eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
526 عکس
169 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شکر خدا که نام حسین است بر لبم هر روز زائرم به سلامٌ علَی الحسین ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 💔 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تو بیایی بهــــار می آید به دل ما قــــرار می آید تو بیایی به باغ خانهٔ ما گل نرگس به بار می آید 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
┄┅✵﷽✵┅┄ ❃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سلام ای نورِ مِهـــر ! ای دانـش آموز چــراغ علــم و دانــش را بر افــــروز ســلام ای فـــرصــت اندیشــهٔ ســبز ســلام ای شیـــر مـــرد بیشــهٔ ســبز ســــلامی از تـو بر یــار  شهیـــــدت گــل خونیـــنْ عــذار رو سفیــــدت گـل خـــوشبــــوی بـاغ انقــــــلابی و هـم  چشـــم و چــــراغ انقـــــلابی تو شوری ، نغمـــه ای یک شعــر نابی حــدیث عشــق را فصــل الخــطابی اگر در سینـــه ات دریـا خـــروشــــد اگر خون در رگ غیــرت بجــوشــــد   خـروش رود و دریا می شــــوی تو عـــذاب جــان اعــدا می شـــوی تو شکست دشمن خون ریز با تــوست بهـــــاری کـــردن پاییــز با تــوست بچـــرخان پرچــم فتـــح و ظفـر را بســـوزان لانـه هــای فتنـــه گــر را کنون تکـــرار تاریــخ است برخیــز شـــرر بر قلب خصــم حیله گر ریز تو هــم  از ملــت ناب  حسینـــی قــوام مکتــب پیـــــر خمینــــی تو بر هــر جبهــه ای که پا نهـــادی نشــان دادی که از اهـــل جهـــادی تــو معنــا کـــرده ای آزادگـــــی را به جــانهـــا داده ای ســرزندگی را تو از نســل حسیــنْ فهمیده هایی حسینــی که شـــد آخـــر کربلایی گذشت از جان ، وطـن بر جا بماند شهــادت  تــا ابـــد ،  زیبـــا بمـــاند بخــوان هیهـــاتُ مِنّـــاالــذلّه را تو شکـــوفایـــیِ ایــران است  بــا تو به عشـــق پرچم خوش رنگ ایران بخــوان اللــــه اکبــر بــا شهیـــدان که از این نغمه ، دشمن می هراسد شعــــار و شعـــر ما را می شنــاسد بگو ای خصــم ! ترس از تو نداریم در اوج  قلــــه های  اقتــــــداریــم بگــــو از لشــــکر صــاحب زمـــانی که دشمـــن را به ذلت می کشــانی شــرف ، عـــزت ، نشـــانِ افتخارت جــوانمــــردیست ، رمـــزِ اقتـدارت تو را یار گـُـــل نرگــــس نوشـــتند که یارانش همه نیــکو ســـرشتنــد بمــان همـــواره تحت امــر رهبـــر بزودی می رســــد فرزنــد حیـــدر مبــــارک باد روزت دانـــش آموز ! الهـــی جاودان باشـــی و پیـــروز ❃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۸/۱۳ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ❃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ صدها گره به دست تو وا می شود حسین با تــربت تــو درد ، دوا می شود حسین حاجات هــر شکســته دلی تحتِ قُبّــه ات با لطــف و رحمت تو روا می شود حسین @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 💔 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای مطلع زیبای غزل های سحر افتاده هوای دیدنت باز به سـر تا وقت ظهور مانده تنها قدمی آورده نسیــم سحری از تو خبر 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ رزق ما یکشنبه ها از خوانِ زهرا وعلیست آبــرو داریـم اگر ، از اعتبــار حیـــدر است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ✍رقیه سعیدی (کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ لینڪ کانال اشعاردر(ایتا) 👆 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ‌هر چند ســـوزاندی همه برگ و برم را پاشیــدی از هم حال و روز پیکــرم را هر چند آتش بر دل و جانم نشــــاندی بر جا نهــــادی بر تنـــم خاکستـــرم را ققنوس ها می روید از خـــاکم بزودی وا می کنــم روی ســـرم بال و پرم را من زخم سنگــین تبـر بر شــانه دارم اما نمی بینـــی خَم از ذلت ، سرم را ‌ برگ و برم خشکیده اما ریشه ام نه ! سر سـبز می ســـازم درخـت باورم را از خــــون هـــر آلاله ام سر می زند گل بایـــد ببینــــــی کـــودکـان دیگـــرم را مـــن غــــــزهٔ با اقتـــــدار روزگـــــارم هر چند می بینی به چشم اشک ترم را چیزی نمـانده بر درخت ســــبز زیتون دنیـــا ببیـــند رویـــش بــرگ و برم را ۱۴۰۲/۸/۱۵ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ یا رب حسین کیست که با ذکـر نام او شوری به سر میفتد و غم پر زند ز دل ۱۴۰۲/۸/۱۶ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 💔 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سه شنبه آمد و عطر حضور حضرت باران به ســر ، هوای رسیـــدن به جمکران دارم ۱۴۰۲/۸/۱۶ 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏──‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌‌‌‌‌‌─ ❃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به نام آن خـداوندی که زینب را به خلقت داد به نامِ نامــیِ زینب به خلقـت ، تاج عــزت داد خدایی که علــی را با چنین ریحـانه زینت داد به عرش و فرش با یُمنِ قدمهایش شرافت داد ندا آمــد که مــی آید به قـــرآن کــوثری دیگر بگیــرد ســاقی کوثـر به دستش ساغری دیگر صــدف ، دامــان زهـرا و گُهَــر ، دردانه دردانه شکفت از گلشن طاها گلــی ، ریحـانه ریحـانه به گِرد شمــع رخسارش ، مَلَک ، پروانه پروانه فلک در نظـــم آورده غـــزل ، جــانانه جـانانه نوای عشــق می خواند برایش زمــزم باران زلال نــور می ریــزد به پایش نـم نـم باران خدا زهـرای دیگر را به این عالم نشان داده زمین را با قدمهــایش شکــوه آسمــان داده حدیث صبـــر او قلبِ جهـــانی را تکان داده برای قهـــرمان بودن  هــزاران امتحان داده زمین درس صلابت را گرفت از مکتب زینب زمان ، صبـر آفرینی دید در تاب و تب زینب و زینب شد که زینت بر جمال مرتضا باشد و یا پیغمبـری دیگـر به جای مصطفــا باشد دلش سنگ صبوری بر سکوت مجتبــا باشد علمـــــدار حسیــنش در قیـــام کــربلا باشد وفـــای خـــواهــری دارد دل دریایی زینب حــدیث عاشقـــی دارد غم شیدایی زینب چه بانویــی که عقــل افتاده در پای کمـال او نشان از حیدر و زهراست نیکی در خصال او پنـــاه آورده صبــر ما به صبـــر بی مثـــال او زبان "کیمیا" قاصــر ، چـه گـوید در قبــال او قلـم در مدح این بانـو همیشــه واژه کم دارد چـرا که دختــر زهـــرا مقــامی محتــرم دارد ❃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۹/۸ لینک کانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا)👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ❃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : ستاره بریزید آمد ماه عالمین ... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از دلِ مــدینـــه ســــر زد نـــور  عالمیــــن اومـــده به دنیـــا ، زینب ، خواهر حسین ستــاره مــی باره باز امشـب از آسمـــون ملائکه هستن دست افشان و نغمه خون 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گل زهرا /عزیز طاها / زینت مولا /خوش اومدی مَه انور/ شمس منور /زینب کبری/خوش اومدی خوش اومدی زینب/ یا زینب خوش اومدی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از دامــن زهـــرا ســر زد نـور کوثـــری پیچیـــده به عالم عطـــر یاس دیگری مظهـــر نجابت ، پاکی ، عفـت و حیــا بانــوی عقیـــله ، پـرچمــــدار کــربــلا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گل زهرا/ عزیز طاها /زینت مولا /خوش اومدی مَه انور/ شمس منور /زینب کبری/خوش اومدی خوش اومدی زینب /یا زینب خوش اومدی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نور دل زهـــرا ، زینب بانوی دمشــق معنی متــانت ، ای کنز حیا و عشـق یاور حسیــن و  غمخوار امام حسن اسوهٔ شهامت غیرتمنــد و شیـر زن 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گل زهرا/ عزیز طاها /زینت مولا /خوش اومدی مَه انور/ شمس منور /زینب کبری/خوش اومدی خوش اومدی زینب /یا زینب خوش اومدی(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیـــه سعیـدی(ڪیمیــا) ۱۴۰۱/۹/۹ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«به نام خدای مظلومان» کودکی‌‌که‌ از فلسطین‌‌ِ رویای‌ خود‌ می‌گوید... :ستایش امیری(دانش آموز توانمندم) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ باورم نمی‌شود‌ که‌ بعد از دو ماه و یازده روز دوری از بابای مهربانم،قرار است،فردا با آمدنش و البته برای جبران این دوری با یک عروسک صورتی،مارا خوشحال کند. امشب،آسمان غزه ستاه باران تر از همیشه بود. بوی باروت پراکنده در فضا، هرچند یادآور آن روزهای سخت بمباران مدرسه،سرخک و تاول های کف پا ،که حاصل فرار از دست سرباز های غول پیکر اسرائیلی بود ، اما ، در رویای آزادی و به ذوق فردا پلک هایم کم کَمَک سنگین شدند که ناگهان،همان صدای همیشگی، اما هراسناک تر از همیشه ، جانم را به هیاهو و تلاطم انداخت... به خود می گویم، ای کاش این صدا،همان صدای عاملِ تمام غم و غصه هایمان نباشد... خدا نکند دختر بچه ای که در فراق پدر به انتظار نشسته است،این صدا را بشنود؛ زیرا می داند این صدای سهمگین و بی رحم،دلیل دوری او از قهرمان زندگی اش،نجوای مادر،ترک خشکی لب های کوچک خواهر و دلیل نابودی تمام آرزوهای کودکانه اش است. آری حق من نیست،که در این لحظه،این صدای هولناک را بشنوم..! ثانیه ای پس از خاموشی این صدا،غبار و دوده ای که در فضا پراکنده، و اشک هایی که بر روی عنبیه سیاه رنگ چشمانم ،پیله بسته بود ، دلیلی بر این بودند که نمی‌توانستم از اتفاقاتی که در آن لحظه پیش آمده بود آگاه شوم؛ که ناگهان با صدای ناله و شیون اُسوهٔ صبر و مقاومت،مادرم،جواب تمام گریه های نکرده و بغض های جمع شده در گلویم و دلیل تلاطم امواج ضربان قلبم را گرفتم. ویرانی خانه باصفایمان که در آن پا گرفته و بالیده شدم،به کناری،در زیر آوار ماندن دلخوشی زندگی،خواهر کوچکم،لالین شش ماهه،خراشی به ژرفی تمام زخم های عالم بر قلبم نهاد😭 انگار قرار نیست که لحظه ای به آرامی تنفس کنم..! خدایا این سایهٔ قامت بلند و عریض،که مانند غولی بر سرم سایه افکنده،جز برای آن اشغالگران بی رحم که نمی‌تواند باشد؟! فرضیه تلخ و همیشگی ام،با داغیِ لوله سلاحش،به اثبات رسید...! ای سرباز متجاوز!آری نمی توانی با پدران و مردان یل و شیردل وطنم،جان به جان مقابله کنی. آنقدر از آنها هراس داری که زور پوچ و بر باد رفته ات،به ما دختربچه ها و مادرانمان رسیده است!! اما بازهم تو هراسانی! از مشت های گره کرده مان که انبوهی از سنگ های سخت را در لطیفیِ پوستمان گنجانده،ترس داری! هیچ می دانی که اگر سردار خیبر شکن،عمو قاسم جانم،بود،اکنون گردنت را می شکست؟! اگر از سنگ های گره کرده مشت هایمان ترس داری ، از ابهت و طوفان چشمان او جانت به لب می رسد! اگر تمام قدرت های جهانی هم پشت به پشتت سنگر بسته اند،بدان که حتی اگر نیمی از نیم جهان با ما همصدا باشد،بازهم ما حق هستیم و ماندنی و شما باطل و به یقین نابود شدنی. به او می گویم و می‌گویم...تا شاید دل سخت و بی رحمش با صدای نحیف و کودکانه ام به رحم آید ، اما نمی‌شود که نمی‌شود.‌.. یه یقین آن خورشید پشت ابر،با رَدای سبز خویش که با وزش باد، در لا به لای برگهای درختان سبز زیتون به رقص در می آید ،می رسد و پرچم آزادی و نهال سبز زیتون صلح و آبادی را در فلسطین همیشه پایدارم معنا می کند ان شاءالله🤲 اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ : رقیه سعیدی لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا