✍
آیا در حكومت حضرت مهدى (علیه السلام) تمام مردم اصلاح خواهند شد؟
✍️:با توجه به روایات مشاهده می شود که حضرت مهدی (عج الله) بعد از ظهور ، اصلاحاتی در جهان انجام می دهند و این اصلاحات جهانی است و فقط شامل ملت ، دین و گروه خاصی نیست بلکه شامل تمامی افرادی است که در روی زمین زندگی می کنند. در ادامه به دو دسته از روایات که نشان دهنده اصلاح مردم در حکومت امام زمان (عج الله) است اشاره می کنیم.
1️⃣. هنگامی که امام زمان (عج) ظهور می کنند و تشکیل حکومت می دهند، طبق روش پيامبر و اميرالمومنين (علیه السلام) ابتدا با رحمت و مهربانی به بيان حقيقت دين و پيام اسلام برای جهان می پردازد و گروه فراوانی توبه می کنند و اصلاح می شوند . حتی بسیاری از غير مسلمانان نيز سخن ايشان را می پذيرند و گرد او جمع مي شوند. حضرت، به کمک و ياری آنها نهضت خود را شروع مي کند.
👈کسانی که سخن امام را نپذيرفته اند، اگر به اين دليل باشد که هنوز دلايل کافی نديده اند و اطمينان ندارند، به آنها مهلت داده می شود تا خوب بينديشند و کسی معترض آنها نمی شود. اما اگر بعد از اتمام حجت و اقامه دليل، باز هم به دشمنی خود ادامه دهند و بی دليل به مخالفت برخيزند، امام با آنها برخورد می کند.
امام حسن مجتبى عليه السلام فرمودند:خداوند در آخرالزمان مردى را بر مى انگيزاند كه كسى از منحرفان و فاسدان نمى ماند مگر اينكه اصلاح گردد. (1)
2️⃣. با ظهور امام زمان (عج الله) عقول مردم کامل می شود و علم به نهایت رشد و شکوفایی می رسد.
امام باقر (عليه السلام) می فرمايند:« اذا قام قائمنا (عج الله) وضع يده علي رؤوس الناس فجمع بها عقولهم وکملت بها احلامهم ؛ زماني که قائم ما قيام کند دستش را بر سر بندگان خدا قرار مي دهد پس عقلها و خردهایشان را کامل وافکارشان را پرورده وتکميل مي کند. »(2)
طبق این روایت و روایات مشابه امام زمان (عجل الله ) فقط عقلهای مردم را کامل می کنند بدین معنا که با علومی که از قرآن برای مردم روشن می کنند علم واقعی را در دسترس مردم قرار می دهند وسپس اين خود مردم هستند که بعد از اينکه عقلهايشان کامل گرديد درک می کنند که هدفشان از خلقت چیست و زندگی واقعی کدام است.با کامل شدن عقول مردم و تکمیل علم واقعی ، مردم اصلاح می شوند و رو به بدی نمی آورند.
1. اثبات الهداة ، ج 3 ، ص 524.
2. بحار الانوار ، ج52، ص 336 و كافى ، ج 1 ، ص 25.
@porseman313
آیا آرزوی مرگ داشتن معصیت است؟
با توجه به اینکه بسیاری از روایات، ما را از آرزوی مرگ نهی کرده اند پس چرا از حضرت زهرا عبارت
«اللهم عجل وفاتی سریعا» نقل شده است؟ و آیا آرزوی مرگ داشتن معصیت است؟ اگر معصیت است پس چرا حضرت زهرا مرگ خود را از خداوند طلب کردند؟
اولا طلب مرگ نمودن از خداوند می تواند دلایل گوناگون داشته باشد.
اگر به دلیل برخورد با مشکلات زندگی و ضعف نفس باشد کاری قبیح و ناپسند است. اما اگر منشأ آن، ایمان قوی باشد نه تنها قبیح نیست بلکه ممدوح نیز می باشد.
امیر المومنین علیه السلام می فرمایند:
«هرگز آرزوى مرگ مکن، مگر آنگاه که صد در صد به رضایت الهى مطمئن باشى.»(۱)
پس اگر کسی بداند خدا از او راضی است، آرزوی مرگ، مورد نهی نیست. به عبارت دیگر حضرت علی علیه السلام از آرزوی مرگ نهی فرمودند، به این دلیل که مبادا کسی قبض روح شود، در حالی که خدای متعال از او ناراضی باشد پس اگر مرگ مسبب جلب رضایت الهی و یا حتی سبب افزوده نشدن خشم و غضب او شود، آرزوی آن نه تنها مانعی ندارد بلکه مطلوب نیز می باشد.
دعایی از امام سجاد علیه السلام است که مـی فـرمایـنـد:
«فان کان عمری مرتعا للشیطان فاقبضنی الیک»(۲)
اگـر میخواهد عـمـر مـن ، مـرتع و چـراگاهى بـراى شیطـان باشد جانم را بگیر.
واقعا چه کسی است که خدای متعال مطلقا از وی راضی باشد؟! جز حضرت زهرا سلام الله علیها و امثال این بانوی معظمه که رضای خدا، رضای ایشان و غضب خدا، غضب ایشان است.
بنابراین در این دعا (الهم عجل وفاتی سریعا)، حضرت زهرا چیزی جز لقاء خداوند متعال طلب نفرمودند. جایی که زندگی دنیا فقط موجب تأخیر در ملاقات او با حضرت حق است، آرزوی مرگ از خداوند آرزوی تسریع در رسیدن به لقاء الله است.
ثانیا؛ طبق روایات حضرت زهرا بعد از رحلت پدر بزرگوارشان، بی گناه و از روی ظلم مضروب و مجروح و به شدت بیمار و در آستانه مرگ قرار گرفتند و با چنین اوصافی طلب مرگ نمودن در واقع طلب شهادت است که چنین درخواستی از خداوند نه تنها قبیح نیست بلکه نوعی سعادت است. شهادت در راه خدا بالاترین درجه کمال انسانی است، آرزوی شهادت و مرگ در راه خدا آرزوی بالاترین درجه کمالاتی است که انسان پس از سال ها عبادت و بندگی خالصانه و انجام اعمال صالح ممکن است به آن برسد و ممکن است به آن نرسد، اما شهادت یک کمال تضمین شده است. پیغمبر (ص) فرمود:
«برای هر صاحب عمل نیکی، فوق عملش، برّ و نیکی هست، مگر شهادت که دیگر مافوق این برّ و نیک، برّی نیست.»(۳)
بنابراین، آرزوی شهادت (مرگ در راه خدا) یک آرزوی مطلوب و شوق به این نوع مرگ مطلوب و درعین حال معقول است چرا که پیامبر اکرم در آستانه رحلتشان به حضرت زهرا اینگونه بشارت دادند که؛
«…تو اولین کسی از خاندانم هستی که که به من ملحق خواهی شد.»
ممکن است اشکال شود که شهادت با وفات از نظر معنایی متفاوت است چراکه وفات در مورد مرگ طبیعی است اما پاسخ آن این است که در لسان روایات لفظ وفات اعم از شهادت و مرگ طبیعی است فلذا شهادت را هم شامل میشود.
ثالثا؛ طلب مرگ آن هم در فاصله زمانی کوتاه بعد از رحلت پیامبر به خاطر شرایط سخت سیاسی زمان بود که حکایت از عظمت مصیبت و نوعی اعلام انزجار از وضعیت موجود داشت. چه شده که پاره تن رسول خدا اینگونه به وضع موجود معترض است که آرزوی مرگ را بجا می بیند. ایشان انحراف و دوری از منویات پیامبر اکرم را آنقدر شدید می بینند که در کلامشان به صراحت پیداست آنجایی که به خاطر اعتراض بر غصب فدک، خطبه می خوانند می فرمایند؛
«ای کاش در این لحظه مرده بودم…»(۴)
ممکن است گفته شود اینگونه دعا کردن را میتوان نشانه کم صبر بودن و ضعف دانست اما در پاسخ باید گفت که چنین دعایی از امام کاظم نیز نقل شده است چگونه میشود این عبارات را حمل بر کم صبری کرد در حالی که آنها در بالاترین مراتب رضا بودند. شخصیتی مثل امام حسین در سخت ترین شرایط به خداوند عرض می کند:
«الهی رضا برضائک و صبرا علی بلائک»
در ضمن خداوند اینگونه دعا را مذمت نکرده و حتی نصی از قرآن نیز در داستان حضرت مریم مشاهده می کنیم؛ «یالیتنی مت قبل هذا و کنت نسیا منسیا»(۵)
بدیهی است که دعای حضرت به خاطر شوق وصال رسول خدا و طلب جمال پروردگار بوده است.
(۱) نهج البلاغه نامه ۶۹٫
(۲) صحیفه سجادیه صفحه ۹۴٫
(۳)کافی جلد ۲ صفحه ۳۴۸٫
(۴) بحار الانوار جلد ۲۹ صفحه ۲۳۴٫
(۵) سوره مریم آیه ۲۳٫
#پرسش_انتظار
❔آیا امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» در میان مردم زندگی میکند و ما از شناخت او عاجزیم، یا اینکه در عالم دیگر است و ما او را نمیبینیم؟
🔺میتوان در کیفیت زندگی و غیبت امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» سه فرض را تصور کرد:
۱. امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» نه بر روی زمین، بلکه در عالمی غیر از عالم مادی حضور دارند؛
۲. امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» روی کرۀ زمین و در میان مردم زندگی میکند، ولی به خواست الهی چشمها توانایی دیدن آن حضرت را ندارند (غیبت شخص)؛
۳. امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» در میان مردم زندگی میکند و مردم هم ایشان را میبینند، اما کسی از هویت ایشان مطلع نیست. یعنی شخصیت ایشان بر مردم مخفی است، نه شخص ایشان (غیبت شخصیت).
🔸آنچه از روایات پیشوایان دینی به دست میآید، فرضیۀ سوم است؛ یعنی حضرت در زمین و ناشناس در میان مردم زندگی میکند و مردم هم ایشان را میبینند، اما نمیشناسند. برخی از این روایات عبارتاند از:
الف) امام صادق «عليهالسلام» در تبیین کیفیت غیبت امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف»، آن حضرت را به حضرت یوسف «عليهالسلام» تشبیه کرده و فرمودهاند:
چرا مردم منکرند که خداوند با حجت خود چنان کند که با یوسف کرد؟ او (حجت خدا) در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهای آنان گام مینهد ولی مردم او را نمیشناسند؛ تا هنگامی که خداوند به او اجازه دهد که خود را معرفی کند. [۱]
ب) آن حضرت در روایت دیگری فرمودهاند:
شباهت امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» با حضرت یوسف، در پسِ پرده بودن اوست؛ یعنی خداوند کاری کرده که مردم او را میبینند ولی نمیشناسند. [۲]
این دو حدیث به وضوح بر زندگی عادی امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» در میان مردم (البته بهطور ناشناخته) دلالت دارد.
ج) از محمد بن عثمان (نایب دوم امام زمان «عجلاللهتعاليفرجهالشريف») که از احوال حضرت کاملاً آگاه بوده چنین نقل شده است:
به خدا قسم، صاحب این امر (امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف») هرساله در موسم حج حاضر میشود و مردم را میبیند و میشناسد. آنان نیز او را میبینند، اما نمیشناسند. [۳]
🔸هر جمعه در دعای ندبه میخوانیم:
بنفسی انت من مغیب لم یخل منا، بنفسی انت من نازح ما نزح عنا؛
جان فدایت! تو آن غایبی که از میان ما بیرون نیستی، جانم فدایت! تو آن دورشده از وطنی که از ما دور نیستی.
بنابراین، طبق این روایات، فرضیۀ اول (زندگی کردن امام «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» در عالمی دیگر) و فرضیۀ دوم باطل میگردند.
🔸در روایتی از امیرمؤمنان «عليهالسلام» در مورد امام زمان «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» چنین آمده است:
مردم دنبال او میگردند، ولی او را نمییابند. اما به خدا قسم حجت خدا روی زمین است؛ در راهها پیاده میرود، در خانهها داخل میشود، در شرق و غرب حرکت میکند، سخنان را میشنود و بر جماعت سلام میکند، میبیند ولی دیده نمیشود. [۴]
🔸خود امام مهدی «عجلاللهتعاليفرجهالشريف» هم به ابنمهزیار فرمودند:
پدرم با من عهد کرد نزدیک مردمی که خداوند به آنها غضب کرده نباشم، و به من دستور داد در کوههای سخت و صعبالعبور و سرزمینهای بیآب و علف زندگی کنم. [۵]
از این روایات استفاده میشود که حضرت حضوری همیشگی در جامعه داشته و با مردم دیدار و صحبت میکند؛ به منزل بعضی میرود، ولی مردم او را نمیشناسند، و این کارها را بهطور ناشناس انجام میدهد؛ اما محل زندگی و سکونت ایشان داخل شهرها نیست، بلکه در بیابانها و کوهها و محلهای دور از مردم است.
🔸همچنین حضرت دائماً در حال تغییر مکان خود هستند و جای ثابتی برای سکونت ندارند. [۶]
📚۱.کمالالدین، ج۲، ص۱۰.
📚۲.همان، ص۱۲۰.
📚۳.همان، ص۴۴۰.
📚۴.الغیبة، نعمانی، ص۱۴۴.
📚۵.بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲.
📚۶.الاحتجاج، طبرسی، ج۲، ص۳۲۴.
@porseman313
✍
غزوه سویق در چه سال و به چه دلیلی رخ داد ؟
غزوه سویق در ذیالحجه سال دوم هجری، برای مقابله با حمله سپاهی از مشرکان که ابوسفیان فرماندهی آنرا بر عهده داشت رخ داد.[1]
ماجرا از این قرار بود که ابوسفیان بعد از شکست در جنگ بدر، و بازگشت به مکه نذر کرد با همسرانش همبستر نشود تا آنکه دوباره به نبرد با رسول خدا(ص) برخیزد. وی برای تشویق قریش جهت حمله به مسلمانان، اشعاری به این مضمون میخواند:
«به شهر یثرب و اهالی آنجا حمله کنید که تمام ثروتهایشان غنیمت شما شود. اگر در روز بدر آنها پیروز شدند، اکنون نوبت شما است! سوگند خوردهام قبل از آنکه قبایل اوس و خزرج را نابود کنید، نزدیک زنان نشوم و آبی به سر و تن نزنم؛ زیرا دلم از اندوه شعلهور است».[2]
ابوسفیان به همراهی چهل،[3] صد[4] و یا دویست نفر[5] از کافران قریش از مکه خارج شد و از راه نجدیه تا منطقه «صدر قناة» و تا نزدیک کوه تیت در یک منزلی مدینه پیش رفت. او ابتدا و در تاریکی شب نزد حیی بن اخطب از سران قبیله یهودی بنینضیر رفت تا از آنان کمک بگیرد؛ اما حیی درخواست او را رد کرد. سپس از سلام بن مشکم که خزانهدار بنینضیر بود اطلاعاتی به دست آورد و نزد یاران خود بازگشت و برخی از آنان را به سوی مدینه فرستاد. آنها به منطقهی عریض رفته و چند نخل کوچک را سوزانده و یکی از انصار را در کشتزاری کشتند و بازگشتند.[6]
به دنبال این حرکات ایذایی بود که رسول خدا(ص) ابولبابه را جانشین خود در مدینه قرار داده[7] و همراه با دویست نفر از یاران خود به تعقیب سپاه ابوسفیان پرداخت و تا منطقه قرقرة الکدر پیش رفتند؛ اما به آنان دست نیافت و از آنجا به سمت مدینه بازگشتند.[8]
البته سپاه قریش که از تعقیب خود توسط پیامبر(ص) آگاه شدند، با ترس و هراس و برای سبکبار شدن خود، غذاها و آذوقههای خود که بیشتر «سویق»[9] بود را رها کردند تا با سرعت بیشتری به سمت مکه بگریزند!
مسلمانان نیز این مواد غذایی را به غنیمت گرفتند؛ از همینرو، این غزوه به «غزوه سویق» معروف شد.[10]
هنگام بازگشت سپاه اسلام، مسلمانان از رسول خدا(ص) پرسیدند که آیا میتوانیم این لشکرکشی و مانور جنگی را به عنوان یک غزوه به شمار آوریم؟! حضرتشان پاسخ مثبت دادند.[11]
~~~~~~~~~~~~~~~~
[1]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 483، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[2]. همان، ص 484.
[3]. مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی(ص) من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 1، ص 123، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
[4]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 78، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق.
[5]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 2، ص 485.
[6]. همان، ص 484.
[7]. امتاع الاسماع، ج 1، ص 123.
[8]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 2، ص 23، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[9]. سویق به آرد گندم یا جو گفته میشود، و در زبان متداول بر آردی که از آن به هنگام الک کردن بلغور به دست میآید، اطلاق میشود. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی - فارسی، مترجم، مهیار، رضا، ص 506، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.
[10]. امتاع الاسماع، ج 1، ص 124.
[11]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 2، ص 45، بیروت، دار المعرفة، بیروت، چاپ اول، بیتا.
@porseman313
✍
سوال:
بیشتر پیامبران در منطقه آسیا و خاور میانه ظهور کردن؟
آیا مناطق دیگر زمین نیازی به ارشاد پیامبران نداشتن؟
مثلا در مناطق اروپایی یا مناطق سرد سیبری و قطب .
پاسخ:
طبق ادله عقلی لزوم بعثت پیامبران که درجای خود بیان شده است
📚الالهیات،علامه سبحانی،ج3 ص19 فصل هفتم
❗عقل حکم می کند که لطف خداوند اقتضا می کند برای هدایت همه مردمان پیامبران را ارسال کند
ودر قرآن هم می بینیم که خداوند می فرماید:
"ما در میان تمام امت ها پیامبرانی را مبعوث کردیم"نحل 36
ومی گوید:
"هیچ امتی نبوده است مگر آنکه انذار دهنده ای داشته است"فاطر 24
ودر روایات اسلامی نیز به آنچه ما گفتیم اشاره شده است
📚 بحار الانوار،ج11 ص1 باب 1
❗اما چرا پیامبران بزرگ از منطقه خاور میانه برخاستند؟
پاسخ آن است:
"با توجه به وضع پیدایش جامعه بشری وظهور وتمدن انسانی این مساله جای شگفتی نیست زیرا مورخان بزرگ تصریح کرده اند که مشرق زمین گهواره تمدن انسانی است. تمدن مصر باستان وتمدن بابل در عراق وتمدن یمن در جنوب حجاز وهمچنین تمدن ایران. وشامات همه تمدن های معروف بشری هستند.
انسان های متمدن نیاز زیادتری به آیین های الهی دارند تا هم قوانین حقوقی واجتماعی را تضمین کرده وجلوی مفاسد را بگیرد وهم فطرت الهی آنان را شکوفا سازد "
پیام قرآن،ایت الله العظمی مکارم شیرازی،ج7 ص351
@porseman313
✍
اگر نماز، انسان را از فحشا و منکر باز میدارد، چرا بعضی از نمازگزاران مرتکب خلاف می شوند؟
اولا : تخمه پوک، هیچ گاه سبز نمی شود و نماز بدون حضور قلب، تخمه پوک است.
نمازی سبب دوری انسان از مفاسد میشود که با حضور قلب باشد وگرنه حرکت لب و کمر چنین خاصیتی را ندارد.
اگر مدرسه و دانشگاه به انسان رشد علمی میدهد به این معنا نیست که هر کس به مدرسه و دانشگاه رفت به آن رشد میرسد، بلکه به این معناست که مدرسه و دانشگاه بستر رشد است به شرط آن که با جدیت درس بخوانید و آنچه را میخوانید بفهمید.
نماز نیز اگر با اصول و شرایطی که دارد اقامه گردد، مانع فحشا و منکر میشود. ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر ( سوره عنکبوت، آیه 45. )
ثانیا : نمازگزاری که گاهی خلاف میکند، اگر اهل نماز نبود خلافش بیشتر بود، زیرا همین نمازگزار برای صحیح بودن نمازش مجبور است بدن و لباسش پاک باشد، لباس و مکانش از مال مردم نباشد و همین مقدار مراعات احکام و مسائل، سبب دور شدن او از برخی گناهان و منکرات میشود، همان گونه که پوشیدن لباس سفید، انسان را از نشستن روی زمین آلوده باز میدارد.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
هنوز کسی جلوی سفارت افغانستان شمع روشن نکرده ؟
چه حرفا رفیق!
اونا که چشاشون آبی نیست
امیرالمؤمنین علیهالسلام :
اِنَّ اللهَ تباركَ وَ تعالی یُبغضُ مِن عِبادِهِ المُتَلَوِّنَ
خداوند تبارک و تعالی بنده چندرنگ و چند چهره خود را دشمن میدارد.
(خصال، ج ٢، ص ١٤٤)
#حدیث
#زلزله_افغانستان
#جمعه
@porseman313
✍🏻
آیا پاداش ده برابر، برای انجام هر کار نیک است؟
پاسخ : قرآن میفرماید:
من جاء بالحسنه فله عشر امثالها ( سوره انعام، آیه 160.)
هر کس کار شایسته ای بیاورد، ده برابر پاداش دارد.
آنچه مهم است آوردن کار شایسته به قیامت است، نه انجام آن در دنیا.
رساندن جنس به مقصد ارزش دارد، ولی اگر جنسی را در وسط راه از بین بردیم، ارزشی ندارد.
بسیاری از کارهای به ظاهر نیک دچار آفاتی میشود که به مقصد نمیرسد:
یا در آغاز، کار را با ریا و خودنمایی شروع میکنیم و هدف الهی نداریم، یا در وسط کار گرفتار غرور و عجب و خود خواهی میشویم و یا بعد از انجام کار، گناهی میکنیم و آثار آن را محو میکنیم.
گرچه در این سه مورد کار شایسته انجام گرفته، ولی سالم به مقصد نرسیده است.
لذا قرآن نمی فرماید:
هر کس کار شایسته انجام دهد ده برابر پاداش دارد ، بلکه میفرماید:
هر کس کار شایسته خود را تا قیامت بیاورد، ده پاداش دارد.
من جاء بالحسنه
@porseman313
هدایت شده از " کانـالــ سفیران حجاب "
✍
اخیرا از یکی از علما دیدم که قضیه شهادت امام جواد ع را منکر شده بودند و از جعلیات می دانستند خواستم از صحت این قضیه مطلع شوم ؟
مساله شهادت مظلومانه امام جواد علیه السلام مساله ای قطعی و غیر قابل خدشه است .
شیخ صدوق می نویسد ؛
« اعتقاد ما شیعیان در مورد امام جواد علیه السلام آن است که او توسط سم معتصم مسموم شد و به شهادت رسید »
اعتقادات الامامیه ، صدوق ، ص 98
شیخ عباس قمی می نویسد ؛
«از كتاب عيون المعجزات نقل شده كه چون حضرت جواد عليه السّلام وارد بغداد شد و معتصم انحراف امّ الفضل را از آن حضرت دانست او را طلبيد و به قتل آن حضرت راضى كرده زهرى براى او فرستاد كه در طعام آن جناب داخل كند، امّ الفضل انگور رازقى را زهرآلود كرده به نزد آن امام مظلوم آورد و چون حضرت از آن تناول نمود اثر زهر در بدن مباركش ظاهر شد و امّ الفضل از كرده خود پشيمان شد و چارهاى نمى توانست كرد، گريه و زارى مى كرد، حضرت فرمود ، الحال كه مرا كشتى گريه مى كنى؟ به خدا سوگند كه به بلايى مبتلا خواهى شد كه مرهم پذير نباشد.
چون آن نونهال جويبار امامت در اوّل سن جوانى از آتش زهر دشمنان از پا در آمد، معتصم، امّ الفضل را به حرم خود طلبيد و در همان زودى ناسورى در فرج او به هم رسيد و هر چند اطبّا معالجه كردند مفيد نيفتاد تا آن كه از حرم معتصم
بيرون آمد و آنچه داشت از مال دنيا صرف مداواى آن مرض كرد و چنان پريشان شد كه از مردم سؤال مى كرد و با بدترين احوال هلاك شد و زيانكار دنيا و آخرت گرديد.
منتهی الامال ج 3 ص 1805 _ عیون المعجزات ص 132 _ دلائل الامامه ص 209
مسعودى در اثبات الوصيّة نيز قريب به همين نقل كرده الّا آن كه گفته ؛ « معتصم و جعفر بن مأمون هر دو امّ الفضل را واداشتند بر كشتن آن حضرت، و جعفر بن مأمون به سزاى اين امر در حال مستى به چاه افتاد، او را مرده از چاه بيرون آوردند »
اثباه الوصیه ص 192
این مضمون در کتب دیگری نیز نقل شده است ؛
مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 384_ بحار الانوار ج 50 ص 8_ المجالس السنیه ج 2 ص 634_ تفسیر العیاشی ج 1 ص 319_ جلاء العیون ص 968_ تفسیر البرهان ج 1 ص 471
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
چند کلمه با نا محرم می شود سخن گفت؟
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عليهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:
أَرْبَعٌ يُمِتْنَ الْقَلْبَ ... وَ كَثْرَةُ مُنَاقَشَةِ النِّسَاءِ يَعْنِي مُحَادَثَتَهُنَّ ...
چهار چيز دل را می ميراند
یکی از آنها گفتگوى زياد با زنان... (منبع: بحار الأنوار، جلد 2، صفحه: 128)
منظور از گفتگوي زياد يعني چقدر ؟
وَ نَهَى أَنْ تَتَكَلَّمَ الْمَرْأَةُ عِنْدَ غَيْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَيْرِ ذِي مَحْرَمٍ مِنْهَا أَكْثَرَ مِنْ خَمْسِ كَلِمَاتٍ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا مِنْه [من لا يحضره الفقيه؛جلد 4 ؛صفحه 6 ]
امام صادق عليه السلام مي فرمايند : پيامبر نهى فرمود كه زن نزد غير همسرش يا خويشان محرمش بيش از پنج كلمه صحبت كند ، آن هم در صورت ضرورت
اين روايت براي صحبت كردن معمولي بود ، خدا نكند كسي با نا محرم شوخي كند كه در روايتي از پيامبر اسلام آمده است :
هر كس با نامحرم شوخى كند، براى هر كلمهاى كه در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مىكنند. (ثواب الاعمال وعقاب الاعمال -ترجمه انصارى،صفحه 567)
داستانك:
یکی از راویان میگوید در کوفه به زنی قرآن میآموختم، روزی با او شوخی کردم، بعد به دیدار امام باقر (علیهالسلام) شتافتم، امام باقر علیه السلام فرمود: آن که (حتّی) در پنهان مرتکب گناه شود خداوند به او اعتنا و توجّهی ندارد، به آن زن چه گفتی؟ از شرمساری چهرهام را پوشاندم و توبه کردم، امام فرمود: تکرار نکن.
(منبع:بحار الأنوار ، جلد 46، صفحه: 247)
@porseman313
✍
فلسفه عظمت و اهمیت روز عرفه در چیست ؟ چرا این روز این قدر اهمیت دارد ؟
علامه مجلسی می نویسد ؛
« روز عرفه از اعیاد بزرگ اسلامی است ، و کسی که بتواند این روز را در عرفات باشد ، توفیق بزرگی دارد ، این روز اعمال و دعاهای فراوانی دارد و بهترین عمل در این روز ، دعا است »
زاد المعاد ص256
این روز برای تقویت معرفت الهی و رابطه عمیق تر با حضرت حق و شناخت صفات جمال و جلال پرودگار بسیار مناسب و مغتم است .
مفاتیح نوین ص852
شیخ صدوق از علی علیه السلام روایت می کند ؛
« یک یهودی به نزد پیامبر گرامی آمد و از او در باره فلسفه وقوف در عرفات سوال کرد .پیامبر گرامی پاسخ داد که عصر عرفه زمانی است که آدم در آن زمان خداوند را عصیان کرد و خداوند بر امتش وقوف در عرفات و تضرع و دعا را در آن موضع لازم شمرده است و در برابر آن بهشت را برای آنها تکفل کرده است و ساعتی که مردم از عرفات باز می گردند ، زمانی است که آدم کلماتی را از خداوند تعلیم دید که بوسیله آن توبه اش نزد خدا پذیرفته شد ، خداوند بابی دارد در آسمان به نام باب توبه و حاجات و رحمت و تفضل و احسان و جود و کرم و عفو ، هیچ کس در عرفات جمع نمی شود و تضرع نمی کند مگر آنکه از تمام خصلت های مطرح شده بهره مند می شود »
امالی صدوق ص 194
در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است که وقتی آدم از باغ بهشتي به زمين فرود آمد، چهل روز هر بامداد بر فراز كوه صفا با چشم گريان در حال سجده بود. جبرئيل فرود آمد و پرسيد: چرا مي گريي، اي آدم؟ پاسخ داد چرا نگريم در حاليكه از جوار خداوند به اين دنيا فرود آمده ام؟ جبرئیل گفت به درگاه خدا توبه كن و بسوي او بازگرد. آدم گفت چگونه ؟
جبرئيل در روز هشتم ذيحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبحگاهان عازم صحراي عرفات شد. جبرئيل هنگام خروج از مكه، احرام بستن و لبيك گفتن را به او آموخت و چون عصر روز عرفه فرا رسيد، آدم را به غسل فرا خواند و پس از نماز عصر، او را به وقوف در عرفات دعوت كرد و كلماتي را كه از پروردگار دريافت كرده بود به وي تعليم داد.
آدم تا غروب آفتاب همچنان دعا ميكرد و با تضرع اشك مي ريخت. وقتي كه آفتاب غروب كرد همراه جبرئيل روانه مشعر شد و شب را آنجا گذراند. صبحگاهان در مشعر بپاخاست و به دعا پرداختتا اينكه سرانجام بخشيده شد ...»
بحار الانوار ج11 ص178
در روایت دیگری از امام باقر علیه السلام آمده است که « امام سجاد علیه السلام در روز عرفه جمعی را مشاهده کرد که دست نیاز به سوی مردم دراز کرده و کمک می خواستند . حضرت فرمود وای بر شما آیا از غیر خدا در این روز حاجت می طلبید در حالی که در این روز امید می رود که فضل خداوند حتی شامل بچه هایی شود که در شکم مادران هستند »
خصال ج2 ص517
شب عرفه نیز ارزش و اهمیت بسزایی دارد . پیامبر گرامی فرمود ؛
« دعا در شب عرفه مستجاب است ، و هرکس آن شب را به عبادت احیاء نگه دارد ، پاداش عبادت صد و هفتاد سال را خواهد داشت و آن شب ، شب مناجات با قاضی الحاجات است و هرکس در آن شب توبه کند ، توبه اش مقبول است »
زاد المعاد ص166
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند:
اِنَّ الْعَبْدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُزْوى عَنْهُ الرِّزْقُ
بنده گناه مىکند و به سبب آن، روزى از او گرفته مىشود.
کافى، ج ۲، ص ۲۷۰، ح ۸
#شهادت_امام_محمد_باقر علیه السلام تسلیت
@porseman313
* متن شبهه :*
*⚜️ چرا شیعیان به جای اینکه مثلاً برای روز رحلت و شهادت نبی اکرم (ص) یا شهادت امام علی (ع) یا شهادت حضرت زهرا (س) عزاداری کنند و این روزها را احیاء کنند بیشتر روی تعظیم و بزرگداشت ایام محرم تأکید میکنند؟! آیا مقام امام حسین ع از آنها بالاتر است؟*
*✅ پاسخ شبهه :*
🔹اولا : معیار ما سنّت معتبر (قولی و فعلی) پیامبر (ص) و اهل بیت(ع) است خود ایشان به ما فرمودند که برای تعظیم ایام محرم قیام و شهادت امام حسین (ع) حساسیت و ارزش بیشتری قائل باشیم و حکمت این امر را نیز قطعاً خودشان بهتر از ما میدانند و شکی نیست که در روز عاشورا و شهادت امام حسین ع راه حق از باطل تا ظهور امام زمان ع مشخص شد و انسانهای آزاده از کربلا و قیام امام درس شهامت و شهادت و شجاعت و ایستادگی در برابر ظلم وظالمان را فرا میگیرند بنابراین کربلای امام حسین علیه السلام صراط مستقیم و سنت صحیح پیامبر ص را برای همه امتها روشن کرد
👈🏻امام صادق علیه السلام جواب این شبهه را اینگونه پاسخ میدهد👇🏻
«عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيُّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ (ع) يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ كَيْفَ صَارَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَةٍ وَ غَمٍّ وَ جَزَعٍ وَ بُكَاءٍ دُونَ الْيَوْمِ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ الْيَوْمِ الَّذِي مَاتَتْ فِيهِ فَاطِمَةُ (ع) وَ الْيَوْمِ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) وَ الْيَوْمِ الَّذِي قُتِلَ فِيهِ الْحَسنُ (ع) بِالسَّمِّ؟!
فَقَالَ إِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ (ع) أَعْظَمُ مُصِيبَةً مِنْ جَمِيعِ سَائِرِ الْأَيَّامِ»
📚منابع :
علل الشرایع، ج 1، ص 225
وسائل الشیعه ج۱۴ص۵۰۳
همان طور که در آخر این روایت مشاهده میکنید از حادثۀ کربلا و عاشورا نه به «نهضت» یا «حماسه» بلکه به «یوم» تعبیر شده زیرا کاملاً مشخص است که امام (ع) در مقام بیان مصداق برای قاعدۀ کلّیِ قرآنی بودند یعنی قرآن فرموده «ایام الله» را بزرگ بدارید اما بیان ننموده که دقیقاً چه روزی مصداق آن «ایام الله» است اما روایت مذکور به طور خاص روز شهادت امام حسین (ع) را به عنوان یکی از مهمترین مصادیق و نمونه های «ایام الله» مشخّص و تعیین نموده است : «يَوْمَ الْحُسَيْنِ (ع)»
امام رضا ع نیز فرمودند ان (یوم) الحسین اقرح جفوننا امالی شیخ صدوق ص۱۹۰
دوما : دلیل که اثبات میکند شهادت امام حسین (ع) و ایام محرّم یکی از بزرگترین مصادیق «ایام الله» است و به همین دلیل باید به بهترین شکل تعظیم شود سیرۀ عملی پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) میباشد به این معنا که وقتی رفتار و عمل ایشان را مطالعه و مشاهده میکنیم متوجه میشویم که این ذوات مقدسه آنگونه که ایام شهادت اباعبدالله (ع) را مهم و بزرگ میداشتند سایر روزها و مناسبت ها را در این حدّ تعظیم نمیفرمودند رحلت یا شهادت هیچ پیامبر و امامی در نظر مبارک اهل بیت (ع) در این مرتبه از عظمت و اهمیت نبوده است به بیان دیگر از ارزش بسیار زیاد و جایگاه بی نظیری که ائمه (ع) برای این ایام و ذکر مصیبت های آن قائل بودند میفهمیم که این روزها مصداق همان «ایام اللهِ» قرآنی است که باید دائماً یادآوری و تکرار شود : «وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيّامِ اَلله»
👈🏻جالب آنکه این تعبیر «یوم» فقط برای امام حسین (ع) به کار برده شده اما برای سایر روزها حتی رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص) یا شهادت امام علی (ع) «یوم» وارد نشده است و همین امر بیانگر عظمت و شرافت خاصّ این روز نسبت به سایر مناسبت ها بوده و ضرورت احیاء و بزرگداشت این روزها را به عنوان «ایّام الله» آشکار میسازد ضمن اینکه در روایت مورد بحث مصیبت امام حسین (ع) در مقایسه با دیگر مصائب بزرگتر و عظیم تر شمرده شده است
از جمله روایاتی که در همین زمینه و در منابع اهل سنّت آمده خبری است از نُجَيّ حضرمی که از پدرش چنین نقل نموده :
«انه سار مع علی رضی الله عنه و كان صاحب مطهرته فلما حاذى نينوى وهو منطلق إلى صفين فنادى على اصبر أباعبد الله اصبر أبا عبد الله بشط الفرات قلت وما ذاك قال دخلت على النبي صلى الله عليه وسلم ذات يوم وإذا عيناه تذرفان قلت يا نبي الله أغضبك أحد ما شأن عينيك تفيضان قال بل قام من عندي جبريل عليه السلام قيل فحدثني ان الحسين يقتل بشط الفرات قال فقال هل لك ان أشمك من تربته قلت نعم قال فمد يده فقبض قبضه من تراب فأعطانيها فلم أملك عينی ان فاضتا»
مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 446، ح 64
💠 آیا اقوام در قیامت همچنان رابطه فامیلی دارند💠
🔳 باتوجه به آیه زیر روابط فامیلی در قیامت از بین میرود:
🔹فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لَا يَتَسَآءَلُونَ (مومنون آیه 101)
چون قيامت بر پا گردد، بين مردم روابط نَسَبی نخواهد بود؛ و بين خويشاوندان گفتگوئی نيست.
✅ چون روابط اين دنیا از شئون همین دنیاست و قیامت شئون ديگری دارد که در آن روابط فامیلی جایگاهی ندارد.
💢 در این دنیا روابط انسانها بر اساس نیازشان به همدیگر است، لذا در قیامت که منفعت رساندن بر اساس تقواست، دوستیهای غير خدائی تبديل به دشمنی میشود و انسان از پدرش، مادرش، همسرش و پسرش فرار ميكند.
🔹 الاخِلّآءُ يَوْمَئِذِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ. (زخرف ۴۷)
دوستان در آن روز، بعضی با بعضی دیگر دشمنند، مگر پرهيزكاران.
✅ نتیجه اینکه:
اگر رابطه قومی و قبیله ای در این دنیا بر محوریت دین نباشد، در قیامت از بین خواهد رفت و هیچ گونه کمکی نخواهد کرد.
مگر کسانی که ارتباطشان خدایی باشد، مانند زن و شوهری که اهل ایمان باشند، در بهشت هم باهم خواهند بود.
🔰 مخاطب این چند جمله دوستانند،
▫️آنان که شیرینی زندگی دینمدارانه را چشیده اند، نه دشمنان و فحاشان!
⚠️ چرا حجاب؟
💠 مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی با استناد به خطبهای از امیرالمؤمنین علی علیهالسلام (بحارالانوار، ج ۵، ص ۳۱۶) میفرمود: «در این عالم، میدان تکامل برای انسان باز است و در این سیر تکاملی تا جایی میتوان پیش رفت که این قطره به اقیانوس هستی متصل شود، لذا تمام دستورات الهی و امر و نهیها برای همین سیر تکاملی من و شماست.
احکام شرعی یکی از الطاف بزرگ خداست برای رسیدن به مقامات بالا و بالاتر معنوی. انسان با طرح و تدبیر خودش امکان ندارد به کمال مطلق برسد، خداوند باید راهنما باشد.
من خانه محبوب را نمیدانم، نشانی را باید خودش برای من بفرستد که از کدام راه به او برسم. راهنمایی خدا همین اوامر و نواهی اوست. علت قراردادن احکام و امر و نهی از جانب خدا، همین است».
🔹 حجاب هم یکی از این دستورات و احکام خداست.
ای کاش همهی احکام الهی و باید و نبایدهای دین را از این زاویه نگاه کنیم.
🌹 ملتمس دعا
میثم مطیعی
#قران
#حجاب
#ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روز قیامت جلوتون رو میگیره
آهای مردای بی غیرت ،آهای زنای بی حجاب با شماست......
#شب_جمعه
#حجاب
#مهسا_امینی
✍
برخی عمامه به سرها در اتفاقات اخیر با دوقطبی سازی به آتش فتنه دامن زدند
حجتالاسلام پناهیان در مراسم وداع با پیکر بسیجی شهید مهدی زاهدلویی:
برخی عمامه به سرهای به اصطلاح محقق رحلت بانویی را شنیدند و عجولانه بیانیه دادند اما برای شهادت جوانهایمان عامدانه سکوت کردند.
از هنرمند و ورزشکار که انتظاری نیست برایشان اشتباه پیش می آید اما چرا باید عمامه به سر ، بین دمیدن برآتش فتنه و تفرقه باشد.
عالم دینی سرسپرده هیچ جناحی نیست و نباید به دوقطبی سازی و آتش فتنه دامن بزند، اگر دوقطبی سازی در جامعه نباشد مشکلات کشور حل شدنی است.
حجاب تنها بهانه بود و نباید بازی منافقین و دشمنان نظام را خورد بلکه امر مهم تر، نقشه منافقانه دوقطبی ساز در کشور است.
#زن_عفت_افتخار
#ایران
#حجاب
@porseman313
✍
آیا اگر بعد از مسح سر، انگشتان دست خشک بود، باید با کف دست، پا را مسح کرد؟
اصل در مسح پا برای وضو، آن است که با رطوبت باقی مانده در کف دست انجام شود، حال چه با انگشتان و چه با قسمت گودی کف دست صورت گیرد.
در هر حال، مراجع عظام تقلید در این باره میگویند:
اگر رطوبت کف دست فقط به اندازۀ مسح سر باشد، مىتواند[1] سر را با همان رطوبت مسح کند و براى مسح پاها از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد.[2]
[1]. آیات عظام گلپایگانى، صافى، بهجت، سیستانى شبیری زنجانى: (احتیاط واجب آن است که میتواند ..)
[2]. آیت الله بهجت: ( و بنا بر احتیاط واجب باید اوّل از ترى موى ریش و ابرو کمک بگیرد و اگر در آنها ترى نبود از دستها رطوبت بگیرد)؛ آیات عظام خوئى، تبریزى، شبیری زنجانى، سیستانى، خامنهای: (براى مسح پاها از ریش خود رطوبت بگیرد)؛ امام خمینى، سید روح اللّٰه، توضیح المسائل (محشّٰى)، محقق و مصحح: بنى هاشمى خمینى، سید محمد حسین، ج 1، ص 159و201، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ هشتم، قم، 1424 ه ق.
https://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
✍
عسکری یا عسگری ؟
بسیاری از مردم در نگارش صحیح عسگری یا عسکری به اشتباه عمل می کنند.
در حالی که آنچه مهم است برداشتهای غلط معنایی از این دو عبارت است که دستمایه دشمنان دین و امامت امام عصر علیهالسلام قرار گرفته و بدینوسیله این غلط اصطلاحی و لغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است.
شنیده میشود که گفتهاند حسن عسگری عقیم بوده و فرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بیدانه است؛ فلذا همین شهرت به عقیم بودن دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست. تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی علیهالسلام را به این لفظ لقب دادهاند و عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.
خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیهالسلام، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن علیهالسلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیهالسلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیهالسلام است و آنها را عسکریین گفتهاند.
اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم میبود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است. عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف).
در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری بهسزا داشتند.
این شایعه و عوامل حکومتی عباسی باعث شدند که عده قلیلی از مسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و او مهدی موعود (عج) است ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری میزیسته، مینویسد: این جمعیت کمی که بر این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب دربارهشان میفرماید: در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت نکنید.
شایسته است مردم و رسانهها کمر همت ببندند و در ترویج کلمه صحیح عسکری به جای عسگری کوشش کنند.
#عید_ولایت
#امام_زمان (عج)
#اغاز_ولایت_امام_زمان (عج)
https://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c