eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
526 عکس
169 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ :یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... به تماشابیا ای پسر فاطمه... السـَّــلامُ علیــکَ ،  اَیُّهـَــا المجــتبــیٰ سبـــط پاک نبــی ای پســر مرتضــیٰ یا امــام حـــسن ، غـریب خـاک بقیع جـان ، فـدای تـو و تـربت پــاک بقیع ای  امیـــر کـــرم/ سایه ات بر سرم/ یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای غــریب وطـن ، کشتـــهٔ زهـر جفـا شد نصیبــت جفا ز همســری بی وفـا شــــده از داغ تــو مدینــــه ماتمـسرا در بقیــع ، فاطمــه گرفتــه بـزم عــزا دارد این زمــزمه/ مـادرت  فاطـمـه / یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاره پاره جـگــــر ، بنــد دل فاطمـــه زینب خسـته دل ، غـرقِ در این ماتمه ناله سر داده از غـربـت تو خواهـــرت تیر باران شـد از کین عدو ، پیکـــرت پـاره های جگـــر/ بر دلــم زد شــرر/ یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه روزی شیعیان برات می سازن حرم همگی جمـع میشــن به دورِ خوانِ کرم یه روزی ما میـشیـــم زائــر کـوی شما میشــه خاک بقیــــع شبیـهِ کـرب و بلا هـمـــهٔ  زائـــــرا / میخونن یکصدا / یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حــرم  و  گنــبـد  چــهــار  امــام بقیـــع میــشـه دارالشــفا خــاک تمـــام بقیـــع با ظهـور و حضــور حجت بن الحســن می پیچـه در بقــیـع ، عطر گل یاسمـن می خونن عاشقـان/ بــا امــام  زمــــان / یا حسـن جان(۲) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)۱۴۰۱/۶/۳۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمی باشد. [⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ عشق یعنی که نصـیبم زجهان کـرب وبلا بهتـرین  زمـزمه بر روی زبان کـرب و بلا عشق یعنی عَلَـمِ سـرخ شــود ســایهٔ سر بشود اَمن ترین جای جهـان ، کـرب و بلا عشق  یعنی نمـک سفـرهٔ تو  نام حسیــن آب ، معنای عطش ، داغ نهان کـرب و بلا عشق یعنی که دلت پر شود از شور حرم بشود زمـزمـهٔ هــر ضـــربان ، کـرب و بلا عشق یعنی که بجوشدغمش ازچشمهٔ جان آه دل ،سوزِ جگر ،اشــک روان کرب و بلا شوریعنی تب شش گوشه گراُفتدبه سرت می شود مایهٔ آرامــش جــان کـرب و بلا راه یعنی برسی تشـنـه ، لبِ مـــرز جنون تبِ یک دشت بگـوید به عیان کرب و بلا راه یعنـی کــه صــراط علـی و  آل علــی تکیه گاهت نجف ونام ونشان کـرب وبلا سوز یعنی هوسِ جرعه ای از شط فـرات بــزند مُهـرِ عطـش ، بر لبمــان کرب و بلا بیقـرار اسـت  دلِ عاشـق بیـن الحــرمین هم  قـرارِ دلِ  زار و نگـران ، کــرب و بلا تـا محـرم  بـرسـد در تب  و تابنــد  همـه روز وشب وِردِ لبِ پیر وجوان کرب وبلا تربت کویِ حسین است که شـد کعبهٔ دل شد مَطافِ دلِ عشـّاقِ جهـان کـرب و بلا "کیمیا"! شعــر تو  شـوری ز  محـرّم دارد که ردیف آمده بی شرح وبیان،کرب وبلا شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار تلگرام JOin↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمی باشد. [⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این روزهـــا دلشــوره دارم تا که برگردی با حســرتی چشم انتظـارم تا که برگردی شـــور غــزل دارد دلـــم هر صبــح آدینه دلتـنگــی ام را می نگــارم تا که برگـردی قلبـــم گواهی می دهد عصر ظهـورت را آدینـــه ها را می شمــارم تا که برگــردی ای یار غـــایب از نظــر حــال مرا دریاب آرامشــــی در دل نــدارم تا کـه برگــردی جان بر لبـــم آمــد ندیدم روی مـاهت را از دوریَت جان می سپارم تا که برگردی در انتظارت گــریه هایم باز کافی نیست باید کـه اشک خــون ببارم تا که برگردی ذکر لبــم "اَمَّن یُجیـبُ المضطَر" است اقا این روزها در اضـطــرارم تا که برگــردی هــجـر تو بــرد از "کیمیـا" آرامـش دل را آرام جــانـم ! بیقــــرارم تا کـــه برگردی شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمی باشد. [⇦ڪانال اشعار رقیه سعیدی(ڪیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ روح ختم المرسلین آهنگِ هجرت کرد و رفت توصیـه بر حرمت قرآن و عترت کرد و رفت برحرم هردم نگاه از روی حسرت کرد و رفت تا  دَمِ  آخر ، اشاره بر ولایـت کرد و رفت با اشـاره از غـدیر خُم حکایت کرد و رفت حرمت قرآن و عتــرت بعــدِ پیغمبــر شکست قلب زهــرا از دو دست بســتهٔ حیدر شکست عالم امکــان برای حضرت طاها گریست چشم پاک مصطفا بر غربت مولاگریست آتشِ در را تصور کرد و با زهــرا گریست یاد داغ مجـتبــا با  زینـب کبــرا گریست لحظهٔ آخــر بیاد ظهــر عاشـورا گریست دید زهــرا پشت در بابا صدایش می زند نالهٔ زهــرا دلــش را سـخت آتش می زند از هجوم شعله های فتنه،یک در سوخته پشت آن در سینـهٔ سـوزان مادر سوخته آیـه هـــای کوثـــر قرآنِ حیــــدر سوخته داغ بابا دیده ، پشـت در مکـــرر سوخته آسمـــان از غــــربت آل پیمبـــــر سوخته اصل ایثارودفاع ازحق بنام فاطمه است رمز اثبات ولایت در  قیام  فاطمه است ناگهان درکوچه ای باریک طوفان درگرفت دست نامردی به روی صورت مادر گرفت هـالهٔ  نیلـی  تمــام یــاس را در  بر گرفت آسمان شد تیره،نور ازچشم مادرپر گرفت چشمهـای مجتبـی با اشـکهــای تر گرفت غـربت کوی بنی هاشم حسـن را پیر کرد قلب او را اینچنین از زندگانی سیر کرد ای کریم بن کریم ای سفــره دار محتــرم ما گداییم و شمـا سلـــطان و آقــای کرم پرچم سبزت همیشه سـایه دارد بر سرم تا ابد با عشـق می مانیم پای این عَـلَـم جان به قربان کریمی که ندارد یک حرم گنبد وگلدسته می سازیم باصحن و سرا می شــود راه بقیــع ، آزاد مثـــل کــربلا در کرامت ، خوان تو گستـرده گویا از ازل خوی زیبا ، روی زیبای تو شد ضرب المثل شـد پیـام  صـبر تو حَـیِّ عَلـیٰ خَیرِ العَمَـل در شجـاعت قاسمت شد وارث شیـر جمل یادگارت مرگ را نوشیـد  اَحلـیٰ مِنْ عسل کربلا شد جای تو، قاسم ، هوادار حسین یادگـار دیگرت شــد آخـرین یار حسین بودی عمـری بین مردم ظاهراً ،  اما غریب در میـان لشکــرت بی یاور و تنهـا ، غریب پای منبر در هجـوم طعنـــهٔ اعــدا ، غریب زندگــی کردی کنـار همسـرت حتی غریب آه ای تنهــاترین ســردار  در دنیـا ، غریب غربت وتنهایی ات ما را پریشان کرده است جمـع ما را زائر شـاه خراسان کرده است حضرت شمس الشموس!آیا پناهم می دهی؟ در حریم وآستان خویش راهم می دهی؟ سرفرودم،لحظه ای اذن نگاهم می دهی؟ نامه ای ، خط امانی ، بر گناهم می دهی؟ یا  امیــن الله ! اذنِ  بـارگاهـم  می دهی ؟ دلخوشم وقتی خودت اینگونه دعوت میکنی آهـوی گم کرده راهی را ضمـانت میکنی آخـر ماه صفــر کــردی چرا عــزم سفــر ؟ تا عبــا بر ســر کشیدی زندگی آمد به سـر شد اباصـلت از عبا و حال و روزت باخبر سوختــی در حجــرهٔ تنهـایی از سوز جگر داغ تو بر جـان اِنس و جان عالـم زد شَرَر روضه میخواندی به یادغربت جد غریب ناله می زد همصـدا با ناله ات ابن شبیب لحظـهٔ آخـر جـوادت بر سـرِ بالیــن رسید با حضورش روح تازه بر دل وجانت دمید تا تو را لب تشنه و تنها میان حجـره دید سوخت بالای سرت با ناله آه از دل کشید رفتنت را دیدو با بی صبری ازتو دل برید بـود اگـر اینــجا سـرِ بابا به زانـوی پسـر کربـلا ، رأس پسـر بــوده  به زانوی پدر ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۲ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین(۱۸) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ماتم عظمــای صفــر رسید از راه مدینــه گریون از داغ رسـول الله علـی ، عـــزادارِ ختـــم رســولانه فاطمــــه از داغ پـدر ، پریشــانه وای از دل زهرا(۴) بعدِ رســول الله گرفته شد از سر ظلمِ به  قـرآن و عتـــرت پیغمبــر فتـــنهٔ نامــردا ، آتش کیـــن بر در غـــربت زهــرا و غریبـــیِ حیـــدر امان از این غربت (۴) سیلــیِ نامــرد و یاس کبـــود ای وای سینــه و مسمار و آتش و دود ای وای امان از اون کوچه امان از اون غـربت دل حسن خون شد از این همه مِحنت غریب آقام ای وای (۴) عمـــری عــزادار روضـــهٔ مــادر بود نگــاه غمبــارش همیـــشه بر در بود همیــشه در هر جا غریب و تنها بود گرچـه صبـــور اما اسیــر غمهــا بود عمر پر از غصــه به سر رسیـد،آخـر زهر جفـا خورد از جفای یک همسـر غریب آقام ای وای (۴) چه غربتــی داره دفن غـــریبــونه کنـــار تابـوتش حسیـــن پریشـونه خاک بقیــــع آخر ، مــدفن مولا شد قبـــر غریبونه ش شبیــه زهـرا شد غریب آقام ای وای (۴) رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین(۱۹) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... چه غـــربتــی یارب ماه صفــر داره اباالحــــسن مــولا عــزم سفــر داره امام رضا هم شد مثل پدر ، مظلوم عزیز زهـرا شد ز کینه ها ، مسموم امام رضـــا جانم (۴) مجلــس مأمون و زهر جفــا ای وای روی سرش مولا ، کشید عبا ای وای آهِ اباصـــلت و حجـــرهٔ در بستـــه خاک کف حجره ، روضــهٔ سربسته امام رضـــا جانم (۴) بیاد عــاشــورا ســوز عطــش داره می خونه از گـــودال با جگــر پاره در اوج تنـــهایی مدینــه یادش بود تشتـــهٔ دیــدارِ رویِ جـــوادش بود امام رضـــا جانم (۴) تو لحــظهٔ آخر ، پســر رسیـد از راه ســرش به زانــو برد جــواد آل الله پدر ، غــم داغ جوون به ســـر داره پسـر ، روی قلبـــش ، داغ پدر داره امام رضـــا جانم (۴) بســوزه دلهـــامــون برای اون بابا که ارباً اربا دیـد یه قــامت رعنـــا چه غربتــی داره میون یک لشکر چقد جگــر سوزه داغ علی اکبــر غریب حسیــنم وای (۴) رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال «غریب آشنا» اشعار و نغمات کاربردی آیینی @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میــوهٔ قـلب علی ، زهرا ، ابوالقاسم ، حسن نور چشمـان  حسین و حجّــت قائم ، حسن گر نبوده  شـــیـر  صفین  و  جمل  در  کربلا موج می زد دَم به دَم در چهرهٔ قاسم ، حسن زنده از  نام  حســینم  در میان  روضـــه ها تا که جان دارد تنم ، دَم می زنم دائم ، حسن صـبـر  هـم  افتاده  زیــرِ  پای  مولای  کریـم وقت کَظمِ غیظ گوید حضرت کاظـم ، حسن روضه هایش خاطرات غصه دار مادر اسـت داغدارِ  کوچه ی  تنـگِ  بنی هاشــم ، حسـن "کیمیا" هم کاش می شد خـادم الزّهرا شود کاش بنویسد خودش ، نام مـرا خـادم ، حسن شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا عالَمــــی خلـــق اِیلِیـوب الله به نام پنج تن ماسِــوایَه اِیلیـــوب واجب ، ســلام پنج تن یِر گؤی اهلینَه آچیلدی باب تعظیم و سجود تـا ازل دَن آشـــکار اولــدی مقــــام پنج تن منــدَه جبرائیــل تک تا عــرشَـه پرواز اِیلَـرَم اِئتمَــــرَم هــرگز فـراموش ، احتـرام پنج تن خیر دنیا ، خیر عقبــایه چاتار هر شیعه کی اِیلِـیَــه هــــر دم اطـــاعت از امـــام پنج تن اولیــن شخصیــت خلقـت ، نظر اِیلَـر ، یقین صدقیلـــن دوت دامـــنِ خیـــر الانام پنج تن حاجتون وار یؤز دولاندیر حیدرین درگاهینه جمــع اُولوب مولا علـــی دَه هر مرام پنج تن حضرت زهـرا وِئریب قــول شفـــاعت اُمّــتَه اُولمیــوب هــرگز یالان قــول و کـلام پنج تن ِاِیلَـه یثــرب دَن گذر خاک بقیعَــه سـال نظـر مجتبــــایَـه آغــــلا بهــــرِ التیــــام پنج تن سَـسله سمت کربلادن تا یتیش سین دادیوَه خــامـــس آل عبـــا ، حُــسنِ خِتـــام پنج تن اهل بیتیـم جانینـی نذر اِیلَرم بِش نورَه من وار باشیـمــدا ســایه سارِ مستــدام پنج تن ســـائل درگــاه آل مصـطفــی ، عــزت تاپار چــون بو درگهـده اُولار آقــا ، غلام پنج تن "کیمیا"! سنــده مدال خـادمی ، زهـــرادن آل خلق اولوب زهرایه خاطر چون تمام پنج تن رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅✵﷽✵┅┄ : خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن... ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ علی موسی الرضا، شمس وِلا ، جانم فدایت نظر کن از کَرَم بر این گدایِ زیر پایت منم آن آهویِ گم کرده راهم ،یابن زهــرا ضمانت کن بمانم گوشهٔ صحن وسرایت امیر کَرَم/بخوانَم حرم/ که خیلی بی پناهم اگر که بَدم/صدایت زدم/کنی یک دم نگاهم علی موسی الرضا(۴) ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تو را ای شاه و سلطان خراسان می ستایم اگر دعوت کنی ، با سر به سوی تو می آیم نگارا ! رفته از کف ، صبر و آرام دل من که از هجــر حریمت بیقــراری می نمایم قرارم تویی/نگارم تویی/به عشقت مبتلایم گدای توام/فدای توام/صدایم کن صدایم علی موسی الرضا(۴) ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دلی سوزانِ درد و داغ هجران تو دارم هوایِ آمدن ، سمت خراســان تو دارم دلم را بسته ام بر پنجره فولادت آقا! که امّید ِ شِفــا و حکم درمان تو دارم طبیب دلم/حبیب دلم/اجابت کن دعـایم عنایت نما/ عطا کن عطا /برات کربلایم امیرم حسین/امیرم حسین/حسین جانم حسین جان ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۳/۲۸ 📍«نشر بدون ذکر منبع جایز نمی باشد» لینک کانال اشعار درایتا👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇🏻 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حالا که می بینـــی  به روی سر عبــایم را آمــاده کن در حجــره ام  بــزم  عـزایم  را دیگر نپرس از من اباصلت این چه احوال است دیگر بخوان از حال و روزم ، ماجرایم را یعنـی بدان وقتـی برای ماندن من نیست یعنی  اجــابت  کرده  معبـودم ، دعایم  را یک حجــرهٔ دربستــه را آماده کن  بر من بر هــم مزن این خلوت من  با  خدایم  را افتــادم  از  پا  تا رسیـدم  بر  درِ حجــره از بس کشیدم بر زمین این دست و پایم را می ســوزم اما شکـر حـق را زیر لب دارم تا  او  ببیند  حال  تسلیــم  و  رضــایم  را دلتنــگ  دیدار  جــوادم ، ناله  ســر  دادم تا  در مدینــه  بشنــود  ســوز  صـدایم  را آید به بالینـــم  جــواد ، آســـوده تر باشم می بینــم  آخــر  آن  عـزیــز  آشــنایم   را آه ای ابا صــلت، از دلم داری خبــر یا نه؟ پـر کرده داغ  کربلا  حـــال و  هـوایم  را سوز جگر دارم ، میان حجره می خوانم "یابن الشبیب" و روضه های کربلایم را شکر خدا که خواهرم معصومه اینجا نیست تا  مثل  زینب  بشنـــود  آه و  نوایم  را ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۰/۷/۱۴ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا