eitaa logo
🌹صدرا🌹
522 دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
28.4هزار ویدیو
283 فایل
-مهربانم، عالم از توست غریبانه چرا میگردی؟❤️😔 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب( س) به کانال صدرا خوش آمدید. @sadrasadat74 پیشنهادات و انتقادات خود را منتقل کنید. ✅ کپی از مطالب کانال،مشروط برذکرصلوات برای شهدا،بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد، توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟ اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...✌️🏼🙂 🌹 خیلی خیلی زیباست 🌳🌳🌳
⭕️امنیت اتفاقی نیست ◾️شهادت ۵۵ دانش‌آموز دبیرستان سیدالشهدا و مردم عادی بر اثر انفجارهای پیاپی در کابل ✅همین خواب را برای ایران دیده بودند که با جانفشانی مدافعان حرم این اتفاقات در ایران نمی‌افتد
⭕️زیبا‌ترین و با معنا‌ترین صحنه انتخابات ۹۶ رای عجیب در سوریه است! رئیسی: ۳۴۵۲ میرسلیم: ۷ رای روحانی: ۰ رای 👈وطن‌دوست‌ترین، غیورترین و آزاد‌مرد‌ترین ایرانیان عالَم حتی ۱ رأي هم به ندادند...
🔵اگر حادثه عاشوراء جنگ سخت بود، حرکت زینب سلام الله علیها با کاروان اسرای کربلا جنگ نرم بود. زینب سلام الله علیها که بار امانت پیام کربلا را به دوش می کشید، شهر به شهر و بادیه به بادیه شرح مظلومیت کربلا را بیان داشت و نگذاشت در این جنگ نرم ،دشمن پیشتازی کند و را به نحو احسن انجام داد. 🔴 ۸ سال دفاع مقدس و دفاع از حرم آل الله توسط و دفاع در مقابل کرونا توسط همگی جنگ های سخت بودند و شهدای زیادی در این عرصه ها دادیم ولی پیام خون پاک این شهداء زنده نمی ماند مگر با و روایتگری ایثار و روحیه از خود گذشتگی و شهادت طلبی آنان توسط قلم نویسندگان و هنرمندان و فیلم سازان و شاعران و .... 🔵نقطه همه اینها رشادت و از جان گذشتگی است و کشور به داشتن چنین روحیه ای در فرزندان خود می بالد و قهرمان ها و الگوها برای دفاع از آرمان های انقلاب و کشور از دل همین حوادث بیرون می آید و و را به جامعه معرفی می کند و گاهی تبدیل به قهرمان نه تنها ملی که مثل شهید سلیمانی جهانی می شود و خون پاکش خیلی از ملت های جهان را بیدار کرده و به حرکت های شان سمت و سوی درست می دهد. ❇️مقام معظم رهبری در دیدار با پرستاران همه را به فراخوانده و فرموده اند: شما کنید حقایق جامعه ی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را.... شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثه ی دفاع ّ مقدس را روایت نکنید، دشمن روایت میکند، هر جور دلش میخواهد؛ توجیه میکند، دروغ میگوید [آن هم]۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای را عوض می کند. ✍حسینی 🌹صدرا🌹
📚 | از شکنجه اسرای ایرانی، تا دفاع از حرم! 🔶 آقای اوحدی رئیس اسبق سازمان حج و زیارت که خود از آزادگان است می‌گوید: در اردوگاه تکریت 5 مسئول شکنجه اسرای ایرانی جوانی بود به نام «کاظم عبدالامیر مزهر النجار» معروف به کاظم عبدالامیر. 🔸 یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچه‌دار نمی‌شد. با این اوصاف کینه‌ خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. انگار مقصر همه مشکلات خود را اسرای ایرانی می‌دانست! 🔸 در این میان آقای را بیشتر اذیت می‌کرد. او می‌دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، از این رو ضربات کابلی که نثار آن مجاهد می‌کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسرا داشت، اما هیچ‌گاه مرحوم ابوترابی شکایت نکرد و همواره به او احترام می‌گذاشت! 🔸 … یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست به سمت سید آقای ابوترابی رفت و گفت: بیا اینجا کارت دارم! ما تعجب کردیم. گفتیم لابد شکنجه جدید و… 🔸 اما از آن روز رفتار کاظم با ما و خصوصاً آقای ابوترابی تغییر کرد! دیگر ما را کتک نمی‌زد. حتی به آقای ابوترابی احترام می‌گذاشت. برای همه ما این ماجرا عجیب بود. تا اینکه از خود آقای ابوترابی سؤال کردیم… ایشان هم ماجرای آن روز را نقل کرد و گفت: کاظم عبدالامیر در آن روز به من گفت: «خانواده ما هستند و مادرم بارها سفارش سادات را به من کرده بود. بارها به من گفته بود مبادا ایرانی‌ها را اذیت کنی. 🔸 اما مادرم دیشب خواب (ع) را دیده و حضرت زینب(ع) نسبت به کارهای بنده در اردوگاه به مادرم شکایت کرده! 🔸 صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و از من پرسید: آیا در اردوگاه ایرانی‌ها را اذیت می‌کنی؟ حلالت نمی‌کنم. حالا من آمده‌ام که حلالیت بطلبم.» 🔸 کم کم به مرور زمان محب حاج آقا ابوترابی در دل او جا باز کرد. او فهمیده بود آقای ابوترابی روحانی و از سادات است برای همین حتی مسائل شرعی خود و خانواده‌اش را از حاج آقا می‌پرسید. 🔸 آقای اوحدی ادامه دادند: بعد از آن روز رفتار کاظم با اسرای ایرانی به ویژه ابوترابی بسیار خوب بود. تا اینکه روزی قرار شد آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل کنند. کاظم بسیار دلگیر و گریان بود، به هر نحوی بود سوار ماشینی شد که آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل می‌کرد… کاظم می‌خواست در طول مسیر تا اردوگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهره‌مند شود. 🔸 روزها گذشت تا اینکه آزاد شدند. کاظم برای خداحافظی با آنان به خصوص سید آزادگان تا مرز ایران آمد. 🔸 او پس از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی را تحمل کند و به هر سختی بود راهی ایران شد. او برای دیدن حاج آقا به تهران آمد. وقتی فهمید حاج‌آقا ابوترابی در مسیر مشهد و در یک سانحه رانندگی مرحوم شده‌اند به شدت متأثر شد. برای همین به مشهد و سرمزار آقای ابوترابی رفت و مدت‌ها آنجا بود. 🔸 کاظم از خدا می‌خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذرد. او سراغ برخی دیگر از اسرای ایرانی رفت و از آن‌ها بابت شکنجه‌ها و… حلالیت طلبید. ⁉️ حالا شاید این سؤال را بپرسید که این ماجرا هر چند زیباست و نشان از یک انسان دارد، چه ربطی به دارد؟! 🔸 ربط ماجرا در اینجاست که انسان اگر توبه واقعی کند می‌تواند مقام را کسب کند. کاظم داستان ما مدتی قبل در راه دفاع از حرم حضرت زینب(ع) در به شهادت رسید. ✅ او ثابت کرد که مانند حر اگر از گذشته سیاه خود توبه کنیم، می‌توانیم حتی به مقام شهادت برسیم. __ 📚 منبع: با تلخیص، کتاب مدافعان حرم، موسسه شهید ابراهیم هادی
⚠️ دو تصویر و یک ماجرای عجیب ‼️ در سال ۱۹۹۱ میلادی، دستور کشتار شیعیان در رو صادر کرد و از برای سرکوب مردم نجف و کربلا استفاده کرد. آن‌زمان، زیارت کربلا در اربعین، جرمی با مجازات و بود. ✔️ در سال ۲۰۲۱ میلادی اما، بیش از ۱۶ میلیون نفر برای به کربلا رفته بودند! ✍ معاند و دشمن به جای خود؛ ساده‌دلی که نداند شیعیان در هزار و چهارصد سال اخیر با چه مشقتی به و مشرف می‌شدند و گاهی در هر دو منطقه و عراق، حکومت‌های مخالف و معاند مستقر بودند و حداقل غرامت زیارت ، شکنجه‌های سنگین یا قطع اعضا و جوارح آنان بود؛ آنگاه به عظمت کار پی خواهد برد که چگونه دو حکومت و عراق را در کنار هم قرار داده و خون شهدای جهانی انقلاب و چگونه این مسیر زیبای زمینه‌ساز ظهور را امن نموده. 🖤 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین 🇮🇷
از چشم شبِ ایرانی تا نبرد با داعش 🔹 روایتی از فراز و نشیب‌های یک شرکت پروژه به حالت تعلیق در آمد. کارفرما با این کار خواست به زبانِ بی‌زبانی به ما بفهماند که این‌کاره نیستیم! آخر، که ماه‌ها روی ساختنش وقت گذاشته بودیم، به‌درد‌نخور از آب درآمده بود! کارفرما فکر می‌کرد عیب قطعه، از نابلدی ماست. برخورد او، آب سردی بود که بر آتش شوق ما ریخته می‌شد! 🔻 از سال 1390، حضور گاه‌و‌بی‌گاه آمریکایی‌ها در خلیج‌فارس زیاد شده بود. بنابراین، نیروهای نظامی ما به دیده‌بانی قوی‌تری در شب احتیاج داشتند؛ اما در تهیّه‌ی دوربین‌های حرارتی دید در شب به مشکل خورده بودند؛ چرا که مهم‌ترین مادّه‌ی لازم برای ساخت این دوربین، یعنی پودر سرامیکی مورد استفاده در لنز آن را فقط تولید می‌کرد و به دست صنایع ایرانی نمی‌رسید. 🔻 ما تصمیم گرفتیم این پودر را خودمان بسازیم. بعد از کلّی فعّالیت شبانه‌روزی و آزمون‌و‌خطاهای متعدّد، فرمول ساخت این پودر را به‌دست آوردیم. برای ساخت این پودر، به مادّه‌ای احتیاج داشتیم که باید از خارج کشور تهیّه می‌کردیم. بالأخره، با کلّی قرض و قوله، توانستیم آن را از طریق دلّال‌ها بخریم. سپس، را ساختیم و در لنز دوربین به کار بستیم؛ اما لنز بی‌کیفیّت از آب در آمد! و این، باعث بی‌اعتمادی کارفرما نسبت به ما و خوابیدن چندماهه‌ی کار شد. اما ما پروژه را رها نکردیم. تمام مراحل کار را از اوّل در پیش گرفتیم، بازبینی فرمول، تنظیم دما و فشار، و ... . ایراد لنز را فهمیدیم. عیب از مادّه‌ای بود که دلّال‌ها به ما فروخته بودند. در واقع، قوطی و برند مادّه مثل همانی بود که از قبل داشتیم؛ ولی رنگ خود مادّه تفاوت داشت. مادّه‌ی فروخته‌شده، آن چیزی نبود که باید می‌بود! پس، دست به کار شدیم، آن هم سه شیفت! 🔻بالأخره، توانستیم روشی ابداع کنیم که با آن، کیفیّت مواد وارداتی را بسیار بالا ببریم و به خلوص 99 درصد برسانیم! حالا دیگر می‌توانستیم لنز اپتیکی دوربین دید در شب را برای نیروهای نظامی‌مان بسازیم و را برای همیشه، خانه‌ی امن‌مان نگه داریم. در نمایشگاه‌های خارجی، همه شگفت‌زده شده بودند که چگونه ایرانِ تحریم‌شده، توانسته این محصولِ در انحصارِ آمریکا را تولید کند! ما با این کار توانستیم میلیون‌ها دلار برای کشور صرفه‌جویی و البتّه، ارزآوری به ارمغان بیاوریم. دیگر از خوشحالی روی پایمان بند نبودیم! شادی ما وقتی بیشتر شد که فهمیدیم روی تانک‌ها و پهپادهایی که به نبرد می‌روند، دوربین‌های ما نصب می‌شود. حالا ما هم در جهاد شریک بودیم! 💢 به نقل از مهندس سیّد احمد شریف‌نیا (شرکت دانش‌بنیان رایکا صنعت افرند (رصا))، به مناسبت 7آذر، روز
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 تغییر در فتنه خروج سفیانی ⭕ رهبری به یکی از علما فرموده‌اند که فتنه‌ی بزرگ ، از علائم حتمی ظهور ، به برکت نیروهای و مجاهدت و خون پاک ، تغییر کرده است. 🔸️( به این معنی است که کیفیت و کم و زیادن شدن روایات را می‌گویند بداء یا بِدا ) 👈 لذا وقتی که نائب امام به این نکته اشاره می‌کنند، خود، به بسیار نزدیک بودن نیز اشاره دارد. همان‌گونه که در فرمایشات اخیر ایشان، مبنی بر نزدیک بودن به ها هستیم ، تحلیلگران گفتند که قله همان ظهور است‌‌ و ما هستیم
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 تغییر در فتنه خروج سفیانی ⭕ رهبری به یکی از علما فرموده‌اند که فتنه‌ی بزرگ ، از علائم حتمی ظهور ، به برکت نیروهای و مجاهدت و خون پاک ، تغییر کرده است. 🔸️( به این معنی است که کیفیت و کم و زیادن شدن روایات را می‌گویند بداء یا بِدا ) 👈 لذا وقتی که نائب امام به این نکته اشاره می‌کنند، خود، به بسیار نزدیک بودن نیز اشاره دارد. همان‌گونه که در فرمایشات اخیر ایشان، مبنی بر نزدیک بودن به ها هستیم ، تحلیلگران گفتند که قله همان ظهور است‌‌ و ما هستیم
💌 خدایا ‌ما‌ که ‌حسین‌گونه ‌زندگی ‌نکردیم‌، تا‌ حسین‌گونه ‌به‌ شهادت ‌برسیم پس ‌خدایا‌ ما ‌را‌ حرگونه‌ بپذیر! شهید سیداصغرخبازی هدیه به روح مطهر شهید      
شهیدمصطفی صدرزاده: خدایا از تو ممنونم بی‌ اندازه که در دل ما محبّت سید علی‌ خامنه‌ای را انداختی تا بیاموزیم درس ایستادگی را، درس اینکه یزید‌های دوران را بشناسیم و جلوی آن‌ها سر خم نکنیم...