eitaa logo
حدیث عشق
5.8هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
💠 یادداشت‌‌‌های تحلیلی _خبریِ یک منتقد 💠 ✔️سیاسی ✔️عقیدتی ✳️مسابقه همراه‌باجوایز نفیس ادمین دریافت پیامهای مردمی : @adminlawyer2 تبادل و تبلیغات: @Sh13821210
مشاهده در ایتا
دانلود
📿 پاکی نیّت 📿 🔸علامه بلاغی🔸 🔷درباره ی علامه شیخ محمدجواد بلاغی نوشته اند که در کارهای خود آنقدر متوجه خدای سبحان و خالص بودن اعمال بود که درقسمتی از کتاب های منتشره اش نام خود را ننوشت و به عنوان نویسنده ای گمنام و ناشناس، آن ها را منتشر کرد . 🔶 می فرمود: هدف من دفاع از اسلام و تشیع و حقیقت است و کتاب من به نام من چاپ شود و یا به نام دیگری هیچ فرقی ندارد. آری این است شعار مصلحانی که به ارزش های والا ایمان دارند و این است نمونه ای از آنچه تفسیر مادی حرکات انسان را ابطال می کند. ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱ به کانال بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱
🔮 🌲...باغ ارزان...🌲 🔸حضرت آیت الله بروجردی (ره)🔸 💠در یکی از سالها، نان در بروجرد کمبود پیدا کرد و گران شد. ایشان عده ای از متمکنین و افراد بابضاعت را جمع کرد و فرمود: «وظیفهٔ شما، کمک به فقراست!» . 💠اقداماتی انجام شد، اما کمک ها کافی نبود. خود آن بزرگوار - با آنکه امکانات چندانی نداشت - احساس وظیفه کرد و باغ ارثی خود را در حدود چهار هزار تومان فروخت و نان و گندم برای فقرا خرید و توزیع کرد. . 🔴بعدا که خویشاوندان ایشان مطلع شدند، حضرت آقا را ملامت کردند که: «چرا این باغ ارزان فروختید؟!» به هر حال ایشان، از این قبیل قضایا زیاد داشت. 📚منبع: کتاب خوب تر از آفتاب ملک نویسنده: عبدالحسن بزرگمهرنیا ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱ به کانال بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱
🔺نقل می‌کنند که مرحوم ملأ احمد نراقی کاشانی، نویسنده کتاب اخلاقی «معراج السعادة»، ساکن در کاشان بود. درویشی که کتاب معراج السعادة و بخش زهد و پارسایی آن کتاب را خوانده بود، نزد ملأ احمد نراقی آمد و دید ملأ احمد زندگی و دستگاه مرتبی دارد (چون ایشان مرجع بود و مردم به خانه ایشان رفت و آمد می‌کردند). ♻️درویش، وقتی آن همه بیا و برو و شهرت و دستگاه محقق نراقی را دید، تعجب کرد که این استاد اخلاق، چرا خودش زاهد و پارسا نیست! (با اینکه در کتاب معراج السعادة آن همه راجع به زهد سخن گفته است) بعد از دو-سه روز که می‌خواست مرخص شود، مرحوم نراقی فهمیده بود که برای آن درویش، معمایی پیش آمده است. به او گفت: کجا می‌خواهی بروی؟ او عرض کرد: می‌خواهم به کربلا بروم. محقق نراقی فرمود: من هم می‌آیم. او گفت: من باید چند روز صبر کنم تا مهیا شوی. 🔺مرحوم نراقی فرمود: همین الآن حاضرم. به راه افتادند تا به قم رسیدند. در قم، محقق نراقی دید رنگ صورت درویش تغییر کرد. از علت پرسید. او گفت: کشکولم را در کاشان جا گذاشته‌ام. محقق نراقی فرمود: کشکول در جای خودش هست. فعلاً برویم و بعد برمی‌گردیم و کشکول شما را می‌دهم. 🔺درویش گفت: من بدون کشکول نمی‌توانم زندگی کنم و علاقه به آن دارم. باید برگردیم و آن را بردارم. مرحوم نراقی همان‌جا فرصت را به دست آورد؛ به او فهماند که زهد اسلام یعنی چه؟ زاهد آن نیست که در جامعه نباشد؛ شهرت نداشته باشد؛ یا ریاست نداشته باشد. زاهد کسی است که دلبستگی به چیزی یا به کسی جز خدا نداشته باشد و دلبستگی ولو به کشکول باشد، زاهد نیست. کتاب سجاده پرواز - یحیی نوری ص ۹۶- ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱ به کانال بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱
🔺سربار دیگران نبودند! 💢شیخ کارهای شخصی خودشان را شخصا" انجام می دادند و سعی می کردند که سر بار دیگران نباشند. در ایام بیماری وفات شان که حال شان به خاطر ضعف شدید، مناسب نبود، عده ای از دوستان برای عیادت خدمت ایشان رسیدند. 🔹یکی از شاگردان درخواست استخاره ای کرد. ایشان فرمود: نیت کنید... 🌱یک دفعه ایشان با آن حال بیماری از رختخواب بیرون آمد، و به صورت چهار دست و پا تا کنار دیوار حرکت کرد . دستش را به دیوار گرفت و بلند شد، و از روی طاقچه چیزی برداشت و به همان صورت برگشت. وقتی داخل رختخواب شد، در دستشان تسبیح بود و این همه زحمت برای آوردن تسبیح بود . 💠یکی از دوستان گفت : آقا شما می فرمودید ما می آوردیم چرا این همه خودتان را به زحمت انداختید؟ ⚡️ایشان فرمود: پیامبر اکرم ( ص) می فرمایند: «بعد از ایمان و عمل صالح اگر کسی بتواند سربار مردم نباشد، من به او وعده بهشت می دهم» . آیا نمی خواهید من به وعده پیامبر خدا برسم؟ ♻️در ادامه فرمود: «داداش جونا! تا می توانید روی پای خودتان بایستید و عزت نفس داشته باشید و از کسی سؤال و درخواست نکنید و خودتان کارهای خودتان را انجام دهید». ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱ به کانال بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱
🔺مراقب بچه های ما! ▫️شیخ فرمودند: 🔹 یکی از سادات فامیل در مشهد، چندقلو زایمان کرده بود. به منزلشان رفتم شوهرش خانه نبود و حالش مساعدنبود. 🔸به او گفتم:«شما بخوابید من از بچه‌ها نگهداری می‌كنم» و او هم خوابید. 🌀نصف شب دیدم، بچه‌ها خیلی گریه می‌كنند، فهمیدم كه خودشان را كثیف كرده‌اند. داخل حیاط آمدم كه كهنه بیاورم و آنها را پاك كنم و قُنداق نمایم؛ اما متأسفانه باران آمده بود و تمام آنها خیس شده بود. ⚡️به داخل برگشتم و عبای خود را چهار تكّه كرده و به وسیله آن بچه‌ها را تمیز كردم و قنداق نمودم. 🍁اذان صبح كه به طرف حرم حضرت رضا علیه السلام حركت كردم، در بین راه، چند سگ به من حمله كردند؛ مشغول دفع سگ‌ها بودم كه سیّدی آمد و سگ‌ها را رد كرد و به من گفت: «كسی كه تا صبح از بچه‌های ما مراقبت كرده، ما قادر نیستیم چهار تا سگ را از او دفع كنیم؟!» بعد هم غیب شد. ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱ به کانال بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱
🔺هشت هزار تومان! ▫️یکی از بازرگانان مورد اعتماد تهران: 🔹روزی در خدمت آیت الله بودم و هیچ کس دیگر نبود. آقا ناگاه فرمود:«فردی درِخانه است و خواسته‌ای دارد». ▪️عرض کردم: آقا کسی زنگ نمی‌زند. ▫️فرمود: چرا کسی هست. این پاکت را به او بدهید تا برود. 🔸 پاکت را گرفتم و جلو در آمدم، شخص محترمی را دیدم که قدم می‌رند. او را صدا کردم و گفتم شما زنگ زدید؟ ▪️گفت خیر. ▫️پرسیدم: کاری دارید 🍁گفت:«آری، همسرم بیمار است و برای بستری شدن هشت هزار تومان کسری دارم»... 💢پاکت را به او دادم. او همانجا باز کرد و پولها را شمرد. درست هشت هزار تومان بود. ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱ به کانال استادسعیدمحرابی بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓        https://eitaa.com/saeidmehrabi      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱
سیلی به صورت مجتهدی زده شد👋 آیت الله محمد تقی بافقی از علما و مجتهدین قم بود. ایشان در حمام مشاهده کردند که ریشش را می تراشد، فرمودند :((آقا ریشتان را نتراشید، است)) سرهنگ (زمان طاغوت) خشمگین شد یک کشیده زد توی صورت این عالم ربانی. حاج شیخ بدون تامل طرف دیگر صورت را آورد و گفت:یک هم این طرف صورتم بزن ولی دیگر ریشت را نتراشید. سرهنگ از اخلاق و استقامت ایشان متعجب شده و از سوال کرد این شخص کیست؟ دلاک گفت:او ایت الله بافقی است. سرهنگ از ایشان عذر خواهی کرد. وتا آخر عمر ریش نتراشید و از مریدان مرحوم بافقی گردید. ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱ به کانال استاد سعیدمحرابی بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/saeidmehrabi      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱
🔺دلیل عقب ماندگی ما! ▫️آیت‌الله بهجت: 🔹خیلی خطرناک است که ندانیم قُدما چه راهی را می‌رفتند! دلیل عقب‌ماندگی ما آن است که اموال شبهه‌ناک مصرف می‌کنیم، و مال شبهه‌ناک، ایجاد تردید و شبهه می‌کند، و به‌قدر ضرورت و نان خالی اکتفا نمی‌کنیم. 🔸 اینهاست که در تحصیل ایمان و یقین و توفیق در تحصیل و آثار و برکات آن اثر دارد؛ لذا بعضی از علما خودشان در خانه نان تهیه می‌کردند، تا از جهت طهارت و حلیت آن مطمئن باشند. 🌀 تصرف در مالی که صاحب آن راضی نیست و مصرف‌کردن آن، در علمیات و عملیات ما اثر می‌گذارد. ⚡️ناصرالدین‌شاه به مرحوم خیلی احترام می‌گذاشت؛ لذا او را از پرداخت مالیات معاف کرده بود. ولی مرحوم کنی به او گفت: «خواهش می‌کنم دستور دهید از املاک ما هم مالیات بگیرند!». 🍁 و مقصودش این بود که از هر جا کم کنند، به دیگران می‌افزایند، و از ما که مالیات نمی‌گیرند، به‌جای آن از دیگران بیشتر می‌گیرند. 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۸۲ ‌‎❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱ به کانال استاد سعیدمحرابی بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/saeidmehrabi      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ ⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱