🌱🕊
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
آموزگار تصمیم گرفت که از دانش آموزان به شیوهی جالبی قدردانی کند.
او دانش آموزان را جلوی کلاس میآورد و چگونگی اثرگذاری آنها بر خودش را بازگو کرد.
آنگاه به سینه هر یک از آنها روبانی آبی رنگ میزد که روی آن با حروف طلایی نوشته شده بود:
"من آدم تاثیر گذاری هستم"
آموزگار به هر دانش آموز سه روبان اضافی داد
و از آن ها خواست که مراسم قدردانی را گسترش دهند.
یکی از بچه سراغ مدیر جوان شرکتی رفت و از او به خاطر کمکی که در برنامهریزی شغلی به وی کرده بود، قدردانی کرد و یکی از روبان های آبی را به پیراهنش زد و دو روبان دیگر را به او داد.
مدیر جوان چند ساعت بعد به دفتر رئیسش که به بدرفتاری با کارمندانش شهرت داشت، رفت و به او گفت:
که صمیمانه او را به خاطر نبوغ کاریاش تحسین میکند،
سپس یکی از رویان های آبی را روی یقه کت رئیسش چسباند و آخرین روبان را به او داد!
آن شب رئیس به خانه آمد و در کنار پسر ۱۴ ساله اش نشست و به او گفت:
امروز یکی از کارمندانم به من گفت که مرا بخاطر نبوغ کاریام تحسین می کند و روبانی آبی به من داد که روی آن نوشته شده بود:
"من آدم تاثیر گذاری هستم"
او یک روبان اضافی به من داد و از من خواست از کس دیگری قدر دانی کنم. هنگامی که داشتم به سمت خانه می آمدم، فکر میکردم که روبان را به چه کسی بدهم و به یاد تو افتادم.
من میخواستم از تو قدر دانی کنم، مشغله کاری من بسیار زیاد است
و وقتی شب ها به خانه میآیم
توجه زیادی به تو نمی کنم…
اما امشب میخواهم کنارت بنشنیم
و به تو بگویم که چقدر برایم عزیزی و میخواهم بدانی که تو بر روی زندگی من تاثیرگذار بودهای و روبان آبی را به پسرش داد.
پسر که کاملا شگفت زده شده بود به گریه افتاد، به پدر نگاه کرد و با صدای لرزان گفت:
من امشب به خودکشی فکر میکردم،
اصلا تصور نمیکردم که وجود من برایتان اهمیتی داشته باشد…
فردا که رئیس به اداره آمد،
آدم دیگری شده بود.
او دیگر سر کارمندان غر نمیزد
و طوری رفتار میکرد که همه کارمندان بفهمند که چقدر برروی او تاثیر گذار بودهاند.
#حکایت_زیبا
#روبان_تأثیرگذار
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/LTPzcBZ62MILcxnlfWlVVK
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺