eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ مردی  از جنــس نـور می آیـد از  کـران هــای  دور   می آیـد سبزپوشی پر از طراوت عشق مهـــربـان ، بی غـــرور می آید پا به پای نسیـــم  روح افـــزا عطــــر ناب ظهـــور می آیــد می دمد نرگس از نگاه چمــن اشک شـوقم به شور می آیـد در هوایی که نام او جاریست آســـمان در ســــرور می آیــد از "محمـــد" گرفته نامـش را از دل  کــوه نـــور  مـی آیــد ذوالفـقــار علیست در دستش مثــل  مــولا  غیــور  می آیــد با عصایی که در ید بیضاست از   بلنـــدایِ  طـــور  می آیــد هــر نفــس با دَمِ مسیـــحـایی غمگســـاری صــــبور می آیــد جـام کوثــر به دست خود دارد با  شـــراب  طَهـــــور   می آیـد حشـمت و شوکتش سلیـمانــی* شاه دین ، سمتِ  مور می آیــد صوت داوودی اش چه روح افزا بـــا کــــلام  زبـــور  می آیـــد غصــه پر می کشد از این عالم وقت شــادی و شـــور می آیـد می رسد فصـــل آخرِ غیبـــت فصل ســبز حضــور  می آیــد باغ نرگس ، شمیـــم نو دارد عطر ناب ظهـــور   می آیــد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✏📗رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۲/۱۷ *سلیمانی: حضرت سلیمان نبی علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ❀࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ لینک کانال اشعاردر ایتا👆        ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
433_20294302936154.aac
27.88M
❃﷽❃ ┈••✾••🏴✾🏴••✾┈ یک اربعین سلام سرودم به نام تو تا بشنوم جواب علیک الســلام تو ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ چهــــل روزه دلــم پریشـــــونه ببیــن که خــواهر تو دلخـــونه چهل روزه که روضه می خونه حسین مظلوم.... ┈••✾••🏴✾🏴••✾••┈ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(بسم رب الحسین) """"""""""""""""""""""""""""""""" سلام بر مدینه و / به قلب زهرای بتول سلام ما به کربلا / به غربت آل رسول از شبِ اولِ دهه /با اشک و آه و زمزمه وارد کربلا شدیم /با روضه های فاطمه با مدد از نام بی بی / وارد خیمه ها شدیم به دعوت مادرمون / راهیِ روضه ها شدیم از اولِ ماه عزا / زهرا میاد توو کربلا ناله ی "یابُنَی"َّ رو / سرمیده با آه و نوا بنای داغ کربلا، /شروعش از مدینه است ز ناله های مادر از /زخمی که روی سینه است شعله کشید توو مدینه /آتیش بغض و فتنه ها همین آتیش توو کربلا /افتاد میوون خیمه ها یه مادری پشتِ دری /توو آتیش مدینه سوخت خیمه ها توی کربلا / تو شعله های کینه سوخت محسن شش ماهه که شد /فداییِ راه علی فاطمه تنها یاور و / مدافع جان ولی جرأت شش ماهه کُشی /رسید به دشت کربلا حنجر اصغر و بُرید /تیر سه شعبه ، بی هوا اگه شکسته پهلویِ / فاطمه توی کوچه ها پهلوی اکبرِ حسین /شکسته شد به زیر پا اگه توو کوچه مادر و /سیلی بی هوا زدن توو کربلا رقیه رو / سیلیِ ناروا زدن مدینه توی کوچه ها /غلاف زدن به بازوها یه زهرای سه ساله هم /کتک میخورد توو کربلا اوج غریبی علی /با غسل و دفن بی صدا داغ بی مادری نشست /رو قلب پاک بچه ها یه مادر جوونی که /می رفت با قامتی کمون سپرده شد توو دل شب / به یک مزار بی نشون زینبی که توو بچگی /دفن شبونه دیده بود یه تشییع غریبونه /به روی شونه دیده بود توی خرابه هم براش /زنده شد این خاطره ها دوباره یک تنِ کبود / دوباره زخم آشنا دوباره رویِ نیلی و /دوباره قامت کمون دوباره بغض و کینه ها / رو برگِ یاس نیمه جون هرجایی از کرب و بلا / یه رَدّ پای فاطمه است عطر گل یاس جوون /کنار نهر علقمه است خیمه ای که به پا میشه /به نام عباس علی می پیچه توو محفلِ غم /عطر گل یاس علی دلیل اینکه فاطمه /مادر کربلا شده با ناله های زینبش /همیشه همنوا شده حضور زهرا همه جا /قوت قلب زینبه مادری که مراقبِ / رقیه توو دل شبه مادری که سرِحسین / رو زانو هاش شده جدا هرشب جمعه کربلاست / حسین و میزنه صدا غریب مادر ، پسرم / شهید عطشان ، پسرم سپردنت به خاک ، چرا / باتنِ عریان ، پسرم غریب حسین غریب حسین(۴) """""""""""""""""""""''''""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۳۱ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ روح ختم المرسلین آهنگِ هجرت کرد و رفت توصیـه بر حرمت قرآن و عترت کرد و رفت برحرم هردم نگاه از روی حسرت کرد و رفت تا  دَمِ  آخر ، اشاره بر ولایـت کرد و رفت با اشـاره از غـدیر خُم حکایت کرد و رفت حرمت قرآن و عتــرت بعــدِ پیغمبــر شکست قلب زهــرا از دو دست بســتهٔ حیدر شکست عالم امکــان برای حضرت طاها گریست چشم پاک مصطفی بر غربت مولاگریست آتشِ در را تصور کرد و با زهــرا گریست یاد داغ مجـتبـی با  زینـب کبــرا گریست لحظهٔ آخــر بیاد ظهــر عاشـورا گریست دید زهــرا پشت در بابا صدایش می زند نالهٔ زهــرا دلــش را سـخت آتش می زند از هجوم شعله های فتنه،یک در سوخته پشت آن در سینـهٔ سـوزان مادر سوخته آیـه هـــای کوثـــر قرآنِ حیــــدر سوخته داغ بابا دیده ، پشـت در مکـــرر سوخته آسمـــان از غــــربت آل پیمبـــــر سوخته اصل ایثارودفاع ازحق بنام فاطمه است رمز اثبات ولایت در  قیام  فاطمه است ناگهان درکوچه ای باریک طوفان درگرفت دست نامردی به روی صورت مادر گرفت هـالهٔ  نیلـی  تمــام یــاس را در  بر گرفت آسمان شد تیره،نور ازچشم مادرپر گرفت چشمهـای مجتبـی با اشـکهــای تر گرفت غـربت کوی بنی هاشم حسـن را پیر کرد قلب او را اینچنین از زندگانی سیر کرد ای کریم بن کریم ای سفــره دار محتــرم ما گداییم و شمـا سلـــطان و آقــای کرم پرچم سبزت همیشه سـایه دارد بر سرم تا ابد با عشـق می مانیم پای این عَـلَـم جان به قربان کریمی که ندارد یک حرم گنبد وگلدسته می سازیم باصحن و سرا می شــود راه بقیــع ، آزاد مثـــل کــربلا در کرامت ، خوان تو گستـرده گویا از ازل خوی زیبا ، روی زیبای تو شد ضرب المثل شـد پیـام  صـبر تو حَـیِّ عَلـیٰ خَیرِ العَمَـل در شجـاعت قاسمت شد وارث شیـر جمل یادگارت مرگ را نوشیـد  اَحلـیٰ مِنْ عسل کربلا شد جای تو، قاسم ، هوادار حسین یادگـار دیگرت شــد آخـرین یار حسین بودی عمـری بین مردم ظاهراً ،  اما غریب در میـان لشکــرت بی یاور و تنهـا ، غریب پای منبر در هجـوم طعنـــهٔ اعــدا ، غریب زندگــی کردی کنـار همسـرت حتی غریب آه ای تنهــاترین ســردار  در دنیـا ، غریب غربت وتنهایی ات ما را پریشان کرده است جمـع ما را زائر شـاه خراسان کرده است حضرت شمس الشموس!آیا پناهم می دهی؟ در حریم وآستان خویش راهم می دهی؟ سرفرودم،لحظه ای اذن نگاهم می دهی؟ نامه ای ، خط امانی ، بر گناهم می دهی؟ یا  امیــن الله ! اذنِ  بـارگاهـم  می دهی ؟ دلخوشم وقتی خودت اینگونه دعوت میکنی آهـوی گم کرده راهی را ضمـانت میکنی آخـر ماه صفــر کــردی چرا عــزم سفــر ؟ تا عبــا بر ســر کشیدی زندگی آمد به سـر شد اباصـلت از عبا و حال و روزت باخبر سوختــی در حجــرهٔ تنهـایی از سوز جگر داغ تو بر جـان اِنس و جان عالـم زد شَرَر روضه میخواندی به یادغربت جد غریب ناله می زد همصـدا با ناله ات ابن شبیب لحظـهٔ آخـر جـوادت بر سـرِ بالیــن رسید با حضورش روح تازه بر دل وجانت دمید تا تو را لب تشنه و تنها میان حجـره دید سوخت بالای سرت با ناله آه از دل کشید رفتنت را دیدو با بی صبری ازتو دل برید بـود اگـر اینــجا سـرِ بابا به زانـوی پسـر کربـلا ، رأس پسـر بــوده  به زانوی پدر ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۲ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ای   سفــــره دار   آل  عبا ،  اَیُّهَا  الکریم ای  نامـــدار  جـود  و سَخا ، اَیُّهَا الکریم در بین سفره های کَرَمخانه خورده است خوان  کَرم  به  نام  شما ،  اَیُّهَا  الکریم سائل  به جستجوی  کرمخانه  می رود امــا روی تو سمـتِ گـــدا ، اَیُّهَا الکریم سبقت گرفته ای تو به حُسن و جمال از زیبـــاترین  نبــیّ  خــــدا ،  اَیُّهَا  الکریم آیینـــه دار حُســــنِ  خـــداوند  داوری آیینـــه ای  تمــــام نمـــا  ، اَیُّهَا  الکریم رویت حسن وَ خُلق نکویت شده حسن حــق برگـــزیده نام  تو را ، اَیُّهَا الکریم بر تربت بقیع ، ز تو عزت رسیده است خاکش گرفتــه رنگ شِفــا ، اَیُّهَا الکریم نگذاشتند گر که تو صاحب حرم شوی داری حـرم در این دل ما ، اَیُّهَا  الکریم چیـــزی نمــانده  خانه آل سعــود  هــم ویران شود به هر دو سرا ، اَیُّهَا  الکریم مانند مادرت به همین  قبــر خاکی ات بودی تو در مقـــام رضــا ، اَیُّهَا  الکریم عمــری به یاد  کوچـــه و مادر  گریستی زین غم  نبوده ای تو ،جدا ، اَیُّهَا الکریم فرموده ای که روضه من ، داغ مادر است بیــن  تمـــام  خاطـــره هــا ، اَیُّهَا الکریم آه ای غریب شهر پیمبــر ! چه کرده اند با  یادگـــار  شیـــر  خــدا ، اَیُّهَا  الکریم  نام غـــریب آل عبـــا هم به نام توست آه ای غریب ، در همــه جا ، اَیُّهَا الکریم حتـــی غریبِ خانه و کاشــانه بوده ای از همســـرت رسیده جفـــا ، اَیُّهَا الکریم یک شب که زینبت شده مهمان خانه ات گشتـــه  نشـــان تیـــر بــلا ، اَیُّهَا الکریم می ریخت پاره های جگر در میان تشت می زد  شــرر به  اهــل  ولا ، اَیُّهَا الکریم آن دَم که بود رأس تو بر زانوی حسین دیدی تو اشــک و آه و نوا ، اَیُّهَا الکریم کردی اشــاره ای تو بر آن روز واقعـــه در  کــارزار  کــرب و بــلا ، اَیُّهَا الکریم گفتی ، اَمان ز شام بلا ، چوب خیزران رأس حسین و تشت طلا ، اَیُّهَا الکریم در کربلا به جای شمـــا هـم دو یادگار هستند  در صــف شهــدا ، اَیُّهَا الکریم ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۲ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سبک:صلّ الله علیک یا فاطمه... ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ با یــاد تو دل شـــد راهــیِ بقیــــع ، مـولا ســــویِ  تــو  کــــریـم  آل الله ای غمخـــوار حضـــرت زهــرا الله اکبــــر سبــط مصطــفی افتـاد از پا  از زهــر کینـه ها الله اکبـــــر  پـارهٔ جـگـــــر آتش می زد بر جان مجتبــیٰ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ یابن الزهــــرا آقـــا ، دسـت  بــا کَـــرَم داری عمـری ، ســـایه بر سـرم داری تــو  دلهــــای ما حـــرم  داری الحمـــدلله زیــر ســـایَه تیــم رامون داده زهرا تو روضه ها الحمـــدلله دُورِ سفـــره تـون حاجـات دلهـامون میــشه روا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یا حسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ از این غـــربت گشتـــه خیمـــهٔ عــــزا بر پــا می خونه روضه بر این غمها از داغ تـو حضـــرت  زهــــرا سبـحان الله از نـالــهٔ ســـحر سبــحان الله  از آه  پر شــرر سبــحان الله از قلب زینب و سبــحان الله از پـارهٔ جگـــر ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ صــلّ اللّه علیکَ یاحسن(۴) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ شاعر : رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا :خوش اومدی تو از سفر بابا.... """"""""🏴🏴""""""""" کریم آل مصطفــا ،مولا عزیز قلب مرتضا ، مولا تویی امام مجتبـا، مولا (غریب حسن جان) غریب حسن غریب حسن جانم(۳) غریب حسن جان(۲) """""""""🏴🏴"""""""""" کریمــی و خــوان کرم داری یه عمری سایه رو سرم داری توقلب عاشقـــات حـرم داری (کریمی آقا) غریب حسن غریب حسن جانم(۳) غریب حسن جان(۲) """""""""🏴🏴"""""""""" دلم میخواد بیـام مزار تو روضه خونت بشم کنارتو شـدم دوباره بی قــرار تو (غریب حسن جان) غریب حسن غریب حسن جانم(۳) غریب حسن جان(۲) """""""""🏴🏴"""""""""" فــدای قبــر بی چـــراغ تو نمی تونیم بیایم ســراغ تو می سوزه قلب ما ز داغ تو (غریبی آقا) غریب حسن غریب حسن جانم(۳) غریب حسن جان(۲) """""""""🏴🏴"""""""""" توخونه خودت شدی مظلوم شدی ز  یار و یاوری  محروم به زهر کینه ها شدی مسموم (غریبی آقا) غریب حسن غریب حسن جانم(۳) غریب حسن جان(۲) """""""""🏴🏴"""""""""" پیــر شــدی از مصیبت مـادر به یــاد نــاله هــای پشـت  در با غم کوچه زندگیت شد، سر (غریب مادر) غریب حسن غریب حسن جانم(۳) غریب حسن جان(۲) """""""""🏴🏴"""""""""" تو لحظه های آخرت، آقا راهــی کربلا شدی ، مولا روضهٔ آخرت شد عاشورا (حسین مظلوم) غریب حسن غریب حسن جانم(۳) غریب حسن جان(۲) """""""""🏴🏴"""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۵ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میــوهٔ قـلب علی ، زهرا ، ابوالقاسم ، حسن نور چشمـان  حسین و حجّــت قائم ، حسن گر نبوده  شـــیـر  صفین  و  جمل  در  کربلا موج می زد دَم به دَم در چهرهٔ قاسم ، حسن زنده از  نام  حســینم  در میان  روضـــه ها تا که جان دارد تنم ، دَم می زنم دائم ، حسن صـبـر  هـم  افتاده  زیــرِ  پای  مولای  کریـم وقت کَظمِ غیظ گوید حضرت کاظـم ، حسن روضه هایش خاطرات غصه دار مادر اسـت داغدارِ  کوچه ی  تنـگِ  بنی هاشــم ، حسـن "کیمیا" هم کاش می شد خـادم الزّهرا شود کاش بنویسد خودش ، نام مـرا خـادم ، حسن شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ :یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ... به تماشابیا ای پسر فاطمه... السـَّــلامُ علیــکَ ،  اَیُّهـَــا المجــتبــیٰ سبـــط پاک نبــی ای پســر مرتضــیٰ یا امــام حـــسن ، غـریب خـاک بقیع جـان ، فـدای تـو و تـربت پــاک بقیع ای  امیـــر کـــرم/ سایه ات بر سرم/ یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای غــریب وطـن ، کشتـــهٔ زهـر جفـا شد نصیبــت جفا ز همســری بی وفـا شــــده از داغ تــو مدینــــه ماتمـسرا در بقیــع ، فاطمــه گرفتــه بـزم عــزا دارد این زمــزمه/ مـادرت  فاطـمـه / یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاره پاره جـگــــر ، بنــد دل فاطمـــه زینب خسـته دل ، غـرقِ در این ماتمه ناله سر داده از غـربـت تو خواهـــرت تیر باران شـد از کین عدو ، پیکـــرت پـاره های جگـــر/ بر دلــم زد شــرر/ یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه روزی شیعیان برات می سازن حرم همگی جمـع میشــن به دورِ خوانِ کرم یه روزی ما میـشیـــم زائــر کـوی شما میشــه خاک بقیــــع شبیـهِ کـرب و بلا هـمـــهٔ  زائـــــرا / میخونن یکصدا / یا حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حــرم  و  گنــبـد  چــهــار  امــام بقیـــع میــشـه دارالشــفا خــاک تمـــام بقیـــع با ظهـور و حضــور حجت بن الحســن می پیچـه در بقــیـع ، عطر گل یاسمـن می خونن عاشقـان/ بــا امــام  زمــــان / یا حسـن جان(۲) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)۱۴۰۱/۶/۳۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین(۱۸) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ماتم عظمــای صفــر رسید از راه مدینــه گریون از داغ رسـول الله علـی ، عـــزادارِ ختـــم رســولانه فاطمــــه از داغ پـدر ، پریشــانه وای از دل زهرا(۴) بعدِ رســول الله گرفته شد از سر ظلمِ به  قـرآن و عتـــرت پیغمبــر فتـــنهٔ نامــردا ، آتش کیـــن بر در غـــربت زهــرا و غریبـــیِ حیـــدر امان از این غربت (۴) سیلــیِ نامــرد و یاس کبـــود ای وای سینــه و مسمار و آتش و دود ای وای امان از اون کوچه امان از اون غـربت دل حسن خون شد از این همه مِحنت غریب آقام ای وای (۴) عمـــری عــزادار روضـــهٔ مــادر بود نگــاه غمبــارش همیـــشه بر در بود همیــشه در هر جا غریب و تنها بود گرچـه صبـــور اما اسیــر غمهــا بود عمر پر از غصــه به سر رسیـد،آخـر زهر جفـا خورد از جفای یک همسـر غریب آقام ای وای (۴) چه غربتــی داره دفن غـــریبــونه کنـــار تابـوتش حسیـــن پریشـونه خاک بقیــــع آخر ، مــدفن مولا شد قبـــر غریبونه ش شبیــه زهـرا شد غریب آقام ای وای (۴) رقیه سعیدی (ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میــوهٔ قـلب علی ، زهرا ، ابوالقاسم ، حسن نور چشمـان  حسین و حجّــت قائم ، حسن گر نبوده  شـــیـر  صفین  و  جمل  در  کربلا موج می زد دَم به دَم در چهرهٔ قاسم ، حسن زنده از  نام  حســینم  در میان  روضـــه ها تا که جان دارد تنم ، دَم می زنم دائم ، حسن صـبـر  هـم  افتاده  زیــرِ  پای  مولای  کریـم وقت کَظمِ غیظ گوید حضرت کاظـم ، حسن روضه هایش خاطرات غصه دار مادر اسـت داغدارِ  کوچه ی  تنـگِ  بنی هاشــم ، حسـن "کیمیا" هم کاش می شد خـادم الزّهرا شود کاش بنویسد خودش ، نام مـرا خـادم ، حسن شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا عالَمــــی خلـــق اِیلِیـوب الله به نام پنج تن ماسِــوایَه اِیلیـــوب واجب ، ســلام پنج تن یِر گؤی اهلینَه آچیلدی باب تعظیم و سجود تـا ازل دَن آشـــکار اولــدی مقــــام پنج تن منــدَه جبرائیــل تک تا عــرشَـه پرواز اِیلَـرَم اِئتمَــــرَم هــرگز فـراموش ، احتـرام پنج تن خیر دنیا ، خیر عقبــایه چاتار هر شیعه کی اِیلِـیَــه هــــر دم اطـــاعت از امـــام پنج تن اولیــن شخصیــت خلقـت ، نظر اِیلَـر ، یقین صدقیلـــن دوت دامـــنِ خیـــر الانام پنج تن حاجتون وار یؤز دولاندیر حیدرین درگاهینه جمــع اُولوب مولا علـــی دَه هر مرام پنج تن حضرت زهـرا وِئریب قــول شفـــاعت اُمّــتَه اُولمیــوب هــرگز یالان قــول و کـلام پنج تن ِاِیلَـه یثــرب دَن گذر خاک بقیعَــه سـال نظـر مجتبــــایَـه آغــــلا بهــــرِ التیــــام پنج تن سَـسله سمت کربلادن تا یتیش سین دادیوَه خــامـــس آل عبـــا ، حُــسنِ خِتـــام پنج تن اهل بیتیـم جانینـی نذر اِیلَرم بِش نورَه من وار باشیـمــدا ســایه سارِ مستــدام پنج تن ســـائل درگــاه آل مصـطفــی ، عــزت تاپار چــون بو درگهـده اُولار آقــا ، غلام پنج تن "کیمیا"! سنــده مدال خـادمی ، زهـــرادن آل خلق اولوب زهرایه خاطر چون تمام پنج تن رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا