چهارشنبه شب، فیلم خروج جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمی کیا را دیدم. فیلمی نیست که حوصله ات را سر ببرد یا اعصابت را خورد کند. آن قدرها هم که می گفتند ضعیف نیست و محاسنی دارد مانند بازی استادانه فرامرز قریبیان اما به نظر بنده اشکالاتی جدی نیز دارد. اولا تهیه کننده اش اوج است اما با روزهای اوج حاتمی کیا یعنی نیمه دوم دهه هفتاد که آژانس شیشه ای و روبان قرمز محصول آن است، فاصله جدی دارد.
ثانیا فیلم به قصد نقد تند به دولت ساخته شده اما در واقع کلیت نظام را زیر سوال برده است چون نه تنها رئیس جمهور و مشاورش بلکه فرماندار، پلیس و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی جز یک نفر با نقش فرعی، همه منفی هستند و مقابل مردم. در واقع بازنمایی خروج از نظام سر تا پا منفی است و هیچ جای مثبت و امیدوارکننده ای برای این مردم وجود ندارد. در آژانس شیشه ای، حاج کاظم سرانجام با مداخله رهبری به خواسته اش می رسد اما در خروج خبری و ذکر خیری از رهبری نیست. عدل آباد در واقع ایران کوچک است با اقوام مختلف از ترک و بختیاری و ... که ظلم آن را فرا گرفته و چاره کار هم فقط خروج (شورش) مردم است. رحمت، قهرمان فیلم همواره دستبندی سبز به دست دارد اما در فیلم نشانه ای از سیادت وی نیست. آیا حاتمی کیا قصد دارد بگوید که فتنه سبز هم تلاش برای براندازی نبود بلکه خروج علیه ظلم بود در کشوری که باید عدل آباد باشد؟!
ثالثا معترضان از خانواده شهدا هستند و این همه تاکید بر ضدیت خانواده شهدا با نظام در سینمای ما مثلا در فیلم هایی چون بوسیدن روی ماه و مهمان داریم تاثیرش بر مخاطب این است که وقتی خانواده شهدا از نظام بریدند تکلیف باقی افراد روشن است.
📌 عالم سلیمانی؛ نظری به مبدا و معاد نظری شهید سلیمانی
ویژهنامه "عالم سلیمانی"
🔻با آثار و گفتارهایی از: حسین کچویان، توماس مایکل اسکن لن، پیتر سینگر، عبدالحسین خسروپناه، ناصر هادیان، حمید پارسانیا، داود مهدوی زادگان، محمد هادی همایون، مهدی فدایی مهربانی، سعید طاوسی مسرور و ... در روزنامه فرهیختگان منتشر شد.
فایل کامل پیوست است.