11.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊وقتی شهید مدافع حرم محمد حسین محمدخانی برای شناسایی به قلب داعشیها زد و محاصره شد.
شهید مدافع حرم🕊🌹
#محمدحسین_محمدخانی
↰شہیدانہ🕊↳
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
هم مداح بود، هم فرمانده!
سفارش کرده بود روی سنگِ قبرش بنویسند
یازهرا..!
اینقدر رابطهاش با حضرتِ مادر قوی بود
که مثل بیبی شهید شد
خمپاره که خورد به سنگرش،
بچهها رفتند بالا سرش
دیدند خمپاره خورده به پهلویِ سمت چپش..!
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🌹شهید سیدمرتضی آوینی:
قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را میکِشد..
تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند..
و زمینهساز ظهور باشند..
آن مردان آمدند و رفتند..
فقط من و تو ماندیم
و از جریان چیزی نفهمیدیم...
#شهدا
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
1_917056964.mp3
زمان:
حجم:
1.39M
اذان شهید باکری..
به افق دلهای بیقرار
دلتون شکست التماس دعا🤲🤲
حی علی الصلاه
التماس دعا🌹
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⭕️ بايد زمستان باشد
#اَروند رود باشد
#غواص باشى
شب باشد
دستهايت بسته
و۳۰ سال بعد برگردی
تا بدانى #كربلاى۴ يعنى چه!
صلواتى بفرستيم براى #غواصان خمينى
که اسیر خاک نشدند و دل به دریا زدند.../
#کربلای_چهار
#مرد_میدان
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🍃🌸در دهکده تو خبر از بوی ریا نیست
🍃🌸 چون نیست ریا هیچ کس انگشت نما نیست
🍃🌸ما طالب مهریم و دل از عاطفه لبریز
🍃🌸دل صاف تر از تو, به خدا هیچ کجا نیست...
#شھید ابراهیم ھادے
❀ایشهیدان،عشقمدیونشماست❀
#کانال_شهدای_انقلابی_شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#آقا_مصطفی_با_صفا👇
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🔴 فضیلت عجیب یاری کردن امام زمان
🔵 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
🌕 من در روز قیامت چهار گروه را شفاعت میکنم اگر چه با گناهان اهل دنیا بیایند:
1⃣ کسی که فرزندانم را یاری کند.
2⃣ کسی که در هنگام سختی اموالش را به فرزندانم ببخشد.
3⃣ کسی که فرزندانم را با زبان و قلب دوست بدارد
4⃣ کسی که در برآورده کردن حاجات فرزندانم تلاش کند زمانی که آنان رانده و آواره شده اند.
📚 الوافی ج ۱ ص ۳۶۴
🌕 این روایت در سه کتاب از چهار کتاب معتبر شیعه ذکر شده است:
کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام
🔺 آیا پیامبر ما در این عصر فرزندی عظیم الشان تر و گرامیتر از مهدی علیه السلام دارد؟!
#امام_زمان_عجل_الله
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
معجزه ذکر "ایّاک نعبد و ایّاک نستعین"
طلحه گفت: با حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله در بعضی از غزوات بودم،
چون کار سخت می شد و جبهه جنگ و کارزار گرم می گشت و مسلمانان با مشرکین در نبرد بودند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله سر بر می داشت و می فرمود:
*یا مالک یوم الدین، ایّاک نعبد و ایّاک نستعین*
یک وقت مشاهده کردم،دیدم سرهای کفّار از پیکرهایشان جدا می شد و بر زمین می افتاد
و من کسی را نمی دیدم که به آنها شمشیر بزند، ولی کافرین یا کشته و یا مجروح می شدند و یا فرار می کردند.
از پیغمبر صلی الله علیه و آله ماجرا را پرسیدم ، حضرت فرمود :
فرشته ها بودند که سرها را از بدن جدا می کردند و شما آنها را نمی دیدید.
💐 در روایت است که :
وقتی کار بر مؤمن تنگ شود، مداومت به گفتن مالک یوم الدین ایاک نعبد و ایاک نستعین کند؛
کار بر او سهل و آسان شود.
📕 قصه های قرآنی
📗 زبدة التفاسیر،ص۹۳
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
💠نمازاول وقت
هر جا که بودیم، توى جاده یا مقر یا هر جاى دیگر، وقتى موقع نماز مى شد فوراً مى زد کنار و مى گفت: "حیفه نماز اول وقت مون از دست بره."بعد هم چفیه اش را پهن مى کرد و مى ایستاد به نماز.
🌹شهید#مصطفی_صدرزاده
#دعوت_به_نماز
#نماز_اول_وقت
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
فصل اول یک تبسم،یک کرشمه،یک خیال ))عناوین فصل ها از سروده های شهید انتخاب شده است.)) 🌸🌸 #قسمت_اول_یا
قسمت اول:یادت باشد ❤️به روایت همسر شهید خانم فرزانه
شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی
🌸🌸🌸
یادم هست!
پدرم وقتی در کودکی هایم زندگی شهدا را تعریف می کرد،سوار پرنده ی خیال می شدم و دلم با صدای حاج منصور ارضی که مرثیه ی دو کوهه را می خواند به چزابه و دو کوهه و اروند سفر می کرد.بارها و بارها بزرگ مردانی را در ذهنم مجسم می کردم و بی صدا و آرام بزرگ می شدم،بی آنکه بدانم به قلبم و به جانم چه اکسیری از زندگی تزریق می شود،از دیدن اشک های پدرم در هنگام دیدن عکس رفقای شهیدش دلم شروع به لرزیدن می کرد.در خلوت زمانی که پدرم در مأموریت های یعنی مادرم که همیشه چشم به راه پدرم بود؛مادری که هم مرد بود هم زن تا جای خالی بابا را در مواقع مأموریت حس نکنیم.الحق و الانصاف آدم های اطراف من همه به این شکل بودند.نگاهشان که می کردم بوی خدا می دادند.عطر باران،بوی خاک و عطر تند باروت با لباس های سبز پاسداری که من را به عرش می رساند.عکس های آلبوممان پر بود از عکس های شهدا با چهره های خیره کننده شان.از زندگی پر هیجانمان آموخته بودم که آرامش را سرمشق هرروزه خود کنم.با خواندن کتاب و کاشتن گل ها بزرگ می شدم و با آن ها خودم را آرام می کردم.آموختم که زندگی فقط و فقط به سبک شهدا زیباست.زیبایی زندگی آنها را دوست داشتم و تنها رضایت خدا برایم معیار بود.با حمید که ازدواج کردم،او را انسانی عجیب یافتم.هر نگاه و هر نفسش و هر سخنش درسی بود برای من که به مثل شاگردی در محضرش بودم و هر لحظه از استادم چیزی می آموختم.نگاهش به دنیا و آدم ها با تمام افرادی که با آنها دم خور بودم فرق داشت؛متعالی بود.نمی دونم چطور توصیف کنم حال انسانی را که هم بازی کودکی،همسر،هم سفر و استادش را از دست می دهد.کودکی ام با تمام زیبایی ها و تلخی هایش با او به ابدیت رفت.زندگی مشترک بی حضور مادی او پایان یافت و من با کوله باری از خاطرات بر دوش در طی طریق این مسیرم.بیست و چهارسال سن دارم،اما نمی دانم شاید در اصل بیست و چهار سال را از دست داده ام.اینکه درست زندگی کرده و در مسیر بمانم اراده می خواهد،اما معتقدم سه سالی که با همسرم گذراندم جزو بهترین لحظات عمرم بوده است.اکنون که نمی دانم قتلگاهش کجاست و فقط نامی از تمام آن گودال می دانم که آن هم سوریه و حلب است و سنگی سرد که او را آنجا احساس نمی کنم،روزها را بی او سپری می کنم به امید اذانی دیگر و بله ای که به او خواهم داد و به او خواهم پیوست؛با قلبی که هر روز پاره پاره می شود و با کمری خمیده که کوله باری از زندگی را تنها بر دوش می کشم.درود میفرستم به تمام نیک مردانی که به خاطر شرف ناموس خدا،عقیله عقلا،حضرت زینب کبری س فدا شدند و بصیر بودند تا نصیرمان گشتند.در رابطه با نوشتن خاطرات این دلهره عجیبی داشتم.بیشتر نمی خواستم جزئیات زندگی را مو به مو مرور کنم.شاید یک نوع دفاع بدنم در مقابل اتفاق سنگینی بود که رخ داده بود،اما به یاد قولی که به همسرم در رابطه با نوشتن خاطرات داده بودم می افتادم و در نهایت تصمیم را گرفتم.وقتی در رابطه با نگارش کتاب با من صحبت شد،با توکل به خدا قبول کردم. درست است که قلم و زبان نمی تواند زیبایی زندگی شهدا و سیره آنها را به خوبی نشان دهد،ولی الحق و الانصاف این کتاب،صمیمی ،زیبا و ساده نوشته شده است؛درست مثل حمید و من.همینش را بیشتر از هرچیزی دوست دارم. گاهی ساده بودن قشنگ است!در نهایت از قلم زیبا و فوق العاده نویسنده بزرگوار و خواهر گرامیشان که جهت گردآوری خاطرات و بازنویسی و تکمیل خاطرات زحمات فراوانی کشیدند تشکر می کنم و از آن دو بزرگوار می خواهم که حلالم بفرمایند.وجود افرادی اینچنین که برای ارتزاق معنوی جامعه تلاش می کنند ارزشمند است؛اگر قدر بدانیم. انشالله که قدر دانشان باشم.
همچنین خدا قوت می گویم به تمام جوانان نشر شهید کاظمی؛نشری که یادآور شهید حاج احمد کاظمی و شهید محسن حججی ست.از اهتمام ویژه ای که این بزرگواران در تولید و توزیع این کتاب داشته اند تشکر می کنم.
و من الله التوفیق
فرزانه سیاهکالی مرادی اسفند ۹۶
مشهد مقدس
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯