و کسانی [هستند] که مسجدی اختیار کردند که باعث زیان زدن و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است، و نیز کمینگاهی برای کسانی که با خدا و پیامبر او از پیش در جنگ بودند میباشد و [اکنون] سخت سوگند میخورند که جز نیکی قصدی نداشتیم، ولی خدا گواهی میدهد که آنها قطعا دروغگو هستند
108 - هرگز در آن [مسجد] نایست [زیرا] مسجدی که از روز اول بر تقوا بنا شده شایستهتر است که در آن نماز کنی در آن جا مردانی هستند که دوست دارند خود را پاک سازند، و خدا کسانی را که خواهان پاکیاند دوست میدارد
109 - آیا کسی که بنیاد کار خود را بر پایه تقوا و رضای خدا نهاده بهتر است یا کسی که بنای خود را بر لب پرتگاهی فرو ریختنی نهاده و با آن در آتش دوزخ سرنگون میگردد! و خدا گروه ظالمان را هدایت نمیکند
110 - آن بنایی که برافراشتند همواره به صورت شک [و نفاقی] در دلشان بر جای خواهد ماند، مگر این که دلهایشان پاره پاره شود [و بمیرند]، و خدا دانای حکیم است
111 - همانا خدا از مؤمنان جان و مالشان را به بهای بهشت خریداری کرد آنان در راه خدا میجنگند و میکشند و کشته میشوند این در تورات و انجیل و قرآن وعدهی حقی بر عهدهی خدا است، و چه کسی از خدا به عهد خویش وفادارتر است! پس به این معاملهای که با خدا کردهاید شاد باشید و این همان کامیابی بزرگ است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری |
🌙 #ماه_رمضان
🤲 #دعای_ماه_مبارک_رمضان
🕌 #دعای_روز_شانزدهم_ماه_رمضان
#شهیداصلانی
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#زهرامحسنی_فر
#امام_زمان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
بسم الله الرحمن الرحیم
جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO
جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ
جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF
جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3
جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3
جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs
جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC
جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o
جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu
جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH
جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y
جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby
جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ
جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA
جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM
جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG
جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz
جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc
جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95
جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc
جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO
جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP
جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm
جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5
جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf
جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2
جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno
جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai
جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF
جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc
30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود ندارد، فقط کافيست روی لینک بزنید.
این هم هدیه ما به شما برای ماه نزول قرآن، از دعای خیرتان ما را بهره مند بفرمائید .
#شهیداصلانی
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#زهرامحسنی_فر
#امام_زمان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗
ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے.
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
🕊️🕊️🕊️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🥀خادم الشهدا🥀خادم الرضا💚:
زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی
#قسمت_شصت_و_چهارم
هیچی نمی گفت.بار آخر که آمدم پهلوش، یکدفعه سرش را بلند کرد. به چهره اش زیاد دقت نکردم، یعنی اصلاً
دقت نکردم؛ فقط دلم تند و تند می زد که زودتر از آن وضع خلاص شویم.دشمن بیکار ننشسته بود: گاه گاهی منور
می زد و گاه گاهی هم خمپاره یا گلوله ي دیگري شلیک می کرد.
بالاخره عبدالحسین به حرف آمد. صداش با چند دقیقه پیش فرق می کرد، گرفته بود:درست مثل کسی که شدید
گریه کرده باشد. گفت: «سید کاظم!خوب گوش کن ببین چی می گم.»
به قول معروف دو تا گوش داشتم، دو تا هم قرض کردم.یقین داشتم می خواهد تکلیفمان را یکسره کند.شش دانگ
حواسم رفت به صحبت او.
«خودت برو جلو.»
با چشمهاي گرد شده ام گفتم: «برم جلو چکار کنم؟»
«هرچی که می گم دقیقاً همون کارو بکن؛ خودت می ري سر ستون، یعنی نفر اول.»
به سمت راستش اشاره کرد و ادامه داد:«سر ستون که رسیدي»، اون جا درست بر می گردي سمت راستت، بیشت
و پنج قدم می شماري.»
مکث کرد.با تأکید گفت:«دقیق بشماري ها.»
مات و مبهوت، فقط نگاهش می کردم.
«بیست و پنج قدم که شمردي و تموم شد، همون جا یک علامت بگذار، بعدش بر گرد و بچه ها رو پشت سر خودت
ببر اون جا.»
یک آن فکر کردم شاید شوخی اش گرفته!ولی خیلی محکم حرف می زد؛ هم محکم، هم با اطمینان کامل.باز پی
صحبتش را گرفت: «وقتی به اون علامت که سر بیست و پنج قدم گذاشته بودي، رسیدي؛ این دفعه رو به عمق
دشمن، چهل متر می ري جلو.اون جا دیگه خودم می گم به بچه ها چکار کنن.»
#قسمت_شصت_و_پنجم
از جام تکان نخوردم.داشت نگاهم می کرد.حتماً منتظر بود پی دستور بروم. هر کدام از حرفهاش، یک علامت بزرگ
سؤال بود تو ذهن من. گفتم: «معلوم هست می خواي چکار کنی حاجی؟»
به ناراحتی پرسید:«شنیدي چی گفتم؟»
«شنیدن که شنیدم، ولی...»
آمد تو حرفم.گفت: «پس سریع انجام بده.»
کم مانده بود صدام بلند شود.جلوي خودم را گرفتم. به اعتراض گفتم: «حاج آقا! اصلاً حواست هست چی داري می
گی؟»
امانش ندادم و دنبال حرفم را گرفتم: «این کار، خودکشیه، خودکشی محض!»
«شما به دستور عمل کن.»
هر چه مسأله را بالا و پایین می کردم با عقلم جور در نمی آمد.شاید براي همین بود که زدم به آن درش، تو
چشمهاش نگاه کردم و گفتم:«این دستور خودکشی رو به یکی دیگه بگو.»
«این دستورو به تو دادم، تو هم وظیفه داري اجرا کنی و حرف هم نزنی.»
لحنش جدي بود و قاطع.او هم انگار زده بود به آن درش. تا آن لحظه همچین برخوردي ازش ندیده بودم و حتی
نشنیده بودم.تو بد شرایطی گیر کرده بودم. چاره اي جز انجام دستور نداشتم. دیگر لام تا کام حرفی
نزدم سینه خیز راه افتادم طرف نوك ستون.آن جا بلند شدم و برگشتم سمت راست. شروع کردم به شمردن
قدمها:«یک، دو، سه، چهار و...»
با وجود مخدوش بودن فکر و ذهنم، سعی کردم دقیق بشمارم.سر بیست و پنج قدم، ایستادم.علامتی گذاشتم و
آمدم سراغ گردان. همه را پشت سر خودم آوردم تا پاي همان علامت.به دستور بعدي اش فکر کردم.
«رو به عمق دشمن، چهل متري می ري جلو.»
ادامه دارد....
هدایت شده از شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
ممنونم از خیرین عزیزی که ما رو یاری کردند تو این مسیر
جهت اطلاع رسانی فعالیت های مجموعه فرهنگی شهید ابراهیم هادی به شماره زیر پیام بدین واتساپ
09335848771
خادم شهید ابراهیم هادی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#ماه_مبارک_رمضان
#بسته_بندی_تولد
روز تولد مراسم یادتون نره
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam
@sadrzadeh1
@shahidmedadian