eitaa logo
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
206 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
4.2هزار ویدیو
65 فایل
بصیرت دینی ، اخلاقی ، تربیتی مشاوره دینی خبرآمد خبری در راه است ... تحول در زندگی و آماده سازی زمینه ظهور ... پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان گذارید . ارتباط با مدیر: @S17140 لینک جوین: https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️آخرین روز .... ▪️پنج‌شنبه (۹۸/۱۰/۱۲) ▪️ساعت ۷ صبح/ دمشق ▪️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم. ▪️هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد.. 🔸ساعت ۷:۴۵ صبح ▫️به مکان جلسه رسیدم. ▫️مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند.. 🔸ساعت ۸ صبح 🍂همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. 🍁با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند. 🍂دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... 🍁هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید. 🍂همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! 🍁همیشه نکات را می‌نوشتیم، ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.. 🍂گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده ... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌ سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... 🍁کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه. 🍂آن‌هایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... 🍁بارها صحبتش قطع شد، ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه.... 🔸ساعت ۱۱:۴۰ ظهر ▫️زمان اذان ظهر رسید ▫️با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔸ساعت ۳ عصر ▫️حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... ▫️مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. ▫️خوردویی بیرون منتظر حاجی بود. حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند.... 🔸ساعت حدود ۹ شب ✨حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. ✨حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... ✨یکی گفت. حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! ✨حاج‌قاسم با لبخند گفت:می‌ترسین شهید بشم! ✨باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم _ ... ✨حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: ✨میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست.... 🔸ساعت ۱۲ شب ▫️هواپیما پرواز کرد. 🔸ساعت ۲ صبح جمعه ✨خبر شهادت حاجی رسید ✨به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.. ✍ راوی: یکی از رزمندگان لشکر فاطمیون 🌹 ۳۰ شب تا سالگرد یک پرواز ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛