‍ #سالگرد_شهید_محمد_کامران (#قمری) محمد جان بر بال كدامين ملك نشستيد كه بي امان و شتابان به سوي معبود شتافتيد. حاج احسان! در نماز شب با خدا چه گفتي كه معبود اين چنین تو را پذیرفت  شما اي شهداي مدافع حرم چه كرديد كه خدا عاشق شما شد و به حضور پذيرفت شما را. قطرات اشكهايتان را پاي كدام بذر ريختيد كه لاله شهادت را با اين سرعت بارور كرديد. محمد جان! آب ديده و خون دل را در كدام بازار فروختي كه نقد شهادت را خريدي.  در زيارت عاشورا و زیارت حضرت زهرا با حسين (ع) و مادر پهلو شکسته اش چه گفتي كه كربلايي شدي  بلند باد نامتان ، بزرگ باد حماسه هايتان ، جاودانه باد خاطره هاي شما. شما رفتيد و ما لياقت رفتن نداشتيم.  سالگرد آسمانی شدنت تو اي قهرمان ، اي فرمانده ، اي سردار دلها ، همزمان با میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی بود چنان که بعد از عقد و متاهل شدنت نیز بلافاصله به پابوس حرمش در شهر ری رفتی و شبهای جمعه در دعای کمیل آن حرم شرکت می کردی مراسم هفت شهادتت نیز برابر با شهادت فاطمه معصومه(س) شد چرا گه هر هفته به پابوسش می رفتی و در وصیتنامه ات نیز درخواست کردی که پیکر پاکت را به حرم باصفایش برده و طواف دهند مراسم چهلم شهادت تو برابر با شهادت حضرت زهرا(س) بود چرا که هر روز زیارت این بانوی مطهره را می خواندی و بخاطر توسل هایی که به زیارت عاشورا و زیارت حضرت زهرا داشتی شاهرگ و پهلوهایت را تقدیم عمه سادات کردی محمد جان یاد آن روزها به خیر که این شعر را بر لب داشتی: چند روزی است سرم میل بریدن دارد ارباب نظر کند بیاییم بمیریم و این شعر را مدام زمزمه می کردی و اشک می ریختی: سر که زد چوبه محمل دل ما خورد ترک ریخت بر قلب و دل جمله عشّاق نمک آنقدر داغ عظیم است که بر دل شده هک سر زینب به سلامت سر نوکر به درک  نام شهيد جاويد است، حماسه شهيد ماندگار است. ما نام و ياد شهدا و خاطره عزيزانمان را لحظه به لحظه زنده نگه خواهيم داشت. و در آخر این که سلام ما را به ارباب بی کفن برسانید و از زبان ما بگویید: ما سینه زدیم بی صدا باریدند از هرچه که دم زدیدم آنها دیدند ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند متنی که خواهر گرامی شهیدمحمدکامران برامون در کانال سفیران شهدا ارسال کردن °•#سـَفْیرَانِ‌شُهَدا°• · · ⇝| @safiran_shohadaa|⇜