eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 گذشت یک شب و اما به اضطرار گذشت تمــــام ثانیه هــامان به انتــــظار گذشت نشـــست داغ بزرگی به روی قلب وطن شهیـــد خدمت دیگر از این دیار گذشت ۱۴۰۳/۲/۳۱ 😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 انا لله و انا الیه راجعون 🏴 🌹شرط است🌹 🏴 باکمال تأسف و تأثر ، شهادت و عروج ناگهانی جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله رئیسی و هیئت همراه ، در شب ولادت باغ ولایت را خدمت پیشگاه مقدس علیه السلام و اسلامی ایران و شریف و شهید پرور ایران تسلیت عرض می نمایم. 🤲اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🤲 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
«بسم الله النور» 🖤 ____________________ تسلیت ، ایران من ! این بار هم باران گرفت پر هیاهو شد زمین در آسمان توفان گرفت بار دیگــــر داغ تازه بر دل مــردم نشست شعله ای جانسوزتر بر دامن ایران گرفت موج گردابی به پا شد بر دل کشتی نشست راه بر دریا دلان و مرد کشتیبان گرفت سوخت ابراهیم این بار از هجوم شعله ها لاله باران شد گلستان و دل بستان گرفت تا کنـــد آباد این خــاک نیــاز آلـــوده را مقصدش افلاک شد در آسمانها جان گرفت بال پروازش شکست و آسمان در خون نشست وَرزقان شرمنده گشت و قلب کوهستان گرفت بار غم ، از بس که سنگین بود روی شانه اش خواب خوش را از نگاه یار محرومان گرفت جمعه هایش هم برایش رنگ تعطیلی نداشت عاقبت این جمعه ها با خستگی پایان گرفت خسته بود و شاهد این خستگی بود آسمان این چنین شد پیکرش را کوه در دامان گرفت مرد میدان بود او هم مثل سردار شهید باز هم دست اجل ، مردی از این میدان گرفت در شب میلاد خورشید خراسان ، بی امان خادمش خط امان از حضرت سلطان گرفت او که عمری بوده پای روضهٔ یابن الشبیب عاقبت رخت شهادت از شَهِ خوبان گرفت ۱۴۰۳/۲/۳۱ 🤲اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🤲 کانال اشعار در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
«بسم رب الشهداء و الصدیقین» برخیز حــاجی ، باز مهمان داری امشب مهـــمانی از جنس شهیدان داری امشب آغـــوش خود وا کن تو ای ســردار دلها یاری عزیز از کوی ســـلمان داری امشب فرشــی به زیر پای یار خستــــه وا کن چون خادم از دربار سلطان داری امشب شــد نام ابراهیـــم نقـــش خاتم این بار مهــمانی از سوی سلیـمان داری امشب من از فـــراق و داغ می گریـــم ولـی تو از شوق وصلش رویِ خندان داری امشب امروز دیدم قــاب عکست گشتـــه کـامــل وقتی کنــــارت مرد میــــدان داری امشب امشب تمـــام میهـــمانانت عـــزیـزند وقتی شهیدانی از ایران داری امشب امشب گذشت از آتش ، ابراهیم دیگر گلهای پرپر از گلستان داری امشب ای آســــمان تو شــــاهد پــرواز بودی از این جهت اینگونه باران داری امشب؟ ای کوه آذربایجان ، بشکن ، بریز اشک در سینه ات ردّی ز یاران داری امشب ای مِه ، بر آنان بســـتری از ابر وا کن حتی اگر میلـــی به توفان داری امشب ای دل ، بنـــال از داغ سرخ لاله هامان در سوگشان ناله ، فـــراوان داری امشب امشب ملائک ، عشـق را بر شانه بردند ای آسمان خوش باش مهمان داری امشب باران ! ببار و مرهمی بر شانه اش باش بر جسم خسته روح درمان داری امشب ۱۴۰۳/۲/۳۱ کانال اشعار در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
وقتـــی که لبـــاس خدمتت پوشیدی از هر چه گذشتی و به جان کوشیدی از جـام ولای حضرت شمــس شموس لاجُـــرعــه ، مــیِ شـــهادتت نوشیدی ۱۴۰۳/۳/۱ @saeidikimya
حک شد غم این حادثه در یاد همه از داغ تو بست ، ریسـه در یاد همه با نام تـو مـــاندگار شـــد تا به ابد تاریـــخِ سـهٔ ســهٔ ســه در یاد همه ۰۳/۳/۳ @saeidikimya
مرد بود و قصــهٔ اخـلاص با او تازه شد در جهان معـرفت ، نامش بلند آوازه شد با لباس خاکی اش آنقدر خدمت کرد تا رخت زیبای شـهادت بر تنش اندازه شد ۰۳/۳/۷ @saeidikimya