eitaa logo
استاد سعید محرابی🇮🇷
6.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
6 فایل
💠 یادداشت‌‌‌های تحلیلی _خبریِ یک منتقد 💠 ✔️سیاسی ✔️عقیدتی ✳️مسابقه همراه‌باجوایز نفیس ادمین دریافت پیامهای مردمی : @team_admin تبادل و تبلیغات: @team_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌹 مردی خسیس تمام دارایی‌اش را فروخت و طلا خرید. او طلاها را در گودالی در حیاط خانه‌اش پنهان کرد. مدت زیادی گذشت و او هر روز به طلاها سر می‌زد و آنها را زیر و رو می‌کرد. تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد. همسایه، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت. روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت. او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش می‌زد. رهگذری او را دید و پرسید: «چه اتفاقی افتاده است؟» مرد حکایت طلاها را بازگو کرد. رهگذر گفت: «این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست. تو که از آن استفاده نمی‌کنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟» ◀️ ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است. چه بسیار افرادی هستند که پولدارند اما ثروتمند نیستند و چه بسیار افرادی که ثروتمندند ولی پولدار نیستند. 🌹 🌿 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌹 از گوسفندی پرسیدند: اگر تو گرگ بودی چه كار می كردی؟ گوسفند گفت: من گرگ ها را به علف خوردن عادت می دادم تا دیگر به گوسفند های بی گناه حمله نكنند. از گرگی هم پرسیدند: اگر گوسفند بودی چه كار می كردی؟ گفت: من به گوسفند ها می آموختم كه چه طور با دو پای عقبشان به سر گرگ ها بزنند و آن ها را بكشند. ◀️ ذات هیچ حیوانی را نمی توان عوض كرد و آدم ها هم با پوشیدن لباس های رنگارنگ ذاتشان تغییر نمیكند. 🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂
جوانی تصميم گرفت از دختر مورد پسندش، خواستگاری کند، اما قبل از اقدام به این‌کار، از مردم در مورد آن دختر جویای معلومات شد. مردم چنین جواب دادند: این دختر بدنام، بی‌ادب، بدخوی و خشن است. آن شخص از تصمیم خود منصرف شده به خانه‌ی خود برگشت و در مسیر راه با شیخ کهن‌سالی رو به رو شد؛ شیخ پرسید: فرزندم چی‌شده؟ چرا این‌قدر پریشان و گرفته‌ای؟ آن شخص قصه را از اول تا آخر برای شیخ بیان نمود. شیخ گفت: بیا فرزندم من یکی از دخترانم را به عقد تو درمی‌آورم، اما قبل از آن برو و از مردم درباره‌ی دخترانم پرس و جو کن. شخص رفت و از مردم محل در مورد دختران شیخ سؤال کرد و دوباره به نزد شیخ آمد. شیخ از آن جوان پرسید: مردم چی‌گفتند؟ - مردم گفتند: دختران شیخ، بسیار بداخلاق، بی‌ادب، بی‌حیا، فاسق و بی‌بندوبارند. شیخ: با من به خانه بیا! وقتی‌که آن شخص به خانه‌ی شیخ رفت، به جز یک پیر زن، کسی را ندید و آن پیر زن، همسر شیخ بود که به خاطر عقیم و نازا بودنش هیچ فرزندی به دنیا نیاورده بود. زمانی‌که آن شخص از دیدن این حالت شوکه شد، شیخ برایش گفت: فرزندم! مردم به هیچ‌کسی رحم نمی‌کنند و دانسته، یا ندانسته در حق دیگران هرچه و هر قسمی که خواستند حکم می‌کنند. ◀️به قضاوت مردم اعتنا نکنید؛ چون آن‌ها به حرف‌زدن و قضاوت‌کردن پشت سر مردم، عادت کرده‌اند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌹 روزی در نماز جماعت موبایل فردی زنگ خورد زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود بعد از نماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر به نماز نرفت. . همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست. مرد کافه چی با خوشرویی گفت اشکال نداره، فدای سرت... و او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد. ◀️ گاهی جای خدا مجازات می کنیم و جای خدا می بخشیم! ... 🌹 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹 🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛
مرشد چلویی در بازار تهران چلوکبابی داشت و به دلیل رفتار خوبش با مشتریانش به بهترین کاسب قرن معروف شده بود، روزی چند نفر جلوی مرشد چلویی را گرفتند و به او گفتند:"پول دخل امروزت را رد کن بیاد." مرشد گفت :"محال است بدهم" گفتند :"می کشیمت "گفت :"بکشید!" بحث بالا گرفت، مرشد گفت:" به یک شرط پول دخل امروز را به شما می دهم ".آنها گفتند:" به چه شرطی؟ " گفت: "به شرطی که بیاید به منزل من و یک چایی باهم بخوریم، " آنها قبول کردند و رفتند و چای خوردند و مرشد پول ها را به آنان داد. آنها از مرشد پرسیدند:" که چرا همون اول در کوچه پول را ندادی؟ " مرشد گفت :" اون موقع اگر پول را می دادم آن پول دزدی می شد ولی الان شما مهمان من هستید و من دوست دارم به مهمانم هدیه بدهم..."سال ها گذشت و آن سه نفر از معتمدین بازار شدند. ◀️عمل خدایی دلِ بزرگ و مردانه می خواهد... 🌴اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🌴 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌹 🌴عقاب بود اما تفکرش او را عقب انداخت🌴 مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آن‌ها بزرگ شد . در تمام زندگیش، او همان کارهایی را انجام داد که مرغ ها می کردند، برای پیدا کردن کرم ها و حشرات زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی با دست و پا زدن بسیار، کمی در هوا پرواز می‌کرد. سال ها گذشت و عقاب خیلی پیر شد. روزی پرنده باعظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید او با شکوه تمام، با یک حرکت جزئی بالهای طلاییش برخلاف جریان شدید باد پرواز می کرد. عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید: این کیست؟ همسایه اش پاسخ داد: این یک عقاب است. سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم. عقاب مثل یک مرغ زندگی کرد و مثل یک مرغ مرد. زیرا فکر می کرد یک مرغ است. ◀️این ما هستیم که زندگی خودمان را میسازیم؛ نگذارید محیط اطرف شما را دچار تغییرات اساسی کند. وقتي باران مي بارد همه پرندگان به سوي پناهگاه پرواز مي كنند بجز عقاب كه براي دور شدن از باران در بالاي ابرها به پرواز در مي آيد. مشكلات براي همه وجود دارد اما طرز برخورد با آن است ﻛﻪ باعث تفاوت مي گردد. ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻋﻘﺎﺏ بلند پرواز باش. 🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌹 گویند: لیلی برای رسیدن به مجنون نذر کرده بود و شبی همهٔ مردم فقیر را طعام می‌داد. مجنون از لیلی پرسید: نذرت برای چیست؟ لیلی گفت: برای رسیدن به تو! مجنون گفت: ما که به هم نرسیده‌ایم. لیلی خشمگین شد و گفت: مگر همین که تو برای غذا آمده‌ای و من تو را می‌بینم، رسیدن به تو نیست؟ برو در صف بایست! مجنون در صف ایستاد که از دست لیلی غذا بگیرد و لیلی یک چشمش به مجنون بود. هنگامی که نوبتِ دادن غذا به مجنون شد؛ لیلی به بهانه‌ای ظرف مجنون از دست خود انداخت و شکست. پنج بار این کار را تکرار کرد تا مجنون برود و ظرف دیگری بیاورد و در آخر صف بایستد تا او را بیشتر ببیند. چون ظرف مجنون را لیلی می‌شکست به مجنون گفتند: برو! او تمایلی برای غذادادن به تو ندارد، می‌بینی ظرف تو را می‌شکند که بروی ولی تو حیاء نداری و هر بار برمی‌گردی. مجنون سخنی به راز گفت: اگر با دیگرانش بود میلی چرا جام مرا بشکست لیلی ◀️عاشقان خــدا نیز چنین‌اند، اگر خدا زمان درخواست، دعای آن‌ها را سریع اجابت نمی‌کند، دوست دارد صدای آنان را بیشتر بشنود . 🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛ 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹
◀️نگاه متفاوت به زندگی ➖دو برادر بودند كه يكي از آنها معتاد و ديگري مردي متشخص و موفق بود ! براي همه معما بود كه چرا اين دو برادر كه هر دو در يك خانواده و با يك شرایط بزرگ شده اند، سرنوشتي متفاوت داشته اند؟ از برادرِ معتاد، علت را پرسيدند. پاسخ داد: علت اصلي شكست من، پدرم بوده است! او هم يك معتاد بود. خانواده اش را كتك مي زد و زندگي بدي داشت. چه توقعي از من داريد؟ من هم مانند او شده ام. از برادر موفق دليل موفقيتش را پرسيدند. در كمال ناباوري او گفت: علت موفقيت من پدرم است ! من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگي اش را مي ديدم و سعي كردم كه از آن رفتارها درس بگيرم و كارهاي شايسته اي جايگزين آن ها كنم. : طرز نگاه هر کس به زندگی، دنیای او را می سازد. نگاهمان را به سمت موفقیتمان در زندگی تنظیم کنیم خواهیم دید که می‌شود... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛
امتحان پایانى درس فلسفه بود؛ استاد فقط یك سؤال مطرح كرده بود! سؤال این بود: شما چگونه مى‌توانید مرا متقاعد كنید كه صندلى جلوى شما نامرئى است؟ تقریباً یك ساعت زمان برد تا دانشجویان توانستند پاسخ ‌هاى خود را در برگه امتحانى‌شان بنویسند، به غیر از یك دانشجوى تنبل که تنها 10 ثانیه طول كشید تا جواب را بنویسد! چند روز بعد كه استاد نمره‌هاى دانشجویان را اعلام كرد،آن دانشجوى تنبل بالاترین نمره كلاس را گرفته بود! او در جواب فقط نوشته بود : كدام صندلى؟ ◀️ اغلب مسائل به سادگی پاسخ داده میشوند اما ما عادت داریم آن ها را برای خود سخت کنیم ... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌹 بز و گوسفندی باهم می رفتند. به جویی رسیدند،گوسفند از روی جوی جستی زد.دنبه او بالا رفت،بز خندید وفریاد کشید :آ... تورا برهنه دیدم گوسفند غمگین شد .روی بر گرداند وگفت: ای بی انصاف من سالهاست تورابرهنه می بینم سرم را پایین میاندازم ونمی خندم وطعنه ای به تو نمی زنم. تو پس ازعمری که یک بار مرا چنین دیده ای لب به سرزنش وتمسخر من می گشایی؟؟! چون لئیمی با هزاران عیب وعار روز وشب بر خلق عالم آشکار بیند اندک عیبی از صاحب کرم بر نیارد جزبه طعن ولعن دم ‎‌‌‌‌‌‌ ◀️بعضی از آدم ها که خود همه معایبشان نمایان است  بر مردم طعنه میزنند  و عیب جویی  از مردم  براشون عین آب خوردن بسیار راحت میباشد درحالیکه از عیب نمایان خود غافلند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛
یادمان باشد که: "حق الناس " همیشه پول نیست!👌 گاهی "دل" است... دلی که: باید بدست می آوردیم و نیاوردیم ! دلی که: باید می دادیم و ندادیم ! دلی که: شکستیم و رهاکردیم ! دلهای غمگینی که: بی تفاوت از کنارشان گذشتیم ! خدا؛ ازهرچه بگذرد ازحق الناس نمی گذرد ! 🔸حواسمان باشد که: ﺑﺎ "ﺯباﻥ "ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩﮔﺮﻓﺖ با ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ با ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ ﺑﺎ ﺯباﻥ ﻣﯿﺸود جدایی انداخت با زبان میشود آتش زد با زبان میشود آتش راخاموش کرد 🔸حواسمان به دلهایمان باشد: "آلوده اش نکنیم"🙂 ‎‎‌‌‎‎ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛
✍شیطان می گوید: 1 زنی که لباس برهنه می پوشه معشوقه ی من است. 2 حمام ومسجدی که سودخوری باشه خانه ی من است. 3 مردی که گناه می کند عزیز من است. 4 جوانی که توبه کند ،عبادت کند دشمن من است. 5 کسی که این گفتار را به دیگران نمی گوید عاشق من است. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ به کانال حدیث عشق بپیوندیم👇      ┏━━        °•🍃•°        ━━┓         https://eitaa.com/h_e110      ┗━━        °•🍃•°        ━━┛