eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
526 عکس
169 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ 💔🖤 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سحر ببست و دو مأوای علی گشته نجف کوفـــه را با همهٔ جــور و جفـا کرد رهــــا خیری از مــردم نامرد ندید این هـمه سال دل برید از همه چیز و همه کس غیر خدا ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۳/۱/۱۴ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز بیستم و دوم✨ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فوووووووووق العااااااااده مهم پیشنهاد ویژه و مهم استاد پناهیان برای سومین شب قدر 👆 هشدار عجیب و جدی آیت الله بهجت (ره)👆 لطفا تا جایی که توان دارید این 👆 کلیپ را قبل از امشب به دست همه برسونید... به ما بپیوندید 👇👇 قیام نزدیک است @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(‌بسم رب المهدی) شب قدر است و شب ثبت قضا و قَدَر است شب قدر است و بدون تو به جانم شرر است یوسف فاطمه ! امشب همـــهٔ حاجتـــمی😭 هر چه من غیرِ ظهـــور تو بخواهم ضرر است😭 رقیه سعیدی(ڪیمیا) 🤲 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ :حلالم کن..... ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ حال و روز خونه مون شد مثل اون وقتا دوباره داره بابا مثل مادر باز ما رو تنــها میذاره التماست می کنــم بابا نرو زینب می میره بیقراره هر یتیمی که سراغت رو می گیره نرو بابا ! به هــــم نریز پنــــاهِ زینــب رو ببیـــن تو اشـــک و آه زینب رو طاقت این غمو نداره می دونم که چقــد دلت تنـــگه برا مـــادر زمـــزمهٔ لبـات شـــده کـــوثر اشک غم از چشات می باره منِ دلخون ، منِ تنها ، ازت میخوام نرو بابا(۲) ____________________ زینبم ! یک زخم سر دیدی داره قلبت می گیره کربلا می بینی هجده سر به روی نیزه میره جای شکرش باقیه اینجا نشستی دور بستر دختری هم جون میده توی خرابه پیش یک سر میگه بابا ! هر جـــا که اســـم تو رو آوردم از آدمـــای بد کتـــک خوردم گناه دخترت چی بوده دیگه بابا ! منو ببر که خستـَـم از دنیا شدم شبیـــه مادرت زهرا تنم پر از زخم و کبوده منم خسته ، منم تنها ، منو با خود ، ببر بابا(۲) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۱/۱۴ کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زیبـــا و باشـــکوه ترین روز می شود روزی که با سلام به تو می شود شروع ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ 💔❣ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌┅─‌ خوشا به حال کبوتر که مَحرم حرم است همیشه غرق طواف بهشــت محترم است حسین جان پر و بال دلم شکسـته خودت پـرم بده که هوای بهشــت در سرم است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲 اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آقا ســلام ، هفتـــه به آخر رسیده است صــبر تمام منتـــظران سر رسیده است نزدیک جمعه هست و به درگاهت آمدم کار دلم دوباره به این در رسیده است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) اللهم عجل لولیک الفرج🤲🌺 @saeidikimy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(بسم رب الشهداء والصدیقین) از شـــام بـلا بــاز شهـــید آوردند ســردار ســرافراز رشـــید آوردند از گلشن عاشــقان بانوی دمشـــق چندین گل سـرخِ رو سفید آوردند ۱۴۰۳/۱/۱۶ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═✼✵✼✵✼═┅┄ ای سَـــرو ســبز سربلند ای غـزهٔ غیــور ای کوه با صـــلابت ای نستــوه پر غرور از خـــون پـاک لاله ها بالیــده قــامتـت مردانه قــد کشیـــده ای تا انتــهای دور صبـــر جمیـل کودکت ، هفــتاد ساله شد ای شـــانهٔ تو تکیــه گاه ، ای مادر صبور چیــــزی نمانده شـــاخهٔ زیتون ثمر دهد طاقت بیــار می رســـد آن لحظهٔ ظهـور بـا اقتــدار جبـــــههٔ ســــــرخ مقـــاومت دارد تمـــام می شود دوران ظلـــم و زور از گنبــــــد مقــــدس بیـــت المقـــدست معــــراج ، تازه می شــود تا پله های نور قطـــعا تمــــام زخمـــها می یابد التـــیام وقتــی از این خــرابه ها مردی کند عبور مــردی که هـست آخرین نــور محمــــدی دارد در این سیاهیِ شب ، سبزیِ حضور هم باشداحمدی نسب هم عیسوی دم است دارد عصــــای موسـوی در پای کوه طور با ذوالفـقـــار حیـــدری می گیرد انتــقام از صهیونیسم وحشی و آن دشمن جسور از داغ مــادران تــو هســــتیم داغـــدار از دختــرانِ زنده در آغــوش ســرد گـور وقتی که کشتن تو را حق جلوه داده اند یعنــی حقــوق بی بشـر گردیده کورِ کور با این که در تلاطـــمی در محضـــر خدا داری زبان معـرفت ، بی انتـــها شـــکور آرام باش غزه ، چون چیزی نمانده است برپا کنیم جشنـــی از پیــروزی و سـرور ┄┅═✼✵✼✵✼═┅┄ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┄┅═✼✵✼✵✼═┅┄ لینک کانال در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ چه می شود که همین جمعــه یار برگردد بــه قلبـــهای پــریشــــان ، قـــرار برگردد چه می شود که ببینیم بعدِ این همه سال عــزیزِ این همـه چشــــم انتــــظار برگردد همان که گنج نهان است پشت پردهٔ غیب غروب جمعـــه شـــود آشــــکار ، برگردد بیاید آن که علمدار نهضتی سرخ است به حق غـــزهٔ خونیـــنْ مــــزار برگردد برای اینکه فرو پاشد از هم این بت ها تبــر به شـــانه و با ذوالفـقـــار برگردد خدا کند که بزودی امیر لشکـــر عشق امیدِ سیصــــد و اندی ســــوار برگردد برای آمـــدن او بهـــانه ها کــم نیست خزان بس است خدایا ! بهــار برگردد قسم دهیم خدا را به اشک چشم یتیم به احتـــــــرام یتــــیمانِ زار برگردد رسیده بر لبمان جان و منتــظر هستیم به جان خسته دلان ، عمگــسار برگردد غروب جمعه رسید و طلوع در راه است ســحر شـــــود شب تار و نگـــار برگردد قسـم به آیهٔ "أَمَّن یُجیــب" مضـــطرّیم خدا کنـــد پس از این اضــطرار برگردد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ‌هر چند ســـوزاندی همه برگ و برم را پاشیــدی از هم حال و روز پیکــرم را هر چند آتش بر دل و جانم نشــــاندی بر جا نهــــادی بر تنـــم خاکستـــرم را ققنوس ها می روید از خـــاکم بزودی وا می کنــم روی ســـرم بال و پرم را من زخم سنگــین تبـر بر شــانه دارم اما نمی بینـــی خَم از ذلت ، سرم را ‌ برگ و برم خشکیده اما ریشه ام نه ! سر سـبز می ســـازم درخـت باورم را از خــــون هـــر آلاله ام سر می زند گل بایـــد ببینــــــی کـــودکـان دیگـــرم را مـــن غــــــزهٔ با اقتـــــدار روزگـــــارم هر چند می بینی به چشم اشک ترم را چیزی نمـانده بر درخت ســــبز زیتون دنیـــا ببیـــند رویـــش بــرگ و برم را ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌