنیتی حاکم در منطقه هرگز باعث تغییر نگاه مشترک ایران و سوریه نشد.
بسم الله 🔸مرحوم حاج میرزا اسماعیل دولابی می فرمودند : وارد بعضی خانه ها که می شوم و می بینم بین زن و شوهر کدورتی هست ، هرگز در آن خانه نمی خوابم؛ چون می دانم رحمت خداوند از آن خانه قطع شده است . __________________________
🔸سفارش تبعیض آمیز!🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🔹بالأخره بعد از کش و قوس های فراوان، در آبان ماه 88، من هم سرباز شدم. پادگان آیت الله خاتمی یزد. بماند که چه ها کشیدم! هر چه بود گذشت. هر روز، نزدیکی های اذان صبح مجالی دست می داد تا چند دقیقه ای تلفنی صحبت کنم. دفتردار پدر که بازنشسته سپاه بود را هر روز خواب آلود به پای تلفن می کشیدم: که مرد حسابی پدرم درآمد، چاره ای کن، ناسلامتی تو سرهنگ سپاهی، من زن و زندگی دارم، مادر بیمار دارم، راهی، رایزنی ای، چیزی. چند روز مرخصی جور کن و .... این درددل های دردمندانه تقریباً هر روز ادامه داشت تا اینکه یک روز صبح، جناب دفتردار خودش گوشی تلفن را برداشت و گفت: علی مژده بده. بی صبرانه گفتم: برایم مرخصی گرفتی؟ گفت: بالاتر! خواب به کلی از سرم پرید، ضربان قلبم بالا رفت، گفتم: بگو ببینم چه کردی؟ گفت: «حاج آقا از مشهد به سمت شیراز می آیند و این بار از راه یزد. در شهر یزد چند سخنرانی دارند؛ از جمله در پادگان شما! وقتی آمد پادگان شما، می توانی همراهشون بیایی شیراز! » یکه خوردم. هم خوشحال شدم و هم متعجب. چه خواهد شد؟ 🔹 آن روز را با لحظه شماری گذراندم. تا ظهر منتظر بودم؛ خبری نشد. هنگام نماز ظهر، در مسجد پادگان اعلام کردند که ساعت پنج سخنرانی ویژه داریم و کلاس ها زودتر تمام می شود؛ حضور همه الزامیست. فرمانده گروهان ها همه را بسیج کنند. چشمانم برق زد، قلبم به تپش افتاد که پدر می آید و من شب را پس از قریب یکی دو ماه، در شیراز خواهم گذراند. ساعت پنج شد. فرمانده گروهان، ما را به خط کرد و به مسجد بزرگ پادگان برد. قریب دو هزار سرباز، مسجد را پر کرده بودند. 🔹 بالأخره پدر آمد. تا او را دیدم، بعض امانم را برید. حدود چهل دقیقه ای صحبت کردند. یادم نیست چه گفتند، فقط آخرین جمله شان این بود که پسر من هم ما بین شماست، چند دقیقه ای او را ببینم و بروم! همه به هم نگاه کردند. فرماندهان و سربازان، همه یکه خورده بودند. دل تو دلم نبود، احساس می کردم کل وجودم همراه ضربان قلبم بالا و پایین می شود. همه ما را به خط کرده به صرف شام بردند. شام یک تخم مرغ آب پز به همراه یک خیار شور لپری قاش نشده و یه کف دست نان بود. شام را گرفتم و نخورده به آسایشگاه آمدم. همچنان منتظر بودم. هیچکدام از هم خدمتی ها و فرمانده ها مرا نمی شناختند. بالأخره فرمانده ی دسته آمد: «14/103 بیا بیرون». آمدم بیرون. گفت: «بازیگوش! فامیلت چیه؟» گفتم: حائری. لبخندی زد و گفت سر و وضعت را مرتب کن و برو دفتر فرمانده پادگان. کارت دارند. 🔹وقتی وارد سالن شدم، میز کنفرانس بزرگی آنجا بود که همه فرماندهان دور میز نشسته بودند. پدر هم همراه سردار میرحسینی فرمانده پادگان نشسته بود. من که لاغر، کچل و سیاه تر شده بودم، با لبخند پدر اشکم درآمد. پدر گفت: علی بابا! چهره ات مردانه شده، بیا پیش من. شام آنها، چلو جوجه بود که به غایت زیبا، سفره آرایی شده بود. پدر به مزاح گفت: خوب بهت می رسندها! از این چیزها که تو خانه هم گیرت نمیاد. با خنده گفتم: شام ما از شام شما چند دوره قبل‌تر بود! گفتند: یعنی چه؟ گفتم: ما تخمش را خوردیم، شما جوجه اش را می خورید. همه خندیدند الا فرمانده گردان. گوشی موبایل پدر را گرفتم و رفتم که به اهل منزل و مادر زنگی بزنم. همچنان فرمانده گردان مرا با چشمانش با نگاهی خشک و سرد دنبال می کرد تا اینکه شام تمام شد. 🔹 پدر، میکروفن جلوی خود را روشن کرد. زیر چشمی نگاهی به من کرد و بعد چشمانش را بست. گویی می خواهد چیزی بگوید که باب میل من نبود. گفت: من از عزیزان و فرماندهان تشکر می کنم که این فرصت را فراهم کردند که من چند ساعتی را در این پادگان بگذرانم. بعد دستی به سرش کشید و گفت: «اینکه پسرم در اختیار شماست، فرصتیست برای ما که به همگان اثبات کنیم در جمهوری اسلامی تبعیض ور افتاده! هر کاری که سخت تر از بقیه امور است را به او بسپارید، هرکاری که دون شأن است را از او مطالبه کنید؛ مثلا وظیفه نظافت تمام دستشویی ها پادگان را به عهده او بگذارید، به او کمتر از سایرین مرخصی بدهید و .... » همه خندیدند و فرمانده گردان هم بلندتر از بقیه! من خشکم زده بود! تمام سلول های بدنم مور مور می شد. متعجب نگاه پدر کردم و در دل گفتم میدانی داری با من چه میکنی ؟!! 🔹 پدر روی موکت نشسته بود و داشت عمامه اش را روی زانویش دوباره می بست. گفت: «علی جان! از من دلگیر نشی ها» هنوز من گیج و منگ بودم. عمامه اش را بر سر گذاشت و آغوشش را گشود و ... دستش را بوسیدم. سرم را که به سینه اش فشرده بود بوسید و رفت. 🔹من ماندم و پست نیمه شب برجک 11 (برجک تنبیهی سربازان) و نظافت دستشویی ها در هر سحرگاه ... !!i
مگه زن با زن فرق می‌کنه؟! 📸 دستنوشته یک کاسب باشرف که در حد خودش کار رسانه‌ای انجام داده، خدا خیرت بده👌 آفرین 👌 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🅾 مرضیه برومند، رئیس جدید خانه سینما!!! این فرد بعد از حمایت از انقلاب جنسی، به مقام ریاست و مدیریت خانه سینما منصوب شد!! ❗️ایشان به نمایندگی از آرتیست‌ها و سینماگران، نوع معاشرت با مردان نامحرم را به نمایش گذاشته‌اند! دست مریزاد وزارت ارشاد!!