eitaa logo
کانال شهید مصطفی صدرزاده ♥️
4هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
8.3هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
.... @rafiq_shahidam96 تاریخ تولد : 1359/09/03 محل تولد : ساری - مازندران تاریخ شهادت : 1395/02/16 محل شهادت : خانطومان - حلب - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند محل مزار شهید : مازندران - ساری - ارامگاه ملامجدالدین🥀🥀🥀 برادران عزیز ، به شما و سایر برادران و خواهرانم در بسیج وصیت می کنم که نکند واقعه سقیفه بنی ساعده دوباره تکرار شود ، نکند عاشورا دوباره تکرار شود و حسین زهرا (علیه السلام) سرش بالای نیزه رود. و بسیجی ، از تاریخ اسلام درس بگیرید و همواره در راه ثابت قدم باشید.🥰 اگر ما هم ولی فقیه را تنها بگذاریم ، بی درنگ مسلم های دیگری نیز به مسلم ابن عقیل خواهند پیوست و آنگاه ما نیز مورد لعن آیندگان قرار خواهیم گرفت.😔😔 برادران و خواهران اگر می خواهید دنیا و آخرتتان تضمین شود و از مصائب آخر الزمان در امان باشید و دینتان حفظ بماند و عاقبت به خیر شوید ،👌 بصیرتتان را افزایش دهید ، اطاعت از ولایت مطلقه فقیه را بر خود واجب بدانید و اگر می خواهید در این دوران پر آشوب گمراه نشوید ،🥺 گوشتان به سخنان ولایت مطلقه فقیه و چشمتان به اعمال این بزگوار و تمام وجودتان صرف عمل به خواسته ها و اوامر ایشان باشد.👌 @rafiq_shahidam96 1401/1/29 https://www.instagram.com/p/CcfRgCzoNxs/?igshid=MDJmNzVkMjY=
شهادت یعنی معامله ی باخدا وقتی شما در راه خدا مجاهدت می کنید،همچین نیست که بِری جانتو دو دستی بِدی دست دشمن بگی بکُش این جوانِ ما (شهدای مدافع حرم) که در دفاع از حرم، در فلان کشور خارجی در مقابل داعش ایستاده و شهید شده قبل از اینکه شهید بشه؛ صدتا ضربه به او زده، جلو اورو گرفته، اهداف او رو ناکام کرده، پدر او رو درآورده حالام شهید میشه …. این یک وعده ی الهیست خدا داره به شما وعده میده، اوناییکه شهید میشن، خدای متعال بیشترین لطف رو به اونها میکنه بالاترین لطف رو به اونها میکنه پیج شهید ابراهیم هادی و به دوستانتون معرفی کنید ⤵️⤵️⤵️ @rafiq_shahidam96 1401/3/13 https://www.instagram.com/p/CeVL37mD9d3/?igshid=MDJmNzVkMjY=
⚜️بسم الله الرحمن الرحیم⚜️ انگار همان تاسوعا که نذرش کرد فکر همه جایش را کرده بود حرف رفتن ... بستن ساک... راهی شدن ... و... 💐💐💐💐 انگار همان روز که مصطفایش را نذر عموعباس کرد .. به ام وهب اقتدا کرده بود... 💐💐💐💐 جدید ترین مصاحبه مادر شهید صدر زاده ماه رمضان امسال در کربلای معلی @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 # برادر_شهیدم ♥️🕊 🌷 https://www.instagram.com/p/CehDLRIopAj/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ اگر منتظر پیشامدهای بد برای شما هستند، پیشامد بد بر خود آنها باد 🙃♥️ توبه ۹۸ سال 92، به همراه تعدادی از اعضای رزمندگان ل شکر فاطم یون به سوریه ا عزام شد. هنگامی که تصاویر، اخبار و صحنه‌های دل‌خراش مردم مظلوم س وریه را از طریق رسانه‌ها دنبال می‌کرد، می‌گفت این وظیفه‌ی شرعی‌ هر مسلمانی است که به سوریه برود و همیشه این موضوع را در خانه مطرح کرد که باید در صف نیروهای مقاومت علیه دشمنان مبارزه کنم بلکه کمکی به مردم مظلوم سوریه و بی‌دفاع کرده باشم؛ شاید از این طریق بتوانم دینم را به اسلام ادا کنم.و با تغییر لحجه ی خود در لش گر فاطمیون به سوریه رفت @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 https://www.instagram.com/p/CenzaqslD92/?igshid=MDJmNzVkMjY=
وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ»[۱۶] مردم با ایمان کسانی هستند که رعایت‌گر امانت‌های مردم و عهد و پیمانهای خود با دیگران‌اند فرقان آیه68 شهدا توی اعمال و رفتارشون توی طرز فکرشون حتی توی وصیت نامه هاشون اشتراکات زیادی دارن انگار این فرمول رسیدن به خدا همیشه ثابته 1401/4/6 @rafiq_shahidam96 https://www.instagram.com/p/CfTdfnTDgk3/?igshid=MDJmNzVkMjY=
ا‍ ❅﷽❅ •‍فڪ ڪن برے ......✨ •بہ همہ بگے فردا میرمـ پیش بے بے...... •برے تو صحن.. •پرچم یا عباس...🚩 •سربند •{ڪلنا عباسڪ یا زینب}•...🥀 •برے تو حرمـ🕌 رو بہ روے ضریح..😭 •بگے خانوم اجازه میدین برم دفاع ڪنم از حرمتون......⚔ •بعد....↩️ ●یہ پلاڪ... ●یہ لباس بسیجے .... ●یہ ڪلاشینڪف... ●یہ ڪلت... ●یہ گلولہ .. ●یہ بیابون.... ●بیابون نہ بهشتـ.....🌸🍃 ●پشتتـ يہ گنبد...........🕌 ●انگار خانوم داره نگاتـ میڪنہ...... ●خانوم نگات میڪنہ........😊 ‌‌●حس میڪنے ڪنارتہ... ●بهت افتخار میڪنہ بهت لبخند میزنہ... ●یہ نگاه به پشتـ سرتـ بہ پرچم یا عباس میندازے ●میگے اربابـ تا اسم شما رو گنبد هستـ....🦋 ● مگه ڪسے میتونہ💢 بہ حرم چپ نگاه ڪنہ....😡❌ ●خم شے بند پوتینتو سفت میڪنے.... ●سربندتو سفتـ میڪنے... ●ڪلاشتو سفتـ میچسبے... ●ڪلاشتو میگیرے میگے یا عباس.....✊🏻 ●بعد از اینکه چندتا داعشے حرومے رو به هلاڪت رسوندے ●ببینے یہ ضربه خورده بہ قلبتـ.... ●قلبت شروع میڪنہ بہ سوختن..... ●از خون دستت میفهمے مجروح شدے.... ●میگے بے بے ببخشید شرمندم...... ●دیگه توان ندارم...... ●دوستاتـ جمع شن دورتـ نفساتـ بہ شمارش میوفتہ ●چشمات تار ميبینہ...... ●بے بے بیاد بالا سرتـ برا شفاعتـ...😭 خون زیادے ازتـ رفتہ....... . ●دوستاتـ پاهاتو بلند ڪنن تا خون بہ مغزتـ برسہ... ●اما ميگے: پاهامو بذارین زمین سرمو بلند ڪنین... ●بے بے اومده میخوام بهش سلام بدم......💔 ●چند دقیقه بعد چشماتو ببندے.... ●چند روز بعد بہ خانوادتـ خبر بدن شهید شدے....... ....... برای شادی روح شهدا صلوات
عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . . از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه 🗺مزار : بهشت رضوان @sadrzadeh1
داداش مهدی خیلی دلداده علیه السلام بود. یه روز که عازم مشهدالرضا علیه السلام بودیم بهم گفت: میدونی چطوری باید زیارت کنی و از آقا حاجت طلب کنی؟ گفتم: چطور؟ گفت: باید دو زانو روبه روی ضریح بشینی و سرت رو کج کنی، خیلی به آقا التماس کنی تا حاجتت رو بده، زود بلند نشی بری. فکر می‌کنم برات شهادتش رو هم همینجوری از امام رضا علیه السلام گرفت؛ چون قبل از آخرین سفر به ، رفته بود پابوس امام رضا علیه السلام به روایت خواهر شهید مهدی لطفی نیاسر🕊🌹 @sadrzadeh1
ا‍ ❅﷽❅ •‍فڪ ڪن برے ......✨ •بہ همہ بگے فردا میرمـ پیش بے بے...... •برے تو صحن.. •پرچم یا عباس...🚩 •سربند •{ڪلنا عباسڪ یا زینب}•...🥀 •برے تو حرمـ🕌 رو بہ روے ضریح..😭 •بگے خانوم اجازه میدین برم دفاع ڪنم از حرمتون......⚔ •بعد....↩️ ●یہ پلاڪ... ●یہ لباس بسیجے .... ●یہ ڪلاشینڪف... ●یہ ڪلت... ●یہ گلولہ .. ●یہ بیابون.... ●بیابون نہ بهشتـ.....🌸🍃 ●پشتتـ يہ گنبد...........🕌 ●انگار خانوم داره نگاتـ میڪنہ...... ●خانوم نگات میڪنہ........😊 ‌‌●حس میڪنے ڪنارتہ... ●بهت افتخار میڪنہ بهت لبخند میزنہ... ●یہ نگاه به پشتـ سرتـ بہ پرچم یا عباس میندازے ●میگے اربابـ تا اسم شما رو گنبد هستـ....🦋 ● مگه ڪسے میتونہ💢 بہ حرم چپ نگاه ڪنہ....😡❌ ●خم شے بند پوتینتو سفت میڪنے.... ●سربندتو سفتـ میڪنے... ●ڪلاشتو سفتـ میچسبے... ●ڪلاشتو میگیرے میگے یا عباس.....✊🏻 ●بعد از اینکه چندتا داعشے حرومے رو به هلاڪت رسوندے ●ببینے یہ ضربه خورده بہ قلبتـ.... ●قلبت شروع میڪنہ بہ سوختن..... ●از خون دستت میفهمے مجروح شدے.... ●میگے بے بے ببخشید شرمندم...... ●دیگه توان ندارم...... ●دوستاتـ جمع شن دورتـ نفساتـ بہ شمارش میوفتہ ●چشمات تار ميبینہ...... ●بے بے بیاد بالا سرتـ برا شفاعتـ...😭 خون زیادے ازتـ رفتہ....... . ●دوستاتـ پاهاتو بلند ڪنن تا خون بہ مغزتـ برسہ... ●اما ميگے: پاهامو بذارین زمین سرمو بلند ڪنین... ●بے بے اومده میخوام بهش سلام بدم......💔 ●چند دقیقه بعد چشماتو ببندے.... ●چند روز بعد بہ خانوادتـ خبر بدن شهید شدے....... ....... برای شادی روح شهدا صلوات کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1
🍂💚🍂💚﷽💚🍂 💚🍂💚🍂 🍂💚🍂 💚🍂 🍂 با سلام احترام؛ به زودی با عاشقانه‌ای دیگر در دل بحران و و با یادی از شهدای در خدمت شما خوبان هستیم 🌹 داستان برگرفته از حوادث حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بی‌نظیر سپهبد شهید قاسم سلیمانی در قالب داستانی عاشقانه روایت شده. ❤️ هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان حرم و همه مردم مقاوم سوریه در کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان در خدمتتان هستیم 🌹 🇮🇷 @shahidmedadian 🇮🇷 @shahidmedadian دوستان در نشر بنر یاری رسان شهدا باشید 🌷 ممنون و تشکر 🌸 🍂 💚🍂 🍂💚🍂 💚🍂💚🍂 🍂💚🍂💚🍂💚🍂 کانال شهید مصطفی صدرزاده 👇 @sadrzadeh1
🍂💚🍂💚﷽💚🍂 💚🍂💚🍂 🍂💚🍂 💚🍂 🍂 با سلام احترام؛ به زودی با عاشقانه‌ای دیگر در دل بحران و و با یادی از شهدای در خدمت شما خوبان هستیم 🌹 داستان برگرفته از حوادث حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بی‌نظیر سپهبد شهید قاسم سلیمانی در قالب داستانی عاشقانه روایت شده. ❤️ هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان حرم و همه مردم مقاوم سوریه در کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان در خدمتتان هستیم 🌹 🇮🇷 @shahidmedadian 🇮🇷 @shahidmedadian دوستان در نشر بنر یاری رسان شهدا باشید 🌷 ممنون و تشکر 🌸 🍂 💚🍂 🍂💚🍂 💚🍂💚🍂 🍂💚🍂💚🍂💚🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴در صحنه ای دردناک در حرم حضرت رقیه «سلام الله علیها» در ؛ فردی که همه خانواده اش را در از دست داده، فریاد می‌زند: يا عزيز الزهراء يا عزيز الحسين، يا مهدينا يا صاحب الزمان." یا 🔹کاش ما هم با همین اضطرار امام زمانمون رو از خدا میخواستیم اللّهم عَجّل لولیّک الفَرَج کانال شهیدمصطفی صدرزاده💟 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴در صحنه ای دردناک در حرم حضرت رقیه «سلام الله علیها» در ؛ فردی که همه خانواده اش را در از دست داده، فریاد می‌زند: يا عزيز الزهراء يا عزيز الحسين، يا مهدينا يا صاحب الزمان." یا 🔹کاش ما هم با همین اضطرار امام زمانمون رو از خدا میخواستیم اللّهم عَجّل لولیّک الفَرَج کانال شهیدمصطفی صدرزاده💟 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
📒 🦋 همرزم‌شهید:بابچه‌های‌ادوات‌‌‌دور‌یک‌آتیش‌🔥 نشسته‌بودیم،چون‌من‌وبابک‌بچه‌ی‌یک‌محل‌ بودیم‌و‌همدیگررو‌می‌شناختیم‌،🙂 بابک‌اومدکنارمن‌نشست.🚶🏻‍♂ به‌بابک‌گفتم:‌توبرای‌آینده‌چه‌تصمیمی‌گرفتی؟! گفت:یک‌سوال.یک‌چیزی‌توذهن‌من‌می‌چرخه،🧠 یعنی‌واقعامسجدباب‌الحوائج‌🕌 (مسجدآذری‌زبان‌های‌رشت)🌱 نمی‌خوادیک‌شهیدبده؟!‌👀 سرش‌رو‌یک‌دست‌زدم‌وگفتم:🖐🏼 تو‌می‌خوای‌شهیدبشی؟!!🙄 گفت:آره‌دیگه‌فکرکنم‌نوبت‌منه.😅 چندساعتی‌گذشت‌؛⏳ مارفتیم‌بخوابیم،خیلی‌سردبود.🥶 داخل‌هرکدوم‌ازاین‌چادرهای‌سفیدهلال‌احمر، هرکدوم‌هفت‌یاهشت‌نفر‌می‌خوابیدیم،😴 طوری‌می‌خوابیدیم‌که‌به‌هم‌گره‌می‌خوردیم. من‌اون‌شب‌حدودساعت‌سه‌ونیم‌🕞 ازخواب‌بیدارشدم.🌙 رفتم‌بیرون‌دیدم‌بابک‌‌کنارماشین‌🚑 پتوگذاشته‌رودوشش‌داره‌نماز‌شب‌می‌خونه!!🤲🏻 مااین‌روتوداستان‌ها‌شنیده‌بودیم،📚 تومناطق‌ندیده‌بودیم.ولی‌من‌دیدم... بابک‌این‌طوربود‌که‌شهیدشد.❤️ همرزم‌شهید:یک‌روز‌بابابک‌رفته‌بودیم‌ حرم‌حضرت‌زینب(س)،موقع‌برگشت‌‌🌱 ازش‌پرسیدم‌:ازبی‌بی‌زینب‌چی‌خواستی؟گفت:تنهاخواستم‌از‌بی‌بی‌زینب‌شهادت‌بود.🕊 گفتم:پدرومادرت‌چی؟ گفت:سپردمشون‌به‌حضرت‌زینب(س).🙂 💯~ادامہ‌دارد...‌همراهمون‌باشید😉 ♥️|⃣1⃣ کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
📒 🦋 دوست‌ شهید نوری: بابک‌ اینقدر به‌ فرمانده‌ها‌ میگفت: چشم‌ حاج‌ آقا.این‌ تکه‌ کلامش‌ شده‌ بود🤦🏻‍♂ ماهم‌ هر موقع‌ می‌خواستیم‌ بابک‌ رو اذیت‌ کنیم‌😝 همش می‌گفتیم: چشم‌ حاج‌ آقا👀 فکر می‌کردیم‌ بابک‌ برای‌ اینکه‌ خودشو برای‌ فرمانده‌ها عزیز کنه‌ همیشه‌ میگه‌: چشم‌😏 اما بعد فهمیدیم‌ که‌ داخل‌ خانه‌ هم‌ همین‌ جوری‌ بوده...🙂 همرزم‌ شهید: توی‌ روستایی‌ به‌ اسم‌ حمیمه‌ مستقر بودیم.🏡 ڪار ما، پشتیبانی‌ از‌ نیروهای‌ پیاده‌ حزب‌ الله‌ بود. باید یه‌۲۰-۱۰کیلومتری‌ عقب‌تر‌ آماده‌ میبودیم‌ تا‌ در‌ صورت‌ لزوم‌ وارد‌ عمل‌ بشیم.💣 به‌ ما‌گفتند‌ برید‌ و‌ تو‌ منطقه‌ای‌ به‌ اسمT2‌✨ بمونید‌. یه‌ منطقه‌ای‌ کنار‌ پالایشگاه‌ بود. من‌ و بابک و‌ حسین‌ راه‌ افتادیم.🚶🏻‍♂ مسیر‌ رو‌ بلد‌ نبودیم‌ و‌ داشتیم‌ پشت‌ سر ماشین‌ شهید‌ نظری‌ حرکت‌ میکردیم. البته‌ اون‌ موقع‌ شهید‌ نظری‌ صداش نمیکردیم... یهو‌ تو‌ مسیر‌ یه‌ جعبه‌ مهمات دیدیم...فشنگ‌ کلاش‌ بود.📦 گفتم‌ بابک بابک ‌نگه‌دار. یه‌ جعبه‌ فشنگ😱 اونجا‌ افتاده..☄ بابک گفت ولش‌ کن‌ بابا‌ حتما‌ خالیه..😄 گفتم‌ نه‌،‌ نگه‌دار، جعبه‌ پلمبه‌ حیفه،‌اونجا‌ که بی‌کاریم..واسه‌ خودمون‌ میریم‌ تیراندازی.. هیچی‌ نباشه ۱۰۰۰تا‌ گلوله‌ هست..🤩 بابک‌ گفت دیگه‌ ازش‌ رد‌ شدیم‌ ولش‌ کن. گفتم‌ خب‌ برگرد.😐😂 گفت‌ ماشین‌ اقای‌ نظری‌ رو‌گم‌ میکنیم گفتم‌ آخه‌ تو‌ این‌ بیابون‌ که‌ فقط‌ همین‌ جاده هست، مسیر‌ رو‌ گم‌ نمیکنیم🙆🏻‍♂ خب‌ یه‌ ذره‌ بیشتر‌ گاز‌ میدی.. بابک‌ تاکید‌ داشت‌ که‌ اون‌ جعبه‌ خالیه..😕 خلاصه‌ اینکه‌ نگه‌ نداشت‌ و‌ رفتیم.. اون‌ شب‌ با‌ بقیه‌ بچه‌ها‌ دور‌ اتیش‌ نشسته‌ بودیم🔥 راننده‌ پشتیبانی‌ اومد‌ بهمون‌ اضافه‌ شد. داشت‌ میگفت:‌‌ امروز‌ موقعی‌ که‌ اومدم‌ اینجا متوجه‌ شدم‌ یه‌ جعبه‌ فشنگ‌ کلاش‌ گمشده..🍂 احتمالا‌ وسط‌ راه‌ افتاده🚶🏻‍♂ یه‌ لحظه‌ من‌ و‌ بابک‌ چشم‌ تو‌ چشم‌ شدیم،👀 بابک‌ یه‌ لبخندی‌ زد.😅 اون‌ لحظه‌ دلم‌ میخواست‌ خودم‌ شهیدش‌ کنم.🔪 بعد‌ من‌ بهش‌ گفتم‌ الان‌ چیکارت‌ کنم؟🥊 گفت‌ ببین‌ یه‌ بار‌ حرف‌ فرمانده‌ رو‌ گوش‌ ندادما.☹️ ولی‌ از‌ دست‌ دادن‌ هزار‌ تا‌ فشنگ‌ چیزی‌ نبود بشه‌ باهاش‌ کنار اومد.😢💔 💯~ادامہ‌ دارد...‌همراهمون‌ باشید😉 ♥️|⃣1⃣ کانال شهیدمصطفی صدرزاده🖤 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
46.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عابدان کهنز چهره های آشنایی رو تو این مستند میبینید و درس خوبیه واسه هممون... مصطفی سجاد امیرحسین و...😔 😉 🎥قسمت آخر ... یادشهدا و سلامتی بازمانده ها 😔💔 کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀°• لحظاتی کمتر دیده شده از شهید مدافع حرم یک ساعت قبل از اینکه محسن اعزام بشود، مادرم با من تماس گرفت و گفت که محسن دارد به می رود، همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم. تا با محسن خداحافظی کنم، ما خیلی گریه و زاری می‌کردیم؛ اما محسن واقعاً بود و عاشقانه به‌سوی رفت. نقل: (خواهر شهید) کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
بسم رب الشهدا🌹 خاطرات مادر شهید صدرزاده❣ سال گذشته اول شهریور ، در گروه به تمام متولدین شهریور تبریک می گفتن. مصطفی بود، براش تبریک می فرستادن و براش شعر می سرودن. انگار که همه میدانستند ، این آخرین سالی است ، که پیشمونه😭 هیچوقت فکر نمی کردم نام برایم و دلگیرکننده معناشود.😔❣😔 🌹 از زبان مادر بزرگوار شهید مصطفی صدرزاده 🌷 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
✨🔹✨🌹✨🔹✨ ❣⚜❣🔹❣ 🔸❤️🔸 🔹✨ 🌹 سه سال پیش چون ایران بود با خیال راحت آقا رفته بودم. انگار که اصلا هیچ نگرانی نداشتم. یک دل سیر زیارت کردم و برای نماز جماعت ظهر و عصر در رواق امام خمینی حاضر شدم که صدای زنگ تلفن همراه به صدا در آ مد؛ بود. گفت: "مامان هستم، شما به حضرت علی سلام کن و من هم به سلام می کنم." جا خوردم. گفت: "دیشب اومدم عراق که فردا برم ". خاطرات از کودکی تا شهادت شهید صدرزاده از زیان مادر عزیز و بزرگوارشان 🕊🌷 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
💠 👈لطفا با دقت بخونید و بخاطر حقی که سردار سلیمانی بر گردن تک تک ما داره به دست دیگرونم برسونید تا کنند. 👇 🔴 انقلاب حاج قاسم نابود شد،اما نیومده بود برای نابود شدن! داعش را نساخته بودند که برای یه سال و دو سال و چند سال! داعش شده بود برای ماندن، برای بودن! 🤔 رفته بود زیر نظر موساد ، آموزش سخنوری و دیده بود! اومده بود که کشورداری کنه! 🔻اسمش کشورش دولت اسلامی عراق و شام بود!!! بود یک دولت بزرگ، دقت کن دولت متشکل از چندکشور! دولت نیاز به عقبه فکری و داره! 🔻فقط 50 میلیارد دلار پول نقد داده بود! 🔻 50 میلیارد دلار پول داده بود! 🔻 و و هم همینطور! 🔻غول ترین سرویس های جاسوسی دنیا یعنی از اسرائیل با MI6 # سیا از آمریکا مسئول تغذیه اطلاعاتی و امنیتی داعش بودند! 🔻 محل آموزش اینها بود! 🔻 با ته انسانیش، ۶۰۰۰۰ هزار دستگاه های لوکس داده بود! 🔻 سلاح اتوماتیک میداد! 🔻 مسئول ترانسفر و نقل و انتقالات نیروی انسانی و ادوات بود! 🔻، تجهیزات نظامی تسلیحاتی مستقیم می‌کرد، مخوف ترین تجهیزات از آسمان براشون هلی برد می‌شد! از کجاش بگم؟ 🔻جدیدترین نسل های ضد زره را میدادند، قیمت این موشک ها آنقدر بالاست، گاهی از قیمت اون تانکی که میزدند گرون تر در میومد! با ضد زره تاو، داعشی ها میزدند! میدونید یعنی چی : آدم!؟ فرمانده میدان و خط شکن هاشون ریش قرمزهای بودند! بروید در یکی از این کنسرت ها، صدتا بیاورید به خط کنید یه ریش قرمز چچنی بگذارید جلوشون! از اون اولی تا اون آخری، صد تاشون شلوارهاشونو خیس میکنند! همینایی که فقط دارند و طلبکارند و همش نق میزنند! 🔻در یک فقره عراق، 1700 نفر را در روز سلاخی کردند! داعش این بود! 🔻داعش یه شبه از تو لپ لپ در نیومده بود! 🔻 پیمانکار nsa رسماً گفت: داعش محصول پروژه ای به اسم در سرویس های اطلاعاتی غرب بود! در کتاب گزینه های دشوار، رسماً گفت داعش را ما ساختیم و برای رسمیت دادن به اون شخصا به 120 کشور سفر کردم! رسماً گفت داعش را اوباما ایجاد کرد! 🔺️🔺️داعش این بود! کل دنیای و و نفاق تمام ظرفیت شونو آوردند به میدان ، تا ... یعنی تک تک ایران رو از دم تیغ بگذرانند...!!! اما! 🔻اما فکر اینجاشو نکرده بودید آقای اتاق فکر و اتاق عملیات ! 💪خوردید به سد محکم ایران!✊🏼 خوردید به تور شیر بچه های دلاور مردان دلیران اسلام یلان افغانستان پاکستان تنتون به تن جماعت نخورده بود؟! 🔷️حالا ماییم و نابودی . حالا باید بیشتر بفهمی سردار سلیمانی و چه کردند؟! 🌐باید بفهمی چرا دشمن عقده پاسداران انقلاب اسلامی ما را دارد هنوز؟! یا چرا می‌گویند باید فشار بیاریم تا نیروهاش را از بیاره بیرون. ولی کور خوندند! اولین قدم سوریه، دادن اختیار کامل بندر لاذقیه به ایران بود. یعنی ایران یک بندر داره تو مدیترانه از راه زمینی عراق و سوریه... یعنی تحریم دیگه کاملا دور زدنی میشه واسه ایران انقلابی! ⛔باید بفهمی کل ماجرا از اول تا آخرش زدن دوستان ایران در منطقه بوده تا بعدش نوبت و ایرانی ها برسه.⛔ حالا باید بیشتر بفهمی هر چه در سوریه خرج کردیم ❌نفعش را صدها برابر بردیم ❌ *باید بفهمی تا فریب شایعات دروغ BBC انگلیس را نخوری.* باید به ایران عزیز اعتماد و به افتخار کرد چون ما ایرانی هستیم... چون در حال حاضر یه امپراطوری در خاورمیانه درست کردیم که حافظ ایران و تمام مردم مظلوم در منطقه باشیم.🇮🇷 ☀️نشر دهید بخاطر اسلام و و انقلاب و و و بزرگ ایران نشر دهید تا آنها که غافلند یا فراموش کرده اند بدانند و یادآور شوند. 🌷 روحت شاد با اولیاءالله محشور باشی سردار ، سپهبد شهید جبهه ی مقاومت ، عزیز ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ فرهنگی_مجازی_هادی_دلها مصطفی_باصفا ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹✨🌹🍃✨🍃🌹✨🌹 ✨🍃 🌹 سال اول از عراق می رفت ، مدت کوتاهی در بود . ازش می پرسن: اهل کجایی ؟ میگه جدم ☺️🌹 بهش میگن :معلوم بود اهل کاظمین هستی. این و و از خصوصیات فرزندان علیه السلام است.🌹👏 ان شاء الله ما هم مانند این شهید عزیز از پیروان راستین امام موسی کاظم علیه السلام باشیم. ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹✨🌹🍃✨🍃🌹✨🌹 ✨🍃 🌹 دوسال پیش مرخصی اومده بود. داشتیم درمورد باهم حرف می زدیم من ازنگرانی ها و دلواپسی هام براش می گفتم. بعداز مکثی گفت مامان تا چیزی مقدر خدا نباشد اتفاق نمی افتد؛ این رو من اونجا با تمام وجودم حس کردم. مامان فقط یک خواهش دارم این که اول برای دعا کن چون دست من امانت هستن. منم دعایی که مادر بزرگش توصیه کرده بود بهش دادم گفتم این دعا رو از خودت دور نکنی، دعای حرز امام جواد، وقتی می خواست ازاین جا بره قبلش رفت از روی دعا کپی کرد برای تمام نیروهاش. یک روز که باهاش تماس گرفتم احوالشو‌ پرسیدم. گفت: به خواست خدا و دعایی که شما دادی تمام نیروها به سلامت برگشتند. 🌹 ✨🍃 🌹✨🌹✨🍃✨🍃🌹✨🌹 ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهدا🌹 :🌹💕🌹 سال گذشته اول ماه ، مصطفی ایران بود ، داشتم تدارک ماه رمضان رامی دیدم ، زنگ در به صدا دراومد بود.☺️ گفت: چقدر دلم برای سحرهای زمان بچگی هامون تنگ شده.😔 گفتم : از موقعی که شماها رفتید من و بابا برای بیدار نمی شیم😔 احساس کردم کمی ناراحت شد، گفت: گذشته :از بلندشدن سحر, مامان نگران سلامتی شما بابا هستم.😔🌹 من از فرصت استفاده کردم گفتم باشه شما سحرها بیایید ،باهم بخوریم. ولی افسوس که همان روزهای اول ماه رمضان رفت نیامد،🌹😭 تا بعداز عید که برای، آخرین بار به پایش خورد و برگشت.😭 هزاران که دیگر فرصتی پیش نیامد تا سحری را باهم باشیم.😔🌹😔 ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾