eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ :به تماشابیا ای پسر فاطمه... یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ (بنـــــــد فارســــــــی):👇 یا ابوفاضــل ای ســـاقی دشـت بلا یلِ امّ البنیـــن ، ای پســــر مرتضـــا ای پنــاه حسین ای سپاه حسین یا اباالفضل (۴) ای که قطع الیمین به دست اعدا شدی بیـن نامــردمان ، تو اربــاً اربــا شدی ای علمــدار من تشنه سردار من یا اباالفضل (۴) تا صـــدای أخــا أدرِکَـت آمد به گوش با نوای تو خون در رگم آمد به جوش تا که دیدم دو دست پشتم از غم شکست یا اباالفضل (۴) علقمـــه پر شد از عطــر گل یاسمـن اِرباً اِربا شــــده پیکـــر عبـــاس من آمـده علقمــــه مادرم فاطمـــه یا اباالفضل (۴) پشتم از داغ تو شکسته سردار من بعدِ تو چـاره ای نمـانده در کار من ای امیـــر کــــرم خیز و برگیر علم یا اباالفضل (۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ (بنـــــــد ترکـــــــــی):👇 یارالی قارداشیــم تشنه علمــدار اویان چاره قیــل دردیمه ، یار وفــادار اویان ای عــزیز خدا سَنَه جانیم فدا یا اباالفضل (۴) گؤزون آچ گؤر نِجَه دوره می دشمن آلیب قُـوللارون یاره ســی قلبیمــه آتش سالیب دور علم دؤشمه سین دشمنون گؤلمــه سین یا اباالفضل (۴) آلتــی آیلیــق بالام خاطـرینــه دور گِدَک تلّین اؤستَن باخور زینبـیم آغلــور گِدَک یاوریم ، یُولـداشیـــم وای جوان قارداشیم یا اباالفضل (۴) بِئلَه آســـوده سن یاتمـا رقیـــه م جانی سَسلَنیر خیمه ده پس عمو عباس هانی تکیــه گاه حــرم میر مَشک و علم یا اباالفضل (۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏«السلام علیک یا اباالفضل العباس» ایثــار ، شـد مدیونِ دستـانِ اباالفضــل جـام وفــا پر شــــد زپیمــانِ ابا الفضل حـق داشت دریا ، موج بر ساحل بکوبد چون دید اقیــانوسِ ایمـــانِ اباالفضـل ✍رقیه سعیدی(کیمیا) @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا   ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ چه می شود که بزودی اماممان برسد دراین مصیبت عظما به دادمان برسد چه می شود که به محشر،ز جانب مولا به دست منتظرانش ،خطِ اَمان برسد رسیده وقت مصیبات اعظم زینب خدا به دادِ دل صاحب الزمان برسد شب  وداع حسین و شب مناجات است طلوع صبح ، مبادا که بی امان برسد به  خارهای  بیابان  سفارشی  دارد مباد ، خار  به  پاهای  کودکان  برسد شروع می شود آه و بُکاء اهل بهشت همین که زینب کبری به سر زنان برسد تمام  عرش الهی به  لرزه  می افتد اگر که آه  غریبی  به  آسمان  برسد خدا، به حق شهیدان دشت کرب وبلا امید  قلب  تمامی  شیعیان  برسد ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ اَمان از آن دَم آخر، چه  چیزها  که  ندیدم به سمت مقتل خونین یکی دوید و دویدم به دست، خنجر بُرّان ، گرفته بود و به سرعت رسید بر سر گودال، مقابلش  که  رسیدم ; «وَشمرُجالسُ صَدر»ی که بوسه گاه نبی بود وناله های "بُنَیَّ"  در  آن  میانه   شنیدم وشرم و گریه ی خنجر که ایستاد و نبُرّید گذاشت  زیر  گلویت ، فغان و ناله  کشیدم ندای اِرجعیِ تو به محض اینکه شنیدم دوباره از سرِ گودال به سمت خیمه دویدم ده و دو مرتبه پیچید صدای ناله مادر میان مقتل و خیمه شدم هلال و خمیدم بریده شد سر پاکت به دست شمر سیه دل بریده بود ، ولی من ، دل از تو که نبریدم سرت به نیزه بلند است در برابر چشمم به عمر خود مَه تابان به خوبی تو ندیدم ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ غروب روز دهم ، کربلا چه غوغا شد دمی که پای حرامی به خیمه ها وا شد امید اهل حرم نا امید شد ، وقتی که جشن و هلهله اطراف خیمه برپا شد شرار آتش فتنه به خیمه ها افتاد رسید لحظه ی غارت ، دوباره بلوا شد به احترام تو خورشید از نفس افتاد از آن زمان که سرت روی نیزه ها جا شد به خون نشست از این غم در آسمان ، خورشید خجل ز خشکیِ لبهات ، آب دریا شد سرت به نیزه طلوع کرد در غروب دهم شکوه وجلوه نورت به شب هویدا شد میان همهمه بردند رأس پاکت را تنور ، بسترِ رأسِ عزیز زهرا شد رسید وقت اسارت زمان سخت وداع وداع با تن بی سر ، که اِرباً اِربا شد چه خوب ! زینب خود را ندید عباسم میانِ این همه نامحرمان که تنها شد اگر چه با غُل و زنجیر، بُردَنَم بازار اگرچه وَهن و جسارت به ساحت ما شد تمام کوفه به ماتم نشست وقتی که زبان حیدریِ زینبت شکوفا شد شکست ابن زیاد از شکوه خواهر تو به خطبه های دلیرانه خوار و رسوا شد اسیر بوده ام ، اما ذلیلشان نشدم شعار نهضت خونین چه خوب معنا شد ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌ باز این چه روضه ایست که قلبم کباب شد باز این چه آتشیـست  که جــانم مُذاب شد باز این چه ناله ایست که ازعرش می رسد با هـــر بُنَـــیَّ ، سنــگِ بیابـان هـــم آب شد (باز این چه شورش است که باشعر محتشم) بغضــم میانِ حنجــره در  پیچ  و تاب  شد هر بنــد بنــد شعـر که خواندم ز محتــشم در  بنــد بنــدِ جـــان و دلــــم  انقــلاب شد روز دهـــم ، زمــان ز تپش  ایستاد و بعــد قلب زمیــن ، محاصـره در  اضطـــراب شد آب فرات ، اشک زمین شد به خون نشست تـوفــــان گـرفت ، سیــل بلا در شتـاب شد بر کشتــهٔ فتـاده به هــامون قلــم گریست دفتــر از این خـروشِ قلـم در عــذاب شد هر واژه ، رویِ دفتــــرم از لـــرزش قلــــم از هم گسیــخت حال غـزل هم خراب شد ترکیب بنــد خــون دل و اشـک و زمــزمـه پیــوند خورد وصفحه ای از یک کتاب شد تـوفــان که زد بـه کشتــیِ سلطـان کــربلا دریا عطـش گرفت ز خجلت ، ســراب شد آنجـا که اصـغـــری شد علــــی اکبـری دگر دنیـــای مـــــادرانــه پــر از التـهــــاب شد قنــــداقــه شــد زِرِه به تن کـــودکِ ربـاب وقتـــی که یاورِ پــدرش انتخــــاب شد آه از دَمـــی که نالـه کنـان تیــرِ حــرملـــه مایــل به سمــتِ طفــلِ رضیــعِ ربــاب شد یک قطره خونِ حنجر او بر زمیـن نریخت هفت آسمان زِمُشتی ازآن خون خضاب شد از بس که زیرِ سایهٔ خورشید نوحه خواند شــــرمنـــده از وفای ربــاب ، آفتــاب شد دست قلــم  شکسـت زمانی که صحبت از دستِ عَلَــم کِــشِِ پســـر بــوتــراب شد بس کن قلم که روضه به گودال می رسد دیگـــر نگــو که فاطمـه قلبــش کباب شد وقت طلــوعِ سر به ســرِ نیــزه ، آفتـــاب تا ســـایه پر کشید و رُخَـش در نقاب شد آتــش به خیمــــه هــا و دل دختــر علــی از بیت وحـــیِ حضــرت ریحـانه باب شد جسمــش خَمیـد شوکتش اما فرو نریخت احیــــاگــرِ رســــالتِ ختـــمـی مــآب شد با خطبه های حیدری اَش نقشه های شوم در بینِ شامیـــان همـه ، نقـــشِ بر آب شد در هـم شکســت کـاخ ستــم بـر ســرِ یزید وقتــی که با زبــان علــی در خطـــاب شد وقتــی که جلــوه کرد جمــال و نگـــاه او نقــش جمیــل دشـت بلا را چو قـاب شد صحــرای پر بلا شـده اینــک بهــشت مــا وقتــی که مفتخــر به دو عالیجنــاب شد انگشتــر است کــرب و بلا و بهــا گـرفت وقتـی نگیــنِ این دو حــرم را رکـاب شد گفتنــد قدرِ بالِ مگــس اشکِ بر حسیــن بر گونه گرنشست ، همان دم حساب شد وقتی که فاطمــه ست خریــدار اشکهـــا هر قطــره اشک در غـــم او  دُرّ نـاب شد اشکـم مســـافرش شد و با اذن فاطمــــه در  زیر قُبـّــه رفت و دعــا مستـجاب شد بوی حـرم رسیـد ، که اینگــونه "کیمیـــا" سرمستِ عطر و شِمـّهٔ سیب و گلاب شد شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا گفتگوی حضرت سکینه علیهاسلام با ذوالجناح 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر زمیــن کمتـر بزن پا از دلـم بُـردی قــرار اسب زیبــای پدر! حرفــی بـزن کمتـر ببـار سر به روی شانه ام بگذار و در گوشم بگو با پدر رفتی چرا برگشته ای بی شهسوار؟ آمـدی جانم به قربانت بگو بابا کجــاست؟ شهـرعشـق ما نگو دیگر شـده بی شهـریار در خضاب خون نشسته یال زیبـایت چرا؟ داغ سنگینی ست قطعاً علتِ این حالِ زار می خراشـد شیهــه ات روح تمام دشت را چشـم تو آلاله می پاشد به خـاک این دیار آتشــی انگــار در زیر سُـمَــت پنهــان شده پا بکوب آتـش بزن بر قلب سنـگ روزگـار در نگاهت راه گم کرده ست حیرت حیرتا! در صـدایت آه می سـوزد نهـان در آشکــار سایــهٔ مـــژگانِ  رازآلــود  را  بـرهــم  بـزن تا بریزد  چکه چـکه  غـربت از چشمان تار آمـدی تا طرح قابِ «عصرعاشورا» شـوی تا که این غربت  بماند تا همیشــه ماندگار آمــدی درس وفـا معنــا شـود بر کوفیــان رو شــود دســت جفــای مردمـان نا بکـار تا کجاهــا با پدر بودی؟ بگو ای ذوالجناح دیدی آیا پیــکرش را زیرِ سـُمّ  دَه سوار؟ گرچه حق رادریَمِ خون سر بریده دیده ای دیده خواهد شدحقیقت بر سرِ نِیْ آشکار نور مصبـاح الهُـدا هرگز نگردد بی فـروغ عالَـمـــی از او گرفتــه  آبِـرو  و اعتبــــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🖊رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعار در ایتا☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ سلام ما به ساکنِ /بهشتِ دشتِ کربلا سلام ما به غربتِ /امیر و شاه نینوا به سوز دشت نینوا /به آه و گریه هاسلام به ناله ی بُنَیَّ و / به اشک روضه هاسلام سلام ما به خواهری /که یاور برادره به دختر سه ساله ای /که خیلی مثل مادره به کودکان زینب و /به حُرّ و مسلم غریب سلام بر رشادتِ/ زهیر و عابس و حبیب سلام ما به غربتِ /دو یادگار مجتبی به حنجر بریده ی/ رضیع دشت کربلا سلام ما به غربتِ /جوان شِبه مصطفا به پاره پاره پیکری /که خفته لای یک عبا به دستای بریده ی/ امیر لشکر حسین سقای دشت کربلا / پناه و یاور حسین رسیده روضه های ما /به سمت گودال بلا کسی نمونده برسه /به دادِ ناموس خدا پیچید صدای غربتِ /حسین توو دشت نینوا «کیست مرا یاری کند»/کسی نمونده اِی خدا اومد به سمت خیمه ها /برا وداع آخرش چه سخته دل بریدنِ /یه خواهر از برادرش هیچ خواهر و برادری /حسین و زینب نمیشن حتی یه روز نبوده که /از همدیگه جدا باشن جمع شدن اهل حرم /برا وداع ، دور و برش با دل خون ، زینب اومد / بوسه ای زد به حنجرش فغان و آه و گریه ها /بلند شد تو خیمه ها عزیز فاطمه می رفت /بشه اسیر نیزه ها امیر بی سپاه رفت /به جنگ سی هزار تن نبود اگر سوز عطش /حریف مولا نبودن می بارید از هرطرفی /بارون تیر و نیزه ها غریب گیر افتاده بود/ میوون قوم اشقیا تااینکه روی مَرکبش /زدن یه تیر بی هوا از روی مرکبش حسین /افتاد رو دشت نینوا هرکی با هر چیزی که داشت /میزد به پیکر حسین تشنه بودن قوم عدو /همه برا سرِ حسین میزدنش با نیزه و /باشمشیر و تیر جفا حتی پیرمرداشونم /زدن با چوب و با عصا کاش به همین راضی بودن /رها میکردن بدنو حرامیا اسباشونو / نعلای تازه زدنو... کاش یکی بود توو این بلا /به داد زینب می رسید وقتی که از سوز جگر/ فریاد و ناله میکشید تا آسمونها می رسید /فریاد "وامحمدا" گاهی می رفت به خیمه ها /گاهی به گودال بلا یه وقتی دید شمر لعین /به سمت گودال اومده نشسته روی سینه ای /که بوسه گاه احمده وای غریب مادرم / وای حسین برادرم غریب گیر آوردنت /وای شهید بی سرم صدا زد ای خواهر من /برو به سمت خیمه ها همیشه یاور حسین /برس به داد بچه ها صدای یابُنَیَّ باز /پیچید تو دشت کربلا سر عزیز فاطمه /به ضرب دشنه شد جدا میگفت حسین من چرا /با لب تشنه کشتنت؟ به زیر سنگ و نیزه ها /با ضرب دشنه کشتنت آخرِ روضه مون باشه /زینب و گودال بلا میگشت به دنبال حسین /زیر شکسته نیزه ها صدا میزد حسین من /کجایی ای برادرم جواب اومد کنار بزن /این نیزه ها رو خواهرم به زیر سنگها چرا / افتاده پیکرت حسین الهی من فدای این / پیکر بی سرت حسین خم شد و لبها رو گذاشت /روی رگای حنجرش با آه و گریه بوسه زد/ خانم به جای مادرش سلام آخرم باشه /به ماه روی نیزه ها سلام ما به خواهرِ/ شهید دشت کربلا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین(۱۰) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ (به سمت گـودال از خیــمه دویدم من) وقتی که ده مَـرکب ، دورِ تو دیدم  من سوختـــم از داغِ غـــربت  و تنهـــاییت وقتـی که فـــریاد تــو رو شنیــــدم من نــوای آل اللــه ، آتیــش به جـــونــم زد از روی تَـل ، داداش ، ناله کشیـــدم من غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نالـه زدم داداش ، از روی تـل ، وقتــی شمــر سیـَهْ دل رو ، رو سینه دیدم من به ســـر زنان تنهـــا به مقتــلِ خونیــن برای  امـــداد   تــو  پر  کشیـــدم  مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســــری به نــی دیـدم ، برابرم  داداش امـــان از ایـن غــربت ، دیر رسیدم من مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون خنجــر گریــانِ سنــــان و دیـــدم مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خــون دل و اشکِ چشــم و غریبـــونه بــه روی  زخمـــایِ تنـت چکیـــدم من بوســــه زدم وقتــــی به حنجــــر پاره همنـفـــس مــادر ، نالــه کشیـــدم مـن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خیمه به غارت رفت دور از چشای تو بی تو دل از  دنیــا دیگـــه بریــدم من به خیمـــه آتیش زد کوفیِ بی احساس به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من غــریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تاعَلَـمت داداش نیفتـــد از شــــونه م مقــــاومـت کــردم تا نخَـمیــــدم من برای  تکـــرارِ   پیــام   این   نهــضــت رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی (کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :در هوایت بیقرارم بیقرارم روز وشب... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در هــــوای کــربــلایت  بیقــــرارم  یا حسین در میـــانِ روضـه ها چشم انتظارم یاحسین مــن برای دیــدن کــرب و بلایت روز و شب لحظه ها را می شمارم می شمارم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) از همان روزی که حک شد نام تو بر لوح دل تا ابد در ایـن غـــم تـو داغــــدارم یا حسین جای اشک و آهِ حســرتبـار این ماتـم رَواست روز و شب از داغ تو گر خون ببارم یاحسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) گر بریزد خون من ، دشمــن بگیـرد جان من دست از این عشق تو هرگز برندارم یاحسین سایه دارد پرچم ســرخ حسینــی بر ســرم زیر این پرچم برایت جان نثــارم یا حسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) از  در "بیت الرقیـــه" حاجتـــم گــردد روا می شود باب الحوائج غمگسارم یا حسین تا قیــامت با من است این افتخــار نوکری این مدال نوکری را دوست دارم یا حسین یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍شعر:رقیــه سعیــدی(ڪیمیــا) کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا)        ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌┅─‌ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ :به تماشابیا ای پسر فاطمه... یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 الســـلام علیـــکَ یا حسیـــنَ الغـــریب باشد از ما سلام به سوی تو یا حبیب نور چشم همه پســـر فاطمـه یا حسین جان(۴) ای که جانت شده فدای قرآن و دین بهترین کشتی نجات و حبـل المتین نام تو هر زمان آبروی جهــــان یا حسین جان(۴) کربلایت شده کعبــــهٔ دلهـــای ما مایهٔ رشک جنت شده کرب و بلا حرمت باصفاست تربت تو شِفاست یا حسین جان(۴) بر غم و غربت و مصیبــــت کربلا داده ای از ازل ، پاســخِ قـالوا بلیٰ ای شه بی کفن ای غریب وطن یا حسین جان(۴) ای ســرت قــاری و جلوهٔ انوار حق روی نی ، یا میان تشت و روی طبق اصل قــرآن تویی دین و ایمان تویی یا حسین جان(۴) آه از آن ساعتــی که بیـن گودال خون نیزه ها روی پیکرت شد از حد ، فزون خواهرت بیقــرار مانده در اضطرار یا حسین جان(۴) ذکــر "أَمَّــن یُجیـب" ورد لب زینب است شعله ور ، دشتی از تاب و تب زینب است نــاله آید به گـــوش آمده خون به جوش یا حسین جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ :👇 تا جانیم وار ئؤلؤنجن دِییَرم یا حسین اَگنیــمه قـاره کؤینـک گِییَرم یا حسین سینه می داغلارام سنـــه من آغلارام یا حسین جان(۴) یاده سالّام سنون مقتلیــوی آغلارام خیمه گاهه باخان گؤزلریوی آغلارام یوخدی بیر یاورون آغلیــــور خواهرون یا حسین جان(۴) آختارور داشلا آتدان یارالی پیکـرون اللری باشدا هِیْ نوحه دِییر خواهرون ســــسلیــور الاَمــان قارداشیم هارداسان یا حسین جان(۴) داشـــلار آلتـــی نیه بســـتر اولوبــدور سنه پس باشون هاردادی قارداشیم ای وای منه تاپشوروب مادرون تا ئوپَم حنـــجرون یا حسین جان(۴) علمون یرده قالماز یارالی قارداشیم زینبـــون ذلت آلماز یارالی قارداشیم من علمــداریوم یار غمخواریوم یا حسین جان(۴) ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_11415867215.mp3
3.94M
کربلا قطعا جنت الاعلامه.... باصدای جواد مقدم🎼🎧 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا