#تاریخی
#هنر
#ایرانیان_تاثیرگذار_درهند
بررسی مکتب هنری ایران و هند
قسمت اول:
طول سالیانی که ایران و هند به واسطه نزدیکی روابط سیاسی و تجاری رفت و آمد زیادی میان خود داشتند هنرمندان این دو خطه تاثیر بسیاری بر نوع و نگاه هنری آن دوره از تاریخ هنر ایران و هند گذاشتند. نقاشی هنری بود که بیشترین مراوده را میان این دو همسایه برقرار کرد.
درماتهورا آنقدر بنای عظیم ساخته شده بود که به اعتراف خود محمود دویست سال وقت لازم بود که چند هزار کارگر و بنا آنرا از نو سازند و تزئین کنند(1) اگر چه بحث ما درباره نقاشی است نه تزئینات دیگر اما باید گفته شود که درین بتخانهها و تالارهای مقدس نقاشیهای دیواری بسیار وجود داشته است و در حقیقت هند در آستانه قرن یازدهم خود موزهای بزرگ بودبا آثار هنری و نقاشیهای فراوان ،با بینکه این آثار که همه ملازم و مجاور مکانهای مقدس هند بود ازمیان رفت اما بازهم تاقرنهای بعدآثاری ازین قبیل در هند یافت میشد،جهانگرد ونیزی نیکلاکنتی که در اوایل قرن یازدهم از هند بازدید کرده است مینویسد که هنوز هم در سراسر هند ازین نقاشیها میتوان یافت.
گفتیم کهشاهرخ هیئتی برای مطالعه وضع هنری آسیای مرکزی وجنوبی به مشرق اعزام داشت،ازسال 1442 تا 1444 (9-867) اینهیئت درهندبسربرد،عبدالرزاق بخارائی یکی ازاعضای این کروه درباره آثارهنری درمعابد هند مینویسد که فقط درمعبد بلورآنقدرنقاشی هست که دریک ماه نمیتوان طرحآنهارابرداشت،نقاشیهاسطح ستونها و بدنه دیوارها راازکف تاسقف پوشانده است،درسایرمعابد نیز ازین مقاشیها کم و بیش هست اما فراموش نکنیم که توضیف درباره معابد جنوب هند است که کمتر مورد تعرض قرار گرفت:درینجا برای نخستین بار به نفوذ نقاشی فرنگی و چینی بر نقاشی هندی سخن بمیان آمده است(2).پنجاه سال بعدهنگام ورودواسکودگامابهند ،در کالیکوت گجرات عبادتگاهی وجودداشتهاست که مورداحتراموتقدیس پیروان همه دینهاحتی مسلمانان ومسیحیان بوده ودیوارههایآن از نقاشیهای جالب پوشانده شده بوده است(3)
شاید این آثاردرحوالی آلورا واقع بوده است که اکنون نیز آثاری از قرن 12در آن دیده میشود و به طرحهای موجود عارهایآجنتا بسیارشباهت دارد.بردیواره کاخهای راجپوتها نیز برخی طزحهای نقاشی هست که متعلقاند بعصر پیش ازخلق مکتبنقاشی معولی،اینهانیزفقط برای تزئینتهیه نشده بودو همه دارای ریشههای مذهبی و اساطیری است(4). یک سیاح چینی در قرن 12 از هند بازدید کرده است به تصاویر بودا که بر روی پارچه کتانی کشیده شده بوده است اشاره میکند، این کار شبیه است بکار هنری تبتی که بدان تانکاTangka گفته میشود و قرنهاست که گسترش یافته و مورد توجه قرار گرفته است .
در هند کتاب مصور،صرفنظر از کتابهای مقدس فرقه چین چیزی تهیه نشد یا اگر شد از میان رفتؤآنچه از چینها بر جای مانده از قرن 15 به بعد است. تا پیش ازتکوین مکتب بابری درین سرزمین بجای کاعذ از برگ خرما و چوبهای بریده شده نازک استفاده میکردندواکنون آثارمصوری ازین قبیل بدست داریم که متعلق به بودائیان وازقرن دوازدهم است. بهرصورت ازعصرقرون وسطای هندکارنقاشی بسیارکم داریم و از این لحاظ ایران و هند وجه اشتراک بسیار دارند.
اما نقاشیهای دیواری بهیچوجه منسوخ نشدوحتی دردوره بابرنیزکموبیش بردیوارههانقاشی میکردند. تنها درین عصر بجای دیواره معابد، دیواره کاخهای راجهها رانقاشی میکردندوگاهی نیزبرسطح خارجیاین قصرهاترسیماتی میکشیدند که چون کمدوام ونامطلوب بود منسوخ شد،فیروزشاه که از پیشوایان هنردوست مسلمانان هند است دستور داده بود که هرجانقاشی هست بررسی شودصورتها معدوم گردد و بجای آن صحنههائی از باغ و بوستان و گل و شکوفه تهیه شود (5).
درعصر بابر که در حقیقت عصر آستانه تکوین مکتب نقاشی بابری است،هنرمندان از خلق آثار هنری در شهرها منع شده بودند،ناچار به سوی روستاها رفتند و گروهی از همین هنرمندان بودند که پنجاهه سال بعد بدعوت اکبر متوجه دهلی و آگره شدند و تحت تعلیم استادکاران ایرانی خود بکار کتابسازی مصور سرگرم گردیدند(6).
تاریخ الفی ملا احمد دکنی که نسخه خطی سلطنتی آن توسط خطاطان عصر اکبری نوشته شد و در نقاشخانه مصور گردید، کتابی است که جامع و کامل و این نسخه جیزی بود شبیه به کتابهای مصور جدید که مطالب و تصاویر درهم آمیخته میشوند تاریخ الفی از نخستین کتابهای بزرگ تاریخی بود که نوشته شد. در تصاویر آن نفوذ هنر هندی بسیار محدد است، لباسخها و چهرهها و طرحهای زمینه همه ایرانی و تقلیدی است از سبک صفوی.
نویسنده:مهدی غروی/فرهنگ و مردم
محمد سعید اکبرزاده
#روزمرگی_هایی_از_کشور_هزار_آیین_هندوستان 🇮🇷🇮🇳
#ستاد_هسته_های_مقاومت_فکری_تبلیغی
#جهت_تبلیغ_اسلام_ناب_در_عرصه_تبلبغ_بین_الملل
#سفیران_انقلاب
@safiran_enghlab