(بسم الله القاصم الجبارین)
#دلنوشته
#غزهٔ_مظلوم_و_قهرمان
#ظهورمنتقم
#به_قلم_مهناقربانی(دانش آموز توانمندم)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
کسی نیست ؟ کسی نیست فریادِ غمزدهٔ غزه را بشنود ؟ کسی نیست زیتونهایِ
آغشته به خون را ببیند ؟
فلسطینِ کوچک و مظلومِ من !
امید را در آغوش بگیر ، با همان قلبِ دردمندت ، طاقت بیاور .
کودکانِ سنگ به دستِ تو اکنون به اندازهای قد کشیدهاند که خانههایشان را پس بگیرند. حتی اگر تمامِ فرزندانت را هم از بین ببرند ، باز هم مادری ، کودکش را درونِ سبد میگذارد و به دامنِ آب میسپارد، تا خداوند او را بزرگ کند، آنقدر بزرگ که کاخِ فرعونیان را درهم بشکند .
طاقت بیاور ، غزهٔ خونین من !
مادرِ هفتاد سالهٔ رنج کشیده ! صدایِ
خُرد شدنِ درختانِ زیتونت را همهٔ
جهان شنیدهاست .
امروز ، در همین ساعت که فرزندی در آغوشِ پر مهر و حزینت پرواز میکند ، همگی برایِ آمدن منتقم عزیزمان دعا میکنیم .
اندوهگین مباش عزیزِ دور افتادهٔ من !
قرار نیست کسی ، هزار و پانصد کودکی را که از دست داده ای ، به دستانِ خاطره بسپارد .
قرار نیست کسی ، اشكِ چشمانت را فراموش کند .
منتقمِ ما میآید ، میآید و به اندازهٔ
تكتك زیتونهای سبز و درخشانت ، آرامش میشود بر رویِ قلبهایمان .
می دانم ؛ گناهِ تو و کودکانت تنها شرقی بودنِ چشمهایتان بود .
تنها گناهتان این بود که همانند کودکان و فرزندانِ اوکراینی ، چشمهای آبی و موهایِ بور نداشتید .
اما بدان ! بدان ! که همهٔ ما برایِ همان چشمانِ سیاهت غمگین و اشکباریم .
همان گونه که سر بریدهٔ امامحسین علیه السلام ، اشکهایِ رباب و بغضهایِ سهسالهٔ اماممان را فراموش نکردیم ، غمِ هزاران کودك از دست رفتهٔ تو نیز تا ابد کنجِ قلبمان قاب خواهد بود .
منتقمِ ما میآید ، میآید و دنیایی میسازد که در آن حقوق بشر و صلیبسرخی نخواهد بود که به نفعِ ظالمان زمانه ، حق را زیر پا بگذارند و به باطل عمل کنند .
اشکهایت را پاک کن ، دست بر رویِ زانوانت بگذار و بلندشو .
امید را در رگهایت جاری ساز ، که آزادي ، لبخند و کاشتنِ درختان زیتون نزدیك است ...
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍مهنا قربانی
#به_وقت_انشا
#پایه_نهم
#مجتمع_آموزشی_گوهرشاد