eitaa logo
کانال محتوایی سفیر امین
7.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
3هزار فایل
مجله سفیر امین برای مربیان و مبلغانی است که با دانش آموزان ارتباط دارند و همه دغدغه مندان فرهنگی نسل جدید انقلاب اسلامی. این کانال راه ارتباطی ما با مخاطبین محترم مجله سفیر امین است که در مناسبتهانیزمحتوای تبلیغی بارگزاری میشود ارتباط با مدیر @Msafiramin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🌸مناسبت: ولادت سیدالشهدا 🌸موضوع : روش تربیت حسینی ♦️متاسفانه آنقدر که در قضیه سیدالشهدا به فریضه جهاد و امربه معروف و شهادت طلبی و آزادگی پرداخته شده به مسائل تربیتی به ویژه مباحث خانوادگی حضرت پرداخته نشده است. اسم تربیت که به میان می آید آدم خود به خود یاد قدیم ترها و دهه شصت می افتد که وقتی باباها میرفتند برای خانه شیلنگ بگیرند فرضا اگه ۸ متر لازم بود میگفتند ۹ مترشیلنگ بدهید چون یک مترش رو واسه تربیت بچه میخوام قدیمی ها حتما این حرف بنده را تصدیق می کنند: نقشی که فلفل در تربیت بچه ها داشته کتاب تعلیمات اجتماعی نداشت. در سیره سیدالشهدا، تربیت در دو صورت کلان خودش جریان دارد: ♦️۱.توجه به نیازهای مادی نیازهای مادی احتیاج اولیه هر انسان است. و بدون تامین آن،قادر به ادامه حیات نیست. نیاز به رفع تشنگی از این جمله است که در کربلا به خاطر وضعیت ویژه ای که دشمن برای کاروان کربلا به وجود آورد، به نیازهای حیاتی تبدیل شد و ایشان را به تلاش، برای رفع آن از راههای ممکن، واداشت; از اینرو، آنگاه که حضرت عباس از برادر اجازه مبارزه با دشمن طلبید، حضرت از او خواست برای کودکان آب فراهم نماید و فرمود: پس کمی آب برای این کودکان فراهم کن (بحار الأنوار، ج‏45، ص 41) این توجه حضرت آنگاه به اوج می رسد که فرزند شیرخواره اش را بربالای دست می گیرد و از دشمن برایش آب می خواهد. و وقتی از این نگاه به طلب نمودن آب از دشمنان بنگریم دیگر کسی برایش این شبهه به وجود نمی اید که چرا سیدالشهدا از دشمنان خاضعانه طلب آب نمود که بعد عده ای بگویند این عمل خدایی ناکرده ذلت است، این کار عین اموزش به همه ما در امر تربیت بوده و عین عزت است و هر پدری چنین وظیفه ای بر دوشش می باشد حال چه در میدان جنگ و چه در زمان صلح. فدای امام حسین بشم، حالا ما رو بگو، یه جوونی می گفت: به خاطر یک قضیه ای توو خونه سه روز برای غذا نیومدم سر سفره بعد که روز چهارم اومدم.مامانم گفت به اندازه تو غذا درست نکردم برو فردا شب بیا یعنی اینقدر صمیمیت توو خونمون موج می زنه که من دارم غرق می شم. ♦️۲.توجه به نیازهای معنوی گرچه در طبقه بندی نیازها در روانشناسی، نیازهای زیستی جزءنخستین نیازها به حساب می آید، اما نقش نیازهای عاطفی و روانی نیز با اهمیت و تعیین کننده است. زیرا هر چند نیاز جسمی محسوس و آشکار است و فقدانش جسم را متاثر می گرداند، اما نیازهای روحی و روانی نا محسوس اند و عدم پاسخگویی به آنها روان آدمی راآزرده می سازد. کودکان و نوجوانان به خاطر موقعیت سنی آسیب پذیری در برابر مشکلات نیاز دو چندان به بر آوردن نیازهای عاطفی و روانی دارند. امام حسین به عنوان الگوی تربیتی مطمئن و کامل محبت به فرزندان را از نیازهای ضروری آنان دانسته، در قالبهای گوناگون به ابراز آن می پرداخت. گاه با در آغوش گرفتن و به سینه چسبانیدن خردسالان، زمانی با بوسیدن آنان و گاه با به زبان آوردن کلمات شیرین و محبت آمیز. عبیدالله بن عتبه می گوید: «نزد حسین بن علی بودم که علی بن حسین که کودکی بود وارد شد. حسین(امام سجاد) او را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدرم به فدایت باد، چقدر خوشبو و زیبایی!( بحار،ج۴۶، ص۱۹) شما این وضعیت سیدالشهدا و تفقد از فرزندشان را مقایسه کنید با عصر روز عاشورا در اوج حنگ و مبارزه کربلا که امام سجاد می فرماید: من به بیماری شدیدی مبتلا شدم. پدرم بربالینم آمد و مرا بر سينه چسباند و امام سجاد را به حفظ نوامیس آل الله و خواهرانش توصیه نمود. ( معالى السبطين، ج 2، ص 20) ♦️کلاس درس سیدالشهدا سیدالشهدا به هم پدران و مادران دارند درس می دهند، درس تربیت صحیح، درس تربیت الهی، درس اینکه محبت به فرزند سن و سال نمی شناسد، درس اینکه محبت به فرزند کوچک و بزرگ ندارد، درس اینکه محبت به قرزند شرایط سخت و بحرانی و شرایط غیر بحرانی و در حال آسایش نمی شناسد. والدینی ، والدین الهی می باشند که در هیچ زمان حالشان نسبت به اطرافیان و بخصوص فرزندانشان تغییر نکند و به وسعتی از سعه وجودی رسیده باشند که در همه حال خود را در محضر خدا ببینند و به خاطر خدا به عبد خدا یعنی اطرافیانشان احترام بگذارند. راستی آخرین باری که پسر و دختر بزرگمان را به آغوش کشیدیم و به ایشان گفتیم که دوستشان داریم چه زمانی بود؟ یک بنده خدایی می گفت: احساس کمبود محبت می کردم😔 رفتم توی دستمال «بتادین» ریختم😁جلوی پدر و مادرم توش سرفه کردم گفتم مامان از دهنم خون اومد😰پدرم که اصلا نگاهم نکرد و با گوشیش ور رفت، مادرم هم گفت از بس میشینی پای این اینترنت بی صاحابی😒از اون ورم، خواهرم داشت بالا وپایین میپرید و میگفت اخ جون اگه بمیره اتاقش واسه من میشه. •┈••••✾•🌿🌺سفیر امین🌺🌿•✾•••┈• ✏️https://eitaa.com/safiramin