eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
526 عکس
169 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 💔 🏴 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آجـــرک الله ، امـام زمــــان ! فصــل عزا و غم و ماتم رسید شـــد دل مـــا غمکـــدهٔ فاطمه شور عزایش به دو عـالم رسید ۱۴۰۲/۹/۶ 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم رب الفاطمه» 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (خداحافــــظ ، گــل یــاس پیغمـــبر خداحافــــظ ، عزیـــزِ جـــان حیـدر۲) اشــــکآٓٓٓم بارونــه/دنیــــآٓٓٓم ویــرونه داغـــت تا ابــد ، به دل می مــــونه چشمــاتو بستی / از غصــه رَستــی پشت علی را از غم داغت شکستـی 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (بمیـــرم غصــهٔ حیـــدر پیـــرت کرد جفـــای دشمــن از دنیا سیـرت کرد۲) تو چٓٓٓٓشمام مونده / یه دٓٓٓٓنیا حسرت مــی میــرم آخــر از درد غــــربت بعــداز تو زهــــرا / زنـدونـه دنیـــا موندم میونِ این همـه نامردمیـــها 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (تو رفتـــی و نگاهـــم بر در مونده تو گوشــــم ناله های آخــر مونده۲) آه آٓٓٓز اون مسمـار / آه آٓٓٓز اون دیوار وقتی می بینم ، می میــرم هــر بار هـــر لحــظه داره/ زینب می بیــنه یادش میفته زخمـای پهلـو و سیـنه 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ (امــان از اون وصــیت های آخـــر که با زینب ، چه ها گفتی ای مادر۲) روزیٓٓٓٓ از روزا / حسیـٓٓٓٓنـــم تنـــها لب تشنه میــــشه ســر از تن جدا باشــی تو یـارش / تنـــها نـذارش هر شب بذاری کاسهٔ آبی کنـارش 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
سبک سینه زنی بالا👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃ای منتقم خون فاطمه😭 بار انتقام خون مادر به دوش تو گذاشته شده. چه قدر سخت است انتظار برای رسیدن زمان انتقام. کیست که عشقش به مادر، بیشتر از تو باشد؟ و کیست که کینه‌اش از دشمن مادر بیشتر از تو باشد؟ عیار بندگی تو را چه خوب می‌شود از رضا دادن به انتظار انتقام فهمید؟ شبت بخیر منتقم خون فاطمه! @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ الحسین» ❤️ صبح است و باز راهیِ دشت بلا شدم با پای دل ، همســـفر جـــاده هـا شدم از راه دور رو به حریم امیر عشــق با یک ســـلام زائــر کــرب و بلا شدم ۱۴۰۲/۹/۸ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم ربّ المهدی عج» ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای مِهــر تو خورشید سحرگاه ، ســـلام ای نام تو روشنـــگر هـــر راه ، ســـلام بی نام و سلام بر تو روزم خوش نیست از مـــا به تـــو یا بقیــــة الله ، ســـلام ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چهارشنبه های امام رضایی ~~~~~~~~~~ با ســلامٌ  عَلـــیٰ اَمـــینَ اللّـــه زائـــر  بــارگــاهِ   ســلــطـانــم دست بر سینه ، روبـروی حـرم ســر فـــرودِ  شــَهِ خـراســانـم روی لبـــهای  زائـــران  حــــرم یا رضــا یا رضــا شـده جــاری ســفره های دل هـمه باز است از  دل   زائــران ، خـــبر  داری مــن نــدارم ســراغ در عــالـم پادشـاهی رئــوف مــثل شــما با فـقــیر و غــنی شود همـــراه دســتگیری کند زِ شــاه و گــدا صــحن ایـوان طـلات ، نورانی گـنبدت مـرکـز  خـراسـان  است روی گلــدسته های روشــن تو روز و شـب آفــتاب تابان است ســفره ات ، ســـفره ٔ کریمـــانه دســت تو چشـمهٔ عـطا و کَــرَم خــوش به احـوال زائـرانی که رزق آنــها شـود غــذای حــرم هرچـهارشـنبه دل به یاد شــــما مقصدش مشهد خراسـان است از طــلوع ســـحر به روی لــبم "السّــلام علیـک سلـطان" است شعر:رقیه سعیدی( کیمیا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نبـــــود موســـــم آتش بر آشــیانه زدن و یا کبــــوتر عــاشـــق ‌، میـان لانه زدن دمِ شکفتـــن گلبرگ غنــــچه بود و نبود زمان سیلـــیِ نیلـــی به یاس خـانه زدن کبــــوتری که شکسته ست بال پروازش رواست روی پــرش زخــــم تازیانه زدن؟ غلاف ، قصـهٔ تلخیـست در وِلای علــــی چه نارواست گلــش را به این بهانه زدن چه ســـاده بود بر اهــل سقـــیفه با آتش شـــــرار غـــم به دلِ صاحبِ زمـانه زدن فقــــط ز دست دو ملعونِ خوار می آمد دری به پهــــلوی ریحــانه عامدانه زدن چـــه نارواست به جـای تســــلّیِ خـاطر هــــزار تیــــر بلا را به دل ، نشـــانه زدن به خانه ای که دعایش به آستان می رفت روا نبــــود کــه آتـــش بر آســــتانه زدن چه خانه ای که در آن کار مادری این بود به اشـک ، بر نخ تسبیـــحِ نور ، دانه زدن برای مردم شهــرش قنـــوت پر می شد به استـجابت سبـــز از دعا ، جوانه زدن از این به بعد برایش چقــدر سنگین بود نفس کشیدن و مرهـم به زخم شانه زدن و سخت ترکه به دستی شکسته مادرنور به زلفِ آینــــهٔ دلشکــــسته ، شـــانه زدن تمـــام کـــرد ، رســــالات مـــادری را بـــا شکسته دست به دستاس و کارِ خانه زدن چه سخت بود برای علی که دور از چشم ســـرِ مزارِ عـــزیزی، ســـری شـــبانه زدن هنوز می رسد از پشت در ، به گوش زمان صـــدای ناله و فریاد از ایـن زمــــانه زدن شود چه خوب ، به همراه مهدیِ زهرا ســـری به تربت بانوی بی نشــــانه زدن ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۹/۸ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ (آن کس که تو را شناخت جان را چه کند) بی کــرب و بلا کـــل جهــان را چه کند با نام تـــو آبـــاد شـــود زندگــــــی اش بــی عشــــق تو کل خانمـــان را چه کند @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 💔 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در حســــرت دیدار شمـــا پیــــر شدیم آقا با درد فـــــراق تو زمیــــن گیـــر شدیم آقا از بس که برای دیدنت خونِ جگر خوردیم از زندگــــیِ بــدون تـو سیـــــر شدیم آقا 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از فاطمـــه گفتــم دل آیینــه شکـست گَرد غـــم او بــر رُخ مهتـــاب نشـست راه نفســــم گــرفت وقتــــی گفتنــــد در کوچه، غلاف آهنین خورد به دست ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۲/۹/۹ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌