بسم رب المهدی...
اسامی شرکت کنندگان در ختم چله زیارت عاشورا و دعای علقمه...
#گمنــــام
#Narges
#شهیدعلیــــرضانوری
#شهیدمحمدتقیسالخـــورده
#گمنامکمیــل
#یازهرا(س)
#یازهرا(س)
#بینالحــرمین
#آفتابپردهنشیـن
#طهماسبی
#Fhn 1863
#طاهرهعبدالهی
#طیبهعبدالهی
#معصومهعبدالهی
#امیر
#زهراعبدالهی
#فاطمهکارگر
#سیدهمنصورهموسوی
#Dehghan
#حیدرکرار
#فاطمهقرهخانی
#معصومهقرهخانی
#الهیوربیمنلیغیرک
#خادمالشهدایازهراسلاماللهعلیها
#زهراسیاهی
#F.gh
#زینب
#یاحسینعلیهالسلام
#یازهراسلاماللهعلیها۳۱۳
برای شمامی گویم من در نهايت فقر و نيازمندی هستم. از آن وقتی که خود را شناختم و با اين فقر مبتلا به سرفه هستم و سال هاست که خون از سينه ام بيرون میآيد و معالجه آن را نمیدانم و به دختری از اهل محلّه مان در نجف اشرف تعلق خاطر پيدا کردهام و به سبب تنگدستی ميسر نشده است که او را بگيرم. گروهی از دوستان مرا مغرور کردند و به من گفتند که در حاجتهای خود بهصاحب الزمان(عج) متوسل شو و به همین خاطر چهل شب چهارشنبه در مسجد کوفه بيتوته نما که او را خواهی ديد و حاجت تو را برآورده سازد و اين آخرين شب از چهل شب است و من در اين شب چيزی نديدم و در اين شب ها من تحمل مشقت های زيادی کردم و اين سبب آمدن من و اين خواسته ها و حوائج من میباشد.»
آن شخص در حالی که من غافل بودم و توجه نداشتم به من فرمود: «اما سينه ات خوب شد و اما آن زن را به زودی میگيری و اما تهی دستی و فقر تو باقی میماند تا از دنيا بروی.» من هيچ توجه به اين سخنان نداشتم و به او گفتم: «به کنار قبر مسلم نمیروی؟» فرمود: «برخيز»، برخاستم و متوجه جلوی خود بودم. هنگامی که وارد زمين مسجد شدم به من فرمود: «آيا نماز تحيت مسجد نمی خوانی؟» گفتم: «چرا میخوانم»، سپس او نزديک شاخص که در مسجد است ايستاد و من هم پشت سر او به فاصله ايستادم و تکبيرة الاحرام گفم و مشغول قرائت سوره فاتحه شدم.
من مشغول نماز بودم و سوره حمد را میخواندم. او نيز فاتحه را قرائت مینمود اما من قرائت احدی را همانند او از زيبايی نشنيده بودم. در آن هنگام با خود گفتم: «شايد اين شخص صاحب الزمان (ع) باشد و ياد سخنان او افتادم که دلالت بر آن میکرد.» هنگامی که اين مطلب در دلم خطور کرد, آن بزرگوار در حال نماز بود. ناگهان نور عظيمی او را احاطه کرد که ديگر شخص آن بزرگوار را به سبب آن نور نمیديدم اما او همچنان نماز میخواند و من صدای او را میشنيدم. بدنم به لرزه افتاد و از ترس نمیتوانستم نماز را قطع کنم. پس نماز را به صورتی که بود تمام کردم و نور از سطح زمين به بالا متوجه شد و من ندبه و گريه میکردم و از سوء ادبم با او در مسجد معذرت خواهی مینمودم. به او گفتم: «شما صادق الوعد هستيد و مرا وعده داديد که با من نزد قبر مسلم برويم»، در آن هنگام که با آن نور تکلم میگفتم ديدم آن نور به سمت حرم مسلم حرکت کرد و من نیز با او حرکت کردم. آن نور داخل حرم شد و در بالاي قُبّه قرار گرفت و همچنان بود و من گريه و ندبه میکردم تا فجر دميد و آن نور عروج کرد.
هنگامی که صبح شد متوجه قول او شدم که فرمود: «سينه ات خوب شد.» ديدم سينهام صحيح و سالم است و ديگر سرفه نمیکنم و يک هفته بيش نگذشت که خداوند گرفتن آن زن همسايه را آسان کرد و از جايی که گمان نمیکردم فراهم شد. اما فقر و تهیدستیام همچنان باقی ماند همانطور که حضرت صاحب الزمان (صلوات اللّه و سلامه عليه و علي آبائه الطاهرين) خبر داده بود.
#امیر
#رسم_عاشقی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تشرف_خدمت_امام_زمان«عج»
🔴سید کریم پینه دوز؛ مردی که 19 سال آقا امام زمان(عج) به دیدنش میرفت...
نامش سید کریم محمودی بود؛
حجره ی کوچکش در بازار، جایی بود که سالها در آن پینه دوزی کرده بود و شهرت سید کریم پینه دوز را هم به همین خاطر به او داده بودند.
همانجایی که بارها و بارها، امام زمان (عج) به دیدارش رفته و با او هم صحبت شده بودند.
آنچه در مورد سید کریم پینه دوز مشهور است، ملاقاتهای 19 ساله ی او با صاحب الامر (عج) در شبهای جمعه بود.
راز این کرامت بزرگ و دائمی را خود سید کریم اینگونه تعریف می کند:
شبی در عالم خواب، جدم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را دیدم. از ایشان تقاضای ملاقات امام عصر (عج) را نمودم.
آن حضرت فرمودند: «در طول شبانه روز، دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا (علیه السلام) گریه کن.» از خواب بیدار شدم و این برنامه را به مدت یک سال اجرا کردم تا به خدمت آن حضرت نایل آمدم.
🔺وقتی توسل و صبر، گره ها را باز کرد
مهلت اجاره خانه تمام شده بود، کنار دیوار چادر زده بود و خودش اسباب اثاثیه را توی کوچه آورده بود و با ناراحتی روی یک صندلی کهنه نشسته بود و به آقایش متوسل شده بود.
آقا آمده بود و بهش گفته بود: «سید نگران نباش! اجدادمان هم مصیبتهای زیادی کشیده اند.»
سید لبخندی زده بود و به شوخی گفته بود:
«درست است آقا جان! اما هیچ کدام به درد اجاره نشینی مبتلا نشده اند!»
حضرت مهدی(عج) تبسمی کرده بودند و فرمودند: «منزل درست می شود.»
و به صبح نرسیده کسی آمده بود و گفته بود خواب دیده که حضرت ولی عصر(عج) به او فرموده اند:
«برو، فلان خانه را، در فلان خیابان بخر، به اسم سید کریم محمودی...» و در طول یک شب تا صبح خانواده بی سرپناهش، صاحب خانه شدند.
🔺آزمایش وفای عهد
صدای قدمهای کسی روی سنگهای کف مغازه توجهش را جلب کرد. سرش را که روی کفش خم کرده بود، بالا آورد. لبخندی صورتش را پوشاند.
«شمایید آقا!»
برای چند لحظه کار را کنار گذاشت و سلام احوالپرسی گرمی کرد.
طبق عادت همیشگی، آقا روی صندلی رو به رویش نشست.
سید سرش به کار گرم شد.
«کفش ما را هم می دوزی؟»
«بله آقا جان! بعد از اینکه این 3 تا کار تمام شد مال شما را هم می دوزم.»
سید سرعتش را بالاتر برد. حواسش بود که کفش میرزا را باید بعد از نماز تحویل بدهد. خوش قولی و مهارتش در بازار معروف بود.
آقا دوباره پرسید:
« سید کریم! کفش ما را هم می دوزی؟»
کریم لحظه ای دست از کار کشید و لبخندی زد. دست بر چشم گذاشت و گفت:
«چشم آقا جان! این 3 تا کار تمام شد با جان و دل کفش شما را هم می دوزم.»
دوباره مشغول شد. دستهای کریم انگار با سوزن و کفش بازی می کرد.
دوباره آقا فرمود:
«سید کریم! کفش ما را هم می دوزی؟»
این بار کریم کفش را رها کرد. عبا را روی دوشش محکم کرد و با سرعت به طرف آقا رفت.
با لبخند شیطنت آمیزی دست در کمر آقا انداخت و محکم نگهش داشت. سرش را نزدیک گوش مبارک حضرت (عج) برد و گفت: «من غلام و نوکر و خاک پای شمایم، این همه مرا امتحان نکنید!
اگر یکبار دیگر تقاضای خود را بفرمایید و مرا شرمنده خود کنید، من هم مردم کوچه و بازار را خبردار می کنم که شما در مغازه من هستید.»
آن گاه حضرت او را دلداری داده و عمل او را در تعهد به قول و پیمان، تایید فرموده بودند...
📕 زندگینامه آقا شیخ مرتضی زاهد، محمد حسن سیف اللهی ،ص50. نقل قول از استاد کاظم صدیقی
#امیر
#رسم_عاشقی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📣 #اطلاع_رسانی
*بسم رب الشهدا و الصدیقین*
مراسم #هشتمین سالگرد شهادت🌹 شهدای مدافع حرم #خان_طومان
شهیدان🌹
#حسین امیدواری شهید آل الله
#علیرضا_مرادی
#مصطفی_چگینی
#محمد_کامران
#مرتضی_کریمی
#امیر علی محمدیان
📆 پنجشنبه 21 دی ماه
🕰از ساعت 14
🕌بهشت زهرا سلام الله علیها قطعه 50
🌹شادی ارواح طیبه شدا صلوات🌹
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
22.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*بسم رب الشهدا و الصدیقین*
مراسم #هشتمین سالگرد شهادت🌹 شهدای مدافع حرم #خان_طومان
شهیدان🌹
#حسین امیدواری شهید آل الله
#علیرضا_مرادی
#مصطفی_چگینی
#محمد_کامران
#مرتضی_کریمی
#امیر علی محمدیان
پنجشنبه 21 دی ماه
🕌بهشت زهرا سلام الله علیها قطعه 50
🌹شادی ارواح طیبه شدا صلوات🌹
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊