خواب من پرواز خواهد ڪرد🥀
صدایی میزند من را صدا، صدایی آشنا...
شادو خوشحال به سمتش میروم
همچو طوفان به سمتش میروم
برگ ها همراه من...
گل ها همراه من...
بلبلی در آن طرف آواز خوان...
ڪودڪی در این طرف غوغا ڪنان...
مادری با چادری...
مردی از آن راه دور..
آن همه گنجشڪ در بالای سر...
چشمه با چشمان من دوربینی شده است
از افق نور همراه من است...
نوری همچون ده برابر خورشید...
نوری از خورشید،از نجم و قمر...
نوری از پیڪ خدا....
لحظه ای آهسته برگشتم
تا ببینم روی او...
چهره ی محجوب او...
قامتی چون ڪوه او...
عطر نرگس بوی او...
آمدم تا در بهارش جان دهم، جان من تقدیم او...
ڪیست؟ڪیست در نظر؟!!!!
ڪیست آنڪه قله بر قامتش سر خم ڪند! خورشید با فروغش میزبانی ڪند!
بلبڪ با دیدن صوت حجازی اش، جان خود را در همان لحظه تقدیمش ڪند!
نرگس از عطر جان فرسای او، مفتخر سر رابه آغوشش ڪشد تا ڪه خوش تر جان دهد!....
چڪه ای آب مغزم را فروخت
فڪرم را فروخت
ذهن و رویایم را فنا بخشید و
من را ز عرش بر فرش اتاقم می ڪشید....
این همه غصه من یڪ خواب بود... خوابی در اوج حقیقت...
اوج حضور...
خواب من بال خواهد زد...
اوج خواهد گرفت...
خواب من پرواز خواهد ڪرد🥀
#شعرسرودهشدهدروصفآقاامامزمان
#توسطیکیازاعضایمحترم
#کانالسفیرانشهدا
@safiran_shohadaa