eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عالَم ، پریشان از (غمــی آتشیـن است۳) گریان از این ماتم،( زمان و زمین است۳) دوباره خیمــه ای بر ماتمی برپاست بزن برسَر از  این داغی (که جانفرساست۲) نوای سیــنهٔ حــزین بمیرم خدایا ز ماتم ام البنیـــن بمیرم خدایا (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از بعد عاشــورا (لبش نوحه گر بود۳) از داغ گلهایش، (همش خون جگر بود۳) فلـک ! با مادر سقّـــا چهـــا  کــردی سر و دستان سقّا را (جــدا کردی ۲) مرثیه خــوان زینــب و شَـــهِ عالمینـــه (توی تموم روضــه هاش به یاد حسینه)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقتی بشیر آمد  (چه شوری بپا شد ۳) ام البنین! برخیـــز (زمــان عـزا شد ۳) خبــــردارِ غـــمِ  داغِ  پســر آمــد ببین زینـب بدونِ همسفـــر آمــد غریب ، مادر(۲) بیــا و مـــادری نما ، برای حسیـــنش (که قامتـش خمیده در عزای حسینش۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می خونه یک مادر ( کجایی اباالفضل۳) در احتضــارم تــا (بیــــایی اباالفضل ۳) از بس من برایت نوحه ســر دادم داغت نمیــره یک لحظـــه از یادم (اباالفضلم۲) بیا به جـان  مــادرت ، ببیــن بیقــرارم سری به غربتم بزن که چشم انتظارم(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ عباس ! ، نبــودم (کــربلاتـو ندیدم۳) اشــک تو و شــرمِ( فُـــراتـو ندیدم ۳) گفتن که دستاتو به ناغافل قلـــم کردن قدّ حسیـــن  رو در کنار تو خــَـم کردن ابو فاضل(۲) فاطمـه جای من رسیـــد به دلداریِ تو گریه می کـــرد برای اون وفــاداری تو(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ أدرک أَخـــای تو (به اذن گل یاس۳) آورد حسینــت رو (کنار تو عباس۳) برادر گفتــی و زهرا دلش خون شد حسینــت در کنار تو پریشــــون شد ابوفاضل(۲) میگفت بلند شو از زمین ، علمدارم عباس! نذار که تنها بمــونم ، کس و کارم ، عباس!(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دامن کـشان برگرد (که آروم بگیـــرم۳) تا جون بِدَم راحت( کنـــارت بمیــرم۳) اگر چه اُمّ البنینم  ، بی بَنینم من عــزادار حسیــنِ بی قرینـــم من غریبم من(۲) فدای غربت حسین ، که مادر نداره تنِ عزیز فاطمــه ، چرا ســر نداره؟(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یارب عطایم کن (توصبــرجمیـــلی۳) وقتی ببینم آن (رخ و جسم نیــلی۳) بگـــویم ای مادرِ قــامت کمان من! شــده نام حسینت آرام جــان من حسین جانم(۲) تمــــام زنــدگــانی ام  برای حسینه عمر من و جوانی ام برای حسینه(۳) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سروده ای مشترک از : ۱۴۰۱/۱۰/۱۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جان اؤستِه یم اوغلوم( یتیش سن هرایه۳) خستَــه گــؤزوم آغلـــور( باخــور کربلایه۳) بیر اوغلوم یُوخدی اَیلَشسین کناریمده صُــولوبدی گــؤل لَریم باغ و بهاریمدَه غریبم من(۲) اوتانمـــا سَن ربابیدن وفـــاداریم عباس اَدَبلی قهرمان اوغول ، علمداریم عباس(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بیر ایل یاریم هـر گؤن(سنه آغلادیم من۳) نوحــه دِییـب  باشَــه ( قرا باغلادیم من۳) دِییلّر دَگـــدی باشـــوندان عمــــود آهــن قلــم اِئتــــدی اوزون قُوللار یوی دشمن اباالفضلیم(۲) کرب و بلاده اولمــادیــم سَـنَـــه آغلیــام من باشیوین اؤستَه یارَه وی اؤزوم باغلیام من(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زینب دِییر ، زهـــرا  (گَلیــب باشـــون اؤستَـــه۳) گؤل پیکرون قویموب( دؤشَــه داشون اؤستَــه۳) یانیـــب احوالیــــوَه قــامت، کمـــان زهــرا اوغول وای سَسلیوب اُول باغری قان زهرا اباالفضلیم(۲) اِذنی وِئریب دِه یا أخا ، یتیش داده قارداش جان یتیشیب دوداقیمه گَل امداده قارداش(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گؤزلَردَن آخدی قان (فرات اُولدی گریان۳) یاندی سوسوز لیقدان( علمدار عطشان۳ ) حسینی سَــسلدی امـداده  گَل قارداش باغیــشلا قالمیـوب پیکردَه اَل قارداش حسین جانم(۲) گؤردوم آنان فاطمـــه نی دؤشَنــدَه من آتدان قانلی گؤزون گؤردوم اونون ، گؤزوم چیخدی یاددان(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ باشیم دیزون اؤسته (دورا بیلمیــرم من۳) گؤز یاشیـوی عفو اِئت( اگرسیلمیرم من۳) یارالی جانیم آی قارداش سَنَـــه قوربان کمک سیـز حالیــوه قلبیم اولوبدور قان حسین جانم(۲) گؤر نِجَه من خجالتم سَنون قیزلاروندان دورانمـــوام اَیاقَـه تا اؤپَــم گؤز لروندان(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۱۵ ‌‌‌‌‌ لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
219.4K
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جان اؤستِه یم اوغلوم( یتیش سن هرایه۳) خستَــه گــؤزوم آغلـــور( باخــور کربلایه۳) شعر از : 🎼🎤 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 ─‌‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌‌‎‌‌‌‌‌‌ :یافاطمه من عقدهٔ دل وانکردم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در کـــربلا امشب دو مــادر دم گرفتـند بر غــربت هــم مجلــس مـاتم گرفتــند مرثیـــــهٔ امشــب تبِ احســــاس دارد شــورِ" بِنَفســـی أنتَ یا عبـــاس" دارد صاحب عزای مادر ، اباالفضل گــرید برای مــادر ، اباالفضل (ام البنیـــن وای)۴ از آسمــان ، باران غـــم می بارد امشب قـرص قمــر ، اشک دمــادم دارد امشب افلاکیـــان ، دورِ قمـــر ، مــأوا  گرفتند بزم عـــزا بــر مـــاتــم عظمـــا  گرفتند (ام البنیـــن وای)۴ نوحوا عَلَی العباس می خوانند از عرش گسترده اند ازاشک خود بر آسمان، فرش از چشم خیس زائران ، الماس جاریست بر روی لبهـــا ذکـــرِ یاعبــاس جاریست (آه و واویــلا)۴ ام البنیـن در فکــر شـــاه عالمیــن است همواره گریان از غــمِ داغ حسین است هرگــز  نبــرده  داغ زینب را  زِ  یــادش با یــاد غمهــا می کشـــد آه از نهــــادش (آه و واویــلا)۴ یک کربـلا در سینـــه اش ماتم نشــسته پهلـــوی یک بانوی قـــامتْ خَــم نشسته هر دو ، غـــمِ داغ پســـر در سینــه دارند قصــــد زیــارت ، در شــب آدینـــــه دارند (آه و واویــلا)۴ هر دو ، شهیـــدی تشنه لب در خاک دارند هر دو ، مقـــام خـــاص در افـــــلاک دارند امشب سخن از حــرمتِ اُمُّ الشهیـــد است ام البنیـــن در نـزد زهـــرا رو سفیـــد است (آه و واویــلا)۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
350.1K
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :یافاطمه من عقدهٔ دل وا نکردم... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در کربلا ، امشب دو مادر ، دَم گرفتند بر غربتِ هـــم ، مجلــس ماتم گرفتند شعر از : 🎼🎤 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽ ❃ ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ فاطمــهٔ ثـانــیِ  حیــــدر ، ســـلام جلــوهٔ خورشیـدِ  منــوّر ، ســـلام شیــرزن لایـق و مــرد آفــــرین ! مادر یک ماه و سـه اختـر، سـلام 🖊رقیه سعیدی(کیمیا) ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر عباس ، سلامٌ علیک عــزای حضــرت ام البنــین است دل سقا از این ماتم ، حزین است توسل کن به دســتانش که روزی به دست بانوی مــرد آفرین است ✍رقیه سعیدی(کیمیا) فرارسیدن سالروز وفات شهادت گونه ، بانوی ادب و عرفان و معرفت ، حضرت ام البنین سلام الله علیها ، بر تمامی شیعیان ، علی الخصوص بر مادران و همسران شهدا تسلیت و تعزیت باد. @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍ رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهداء والصدیقین افتـــاد روی خــاک ، سپیــدار دیگری پـــر زد از ایـن دیار ، سبکبــار دیگری آخر به کام خـویش رسید و به آسمان پر زد به عــشق وصل به دلدار دیگری دور از وطن چقـدر غـریبانه شد جدا از جمـع یک سپاه ، سپهــدار دیگری از جــان گــذشت تا نشود بعد قرنهـا تکـــرارِ شـام و کوچه و بازار دیگری شد لاله پوش ، پیکر سردار سر فراز ایران نشــست در غم عمـــار دیگری افسوس داغ رفتن سردار ، تازه شد وقتی عـــروج کرد علمـــدار دیگری ۱۴۰۲/۱۰/۵ لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب النور :کربلا قطعا جنت الاعلامه....از جوادمقدم ____________________ درگه لطفت ، چون بهشت برینه سایه ات مادر ، روی اهل زمینه فاطمه هستی و ، نامت ام بنینه ای مادر ای مادر(۲) ولی حالا تو: امّ بـــی بنیـــنی و تنــــها یـاد غـــربت گـــل زهــــــرا روضه میخوانی از عاشورا ای مادر ای مادر(۲) ________________________ دامن پاکت ، مَهــدِ قرص قمــر شد نور چشم مولا ، ماهِ روی پسـر شد وارث بازو و ، ذوالفــــقار پـدر شد یا اباالفضل(۲) تو یادش دادی: درس غیـــــرت و وفـــــاداری عشــــق و عـــزت و علمـداری یــــاد عـلقـــــمه عــــــزاداری ای مادر ای مادر(۲) ________________________ می زند آتش ، روضه هایت بر دل روضهٔ خیمــه ، روضه های محمل روضهٔ سقـــا و ، غربت بو فاضل یا اباالفضل ، یا اباالفضل(۲) به روی لبها: شور و زمزمه ابو فاضـــل مــاه علقـــــمه ابوفاضـــل پور فاطمـــــه ابو فاضـــل یا اباالفضل ، یا اباالفضل(۲) ________________________ خون ببار ای دل، از غم این غربت مـی رود تنهــــا ، مادری با محنــت منتظر بر در ، با دل پــُـر حســـرت واویلا واویلا(۲) غریب و تنها: اُمّ بـی بنیــن خدا حافظ ای یَل آفـرین خدا حافظ گنج بی قرین خدا حافظ واویلا واویلا(۲) ________________________ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱۰/۵ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❃﷽❃ ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ام البنــین ، ام الادب ، ام الفضـایل ! ای شهره برحجب وحیا بین قبایل ! نامت بلند و جـایگاهت آسـمان است ای آسـمان بر مقـدمت گردیده مایل گلــواژه ای در شـأن نامت نیست زیرا دریایـــی از فضلی پر از نیکو خصـایل هــرجا توســل بر تو کردم لطــف دیدم از سـوی تو حاجت روایی گشت حاصل از خــانهٔ تــو دســت خـــالی برنگـــردد هـر کـس که بر درگــاه تو گردیده سائل چـــون شد مُقـدّر ، مــادر عبـاس باشی از دامنـت ســر زد مَـــهِ زیبــا شــمایل ماه از خجالت خم شد و در سجده افتاد وقتی تو بخشـــیدی به دنیا مـــاه کامل در کربلا آن کوه غیـــرت ، کف العباس بر رتبــهٔ کهف الحسیــنی گشـــت نائل وقتی صـــدای العطش را در حرم دید مَشــک و عَلَـم را کرد بر شانه ، حمایل در علقــــمه ، شَــقُّ القمر تکرار شد باز دور و بــرش پر شــد از ارباب رذایل یک سو حسینش را بدون یار می دید یک سو هجـــوم لشکـــری را در مقابل دست علم گیرش قلم شد تا که باشد دستان عبــاس تو حـــلّال المـســـائل دستی به بازویش نبود آن دم ، گذارد بیــن زمیـــن و روی ماه خویش حائل زهـــرا به جای تو برایش مـادری کرد تا بر مقـــام ابــن زهــــرا گشــت نائل این سفــرهٔ شعـــر و غزل ، نذر تو بانو ! هـر چنـد شعــرم نیست در پای تو قابل ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱۰/۵ ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047