eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ 《اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء،یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَالفُقَراء،اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ،یَاعَلیَّ بنَ موسَی أَلرِّضٰآ" 🏴چـه غریبـانه غـریـب الغـربـاء را کشتند 🏴بـا دل زار ، مـعـیـن الضـعفـاء را کشـتند 🏴آه،ای اهل خراسان،همه خون گریه کنید 🏴که ولّـی نعمـت و مهـمان شمـا را کشتند ┄┄┅┅┅▪️◾❁◾▪️┅┅┅┄┄ 🎬 🎬 ╭═--═━⊰┄❅❁❅┄⊱━═--═╮ 𝐉𝐎𝐈𝐍➤eitaa.com/joinchat/3114598604C3a6953ab80 ╰═--═━⊰┄❅❁❅┄⊱━═--═╯ 💢به ما ملحق شوید☝ 🏴 🏴 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ شکر خدا، به قصد زیارت به یک سلام هر روز می شوم از دور زائرت حسین ! ۱۴۰۲/۶/۲۶ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ المهدی جان» ❤️ ای روشن از فروغ رخت شام تار ما آرامــــش روان و دل بیقــــــرار ما آقا بیـــا ، که ثانیــه ها در تلاطمـند پایان بده به عمــــرِ همــه انتظار ما @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اگرچه ماه ربیــع است میل غم دارم دلـم گرفتـــه هـــوای نــوا و دم دارم بیاد غـربت زهــرا دلــم عزا دار است بساط مجلس روضه دوباره کم دارم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی (ڪیمیا) (اول ربیع الاول) @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دوشنبـــــه کرب وبلا را مدینـــه می بینم سلام روز دوشنبه حسینی و حسنی است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ المهدی» ❤️ صبحی دگر رسید و دلم بیقرار توست معنای ضرب ثانیــه ها انتــظار توست با اینکه روز ، نو شده پاییزی ام هنوز این جان خستـه منتظر نوبهــار توست @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالــم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری اَرنه دوزخ به شـــرار قهر ســوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگیـــن پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علــم کنـد به عالم شهـدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می تواند که به سر برد وفا را نه خدا توانمش خواندنه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را به دو چشم خون فشانم هله اِی نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی گردان به دعای مستمنـــدان کــه ز جــان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را ”همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را “ ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است "شهریارا"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا گفتگوی حضرت سکینه علیها سلام با ذوالجناح 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر زمیــن کمتـر بزن پا از دلـم بُـردی قــرار اسب زیبــای پدر! حرفــی بـزن کمتـر ببـار سر به روی شانه ام بگذار و در گوشم بگو با پدر رفتی چرا برگشته ای بی شهسوار؟ (آمـدی جانم به قربانت )بگو بابا کجــاست؟ شهـرعشـق ما نگو دیگر شـده بی شهـریار در خضاب خون نشسته یال زیبـایت چرا؟ داغ سنگینی ست قطعاً علتِ این حالِ زار می خراشـد شیهــه ات روح تمام دشت را چشـم تو آلاله می پاشد به خـاک این دیار آتشــی انگــار در زیر سُـمَــت پنهــان شده پا بکوب آتـش بزن بر قلب سنـگ روزگـار در نگاهت راه گم کرده ست حیرت حیرتا! در صـدایت آه می سـوزد نهـان در آشکــار سایــهٔ مـــژگانِ  رازآلــود  را  بـرهــم  بـزن تا بریزد  چکه چـکه  غـربت از چشمان تار آمـدی تا طرح قابِ «عصرعاشورا» شـوی تا که این غربت  بماند تا همیشــه ماندگار آمــدی درس وفـا معنــا شـود بر کوفیــان رو شــود دســت جفــای مردمـان نا بکـار تا کجاهــا با پدر بودی؟ بگو ای ذوالجناح دیدی آیا پیــکرش را زیرِ سـُمّ  دَه سوار؟ گرچه حق را در یَمِ خون سر بریده دیده ای دیده خواهد شدحقیقت بر سرِ نِیْ آشکار نور مصبـاح الهُـدا هرگز نگردد بی فـروغ عالَـمـــی از او گرفتــه  آبِـرو  و اعتبــــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🖊رقیه سعیدی(کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعار در ایتا☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلام از راه دور آقـا ! ســلام ای ماه ســامرا سلام از قطره ای کوچک بر آن دریاترین دریا سلام ما بر آن حُسنِ حسن خویِ حسن رویت که همچون مجتباخوان کرم گسترده ای هرجا اگر چه یک حسن دارد حـــرم ، اما غریبـــانه حسـن ها برده اند ارث غریبــی از خود زهـرا دلم تنگ حریمی که وجودش چشمهٔ نور است و ســردابی که می گرید در آن تنهاترین مولا صـدای حضرت باران ز داغت یا ابا المهدی ! شکستــه بغـــض سنگیــن گلوی آسمانهــا را نه تنها از غم داغت دل صاحب زمان سوزد زده داغ جگر سوزت ، شرر بر هر دل شیدا حریم عسکری امشب شمیــم جمکران دارد حکایت دارد این عطــر از حضور یار ناپیدا سر بابا به زانوی پسر ، لب بر لب جام است ولیکن روضه می خواند بیاد ظهـر عاشورا هــوای ســـامرا امشب هــوای کـربـلا دارد عـزادار است از این غـم تمام گلشن طاها فدای غربت صــاحب عزایی که غریبـــانه به تنهایی براین ماتم نموده خیمه ای برپا غزل هم روضه میخواندکه شعر"کیمیا"شاید تســـلایِ دلـی باشـــد به قلب مهـــدی زهــرا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۱۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ➖➖➖➖➖➖➖ ای  از  تبار  حُسن  خدا ، دومین حسن آیینه دارِ  نور   هُدا  ،   ماه  انجمن ای  منبع   زلال  حقیقت ،  برای  خلق ای تشنه ی کلامِ  شما خیلِ مرد  و  زن خوشبو ترین گلی تو ، به بستان سامرا داری  نشان ، زِ مادر  و از عطر  یاسمن درغربت و غریبی زندان چو جدّ خویش موسی بن جعفری که شدی، دور، از  وطن مسمومِ  زهر  کینه ی نامردمان  شدی جانت شد آشنا  به جوانی به هر مِحَن گاهی به یاد طشت و غریبیِ مجتبی  گفتی به زیر لب، جگرم سوخت یا حسن گاهی  به  یاد  تشنه  لبِ  دشت  کربلا با روضه های کرب و بلا ،سوخت جان وتن فرزندت  آب  را  به لب تشنه ات رساند کس چوب خیزران که نزد بر لب و دهن جان دادنت  اگر چه  غریبانه  شد ، ولی با احترام ، پیکر پاک تو شد کفن ➖➖➖➖➖➖➖ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۷/۲۱ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا :سلامٌ علیٰ ساکن کربلا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلامی بر آن کشتـــهٔ زهـر کیــن بــه  داغ  دل  حـجـت  آخــــریـــن ســـلامی بــر آن غــربت عســکری که خون شدازاین غم دل مومنین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شــــده ســـامرا ، کــربـــلای دگـــر گل فاطمـــه گشتـــه خونیـن جگر بر این غربتــش ناله سـر می دهد امـــام  زمــان ، در  کنــــار  پـــدر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حـــسن های گلـــزار زهـــرا چــرا به درد غــریبـــی شـــدن مبتـــلا گرفتـــــار زهــــر جفـــا گشته اَن یکــی در مدینــــه یکــی ســامرا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کنـــار پدر ، حــجـت بن الحــسن نشــسته غــریبـــانه شـــاه زَمَــن ز سوز عطش نوحه سر می دهد بیــاد شَــــهِ تشنـــــهٔ بــی کــــفن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلامٌ علــیٰ ســاکن کــربـلا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اگر چـــه ستمهـــای بســــیار دید جفـــاها ز  دسـت زمانه کشــــید ولیکــــن به لبهـــای عطــــشان او دَمِ آخــری جـُــرعه آبـــی رســــید 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســلامٌ علــیٰ ســاکن ســامرا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بســـوزه دلامــون برای حسیـــــن غم آخرین لحظـــه های حسیــــن در اوج غریبی فلک خون گریست به "هَل مِن معیــنِ" صدای حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلامٌ علــیٰ ســاکن کـربــلا سلامی به مهدی صاحب عزا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۱۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا