eitaa logo
سفیران ایثار
1.5هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
25 فایل
«﷽» بـاور کنید ؛ هرکس‌ بہ جـایی‌ رسید ، از مـُبارزھ با نفس‌ رسید امدنت اینجا اتفاقی نیست ای‌کاش‌!شھادت‌قسمت‌ما‌میشد @mahdi1105 👈 خــادم الــشـهـیـد @safiran_isAr
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 دل بسپار به نگاه هایے ڪه تــو را وصــل مےڪنند به منبــع نور تا هستـــــ، چرا منّــــت غیر؟!.!! شهیــــدم صدرزاده ❤️ گـــاهےنگــــاهے😔 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
     ﷽ 🌺🌺🌺🌺 ❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ از شهیدان مصطفی رسول هادی دلها مےخوانیم 🌱 🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shmostafa_rasol_hadi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧✾═✾🌷یازهرا🌷✾═✾✧
🍃قرار‌هرشب‌ما ✨🍃 فرستـادن پنج صلوات بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» 🌸 طول عمر رهبری و پیروزی جبهه مقاومت و آزادی قدس.... هدیه به ارواح طیبه ی شهدا بخصوص ...   { مصطفی رسول ھادےدلها‌ } ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃 ✨کانال مصطفی رسول هادی دلها ✨ @shmostafa_rasol_hadi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧✾═✾🌷یازهرا🌷✾═✾✧
رفاقت با شهدا ک باشه همه چی درست میشه ....باور نداری امتحان کن .... 🌙 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
شوق تو به باغ لاله جان خواهد داد عطـر تو به گلهــا هیجان خواهد داد فـــردا کـه بـه آفـاق بپیـچــد نـــورت تکبیــــر تو کعبــه را تکان خواهد داد ❤️تعجیل در ظهور 3صلوات ❤️ 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🌷بِسْمِ رَبِٓـــ الشـُ❤️ـَـهـدا🌷 روزت رو با سلام و توسل به شهیدان بیمه کن باور کن شهدا زنده ان و عجیب دستگیرن فقط کافیه بخوایی... هر صبح فاتحه ای بخون برای یه شهید، تا فاتحه ی روزت با گناه خونده نشه.... 🌤 @shmostafa_rasol_hadi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧✾═✾🌷یازهرا🌷✾═✾✧ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
▫️شهيــ⚘ــد به قلبت نگاه می‌كند اگر جايی برايش گذاشته باشی... مــــــــــــــــــــــی‌آیــــــــــد🕊⚘ مــــــــــــــی‌مــــــــــانـــــــــد🕊⚘ لانــــــــه‌مـــــــــــی کـــــــــنـد🕊⚘ تـــاشهــــــیدت کنــــــد🕊⚘ حكايتی بود آن زمان....🍃 قصه‌ی دلدادگی‌ها...🍁 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
شهید 🌷شهیدمدافع حرم روح الله قربانی🌷 : روح الله قربانی : سردار داود قربانی : 1368/3/1 (تهران/دولاب) : 1394/8/13 (سوریه/حلب) : متاهل : ــــ ندارند : سربازی بی بی زینب(س)اعزام به سوریه به عنوان نیروی زمینی قدس : اصابت موشک به ماشینی که شهید و همرزمشان شهید قدیر سرلک داخل آن بود : 26ساله : خوشنوسی و ائمه و شهید رسول خلیلی 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🇮🇷 برتمامی بسیجیان جان برکف مبارک باد.♡ 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
اگ نمره ات پیش خدا بیست شد آنوقت شهید خواهی شد هادی_دلها 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
به اخمت خستگی در می رود، لبخند لازم نیست کنار سینی چای تو اصلا قند لازم نیست... 😍 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
❤️🍃 دل بسپار به نگاه هایے ڪه تــو را وصــل مےڪنند به منبــع نور تا هستـــــ، چرا منّــــت غیر؟!.!! شهیــــدم خلیلی ❤️ گـــاهےنگــــاهے😔 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
Mohammad Asadollahi - Ana Fateh 128(1).mp3
2.82M
🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلکل شیرین شهید حسن قاسمی دانا با شهید مصطفی صدرزاده😄🖐🏼 🎥 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🌱‌نسیم جمکرانت هر دلی را سوی دلبر می کشاند.... 🌱خوشا آن دل که دلدارش تو باشی یـابـن‌الـزهـرا.... 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
دعای توسل - میثم مطیعی.mp3
34.36M
🌷قرار چهارشنبه شب هامون دعای توسل بنیابت از شهیدان مصطفی رسول هادی دلها 🌷 ♥التماس دعای فرج ♥ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌حضࢪٺ‌زینب‌کبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🌹🕊 🌹شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج 🌹 ❤اَللهُمَ صَّلِ عَلےِمُحَمَدوآلِ مُحَمَدوعَجِل فَرَجَهُم❤ @shmostafa_rasol_hadi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧✾═✾🌷یازهرا🌷✾═✾✧
مجید بربری🌹قسمت سوم شهید مدافع حرم مجید ق۴ربانخانی 🌟 شب۹۴/۱۰/۲۱ شب عجیبی بود،عمو سعید مثل همیشه،برای شناسایی می‌رفت. فردا موعد عملیات بود.عمو سعید هرشب که میرفت،امیدی به برگشتش نبود.موقع رفتن،مجید سرکوچه آتش درست میکرد. عمو سعید که از کوچه رد میشد،مجید می‌پرید جلو و چنددقیقه ای ،او را به حرف میکشید: _چاکر حاج سعید!عمو بریم؟ _کجا مجید جون؟ _اِ عمو سعید!همون جایی که میری شناسایی دیگه!خودت گفتی امشب خواستم برم،تو رو هم با خودم می‌برم. به همین زودی یادت رفت؟ _نه مجید جون،نمیشه تو را ببرم.ان شاالله عملیات بعدی. آن شب مجید،جلوی عمو سعید نپرید.آرام پای دله ء آهنیِ آتش ایستاده بود.کلاهش را تا نزدیک چشمانش پایین کشیده بود و گاهی با آتش ور می‌رفت.مجید و عمو سعید باهم دست دادند‌.حسین امیدواری هم از راه رسید.مجید شیطنتش گل کرد. _حسین،حسین،حسین! حسین پسری آرام و سربه زیر بود،درست نقطه مقابل مجید.بچه ها می‌گفتند:حسین خواب شهادت خودش و بقیه را دیده است. _حسین انگشتر را از دستش درآورد،نگاه معنی داری به آن انداخت. _مجید جون!بی خیال شو. _چشم منو بدجوری گرفته. _بیا دادمش به تو،ولی تو هم انگشتر را بده به یکی،دست خودت نکن! مجید ذوق زده انگشتر را از حسین گرفت. عمو سعید رو به حسین کرد و یواشکی پرسید:برای چی انگشترت رو به مجید دادی؟ _عمو سعید صداش رو درنیار!این انگشتر نه به من وفا میکند،نه به مجید.دادمش که مجید بده به کسی دیگه،تا نیفته دست دشمن..😔عمو سعید هاج و واج به بچه ها نگاه می کرد.یعنی قرار بود فردا چه خبر شود؟حسین رفت و مجید با انگشترِ توی دستش، کنار عمو سعید ماند. _عمو سعید امشب شب آخره،من رو هم با خودت ببر! _مجید جون،فردا عملیات داریم، باید زود برم.بمونه عملیات بعدی.من هیچ کی رو با خودم نمی‌برم، فقط تو رو،دو تایی باهم میریم.عمو سعید قولش را داد و بعد پرسید:مجید !یه چیزی بگم؟ _چاکریم عمو جون!بفرما. _مجید!داریم به عملیات نزدیک میشیم،ترسیدی؟ _نه عمو سعید،ترسِ چی،داش مجید و ترس؟ _مجیدجون!عجیب امشب ساکتی،من به مجیدِ به این آرومی رو تا حالا ندیده ام.نمیدونم چرا ،چه خبر شده که داداش مجید ما رو آروم کرده؟ _نه عمو سعید،چیزی نیست.خیالتون راحت.😔 مجید این را گفت و ادامه داد؛ _راستی حاجی! نمیدونم با این دردسری که برا خودم درست کردم،چی کارکنم؟ عمو سعید یک آن جا خورد پرسید: _چی داری میگی؟دردسر چی؟
مجيد بربری🌹قسمت چهارم حرّ مدافعان حرم،شهید مجید قربانخانی 🌟🌟 مجید به جای جواب،آستینش را بالا زد.روی دستش خال کوبی عجیبی بود.عمو سعید تا به حال ندیده بود.شنیده بود بین بچه ها،کسی هست که خال کوبی دارد،اما فکرش را هم نمی‌کرد آن آدم،مجید با حال و با مرام باشد. _هیچی مجید جون،کاری نمیخواد بکنی! _نمیدونم چی کار کنم.ابروم رو برده‌. _ناراحت نباش،خداوند توبه پذیره،خدا می بخشه،اگه نبخشیده بود که اینجا نبودی،مدافع حرم نمی شدی.قدر جایی رو که هستی بدون.اصلا فکر این رو که خدا تو را نبخشیده،نکن.چرا اینقدر خودت را اذیت میکنی؟ _خدایا!یا پاکش کن،يا خاکش کن! _مجید،به خدا قسم پاک شده،باور کن! عمو سعید خداحافظی کرد و رفت،به سمت تو تویاتی که از قبل منتظرش بود.چند قدم رفت و ایستاد.دستی برای مجید تکان داد و دوباره خداحافظی کرد.توی آن ظلمات شب،تنها نور چراغ های ماشین بود که غلظت تاریکی را گرفته بود.حاج سعید در ماشین را که بست و خواستند راه بیفتند،صدای مجید را شنید که پرده ی شب را می شکافت و پیش می آمد: _حاج سعید،حاج سعید،عمو سعید!به مولا قسم خودت فردا میبینی این درد سر رو،هم خاکش میکنن،هم پاکش می کنن! مجید از بین تجهیزات،چراغ قوه ای را که پیدا کرده،به پیشانی اش بسته بود.توی تاریکی شب،برای شوخی و خنده،به اتاق مرتضی کریمی آمد.با ادا و اطوارش که وارد اتاق شد،برای شوخی و خنده،به اتاق مرتضی کریمی آمد.با ادا و اطوارش که وارد اتاق شد،صدای خنده ی بلند بچه ها،تا چند اتاق دیگر هم رفت.همه به کار مجید می‌خندیدند و او هم نور چراغ را،تیز میکرد توی چشم بچه ها.از خنده،غش و ریسه می‌رفتند.شلوغی و هیاهو،اتاق را پر کرده بود.چند دقیقه ای نگذشته بود،که حال و هوای اتاق عوض شد.هيچکس نفهمید چه شد که بحث به روضه کشید.مرتضی کریمی میخواند و بقیه گریه می کردند.مجید،کارش از ضجه و جیغ هم گذشته بود.عربده می کشید،((لبیک یا زینب))میگفت و عینهو ابر نیسان،اشک می‌ریخت. آن قدر صدای گریه بچه ها،بالا گرفته بود که بیشتر رزمنده ها،از اتاق شان بیرون آمدند.پشت اتاق مرتضی کریمی ازدحام بود.از هم می پرسیدند؛(خدایا چه خبر شده).حسین امیدواری بی صدا و آرام،در اتاق را باز کرد و با همان نگاه آرام و محجوبش،تک تک بچه ها را از نظر گذراند.یکی از داخل صدا زد: _حسین جان!تو هم بیا تو،بیا استفاده ببر برادر! _حسین در را تمام باز کرد و آمد توی اتاق.آرام گوشه ای نشست و شانه هایش شروع کرد به لرزیدن.
ای شهید میدانم که میتوانی با دست های بسته ات، دستانم را بگیری دستم را بگیر ای شهید ... ‌💔😭 اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
یار را عاشق شوی آخر شهیدت میکند ..... 🌷 ★᭄ꦿ @shmostafa_rasol_hadi •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
     ﷽ 🌺🌺🌺🌺 ❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ از شهیدان مصطفی رسول هادی دلها مےخوانیم 🌱 🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shmostafa_rasol_hadi ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✧✾═✾🌷یازهرا🌷✾═✾✧