🔺 #رمز_پیشرفت یک جمع، #محبت است.
🎙 حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی):
◻️ این #مهربانی و #ممنون_بودن را دست کم نگیرید.
این، خیلی چیز مهمی است.
🔸 من و شما اگر هم را دوست بداریم، این #رمز_اصلی_موفقیت ما خواهد بود.
◻️ #رمز_اصلی_پیشرفت یک #جمع، این است که #دل_های آنها با همدیگر مرتبط باشد. بندگان خدا همین جور هستند.
🔸 من و تو همدیگر را دوست بداریم #ولو_اختلاف_فکری داشته باشیم. این اختلاف، حل خواهد شد.
◻️ شما میدانید که من شما را دوست دارم، اگر چیزی هم میگویم و اشتباه هم بکنم از روی دوستی است؛ به دل نمی گیری.
🔸 من میفهمم که شما دوست دارید من را، اگر چنانچه اعتراضی میکنید از روی دوستی است. از روی غبار کدورت نیست؛ لذا همدیگر را #عفو می کنیم. محبت موجب می شود که دو نفر حرف یکدیگر را به درستی بفهمند.
⏮ بنابراین اصل مسئله، #محبت است. اگر شما بتوانید در دل برادرتان جایی برای خودتان باز کنید، #بزرگترین_موفقیت است.
📚 تفسیر مجادله، ص ۷۳.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
✅ @d_mr_Fereydooni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 باید خودمان را تسلیم او کنیم...
🎬 قسمتی از فرمایشات مرحوم آیت الله محمدتقی مصباح یزدی
#بسیار_تأثیر_گذار
✅@d_mr_Fereydooni
#نهج_البلاغه
💥وَ کُونُوا قَوْماً صِيحَ بِهِمْ فَانْتَبَهُوا، وَ عَلِمُوا أنَّ الدُّنْيَا لَيْسَتْ لَهُمْ بِدَار فَاسْتَبْدَلُوا
💠از کسانى باشيد که آنها را بانگ زدند و بيدار شدند و دانستند که دنيا، سراى ابدى آنان نيست; لذا آن را با سراى آخرت مبادله کردند»
📚#خطبه_64
✅@d_mr_Fereydooni
AUD-20210106-WA0010.m4a
5.81M
┈•꧁༼﷽༽꧂•┈
🔘«آموزش فصیح خوانی و تجوید مقدماتی قرآن کریم»
«جلسه نهم»
🔸«استادمحمدرضافریدونی»
🗓۹۹/۰۹
⏰۲۳:۴۱
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
✅ @d_mr_Fereydooniج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 چه عاملی باعث شد بانو امین به این مرحله از رشد و کمال دست یابد؟
🔷 بانو امین چگونه حجت بانوان عصر خود شد؟
🎥 با زندگی نامه و علل موفقیت #بانو_مجتهده_امین در سه دقیقه آشنا شوید
✅ @d_mr_Fereydooni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 (شماره۳۰)
#استاد_محمد_رضا_فریدونی
🔘شرح دعای هجدهم صحیفه سجادیه (قسمت اول)
🔸«دکتر محمد رضافریدونی »
✅ @d_mr_Fereydooni
سبک زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) از زبان رهبرانقلاب
همپایه امیرالمؤمنین (علیه السلام)
🔸فاطمه به صورت، یک بشر و یک زن، آن هم زنی جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بنده صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است.
🔸کسی است که رسول اکرم به امیرالمؤمنین فرمود: «یا علی... انت قائد المؤمنین الی الجنّة... و فاطمة قد اقبلت یوم القیامة... تقود مؤمنات امّتی الی الجنّة». یعنی در روز قیامت، امیرالمؤمنین مردان مؤمن را و فاطمه زهرا، زنان مؤمن را به بهشت الهی راهنمایی میکنند.
🔸او، عِدل و همپایه و همسنگ امیرالمؤمنین است. آن کسی که وقتی در محراب عبادت میایستاد، هزاران فرشته مقرّب خدا، به او خطاب و سلام میکردند و تهنیت میگفتند و همان سخنی را بیان میکردند که فرشتگان، قبلاً به مریم اطهر گفته بودند؛ عرض میکردند: «یا فاطمة انّ اللَّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین». این، مقام معنوی فاطمه زهراست.
🔸زنی، آن هم در سنین جوانی، از لحاظ مقام معنوی به جایی میرسد که بنابر آنچه که در بعضی از روایات است،فرشتگان با او سخن میگویند و حقایق را به او ارایه میدهند. ۱۳۶۸/۱۰/۲۶
✅ @d_mr_Fereydooni
┈•꧁༼﷽༽꧂•┈
💠حدیث کسا 💠
[ذکر اين حديث شريف براي رفع گرفتاري و برآورده شدن حاجت بسيار مؤثر است و بارها تجربه شده است.
فقيه عارف مرحوم ملافتح اللّه شوشتري (وفايي) در ديوان خود اين حديث را با توجه به نکات عرفاني آن، خيلي خوب به نظم در آورده است]
📚انیس الصادقین /ص ۲۷۰
🔸«دکتر محمدرضافریدونی»
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈ •
✅ @d_mr_Fereydooni
《 منظومه حدیث شریف کساء 》
ملا فتح الله شوشتری (وفایی)
مرا طبع اگر نا رسا یا رسا
نباشد گریز از حدیث کسا
گذشتن مرا از حدیثی چنین
بسی دور باشد ز رای متین
ز روح القدس جویم اول مدد
که جان را رَشَد باید از وی رسد
پس آنگه کنم عشق را پیش رو
نِهم عقل را در برِ او گرو
که گر عشق نَبوَد دلیل رهم
نشاید که پای اندر این ره نِهم
وفایی، دمی قصه آغاز کن
به آل عبا خویش دمساز کن
وفایی، وفاداری از سر بگیر
ز آل عبا فیض دیگر بگیر
حدیثی است از حضرت فاطمه
که بی واهمه گویمش با همه
بگفتا که یک روزی از روزها
پدر شد مرا وارد اندر سرا
بفرمود کای دخت دلبند من
مرا ضعف و سستی است اندر بدن
بگفتم پدر ضعف و سستی تو را
مبادا و بادا پناهت خدا
بفرمود کای دختر با وفا
بیاور مرا آن یمانی کسا
یمانی کسا را بیار این زمان
بپوشان مرا زیر این طیلسان
که سرّی نهان در پس پرده است
که بی پرده این پرده آید به دست
خدا خواهد از پرده سازد عیان
خدایی خود بر زمین و زمان
به خود خواهد او عشقبازی کند
به مُلک و مَلک سرفرازی کند
نظر کردمش چون بپوشیدمش
رخی چون درخشنده مه دیدمش
چنان رویش از نور رخشنده بود
که بدر درخشندهاش بنده بود
برای مثل گفته شد ماه بدر
وگر نه مه و بدر را چیست قدر
پس آنگه حسن پورم از ره رسید
سلامی بداد و جوابی شنید
رسد گفت بویی مرا بر مشام
که آن بو بود بوی خیر الأنام
بگفتم که ای میوهی جان من
نکو بردهای بوی جانان من
بود جدّ پاکت به زیر کسا
به خواب خوش آسوده باشد بسا
پس آنگه حسن همچو روح روان
روان شد سوی سرور انس و جان
بگفتا ز من بر تو ای جدّ سلام
بود تا کنم در برت من مقام
بگفتش به رأفت رسول مجید
بیا ای مرا مایهی هر امید
نشد آنقدر کاندر آمد ز در
حسینم روان همچو قرص قمر
چنین گفت بعد از درود و سلام
که آید مرا بوی جدّ بر مشام
مگر جدّ پاکم رسول خدا
ز مهر اندرین جا نموده است جا
بگفتم تو را جدّ رسول امین
به زیر کسا با حسن هر دو بین
پس آنگه بسوی کسا رفت شاد
به جدّ مکرّم سلامی بداد
بگفت ای که ایزد تو را برگزید
ز بودِ تو آورده عالم پدید
بود تا که آیم به پیش تو باز
ز قربت شوم تا ابد سرفراز
بگفتش تو من من تویی ما و من
چو جان اندر آمد مرا در بدن
بیا ای مرا سایهی افتخار
به تو تا قیامت من امیدوار
تو خود مایهی افتخار منی
به هر دو سرا اعتبار منی
تویی مَظهر و مُظهر عشق حق
به کار تو کس را نباشد سبق
بیا ای شهیدی که اندر جزا
جزائی نباشد تو را جز خدا
نبی با حسین بود اندر سخن
که ناگه درآمد ز در بوالحسن
به دخت پیمبر بداد او سلام
بگفتا که بویی رسد بر مشام
که آن بو بود بوی ابن عمم
ز دل میزداید هزاران غمم
مگر ابن عمّم در اینجاستی
که خاک سرا عطر پیراستی
بگفتم بلی آنکه دلبند توست
به زیر کسا با دو فرزند توست
بسوی کسا آن شه لافَتی
نظر کرد و دید او به چشم خدا
به عَین خدا دید عِین خدا
تجلی نموده است اندر سه جا
به چشم خدا دید نور ازل
تجلی نموده است در سه محل
چو روی خود اندر سه مرآت دید
خدا را حقیقت در آیات دید
بگفتا سلام ای رسول امین
ز من یعنی از مالک یوم دین
پیمبر جواب سلامش بداد
پی اِذنش آغوش جان برگشاد
چو با عقلکل عشقکل شد قرین
نمود آفرین عقل و عشق آفرین
پس آن عقل کل مایهی هر وجود
سخن با علی از علی میسرود
که ای آنکه بر سر تویی تاج من
تو مقصود من از دو معراج من
دو معراج بودم ز جان آفرین
یکی در سما دیگری در زمین
یکی در سما با دو صد واهمه
یکی در زمین خانهی فاطمه
یکی در شب و دیگری روز بود
که آن روز و شب هر دو فیروز بود
ولی شب کجا میرسد پای روز
که شب تیره و روز شد دلفروز
نظر کرد سوی کسا فاطمه
به زیر کسا دید یاران همه
بسوی کسا شاد و خرسند رفت
سوی شوی و باب و دوفرزند رفت
بگفتا سلام و رسیدش جواب
گرفت اذن وپس رخصتش داد باب
به زیر کسا رفت چون فاطمه
فتاد اندر افلاکیان همهمه
ز بانوی حق چون عدد شد تمام
خدا را خدایی شد آندم به کام
خدا بین نبیند به زیر کسا
کسی را بجز خمسه یعنی خدا
خدا خود منزه بود از عدد
ولی این عدد واحد است و احد
خدا را اگر بود جا و مکان
نهان بود در زیر آن طیلسان
خدا گر منزه نبودی ز جای
همی گفتمی شد به زیر کسای
پس آمد ندائی به صوت علی
به صوت علی بود و صوت جلی
ندانم من آیا ز تحت کسا
بر آمد ندا یا ز فوق سما
که ای ساکنان سماوات من
به ذات و صفات و به آیات من
نکردم من این خلق و نه آسمان
نه خلق زمین و نه خلق زمان
نه عرش و نه کرسی نه لوح وقلم
نه ایجاد هستی ز ملک عدم
مگر از پی حبّ این پنج تن
که هستند مطلوب و محبوب من
✅ @d_mr_Fereydooni
پس آنگه امین خدا جبرئیل
بگفتا که ای کردگار جلیل
کیانند آیا به زیر کسا
که بر ماسِوایند میر و کیا
جواب آمد از مصدر عزّ و شان
به جبریل کی جبرئیلا بدان
که زهراست با باب و با شوی او
و با هر دو فرزند دلجوی او
گر این پنج ما را نبودند یار
نه شش بود و نه هفت و نه سه ، نه چار
نمیبود بودِ نُه افلاک را
نه بودِ تو و خیل املاک را
چو جبریل واقف شد از سرّ هو
بخاطر خلیدش مر این آرزو
که یا ربّ چه باشد گر این بینوا
نوا یابد از قرب اهل کسا
دهی اذنم از فضل و جود و کرم
دل پر ز اندوه شاد آورم
به اعزاز و اجلال این پنج تن
که سازی مرا سادس انجمن
بفرمودش ایزد برو سویشان
ولی خود مرو سویشان بینشان
تو از ما نشانی به همراه بر
که تا سوی ایشان شوی راهبر
به یک سو بنه رأی و تدبیر را
نشانی بر آیات تطهیر را
پس از ما رسان بر رسول انام
هزاران درود و هزاران سلام
که ما را خدایی به کام از شماست
ازل تا ابد بر دوام از شماست
زخلق مه و مهر و عرش بلند
تو مارا غرض ای شه ارجمند
رسید و رسانید بعد از سلام
پیام خدا پس طلب کرد کام
سری از پی اِذن بر خاک سود
زبونی و پستی و پوزش نمود
گرفت اذن و شد در کسا جبرئیل
به یک گوشه پنهان چو عبد ذلیل
خدایی که میجست در لامکان
عیان دید در زیر آن طیلسان
پس آنگه خداوند این نُه قباب
علیِّ ولیّ لایق این خطاب
بپرسید از پادشاه رسل
که این انجمن را چه باشد نزل
پس آنگه بگفت آن رسول مجید
به حق کسی کو مرا برگزید
به حقی که حقش مرا از ازل
بداد اصطفی تا ابد بی زلل
به هر محفلی باشد این گفتگو
شود رحمت حق در آنجا فرو
سِتِغفار گویان ملایک همه
به بزمی که دارند این همهمه
زبان خدا پس سرود این سخن
که خود رستگارند یاران من
رسول خدا بار دیگر بگفت
دُرِ این سخن را دگر بار سُفت
به هر جا شود ذکر این ماجرا
ز حقّ هست هر حاجت آنجا روا
به بزمی کزین بزم یاد آورند
دل پر ز اندوه شاد آورند
دگر باره گفت آن زبان خدا
که ما رستگاریم و یاران ما
حدیثی به یاد آمدم سوزناک
ز کرب و بلا و از آن جانِ پاک
به یاد آمدم قصّه ای جانگزا
ز سلطان دین خامسِ این کسا
چو در کربلا شد بر او کار، تنگ
ز بیدادِ آن قومِ بی نام و ننگ
پس آن حجّت از بهر قوم عَنود
به اتمام حجّت زبان برگشود
که من خود، یکی هستم از آن کسا
که اهلش به پاکی ستوده خدا
من استم از آن خمسه ی بی بدیل
که سادس بر آن خمسه شد جبرئیل
منم آن که پیغمبر پاک زاد
مرا، بر سر دوش خود، می نهاد
همی گفت آن خسرو خافقین
حسین از من است و منم از حسین
گر از من نباشد شما را قبول
بپرسید از اصحاب خاص رسول
شنیدند و دیدند و بشناختند
به روی خدا ، تیغ کین آختند
کشیدند بر روی حق، تیغ کین
بکشتند دین و امام مبین
بکشتند تهلیل و تکبیر را
مخاطب به آیات تطهیر را
نمودند دانسته او را شهید
که ماییم محکومِ حکم یزید
«وفایی» از این ماجرا خون گِری
بر آن شاه لب تشنه جیحون گِری
دیوان آخوند ملا فتح الله شوشتری (وفایی)
✅ @d_mr_Fereydooni
4_5834749570248081930.MP3
4.92M
┈•꧁༼﷽༽꧂•┈
💠قرائت حدیث شریف کساء
🔸«دکتر محمدرضافریدونی»
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈ •
✅ @d_mr_Fereydooni
▫️«فضه نوبیه» خدمتگزار فاطمه الزهرا دختر پیامبر اسلام بود. شهرت فضه به خاطر روایت احادیث منتسب به فاطمه الزهرا است.
▫️آیت الله شیخ محمد حسین کمپانی در دیوان خویش نام فضه کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها را آورده و این شعر را آورده و فرمود:
«مفتقرا» متاب رو از در او به هیچ سو
زآنکه مس وجود را فضه ی او طلا کند
✅ @d_mr_Fereydooni
بقعه فضه کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها درسوریه ، آرامستان باب الصغیر
✅ @d_mr_Fereydooni