eitaa logo
❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
4.3هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
93 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🎙 مصطفی مهارت خاصی در بازی با بچه‌ها و جذب آنها داشت. یکی از بستگان ما بچه‌ای دارد که یک مقدار بیش فعال است؛ وقتی که مصطفی را می‌دیدند ذوق می‌کردند که الان بچه‌شان ساکت یک جا می‌نشیند چون مصطفی خیلی این بچه را سرگرم و با او بازی می‌کرد😃 به قول خودشان انرژی این بچه را تخلیه می‌کرد ✨ وقتی بچه‌ها در یک مجلس مهمانی شلوغ می‌کردند و پدر و مادرها را خسته می‌کردند، مصطفی از جمع جدا می‌شد و همه بچه‌ها را گوشه‌ای جمع و با آنها بازی می‌کرد☺️ خودش می‌گفت وقتی بچه‌ها وارد جمع بزرگترها می‌شوند، ممکن است بچه ها حوصله بزرگترها را نداشته باشند و بزرگترها هم حوصله سرگرم کردن بچه‌ها را نداشته باشند :) 🍃 بچه ها اگر در محیط مسجد و پایگاه بسیج شلوغ کنند، ممکن است بزرگترها دعوایشان کنند. با اولین دعوایی که بچه می‌شنود و برخورد بدی که می‌بیند، ممکن است برود و دیگر برنگردد☝️🏻 این خیلی برای مصطفی مهم بود که کاری کند تا نوجوان‌ها در پایگاه بمانند💕 بالاخره برخورد بزرگترها با بچه‌ها خیلی متفاوت است! آنها نیاز دارند که در حد سنشان برخورد کنیم 🌊 مصطفے وقتی این برخوردها را دید و متوجه شد برخورد بزرگترها ممکن است بچه‌ها را زده کند، این جمع نوجوانان را تشکیل داد. او در این کار خیلی مهارت داشت 👌🏻 ♥️ راوی همسر شهید  @sadrzadeh1
🎤♥️ دائم الوضو بود...✨ محمدحسین برادرش به شوخی میگفت: 《داداش چہ خبره! اونقدر وضو میگیرے رنگت عوض شده!😅🍃》  .کانال فرهنگی انقلابی شهید مصطفی صدر زاده @sadrzadeh1 ✅✅✅✅ https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
🎤♥️ دائم الوضو بود...✨ محمدحسین برادرش به شوخی میگفت: 《داداش چہ خبره! اونقدر وضو میگیرے رنگت عوض شده!😅🍃》 شبتون شهدایی @sadrzadeh1
◾️ 🎤🖇 روز۲۵خردادسال۸۸ به شدت مجروح شده بود🥀(چهارضربه چاقو به پای چپ و یک ضربه قمه به بازوی چپ) و چون نیروهاے امدادی بخاطر تهدید اغتشاشگران حدود ۶یا۷ ساعت بعد توانسته بودند ایشان را به بیمارستان انتقال دهند و بخاطر خونریزی زیاد تا دو روز وقتی میخواستند در خانه راه بروند از شدت سرگیجه دستشان را به دیوار میگرفتند💔 ولے با همان ضعف و بی حالی روز ۲۷ خرداد ۸۸ آماده شدند برای رفتن به تهران! وقتی با تعجب علت را پرسیدم گفتند : "در تمام فضاهای اینترنتی تهدید کردند می خواهند به سمت بیت رهبری بروند... من باید بمیرم که فتنه گران چنین حرفی را حتی به دهان بیاورند☝️🏻 ما بسیجے ها باید بمیریم که آب در دل رهبری تکان بخورد!🙃🍃  راوی همسرشهید کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1
❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷#مـعـرفـی_شــهــدا شهیدشاهرخ ضرغام لقب حرّ انقلاب تولد: اول دی ۱۳۲۸ محل
🌷 وقتی حضرت امام (ره) فرمودند: به یاری پاسداران در کردستان بروید، دیگر سر از پا نمی‌شناخت. وقتی از گذشته خودش حرف می‌زد، داستان «حر» را بازگو می‌کرد، خودش را حر نهضت امام (ره) می‌دانست. می‌گفت: حر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید، من هم باید جزء اولین‌ها باشم. در همان روزهای اول جنگ قبل از همه جلوتر پا به عرصه گذاشت. آوازه شهامتش به گوش بزرگانی همچون شهید چمران و سید «مجتبی هاشمی» فرمانده گروه مجاهدین اسلام رسیده بود نحوه شهادت همرزم شهید نقل می‌کند: هفدهم آذرماه 1359 برای عملیات و آزادی‌ بخش‌هایی از آبادان به سمت جاده ماهشهر رفتیم. از کانال عبور کردیم و در سکوت به سنگرهای دشمن نزدیک شدیم، عملیات موفق بود. 300 کشته از نیروهای دشمن در منطقه افتاده بود. اما با روشن شدن هوا نیروهای تحت امر بنی‌صدر از ما پشتیبانی نکردند و با پاتک نیروهای دشمن مجبور به عقب‌نشینی شدیم. شاهرخ در سنگر ماند تا نیروها بتوانند به عقب برگردند. با شلیک‌های پیاپی آرپی‌جی و هدف قرار دادن تانک‌های دشمن مانع از پیشروی آن‌ها می‌شد. چند تانک دشمن را منهدم کرد. ساعت 10 صبح بود فشار دشمن هرلحظه زیادتر می‌شد. برای زدن آرپی‌جی بلند شد. بالای خاکریز رفت، یک‌دفعه صدایی آمد. گلوله تیربار تانک به سینه شاهرخ اصابت کرده بود. او روی خاکریز افتاده بود. حفره‌ای در سینه او ایجاد شده بود و خون زیادی از بدن او خارج می‌شد. هرچه او را صدا زدم، پاسخی نمی‌داد. می‌خواستم پیکرش را به عقب برگردانم که نتوانستم. عراقی‌ها نزدیک شدند، مجبور شدم برگردم. پیکر شاهرخ روی زمین افتاده بود. عراقی‌ها بالای سر او رسیده بودند و از خوشحالی هلهله می‌کردند. همان شب تلویزیون عراق پیکر بدون سر او را نشان داد. گوینده عراقی گفت: ما شاهرخ، جلاد حکومت ایران را کشتیم. دو روز بعد دوباره حمله کردیم. به همان خاکریز رسیدیم. اما هیچ اثری از پیکر شاهرخ نبود. هرچه گشتیم بی‌فایده بود. او از خدا خواسته بود همه گذشته‌اش را پاک کند. می‌خواست چیزی از او نماند. پیکر شهید شاهرخ هرگز پیدا نشد و مزارش به وسعت روح بلند و مرام و مروت غیرقابل وصفش، تمامی خاک‌های ایران اسلامی را در برگرفت. همان‌گونه که خودخواسته بود، همچون حر کربلا، جزء اولین شهدای جنگ تحمیلی 8 ساله شد و به آرزویش رسید ✋🏻✨ 🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج 🍃♥️ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ 🌷شهیــــــــــــــــــــدانہ🕊 کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷#مـعـرفـی_شــهــدا شهید عباس کردانی نام پدر:صالح تاریخ تولد:1358/12/20
🌷 نابغه نظامی اهواز علی کردانی فرمانده حوزه 12 کوت عبدالله و پسر عموی شهید کردانی هم می‌گوید: عباس‌آقا صفات بخصوصی داشت که هر کسی این صفات را نداشت. صفاتی که ناشی از خودسازی‌های ایشان بود، من هیچ‌گاه ندیدم که ایشان عصبانی شود، حرف بدی بزند حتی حرف‌های معمولی که گاهی بین مردم رواج دارد را هم نمی‌گفت. خیلی چشم و دل‌پاک بود، چیزی که عباس را به شهادت نزدیک کرد این بود که عباس به  شهادت و شهدا عشق می‌ورزید، دلبستگی‌هایش را از دنیا بریده بود و هیچ وابستگی به دنیا نداشت. شهید مدافع حرم ، قصه‌ای عجیب دارد، شاید عجیب‌تر از هر شهید دیگری، زندگی زاهدانه در اتاقی کوچک در زمین کشاورزی به دور از آدم‌های دنیا زده داشت، از خواب علیه‌السلام که ساعت و روز و سال و شهادتش را به اون خبر داده بود تا آشنایی بسیارش با ، عباس را متفاوت از همه کرده بود... 🌷 ‌ اما بعد از اقرار به وحدانیت خداوند یکتا و نبوت رسول‌الله و وصایت ائمه اطهار (علیهم‌السلام) با در راه خدا قدم نهادم و برای خدا از سرزمینم هجرت نمودم تا جهاد در راه خدای تبارک و تعالی را بجای بیاورم و به فریادخواهی مظلومان بشتابم و به ندای حسین زمانم، لبیک گفته باشم. و از خدا خواسته‌ام همچون سیدالشهدا علیه‌السلام و یارانش آنچه توان دارم قطعه‌قطعه شهید شوم و اگر شهادتم همراه با اسارت باشه چه‌ بهتر که نشانی از عمه سادات سلام الله علیها به یادگار داشته باشم. ✋🏻✨ 🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج 🍃♥️ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ 🌷شهیــــــــــــــــــــدانہ🕊 کانال شهیدمصطفی صدرزاده💟 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🎤🌿 هیچ وقت یادم نمی رود علاقه اش را به سادات و این موضوع را که چقدر دلش میخواست سید باشد... یک بار ذوق زده برایمان تعریف کرد که خواب حضرت زهرا س را دیده✨ در خواب حضرت زهرا س عمامه ی مشکی روی سرش گذاشته و گفته بودند : اینقدر غصه نخور تو هم سیدے!♥️ ‌♡ کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شــهـیـد رضا پناهی نام پدر:حکم علی محل تولد:کرج تاریخ ولادت:۱۳۴۹ تاریخ شهادت:۱۳۶۱ محل شهادت:جبهه های حق علیه باطل،دفاع مقدس محل مزار :کرج –آستان مقدس بی بی سکینه سلام الله قطعه و ردیف و شماره : ۱-۱–۷۵ 📚کتاب مربوط به این شهید: عارف۱۲ساله 🌷 در جبهه خلاقیت داشت. یکی از رزمنده‌ها می‌گفت: رضا در جبهه، قوطی کنسروها را جمع می‌کرد و به دم گربه‌ها می‌بست و در کوه رها می‌کرد و می‌گفت: سنگر بگیرید. وقتی گربه‌ها می‌دویدند، صدای قوطی‌ها در کوه می‌پیچید و دشمن فکر می‌کرد رزمنده‌های ایرانی هستند. کوه‌ها را به رگبار می‌بستند و زمانی که به رضا می‌گفتیم چرا این کارها را انجام می‌دهی، می‌گفت: برای اینکه مهمات آن‌ها هدر برود. سرانجام در نهایت معرفت و شناخت کامل به دیدار معبود شتافت. 🌷 او وصیتنامه اش را قبل از اعزام به جبهه مخفیانه در نواری ضبط و در گوشه ای پنهان کرد تا بعد از شهادتش به دست خانواده اش رسید. در بخشی از وصیت نامه وی آمده است: «اینجانب با آگاهی کاملی که به شهادت دارم برای دفاع از اسلام و حیثیت انقلاب اسلامی و دفاع از مملکت اسلامی به فرمان بزرگ رهبر مسلمانان جهان و مرجع عالیقدر حضرت امام خمینی به جبهه حق علیه باطل شتافتم و امید است که خون ما نهال نوپای انقلاب اسلامی را بارور کند و شهادت ما موجب آگاهی و رشد فکری جامعه جهانی اسلام شود ✋🏻✨ 🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج 🍃♥️ ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
برادࢪ شہید: دࢪست یک هفته قبل از اعزام بابک بابک مادࢪم رو داشت میبرد خرید.... گفتم دارید میرید منم با خودتون برسونید تا دفتࢪ... بعد کہ کارم تو دفتر تموم شد. دوباره به بابک زنگ زدم گفتم بیا دنبالم... اومد؛ مادࢪ خرید داشت... مادراومد گفت بہ من: « بابک نگو....آچار فرانسہ؛ آچار فرانسہ است خدا خیرش بده❤️ این خاطره همیشه تو خونه هست کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
♥️🎤 مصطفے براے خودش اصطلاح خاصی داشت: "ویژه خوری نکنیم"🖐🏻💯 غذا یا هر چیزی که براے ما میفرستادند ، باید اول به نیرو ها می دادند... بعد به مسئول لجستیک و در نهایت به فرمانده🍃✨ راوی 📝 کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
♥️🎙 ازش پرسیدم : "دوست دارے روی قبرت چی بنویسن؟" کمے فکر کرد و گفت: " آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟🍃 دیوانه کنے هر دو جهانش بخشے... دیوانه ے تو هر دو جهان را چه کند؟! :)🖐🏻♥️"  راوی دوست شهید در نهایت هم همین شعر روی مزارشون نوشته شد💔✨ کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
مصطفے‌میگفت: "این‌زندگی‌یه‌زندگیه‌و‌اون‌چیزی‌که‌ما‌بهش‌فکر میکنیم‌عشقش‌رو‌داریم‌یه‌چیز‌دیگه‌ست... ما‌زن‌و‌بچه‌رو‌دوست‌داریم‌،‌رفقا‌رو‌دوست‌داریم‌، ولی‌عشق‌به‌خدا‌وامام‌زمان‌عج♥️ یه‌چیز‌فراتر‌از‌زندگی‌مادیه!" واقعا‌هم‌همینطوربود! از‌وقتی‌که‌یادم‌هست‌دغدغه‌شهادت‌داشت‌و فکرش‌همیشه‌با‌شهدا‌بود.✨ من‌شهدا‌را‌خیلی‌نمیشناختم،‌اما‌مصطفے‌تا جایی‌که‌میتوانست‌به‌دیگران‌معرفیشان‌میکرد. چون‌دغدغه‌شهدا‌را‌داشت‌و‌زندگینامه‌ی‌شان‌را‌میخواند‌و‌دنبال‌آنها‌میرفت... برای‌همین‌چیزهابودکه‌میگفت: " اگه‌کسی‌یه‌روز‌به‌فکر‌شهادت‌نبود‌باید‌خودش رو‌تنبیه‌کنه!" کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯