eitaa logo
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
4.2هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبایی حس رفاقت با تو بود که مرا بیدار کرد.. کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
با لباسِ جهاد ؛ هر کاری عبادت است و چه زیبا روزهایتان وقفِ خدا بود ... کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
4_5888732515975299257.mp3
4.06M
💠 تلاوت تحدیر (تندخوانی) جزء یازهم ⏲ «در ۳۰ دقیقه یک جزء تلاوت کنید» کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 دومین شهید حادثه تروریستی صهیونیستی مستشار نظامی ایران به رفیق شهیدش پیوست. 🔹 مستشار نظامی ایران، پاسدار مقداد مهقانی که در حمله چندروز پیش رژیم صهیونیستی زخمی شده بود، دقایقی پیش به شهادت رسید. کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
شهادت مجروح حمله تروریستی اسرائیل به دمشق مستشار نظامی ایران، پاسدار مقداد مهقانی که در حمله اخیر رژیم صهیونیستی زخمی شده بود، صبح امروز به شهادت رسید. ‌ کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
به خودت افتخار کن که بین میلیارد ها انسان روی زمین، دست ‌تو را گرفته و تو را انتخاب کرده🌸 🕊🌹 کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🍃🍃🍃🍃 🍃 سیزده به در هم سیزده به درهای قهرمان های وطن مادر آمده بود جلوی درب پادگان گفته بود: امده ام سیزده به در پیش پسرم پسرش حبیب الله دانه گردی اینجا در سال 1360 کنار پادگان غدیر آمده پیش مادر نشسته او سال 64 اسفند ماه در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید روح قهرمان های وطن مردان با غیرتی که این روزهایمان را از آنها داریم شاد ✍️ آقای تحلیلگر کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
یکی‌ازویژگی‌های‌مصطفےاین‌بود‌که،‌ همین‌طوری‌حرف‌کسے‌راقبول‌نمی‌کرد... مگراینکه‌در‌موردش‌تحقیق‌وبحث‌می‌کرد!🖐🏻 خیلی‌باحوصله‌چه‌بابزرگترهاویاکوچیکترهارفتارمی‌کرد.✨ رعایت‌ادب‌را‌هیچ‌وقت‌فراموش‌نمی‌کرد... حواسش‌بودکه‌خدایی‌نکرده‌دل‌کسی‌را‌نشکند🍃 اگراحساس‌می‌کرد‌کسے‌ازاورنجیده‌خاطرشده، تاازدلش‌درنمی‌آورد‌آرام‌وقرارنمی‌گرفت... خاطره ی شهدا ⚘🕊 کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
...سلام‌بر‌او‌که‌میگفت... نمازهایت‌راعاشقانه‌بخوان. حتی‌اگر‌خسته‌ای‌یا‌حوصله‌نداری :) تکرارهیچ‌چیز‌جزنماز‌ دراین‌دنیاقشنگ‌نیست💙 -شهید‌صادق‌عدالت‌‌اکبری- کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
🔗❤️... ... صادق‌عدالت‌اکبرے تولد⇦ ۱۳‌۶۷.۰‌۲.‌۰۲ شهادت⇦ ۱۳۹۵.‌۰۲.۰۴ محل‌تولد⇦ تبریز محل‌دفن⇦ گلزارشهداےتبریز وضعیت‌تاهل⇦ متاهل • • • جوان نخبه مدافع حرم، دانشجوی کارشناسی تربیت بدنی و ورزشکار حرفه ای در 8 رشته ورزشی بود که در دومین روز از اردیبهشت 67 به دنیا آمد و در چهارمین روز همان ماه سال 95 در حلب سوریه به شهادت رسید. مادرش زمانی که صادق را باردار بوده، پدرش در جبهه حضور داشته، وجود صادق از آن دوران بهره مند شده و در روحیاتش تاثیر گذاشته است کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
: من‌ همیشه‌ می‌گویم‌ آقا نوید مصداق‌ این‌ حدیث از معصوم‌ بود ڪه«چنا‌ن‌ باش‌ ڪه‌ همیشه‌ زنده‌ای‌ و چنان‌ باش‌ ڪه‌ فردا می‌میری». شوق‌ شهادت‌ داشت‌ و هم‌ شوق‌ زندگی👌 📸/ ♥️ کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیبایی حس رفاقت با تو بود که مرا بیدار کرد.. کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🥀 رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند ✨۲۷ تیرماه ۱۳۶۱ ، عراق ، شرق بصره منطقه‌‌ی عملیاتی رمضان، شماری از نیروهـای داوطلب از میـدان مین رَد شدند تا بـرای هـمرزمان خود راهـی باز کنند. برخی بر اثر انفجار مین‌ ها و بعضی به‌واسطه آتش تیربار دشمن به‌شهادت رسیدند. 👈صحرای محشری که درآن کسی زنده برنگشت !!! کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
سر دوراهی گناه و ثواب؛ چشمت به نگاه امام زمانت باشه🙂✨💔 کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَقتی درونَت پاڪ باشَد خُدا چِهره‌ات را گیرا میڪُند این گیرایی از زیبایی و جَوانی نیست.. این گیرایی از نورِ ایمانی است ڪه دَر ظاهِر نَمایان میشَود.. 🦋 کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼ثواب افطاری دادن 🌙 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ 🤲🏻 کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
‍ 🌷 – قسمت ۸۹ ✅ فصل هفدهم 💥 از صبح چهارم دی توی کشتی بودیم؛ بدون آب و غذا. منتظر شب بودیم تا یک‌طوری بچه‌ها را خبر کنیم. شب که شد، من زیرپوشم را درآوردم و طرف بچه‌های خودمان تکان دادم. اتفاقاً نقشه‌ام گرفت. بچه های خودی ما را دیدند. گروهی هم برای نجاتمان آمدند، اما آتش دشمن و جریان آب نگذاشت به کشتی نزدیک بشوند. 💥 رو کرد به من و گفت: « حسین آقای بادامی را که می‌شناسی؟! » گفتم: « آره، چه‌طور؟! » گفت: « بنده‌ی خدا بلندگویی را گذاشته بود جلوی رود و طوری که صدایش به ما برسد، دعای صباح را می‌خواند. آن‌جا که می‌گوید یا ستارالعیوب، ستار را سه چهار بار تکرار می‌کرد که بگوید ستار! ما حواسمان به تو است. تو را داریم. یک بار هم به ترکی خیلی واضح گفت منتظر باش، شب برای نجاتتان به آب می‌زنیم. » 💥 خندید و گفت: « عراقی‌ها از صدای بلندگو لجشان گرفته بود. به جان خودت قدم، دوهزار خمپاره را خرج بلندگو کردند تا آن را زدند. » گفتم: « بالاخره چه‌طور نجات پیدا کردی؟! » گفت: « شب ششم دی ماه بود. نیروهای 33 المهدی شیراز به آب زدند. بچه‌های تیز و فرز و ورزیده‌ای بودند. آمدند کنار کشتی و با زیرکی نجاتمان دادند. » دوباره خندید و گفت: « بعد از این‌که بچه‌ها ما را آوردند این‌طرف آب، تازه عراقی‌ها شروع کردند به شلیک. ما توی خشکی بودیم و آن‌ها کشتی را نشانه گرفته بودند. » ادامه دارد...
‍ 🌷 – قسمت 90 ✅ فصل هفدهم 💥 کمی که گذشت، دست کرد توی جیبش؛ قرآن کوچکی که موقع رفتن توی جیب پیراهنش گذاشته بودم، درآورد و بوسید. گفت: « این را یادگاری نگه دار. » قرآن سوراخ و خونی شده بود. با تعجب پرسیدم: « چرا این‌طوری شده؟! » دنده را به سختی عوض کرد. انگار دستش نا نداشت. گفت: « اگر این قرآن نبود الان منم پیش ستار بودم. می‌دانم هر چی بود، عظمت این قرآن بود. تیر از کنار قلبم عبور کرد و از کتفم بیرون آمد. باورت می‌شود؟! » 💥 قرآن را بوسیدم و گفتم: « الهی شکر. الهی صدهزار مرتبه شکر. » زیرچشمی نگاهم کرد و لبخندی زد. بعد ساکت شد و تا همدان دیگر چیزی نگفت؛ اما من یک‌ریز قرآن را می‌بوسیدم و خدا را شکر می‌کردم. همین‌که به همدان رسیدیم، ما را جلوی در پیاده کرد و رفت و تا شب برنگشت. 💥 بچه‌ها شام خورده بودند و می‌خواستند بخوابند که آمد؛ با چند بسته پفک و بیسکویت. نشست وسط بچه‌ها. آن‌ها را دور و بر خودش جمع کرد. با آن‌ها بازی می‌کرد. دانه‌دانه پفک توی دهانشان می‌گذاشت. از رفتارش تعجب کرده بودم. انگار این صمد همان صمد صبح یا دیروزی نبود. اخلاق و رفتارش از این‌رو به آن‌رو شده بود. سمیه‌ی ستار را قلقلک می‌داد. می‌بوسید. می‌خندید و با او بازی می‌کرد. 💥 فردا صبح رفتیم قایش. عصر گفت: « قدم! می‌خواهم بروم منطقه. می‌آیی با هم برگردیم همدان؟ » گفتم: « تو که می‌خواهی بروی جبهه، مرا برای چی می‌خواهی؟! چند روزی پیش صدیقه می‌مانم و برمی‌گردم. » گفت: « نه، اگر تو هم بیایی، مادرم شک نمی‌کند. اما اگر تنهایی بروم، می‌فهمد می‌خواهم بروم جبهه. گناه دارد بنده‌ی خدا. دل‌شکسته است. » ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه اعلام خبر شهادت پاسدار مدافع حرم گلستان به خانواده شهید 🔹سردار علی ملک‌شاهکویی فرمانده سپاه نینوا گلستان با حضور در منزل شهید مقداد مهقانی، خبر شهادت این مدافع حرم علی‌آبادی را به خانواده وی اطلاع داد. ✅کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
💐دعوتید به معراج شهدا وداع با پیکرهای مطهر شهدای مدافع حرم 🕊میلاد حیدری 🕊مقداد مهقانی ⏰دوشنبه ۱۴ فروردین از ساعت ۲۱ 📍معراج شهدای تهران تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه معراج 🚩نزدیکترین ایستگاه مترو :امام خمینی و ۱۵ خرداد کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯