eitaa logo
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
200 دنبال‌کننده
7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
65 فایل
بصیرت دینی ، اخلاقی ، تربیتی مشاوره دینی خبرآمد خبری در راه است ... تحول در زندگی و آماده سازی زمینه ظهور ... پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان گذارید . ارتباط با مدیر: @S17140 لینک جوین: https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از غزه بگویید از غزه بنویسید محرم و صفر به پایان رسید ولی دفاع از مظلوم نه! کربلایی‌ها ماموریتتان را به سرانجام برسانید و کودکان مظلوم غزه را از دهان سگِ هارِ صهیونیست دریابید. هیهات که عاشورائیان بر این ظلم ساکت نشینند ✍ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
خوشا خوابیدنی که خداوند به ملائکه‌ی مقرّبش به آن مباهات کند. ✍ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در تاریخ جنایات و نسل‌کشی صهیونیست را بنویسید و بنویسد! بنویسید بچه‌های غزه بیشتر از اینکه با بمب و موشک کشته شوند از ترس و صدای مهیب بمب‌ها کشته شدند! بنویسید اگر صهیونیست‌ها مطابق کتاب تحریف‌شده‌ی تورات داعیه‌ی از نیل تا فرات را دارند اسلام نیز در قرآنِ تحریف ناپذیرش ذلت و آوارگی صهیونیست را وعده داده است: (ضُرِبَت عَلَیهِم الذِّلَّةُ وَ المَسکَنَة...) آن‌قدر بگویید؛بنویسید؛فریاد بزنید؛بجنگید؛تبیین کنید تا وعده‌ی خداوند محقق شود ✍ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زهرا رحیمی: مدالم را به شهدای غزه تقدیم می‌کنم 🔹زهرا رحیمی اعجوبه پاراتکواندو جهان در ۱۵ سالگی که توانسته بود مدال طلا را در پاراتکواندو کسب کند، مدال خود را به شهدای غزه تقدیم کرد. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
هدایت شده از ✍️قلم زنی✒️
«چهار هزار شهید در یک روز» ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ بود که همان زن و مرد مجاهد همیشه در صحنه، بی خبر از اعلام حکومت نظامی رژیم پهلوی، چادر بر سر و چکمه به پا، برای آنچه که خیلی ها هنوز رویای محالش می پنداشتند؛ در میدان ژاله تهران، حاضر شدند! با حضور مخالفان، از هر گوشه میدان، صدای الله اکبر و‌ مرگ بر شاه شنیده می شد، این روش، شیوه اعتراض مبارزانی بود که از روزهای پیش آغاز شده بود. اما یکباره ورق برگشت و آتش گلوله بر مردمی بی دفاع زبانه کشید، بسیاری از آنهایی که در زیر این حمله بی رحمانه محاصره شدند، شهادت را در آغوش کشیدند و آنهایی که به دور از معرکه مانده بودند، برای نجات مجروحان شتافتند… در نهایت، درگیری ها تا بعدالظهر آن روز به طول انجامید و چهار هزار نفر به دست رژیمی ناخلف، کشته شدند! از همان ابتدای ثبت این جنایت عظیم در تاریخ منحوس پهلوی، وارثان آن در تلاش تطهیر این اقدام برآمدند چنانچه، دو روز پس از ۱۷ شهریور، اردشیر زاهدی، سفیر ایران، در واشنگتن با وارن کریستوفر، معاون وزارت خارجه آمریکا، دیدار و ادعا کرد که کمونیست‌های سازمان یافته، تظاهرات های ایران را ترتیب داده‌اند! این تطهیر جنایت، همچنان در برنامه استکبار حتی در زمان فعلی استوار است؛ به طوری که در این سال ها از تحریف رقم کشتار مردم بی دفاع نیز، کوتاه نیامدند و منابع وابسته به آن رژیم، آن را ۷۸ تن اعلام می کنند! ✍🏻 فاطمه شکیب رخ @Ghalamzaniii
ناگهان بانگی برآمد خواجه مُرد توی همین یک مصرع یک دنیا درس معادشناسی نهفته است حتی در همان کلمه‌ی ناگهانش! به وقت تولد آنچه بیش از همه خودنمایی می‌کند مرگ است! هر تولدی نوید این را می‌دهد که انسان یک سال به مرگ نزدیک‌تر شده است! که تولد فاصله‌ی آدم را با مرگ کمتر می‌کند و با زندگی بیشتر! همین یک مصرع می‌تواند جور تمام تولد تولد تولدت مبارک‌ها و جور همه‌ی هَپی بِرس دِی تو یوها را بکشد! آمده‌ایم که چه‌شود؟! چند روزی تویِ سیاره‌ی رنج باشیم! تویِ کوچه‌پس‌کوچه‌هایش پَرسه بزنیم! خورشید داغش دمار از روزگارمان درآورد! جاذبه‌اش ما را به زمین بچسباند! بعد هم لباسِ خاکی‌مان را بتکانیم و برویم؟! همین؟! آمده‌ایم تا خانه‌ی ذهنمان را اجاره دهیم به پوچ‌گرایانی مثل فریدریش نیچه و کی‌یرکگور؟! که آخرش بگویند دنیا جای ماندن نیست و هیچ چیز ارزش ذاتی ندارد؟! یا بِشَویم مثل صادق هدایت که جهان را اَبلَه فرض می‌کرد؟! همین؟! آمده‌ایم تا خو کنیم به تنهایی؟! چند روزی روی مبلِ دنیا لَش کنیم حیدو و چاووشی گوش دهیم و بعدش خلاص؟! این که به دنیا آمدن نیست! این از دنیا رفتن است آن‌هم با دستِ خالی. تولد آدم‌ها وقتی مبارک است که زندگی را فراموش نکنند؛ این فرصتِ یگانه‌ای که خدای مهربان به آن‌ها بخشیده است. زندگی فارغ از تمامِ غم‌هایش، چیز خیلی قشنگی است. شاید شبیه یک نامه‌ای که یک سرباز وظیفه از معشوقه‌اش دریافت کرده و توی بُرجک به‌وقت نگهبانی روزی هزار بار از جیبش درمی‌آورد، می‌خوانَدَش، قشنگ تا می‌کند و دوباره سرجایش می‌گذارد. زندگی، همان سَندی است که خدا برایمان گذاشته تا از زندان آزادمان کند! زندگی همان ارفاقِ معلم است برای شاگردهای تنبلی که کارشان به امتحان شهریور کشیده است! هفده شهریور، آخرین تکه‌ی خوشمزه‌ی تابستان خدا دلش خواست که دنیا را ببینم و سال‌هاست من مانده‌ام و امانتی به نامِ عمر! دنیا را جدی نگیرید! اما جدی زندگی کنید. 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا