❁﷽❁
#سلام_بر_حسین💔❣🖤
#صبحم_بنامتان
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
خوشا به حال کبوتر که مَحرم حرم است
همیشه غرق طواف بهشــت محترم است
حسین جان پر و بال دلم شکسـته خودت
پـرم بده که هوای بهشــت در سرم است
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۲/۵/۲۵
اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲
اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲
@saeidikimya
«بسم ربّ المهدی جان»
#سلام_امام_زمانم❤️
#به_وقت_دلتنگی
ای روشن از فروغ رخت شام تار ما
آرامــــش روان و دل بیقــــــرار ما
آقا بیـــا ، که ثانیــه ها در تلاطمـند
پایان بده به عمــــرِ همــه انتظار ما
#رقیه_سعیدی_ڪیمیا
۱۴۰۲/۵/۲۵
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@saeidikimya
🟦ادبخانه
🟨دنیای ادبیات
🟥بفرمایید 👇
https://eitaa.com/adabkhane
🟢آیدی مدیر
(صادق خیری):
@Sadeghkheyri
🔴برای دسترسی به مطالب کانال ،تنها کافی است بر روی هشتگ مورد نظر کلیک کنید:
🟣#شعر #قالب_شعر
🟡#پژوهش
🔵#معانی #بیان #بدیع
🟢#عروض_و_قافیه
🟡#با_طلا_باید_نوشت
🟠#شاه_بیت #تکخانه
🔴#ضرب_المثل
⚪️#واکاوی_واژه
🟤#دستور_زبان
🟡#شرح_بیت
⚫️#کنکور_ادبیات
🔘#مداحی #آواز
🟣#موسیقی
🟠#طنز
به نام خدا
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چهارشنبه نسیمی زِ توس می آید
هوای گنبـد شمس الشموس می آید
کبوتر دل من ، بغضِ دانه می گیرد
به یاد شاه خراسان بهانه می گیرد
محرم است و دلم سوز و ناله ها دارد
هوای روضه ی خونبار لاله ها دارد
به یاد گفتنِ "یابن الشبیب" می گریم
به احترام زُهیر و حبیب می گریم
اَلا، امام رئوفم ! دلم هواییِ توست
فدای آن دلِ پر دردِ کربلاییِ توست
بخوان تو روضه جد غریب ، یا سلطان
بگو دوباره به اِبن الشبیب ، یا سلطان
بگو که جدّ تو را ، بی هوا زدند آخر
دوباره زنده شد آنجا ، غریبیِ مادر
بگو که با لبِ تشنه ، بریده شد حنجر
به زیرِ سُمّ سُتوران ، شکسته شد پیکر
بگو ، چه داغ کشیـدند بر دل زینب
که دید پیکر بی سر به زیرِ ده مَرکَب
سه روز پیکر عریان به روی صحرا ماند
غریبیِ شَه بی سر ، وحوش را گریاند
بخوان تو روضه شاهی که بی کفن مانده
به دشت کرب و بلا پاره پاره تن مانده
بگو زِ داغ جوانی که سینــه را سوزاند
ستون عرش و زمین را غمِ علی لرزاند
بگو زِغنچه ی شش ماهه ای که پرپر شد
از آن سه شعبه که سهمِ گلوی اصغر شد
بگو نبود ، علمدار و ، وقت غـارت شد
نصیب زینب کبری ، غمِ اســارت شد
صدای ناله ی قلب شکســته می آید
ندای قافله سالار خستـــه می آید
شکسته شد ، دل زینب ز شام و بازارش
نشست ، داغ فراوان به قلب بیمارش
بمانَد اینکه خرابه ، چه بر سرش آمد
چه بر ســرِ گــلِ یاسِ برادرش امد
به قول عمهٔ ســادات ، اَمان زِ شــام بلا
به "کیمـیا" بده یارب ! برات کرب و بلا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۱۰
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❁﷽❁
#سلام_بر_حسین💔❣🖤
#صبحم_بنامتان
#آخرین_روز_محرم
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
یک مُحــرّم در عــزایت خیمهٔ غم شد بپا
زائـــرت بودم به ذکر یک سلامی بر شما
پا به پای ماه غم ، خم شد ز داغ ماتمت
قــامت من در میــان روضــه های کربلا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۲/۵/۲۶
اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲
اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲
@saeidikimya
«بسم ربّ المهدی جان»
#سلام_امام_زمانم❤️
#به_وقت_دلتنگی
#آخرین_روز_محرم
عمریست در خیام عــزا گریه می کنی
بر غـــربت عــزیز خـــدا گریه می کنی
با یاد جد خویش غریبانه صبح و شام
با روضه های کرب و بلا گریه می کنی
#رقیه_سعیدی_ڪیمیا
۱۴۰۲/۵/۲۶
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#ماه_صفر
#ورود_کاروان_به_شام
#مصیبات_شام
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
آجَـــرَکَ اللــه امـــام زمـــان
قافلـــه شد وارد شــام الامـــان
سنگ به دامـن همه در انتظــار
تا که به دروازه رســد کــاروان
سلــسلهٔ آل عبـــا مـــانده انـد
در وســـط حلقــهٔ نامحـــرمان
عمـــهٔ ســــادات ، دل آزرده از
خیـــلِ جفــاپیــشهٔ نا مهـــربان
جای عــزا ، هلهــله سر داده اند
طعنــه و دشنام زِ هر سـو روان
سنــگ به رأسِ گـل زهــرا زدند
بر جگــــر فاطمــه نیـــش زبان
آه از آن کـــوی یهـودی نشیــن
قلعــهٔ خیبــر شده بغـض نهـان
یادِ درِ خیبــر و حیــدر ، زدند
سنگ جفــا بر سـرِ شــاه جهان
آتش و خاکستـر و دشنــام بود
رســمِ پذیرایــیِ این میــزبان
خون به دل عمه ی سادات شد
شیــــر زنِ هاشــمیِ قهـــرمــان
کــاش بدانند که او زینـب است
فــاطمـــهٔ دومِ این خــانـــدان
دختر حیـــدر ، یلِ خیبــر شکن
عالمــهٔ مکتــبِ زهـــرا نشــــان
عاقـلـــه ، در بیــن زنان عـــرب
دانـشِ دریــاییِ او ، بیکــــران
گشته زمین از وَجَنـاتش ، خجل
خَم شده در هر قدمش ، آسمــان
در مَــلَأ عــــام نبــود آشـــکار
رویِ مَهَـــش بوده همیــشه نهــان
وارث عِلــم و عَلَــم فـاطمـــه ست
بانوی صبـــری که شــده قهـــرمان
گرچــه لقب ، اُمّ مصائب گــرفت
لیـــک نشــد نزدِ عـــدو ، ناتــوان
آنچه که در شـــام بلا دیده است
تیـــرِ بلا بر لبـــش آورده جــــان
بزم شراب و سر خونین به تشت
دید که شد لب ، هدف خیـــزران
صبــر ، دگر بر دل زینـــب نمــاند
داد ، زمین را و زمـــان را تکـــان
دوختــه شـــد کــام یــزید پلیـــد
با دَم شمـــشیرِ بُـرنـــده بیـــان
خطبــهٔ دنـدان شکـــن آغــاز کرد
عالمـــهٔ فاضلــــهٔ نکتـــه دان
در عجب از این نفــسِ حیدری
آمــده انگــشتِ همـه بر دهـــان
بر رُخشــان گَردِ حقارت نشست
تا که شد اســرار حقیقت ، عیان
داد پیـــام عَلَــــم ســـرخ را
نایبـــهٔ پاک امـــام زمــان
خطبـــهٔ دیگر ، خود زیـن العبـــاد
خواند و شرر زد به دل شامیـــان
گر چه میــان غـُـل و زنجیـــر بود
رزمِ سخـــن کــرد به تیـــغ زبــان
نیش به جانهـا زده شد جای نوش
جام شــراب همه شــد شـــوکَران
مرثیـــه و روضـــهٔ مقتـــل سرود
ناله کشیـــدند همـــه عرشیــــان
گفت چه رسمی است دراین روزگار
بر سرِ نیـــزه ست ، سـرِ میهمـــــان
این سرِ بر نیــزه ، گل فاطمه است
سیـــدِ آزادهٔ اهـــل جنــان
این سرِ خونیــن ، پسر مرتضاست
زادهٔ آن پادشَــــه اِنـس و جـــان
خطبـــهٔ سجـــاد ، به آتش کشیــد
قلب سیـــاه همـــه را بی امــــان
شکـــر خدا پرچـــم ســرخ حسین
جلـوه گــری می کند از هـر کــران
هـــر کــه به زیر عَلَمــــش مــی رود
می شـــود از ســـیل بلا در اَمــــان
باز هــــم افتــاده هــوای حـــــرم
بر ســرِ هر کــودک و پیـــر و جوان
در صــفِ زُوّارِ خـــودت یا حسیـــن
نام مــنِ دلشـــــده را هــم بخـــوان
تــا برســـم کرب و بلا ، اربعیــــن
همـقـــدمِ قـــافلـــهٔ عمــه جـــان
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۲۵
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_ع
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
__________________
شب جمعه ست ، گرفتار حســین است ، دلم
باز هــم راهــیِ بـین الحرمـــین است ، دلم
فخرم این است که عـــمری دَم از ارباب زدم
تا اَبـَـد شیـفـــتهٔ نــور دو عـــین اسـت ، دلم
________________
رقیه سعیدی(کیمیا)
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حرمش جلــوه ای از عــرش معـــلّا دارد
دل صد قافله ، سرگشتــه و شــیدا دارد
می رسد رایحهٔ سیب از آن باغ بهــشت
بی جهت نیست دلم میــل به آنجــا دارد
شب جمعه حرمش در تب و تاب دگریست
چون در آن بزم عزا ، حضرت زهــرا دارد
حرم محترمش حِصن حَصین است، حسین
عَلَـمــش ســـایهٔ امنــــی به ســـرِ مـــا دارد
جلوهٔ زمـزم اشک است در آن کعبهٔ جان
به طــواف آمـده هــر دل که تمنـــا دارد
حــج مقبـــولِ دلِ زائرِ بیـن الحـرمیــن
بستگـــی بر کـــرمِ حضــــرت سقــا دارد
موجی از آه ،مرا باز به هم ریخته است
ساحل چشـــم من اندیشـــهٔ دریــا دارد
ابر در چشـــم ترم می شکنــد بغض مرا
نم نم اشک گهــــر بـــار ، تمــاشـــا دارد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
✍رقیـــه سعیـدی(ڪیمیــا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─