eitaa logo
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
201 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
65 فایل
بصیرت دینی ، اخلاقی ، تربیتی مشاوره دینی خبرآمد خبری در راه است ... تحول در زندگی و آماده سازی زمینه ظهور ... پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان گذارید . ارتباط با مدیر: @S17140 لینک جوین: https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
مشاهده در ایتا
دانلود
●حسیـن ایرلو بچه تهران بود از آن داش مشتی هــا... شده بود فرمانده تحریب لشکر المهدی(عج)... ●می گفت دوست دارم جوری شهید بشم که یک وجـبم از من هم نمـونه... گلوله مستقیم تانک خورد به سینه اش، تکه تکه شد.... ‌‌●بعد از حسیــن، کاکا علے شـد فرمانده تخریـب... دیدم همیشــه یک لباس منـدرس و کهنه به تن دارد. گفتـم کاکا علے این چـیه پوشیدے زشتـه! گفـت: لباس شهیـد ایرلوِ! گفتم: حسین هیکلش دو برابر تو بود؟ گفت:دادم خیاط بـرام اندازش کـرده. روی آسـتین جاے یک پارگے بود. گفـتم: این چـیه، چرا این را ندوختـی؟ گفت: جاےترکـشیه که به بازوے ایرلو رفته. هر وقت خسـته میشـم. دلم مےگـیره سرم رو مےگذارم رو این پارگےآروم میشم! 📎پ ن : (کاکاعلی) سمت: فرمانده گردان تخریب لشکر 33 المهدی(ﻋﺞ) ایتا https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d واتساپ https://chat.whatsapp.com/LTPzcBZ62MILcxnlfWlVVK 🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
آشنا شدنش با علی محمودوند و مجید پازوکی، او را عاشق بچه های گروه کرد... آخرین تفحص اش، شب بعد از شب های قدر بود قبل از شهادت، به عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد و آخر در جستجوی شهدا، به همراه علیرضا شهبازی، در پر کشید... شهید محمد زمانی زمزمه اش این بود: عشق است در آسمان پریدن عشق است در خاک و خون غلطیدن 🌷 ایتا https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d واتساپ https://chat.whatsapp.com/LTPzcBZ62MILcxnlfWlVVK 🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
نبض زندگی‌ات را به‌دست بگیر مردی در کنار جاده، دکه‌ای درست کرد و در آن ساندویچ می‌فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی‌خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ‌های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه‌اش می‌ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می‌کرد و مردم هم می‌خریدند. کارش بالا گرفت، لذا ابزار کارش را زیادتر کرد و پسرش از مدرسه نزد او می‌آمد و به کمکش می‌پرداخت. کم‌کم وضع عوض شد. پسرش گفت: پدرجان! مگر به اخبار رادیو گوش نداده‌ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند، کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود بیاد. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی. پدر با خود فکر کرد هرچه باشد پسرش به مدرسه رفته و به اخبار رادیو گوش می‌دهد و روزنامه هم می‌خواند، پس حتماً آنچه می‌گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی‌ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی‌کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت. به فرزندش گفت: پسرجان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است. ✍ اندیشه‌های خود را شکل ببخشید، در غیر این صورت دیگران اندیشه‌های شما را شکل می‌دهند. خواسته‌های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه‌ریزی می‌کنند. « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج» 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 یک روز ابراهیم زنگ زد و گفت ، ماشینت رو امروز استفاده می کنی؟ گفتم نه همینطوری جلوی در خونه افتاده! ، آمد ماشین را گرفت و گفت تا عصر بر می گردم.. وقتی برگشت گفتم کجا بودی؟ گفت ، مسافر کشی! تعجب کردم ، بعد گفت ، بیا با هم بریم چند جا و برگردیم و گفت ، اگر توی خونه برنج و روغن یا چیزی دارید ، به همراه خودت بیار.. بعد رفتیم فروشگاه و مقداری برنج و روغن و ... خریدیم ، از پول هایی که به فروشنده می داد ، مشخص بود که واقعا رفته مسافر کشی ! بعد هر چه خریده بود را به پایین شهر بردیم و به خانواده هایی دادیم. بعد فهمیدم که اینها خانواده هایی هستند که همسرنشان در جبهه هستند و رزمنده هستند و برای زندگی با مشکل مواجه شده اند.. این ها از کارهای خالصانه ابراهیم بود که این روزها کمتر از آن خبری است.. 📕 سلام بر ابراهیم 1 « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋•﷽• برادارن وخواهران من ! ماهواره و فرهنگ کثیف غرب ، مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد!! از ما گفتن ، ما که رفتیم !! و من الله توفیق ... « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋