eitaa logo
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
4.2هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت چند روز قبل از عمل دست ایوب حساب کتاب میکردم، با پولی ک داشتیم ایوب زیاد نمیتوانست بستری بماند. ناگهان در زدند. ایوب پشت در بود. با سر و صورت کبود و خونی. جیغ کشیدم _ "چی شده ایوب؟" آوردمش داخل خانه _"هیچی،کتک خوردم...." هول کردم _"از کی؟ کجا؟" _ توی راه جمع شده بودند، پلاکارد گرفته بودند دستشان که ما را توی ایران شکنجه می کنند. من هم رفتم جلو و گفتم دروغ می گویید... که ریختند سرم آستینش را بالا زدم + فقط همین؟ پلک هایش را از درد به هم فشار می داد. _ خب قیافه ام هم تابلو است که ام.. و خندید. دستش کبود شده بود. گفتم: _باز جای شکرش باقی است قبل از عمل اینطور شدی ایوب بالاخره بستری شد و عمل شد... خدا رو شکر عمل موفقیت آمیز بود. چند روز بعد با ایوب رفتیم شهر را بگردیم... میخواست همه جای را نشانم بدهد دوربین عکاسیش را برداشت من هم محمد حسین را گذاشتم داخل کالسکه و چادرم را سرم کردم و رفتیم. توی راه بستنی خریدیم. تنها خوراکی بود که می شد با خیال راحت خورد.. و نگران و حرام بودنش نبود. ها توی خیابان بودند. چند قدمی مسیرمان با مسیر آنها یکی می شد. رویم را کیپ گرفتم و کالسکه را دنبال ایوب هل دادم، ما را که دیدند بلندتر شعار دادند. شیطنت ایوب گل کرد.. دوربین را بالا گرفت که مثلا عکس بگیرد، چند نفر آمدند که دوربینش را بگیرند. ایوب واقعا هیچ عکسی نیانداخته بود. به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت وقتی برگشتیم ایران، ایوب رفت دنبال درمان فکش تا بعد برود . دوباره عملش کردند. از اتاق عمل که آمد صورتش باد کرده بود. دور سر و صورتش را باند پیچی کرده بودند.گفتم _محمد حسین خیلی بهانه ات را می گرفت. _ حالا کجاست _فکر کنم تا الان پدر نگهبان را در آورده باشد. رفتم محمد حسین را بگیرم صدای گریه اش از طبقه پایین می آمد. تا رسیدم گفت: _خانم بیا بچه ات را بگیر نشست و جای کفش محمد حسین را از روی شلوارش پاک کرد. + زحمت کشیدید آقا اشک هایش را پاک کردم. + بابا ایوب خیلی سلام رساند، بالا مریض های دیگر هم بودند که خوابیده بودند. اگر می آمدی آنها را بیدار می کردی. صدای ایوب از پشت سرم آمد _ سلام بابا برگشتم، ایوب به نرده ها تکیه زده بود و از پله ها به زحمت پایین می آمد. صدای نگهبان بلند شد. - آقا کجاا؟؟ محمدحسین خیره شد به سر بزرگ و سفید ایوب که جز کمی از لب و چشم هایش چیز دیگری از آن معلوم نبود. محمد حسین جیغ کشید و خودش را توی چادرم قایم کرد. ایوب نرده ها را گرفت و ایستاد. _ بابایی،من برای اینکه تو را ببینم این همه پله را آمدم پایین، آنوقت تو از من میترسی؟ محمد حسین بلند بلند گریه می کرد. نگهبان زیر بغل ایوب را گرفت و کمکش کرد تا از پله ها بالا برود. رنگ ایوب از شدت ضعف زرد شده بود. به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
😊😊😊 چون تیر رها گشتـه ز چله شده ایم! مهمان شمــا در شب چله شده ایم! از برکت ایـن سفره ی الوان شما تا خرخره خورده،چاق و چلـه شده ایم! 🌹🌺🌸🌷💐🌸🌺🌹🌷💐 شب یلداتون مبارک عمرتون به بلندای شب یلدا خیلی دوستتون داریم ❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam @sadrzadeh1 @abalfazleeaam ❤️❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 بسم رب الزهرا سلام الله علیها 💝روز خود را با سلام به مادردو عالم (س) آغاز کنیم... 💝ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ 💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن ان شاءالله با دعای خیر مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها بتونیم به خدا برسیم 🌹➖〰➖🌸➖〰➖🌹 بسم رب الزهرا سلام الله علیها 💝روز خود را با سلام به مادردو عالم (س) آغاز کنیم... 💝ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ 💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن ان شاءالله با دعای خیر مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها بتونیم به خدا برسیم 🌹➖〰➖🌸➖〰➖🌹 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
این‌خاڪ‌تشنہ‌،بےتــوبہ‌باران‌نمےرسد باغ‌خـزان‌زده‌بہ‌بهـ🌺ـاران‌نمےرسد خورشیدۍوزمین‌وزمان‌درمدارتوستـ مولاۍمن‌،بیاڪہ‌جهـ🌱ـان‌بیقرارتوستـ... 🌤... https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
🍂«من از دنیای شما بیزارم و بر مردان شما خشمگین هستم چرا که آنها از آزمون خود سربلند بیرون نیامدند» 🥀 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از كسى كه تو را مى گرياند اما خيرخواه توست پيروى كن و از كسى كه تو را مى خنداند اما با تو رو راست نيست پيروى مكن اِتَّبِعْ مَن يُبكيكَ و هُو لكَ ناصِحٌ، و لا تَتَّبِعْ مَن يُضحِكُكُ و هُو لكَ غاشٌّ امام باقر (ع) https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 هرروز یک صفحه صفحه92 به نیت ظهور منجی عالم بشریت 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╝
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 خداوند جز ‌او‌ معبودی‌ نیست‌ قطعا ‌شما‌ ‌را‌ ‌به‌ روز رستاخیز ‌که‌ شکی‌ ‌در‌ [وقوع‌] ‌آن‌ نیست‌ گرد خواهد آورد، و چه‌ کسی‌ ‌در‌ سخن‌ راستگوتر ‌از‌ خداست‌! 88 - چرا ‌در‌ مورد منافقان‌ دچار دو دستگی‌ شده‌اید! حال‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌خدا‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ سبب‌ آنچه‌ کردند نگونسار کرده‌ ‌است‌ آیا می‌خواهید کسی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌خدا‌ گمراه‌ کرده‌ ‌به‌ راه‌ آورید! و ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ ‌خدا‌ گمراه‌ کند هرگز راهی‌ برایش‌ نخواهی‌ یافت‌ 89 - ‌آنها‌ دوست‌ دارند ‌شما‌ ‌هم‌ مانند ‌آنها‌ کافر شوید ‌تا‌ ‌با‌ ‌آنها‌ یکسان‌ گردید ‌پس‌، ‌از‌ ‌آنها‌ دوست‌ مگیرید ‌تا‌ ‌این‌ ‌که‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ هجرت‌ کنند ‌پس‌ ‌اگر‌ رو برتافتند، ‌هر‌ جا ‌آنها‌ ‌را‌ یافتید بگیرید و بکشید و ‌از‌ ‌آنها‌ دوست‌ و یاور نگیرید 90 - مگر ‌آنها‌ ‌که‌ ‌به‌ گروهی‌ پیوندند ‌که‌ میان‌ ‌شما‌ و ‌آنها‌ پیمانی‌ هست‌، ‌ یا ‌ ‌در‌ حالی‌ نزد ‌شما‌ بیایند ‌که‌ دل‌هایشان‌ ‌از‌ پیکار ‌با‌ ‌شما‌ ‌ یا ‌ ‌با‌ قوم‌ ‌خود‌ ‌به‌ تنگ‌ آمده‌ ‌باشد‌ و ‌اگر‌ ‌خدا‌ می‌خواست‌ قطعا ‌آنها‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌شما‌ چیره‌ می‌ساخت‌ و ‌با‌ ‌شما‌ می‌جنگیدند ‌پس‌ ‌اگر‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ‌شما‌ کناره‌ گرفتند و ‌با‌ ‌شما‌ سر جنگ‌ نداشتند و ‌به‌ ‌شما‌ پیشنهاد صلح‌ دادند، دیگر ‌خدا‌ ‌برای‌ ‌شما‌ راهی‌ [‌برای‌ مبارزه‌] ‌علیه‌ آنان‌ قرار نداده‌ ‌است‌ 91 - گروهی‌ دیگر ‌را‌ خواهید یافت‌ ‌که‌ می‌خواهند ‌از‌ ناحیه ‌شما‌ و قوم‌ ‌خود‌ ‌در‌ امان‌ باشند، [ولی‌] هرگاه‌ ‌به‌ فتنه‌ دعوت‌ شوند ‌با‌ سر ‌در‌ ‌آن‌ فرو می‌روند ‌پس‌ ‌اگر‌ [‌از‌ آزار] ‌شما‌ کنار نکشیدند و صلح‌ نکردند و ‌از‌ ‌شما‌ دست‌ برنداشتند ‌آنها‌ ‌را‌ بگیرید و ‌هر‌ کجا یافتیدشان‌ بکشید اینانند ‌که‌ دست‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌در‌ مبارزه‌ ‌با‌ ‌آنها‌ باز گذاشته‌ایم‌ 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علی شهدای ❤️❤️ سلام به دوستان ✋ امروز هم به مدد شهدا ، کارمون رو شروع میکنیم... طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛ « زنگہ داشتن یاد ، کم تر از نیست ... » ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
زیارت نامهٔ شهدا 📖 🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـ‌ها را راهے کربلاے جبـ‌هہ‌ها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــ‌هـــداء" مےنشینیم...♥️ ‌ بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨ 🍃🕊 ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🍃🌸🍃 بسم رب الزهرا سلام الله علیها 💝روز خود را با سلام به مادردو عالم (س) آغاز کنیم... 💝ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ 💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن ان شاءالله با دعای خیر مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها بتونیم به خدا برسیم 🌹➖〰➖🌸➖〰➖🌹 بسم رب الزهرا سلام الله علیها 💝روز خود را با سلام به مادردو عالم (س) آغاز کنیم... 💝ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا 💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ 💝السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن ان شاءالله با دعای خیر مادرانه حضرت زهرا سلام الله علیها بتونیم به خدا برسیم 🌹➖〰➖🌸➖〰➖🌹 ঈ🌹ঊঈ═┅── ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── #──
•🔗🌻• • ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یا‌اباصالحـ 🌙🌱|• ♥ـدِلْ‌بےٺو ؛ ازیـادبرد‌تمـامِ‌خوشےهایِ این‌دنیارا |🖐🏻 | ویڪ¹لحظـہ‌آمدنٺ‌آبـادمےڪند آن‌معشوقہ‌ی بےتابت‌را.. •🌊• 🌻| 🍃| • ═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── #──
چقدر دلتنگ نگاهت میشوم هر روز، هر شب، هر لحظه... ❤️🍃 🌹🍃 💐🕊 🌹🍃 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── #──
مابچه های مادر پهلوشکسته ایم.... ما از الست طایفه سینه خسته ایم...... ●—●●—● ما در ها وقتی هیچ پناهی نداشتیم به دامن « س» پناه میبردیم و هیچ ملجأیی جز نداشتیم ..... ✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✨دری به سوی یاران عاشق 🌙 ❤️ 😎 🌹 ©® 💚✨ ╔━━━━๑ღ✨🕊ღ๑━━━━╗ https://eitaa.com/daribesoyeyaranashegh ╚━━━━๑ღ✨🕊ღ๑━━━━╝ 💙✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽• باعشق "حُسین" هَرکہ سَروکارنَدارد؛ بیچاره وتَنهاست خَریدار ندارد🥀💔 بِسـٰمِ‌خُــداۍحُسیـٰن؏🌱" 🖤͜͡🌱¦⇜کانالمونـ ‌{,دڔ حال عۻۅ ڲیــری....‌} اسٺوࢪے،عڪس نوشتہ‌ پࢪوفایݪ مذهبـے،عڪس حرم مداحے هاےدݪنشین حدیث اماماݩ و پیامبࢪاݩ بیوگرافے هاے مذهبـے و ڪݪے پسٺ هاے دیگہ‌.... 😁😉♥️ ݫۅد عۻو ۺو ۅاسهــ رفیقتمـ جا بگیــر {😌🍀} →@meshkatt72← رِفـیـقِ‌اَبَـد؎‌ِ‌ح‌ـٰا‌ج‌قـٰاسـِم..وـ رِفـٰاقَـتـے‌کـِہ‌بـٰا‌شَـھـٰادَت‌اِدٰامـِہ‌‌یـٰافِـت••シ!' از رفاقت تا شهادت😉 →@meshkatt72
سید ابراهیم فرمانده @shahid__mostafa_sadrzadeh1 خواستم بگویم اولین بار بابا گفتنش ...👶🏻 شیرین زبانی اش...💚 قدم های اول راه افتادن...👣 مدرسه رفتن ...📚 سرمشق بابا نوشتنش...✏️ اما می دانم خدای تو یکی و جوابت یکی است: (زنم و بچه ام و همه هفت جد و آبادم فدای یه کاشی حرم بی بی(زینب) سلام الله علیها) @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 💝🌹💕💝🌹💕💝🌹💕 https://www.instagram.com/p/CXychIhoUSc/?utm_medium=share_sheet
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت #بیست_ودوم و
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت از آموزش و پرورش برای ایوب نامه آمده بود که باید برگردی سر شغلت، یا بابت اینکه این مدت نیامده ای، پنجاه هزار تومان خسارت بدهی. پنجاه هزار تومان برای ما خیلی زیاد بود. گفتم: + بالاخره چه کار میکنی؟ _ برمیگردم سر همان معلمی، اما نه توی شهر، می رویم اسباب و اثاثیه مان را جمع کردیم رفتیم ، روستایی که با یک ساعت و نیم فاصله داشت. ایوب یا بود یا یا می فرستاد یا هر روز صحبت می کردیم. چند روزی بود از او خبری نداشتیم. تنهایی و بی هم زبانی دلتنگیم را بیشتر می کرد. هدی را باردار بودم و حالت تهوع داشتم. از صدای مارشی، که تلویزیون پخش می کرد معلوم بود شده. شب خواب دیدم ایوب می گوید "دارم می روم " شَستم خبر دار شد دوباره شده. صبح محمد حسین را بردم توی حیاط و سرش را با دوچرخه اش گرم کردم. خودم هم روی پله ها نشستم و دستم را گذاشتم زیر چانه ام. نمیدانم چه مدت گذشت که با صدای _"عیال، عیاااااال" گفتن ایوب به خودم آمدم. تمام بدنش باندپیچی بود. حتی روی چشم هایش گاز استریل گذاشته بودند. + چی شده ایوب؟ کجایت زخمی شده؟ _ میدانستم هول می کنی، داشتند مرا می بردند بیمارستان مشهد. گفتم خبرش به تو برسد نگران می شوی، از برادرها خواستم من را بیاورند شهر خودم، پیش تو.. شیمیایی شده بود با مدتی طول کشید تا برگشت. توی بیمارستان آمپول بهش تزریق کرده بودند و شده بود. پوستش داشت و نفس می کشید. گاهی فکر می کردم ریه ی ایوب اندازه یک هم قدرت ندارد و هر لحظه ممکن است نفسش بند بیاید. برای ایوب فرقی نمی کرد. او رفته بود همه را یک جا بدهد و خدا از او می گرفت. . نفس های ثانیه ای ایوب از زندگیمان شده بود. تا آن وقت از شیمیایی شدن فقط این را می دانستم که روی پوست های ریز و درشت می زند. دکتر برای تاول های صورتش دارو تجویز کرده بود. با اینکه دارو ها را می خورد ولی تاول ها بیشتر شده بود. صورتش می شد و از زخم ها می آمد. را با زد تا زخم ها نکند. وقتی از سلمانی به خانه برگشته بود خیلی گرفته بود. گفت: _"مردم چه شده اند، می گویند تو که خودت جانبازی، تو دیگر چرا؟؟" به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند