💐 خواستگاری که آمد، نه سربازی رفته بود، نه کار داشت. خانواده ام قبول نکردند گفتند «سربازیت را که رفتی و کار پیدا کردی، بیا حرف بزنیم.»
💐 دو سال طول کشید، آنقدر رفت و آمد و با پدرو مادرم صحبت کرد تا راضی شان کرد.
💐 کمی بعد از ازدواج، با قانون قد و وزن معاف شد، بس که لاغر بود و قد بلند بعد توی سازمان انرژی اتمی مشغول شد.
💐 مهریه را خانواده ها گذاشتند؛ پانصدتا سکه ولی قرار بین من و مصطفی چهارده تا سکه بود. بعد از ازدواج هم همه سکه ها را بهم داد.
💐 مراسم عقد و عروسی را خانه ی خودمان گرفتیم، خیلی ساده.
#مدافعان_هسته_ای
#شهیدانه
#مصطفی_احمدی_روشن
┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓
🌿@saeed814
┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛