🕊🌹 در عملیات بیتالمقدس، دو
«احمد» داشتیم که فرمانده بودند و صدای آنها از شبکههای بیسیم مرتب شنیده میشد.«احمد متوسلیان» فرمانده لشگر محمد رسولالله و«احمد کاظمی» فرمانده لشکر نجف اشرف. در تماسهای بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماندههان و رزمندگان از لهجههای آنها متوجه می شدند که این «احمد» کدام «احمد» است. اما جالبتر زمانی بود که دو «احمد» با هم کار داشتند. در مرحلهی دوم عملیات که بچههای لشگرمحمد رسول الله در دژ شمالی خرمشهر با لشگر۱۰ زرهی عراق درگیری سختی داشتند وکارشان به اسیر دادن واسیر گرفتن هم کشیده شده و احمد متوسلیان با بدنی مجروح عملیات را هدایت میکرد، احمد کاظمی با احمد متوسلیان اینگونه تماس میگرفت: احمَد احمَد ،احمَد احمِد، احمَد احمِد.
او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجهی تهرانی میگفت اما اسم خودش را با لهجهی نجف آبادی، مخصوصا مقداری هم غلیظتر بیان میکرد، به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایهی خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بیسیم میشنیدند فراهم میکرد. یادشان بخیر:
احمَد احمَد، احمَد احمِد، احمَد احمِد
"حاج احمد متوسلیان"
#سالروز_ولادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
🕊🌹 قبل ازدواج...
هر خواستگاری که میومد...
به دلم نمینشست...!
اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...
دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف....
میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...
شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده...
این چله رو "آیتالله حقشناس" توصیه کرده بودن...
با چهل لعن و چهل سلام...!
کار سختی بود اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود...
ارزششو داشت واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم...
۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان...
.
۴،۳روز بعد اتمام چله…
خواب شهیدی رو دیدم...
چهره ش یادم نیست ولی یادمه...
لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...
دیدم مردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان...
ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار...
یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت:
"حاجت روا شدی..."
به فاصله چند روز بعد اون خواب...
امین اومد خواستگاریم...
.
از اولین سفر سوریه که برگشت گفت:
"زهرا جان…
واست یه هدیه مخصوص آوردم..."
یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت:
"زهرا…...این یه تسبیح مخصوصه...
به همه جا تبرک شده و...
با حس خاصی واست آوردمش...
این تسبیحو به هیچکس نده..."
تسبیحو بوسیدم و گفتم:
"خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره..."
بعد شهادتش…
خوابم برام مرور شد...
تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود...
✍راوی: همسر شهید
"شهید امین کریمی چنبلو"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
زمانی که سوریه دچار بحران شد،مادرم گفت : اگر یک خشت از حرم زینب کم شود، چادر میخرم ! سرتان میکنم و از خانه بیرونتان میکنم ! مرد نیستید اگر حرم حضرت زینب آسیب ببیند...
راوی :سید مسافر (رزمنده تیپ فاطمیون)
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
🕊🌹سید از قبل از انقلاب هم اهتمام ویژه ای به اذان و نماز اول وقت داشت. وقتی اذان می شد. در هر جا که بود فرقی نمی کرد؛ خانه، مغازه اداره.
شروع می کرد به اذان گفتن.
🌷در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: به آنهایی که می گویند روحانیون در جنگ حضور ندارند می گویم که دو گروهان از نیروهای ما را طلاب قم تشکیل می دهند. در طول شش ماه که از جنگ می گذرد، حتی یک بار هم نماز جماعت را ترک نکرده ایم. چون اعتقاد داریم که نماز ما را حفظ می کند.
📚کتاب آقا مجتبی
"شهید سید مجتبی هاشمی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
#با_شهدا_تا_انتخابات
هر کس به اندازه توانایی خویش احساس مسئولیت کند.
در #انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید. مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس کم است و هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده، بگویید ما به عنوان یک شیعه امام زمان(عج) چه کاری برای انقلاب و امام زمان(عج) کردهایم.
"شهید رضا جوادی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
#با_شهدا_تا_انتخابات
هر کس به اندازه توانایی خویش احساس مسئولیت کند.
در #انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید. مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس کم است و هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده، بگویید ما به عنوان یک شیعه امام زمان(عج) چه کاری برای انقلاب و امام زمان(عج) کردهایم.
"شهید رضا جوادی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
#با_شهدا_تا_انتخابات
در #انتخابات شرکت کنید که تکلیف الهی است. رأی شما دفاع از اسلام و قرآن است و مواظب باشید به کسانی که برای شهرت و قدرت خود را مطرح ساخته اند رأی ندهید.
"شهید سید مهدی مشایخی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
#با_شهدا_تا_انتخابات
حال و گذشته ی کاندیداها خیلی برایش مهم بود.دنبال کسی می گشت که در مسیر اسلام واقعی باشد.
دوست،فامیل،همسایه و هرکسی رو می دید بهش می گفت: توی #انتخابات شرکت کنید،چون همه نگاه ها به ماست. درست حرکت کنیم تا انگشت نما نشیم.
ملت ما زیر ذره بین مردم جهانه.
مواظب باشیم درست برخورد کنیم....
✍کتاب اثرانگشت
"شهید هادی باغبانی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
#با_شهدا_تا_انتخابات
حرف #انتخابات که می شد، تاکیدش روی دو واژه بود، مومن و انقلابی.
می گفت: ما پای آرمانهای امام و انقلاب خون داده ایم. باید کسی رو انتخاب کنیم که این آرمان هارو محقق کنه. به کسی رای بدیم که دنبال منافع انقلاب اسلامی باشه، نه اینکه پی باند بازی و حزب خودش بره.
"شهید حاج سعید سیاح طاهری"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
#با_شهدا_تا_انتخابات
ببین برادر، من اصلاً کاری ندارم به کی رای میدی؛ ولی حضور باید حداکثری باشد. این حرف را بعد کلی جر و بحث به همه آنهایی می گفت که نظرشان مخالف نظرش بود. کافی بود بفهمد کسی نمی خواهد رای بدهد، می رفت سراغش. یک وقت می دیدی طرف را برده پای صندوق. رای که داده بود هیچ، اسم کاندیدایی را هم نوشته بود که مهدی گفته بود.
"شهید سید مهدی موسوی"
#انتخابات
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
#با_شهدا_تا_انتخابات
اینطور نبود که برود یک رای بدهد و تمام. برای همین یک انتخابش هم، پای چه بحث ها که ننشسته بود. چه مناظراتی که نشنیده و ندیده بود. چه تحلیل ها که نکرده بود. هرکس ولایتی تر بود انتخاب روح الله می شد.
"شهید روح الله صحرایی"
#انتخابات
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
1.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#با_شهدا_تا_انتخابات
#انتخابات یکی از عرصه هایی است که ما باید واقعاً هم صدایمان و وفاداری مان رو به شهدا و به خصوص به حاج قاسم سلیمانی ادا کنیم و بیان بکنیم
با حضورمان در انتخابات.
نه تنها انتخابات، هر عرصهای که کشور مشارکت مردم را بخواهد باید حضور پیدا کنیم.
"شهید سردار حجازی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم