🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتاد و سوم
┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅
📜 #خطبه132 : در پارسايی در دنيا
1⃣ ستايش پروردگار
♦️خدا را ستايش می کنيم بر آنچه گرفته و آنچه بخشيده و بر نعمت هايی که عطا کرده و آزمايش هايی که انجام داد. خداوندی که بر هر چيزِ پنهانی آگاه و در باطن هر چيزی حضور دارد. به آنچه در سينه هاست آگاه و بر آنچه ديده ها دزدانه می نگرد داناست و گواهی می دهم که خدا يکی است و جز او خدايی نيست و گواهی می دهم که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) برگزيده و فرستاده اوست، آن گواهی که با او درون و بيرون، قلب و زبان، هماهنگ باشد.
2⃣ ضرورت یاد مرگ
♦️به خدا سوگند! اينکه می گويم بازی نيست، جدّی و حقيقت است، دروغ نيست و آن چيزی جز مرگ نيست، که بانگ دعوت کننده اش رسا و به سرعت همه را ميرانَد! پس انبوه زندگان و طرفداران تو را فريب ندهند. همانا گذشتگان را ديدی که ثروت ها اندوختند و از فقر و بيچارگی وحشت داشتند و با آرزوهای طولانی فکر می کردند در أمانند و مرگ را دور می پنداشتند، ديدی چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد؟ و آنان را از وطنشان بيرون راند؟ و از خانه أمن کوچشان داد؟ که بر چوبه تابوت نشستند و مردم آن را دست به دست می کردند و بر دوش گرفته و با سرانگشت خويش نگاه می داشتند؟ آيا نديديد آنان را که آرزوهای دور و دراز داشتند و کاخ های استوار می ساختند و مال های فراوان می اندوختند، چگونه خانه هايشان گورستان شد؟ و اموال جمع آوری شده شان تباه و پراکنده و از آنِ وارثان گرديد؟ و زنان آنها با ديگران ازدواج کردند؟ نه می توانند چيزی به حسنات بيفزايند و نه از گناه توبه کنند.
3⃣ تقوی و روش برخورد با دنيا
♦️کسی که جامه تقوا بر قلبش بپوشاند، کارهای نيکوی او آشکار شود و در کارش پيروز گردد. پس در به دست آوردن بهره های تقوا فرصت غنيمت شماريد و برای رسيدن به بهشت جاويدان رفتاری متناسب با آن انجام دهيد، زيرا دنيا برای زندگیِ هميشگی شما آفريده نشده گذرگاهی است تا در آن زاد و توشه آخرت برداريد. پس با شتاب آماده کوچ کردن باشيد و مرکب های راهوار برای حرکت مهيّا داريد.
┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅
📜 #خطبه131 : (این خطبه در منبر کوفه ایراد شد و به خطبه «منبریه» معروف است، که در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک رهبر عادل را بیان می دارد.)
1⃣ علل نكوهش كوفيان
♦️ای مردم رنگارنگ و دل های پريشان و پراکنده که بدن هايشان حاضر و عقل هايشان از آنها غايب و دور است. من شما را به سوی حق می کشانم، امّا چونان بزغاله هايی که از غرّش شير فرار کنند می گريزيد. هيهات که با شما بتوانم تاريکی را از چهره عدالت بزدايم و کجی ها را که در حق راه يافته راست نمايم.
2⃣ فلسفه حكومت اسلامی
♦️ خدايا تو می دانی که جنگ و درگيریِ ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنيا و ثروت نبود، بلکه می خواستيم نشانه های حق و دين تو را به جايگاه خويش بازگردانيم و در سرزمين های تو اصلاح را ظاهر کنيم تا بندگان ستمديده ات در امن و امان زندگی کنند و قوانين و مقرّرات فراموش شده تو بار ديگر اجراء گردد.
3⃣ شرائط رهبر اسلامی
♦️خدايا! من نخستين کسی هستم که به تو روی آورد و دعوت تو را شنيد و اجابت کرد؛ در نماز کسی از من جز رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پيشی نگرفت؛ همانا شما دانستيد که سزاوار نيست بخيل بر ناموس و جان و غنيمت ها و احکام مسلمين، ولايت و رهبری يابد و امامت مسلمين را عهده دار شود، تا در اموال آنها حريص گردد و نادان نيز لياقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند و ستمکار نيز نمی تواند رهبر مردم باشد، که با ستم حقِّ مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند و نه کسی که در تقسيم بيت المال عدالت ندارد، زيرا در اموال و ثروت آنان حيف و ميل می کند و گروهی را بر گروهی مقدّم می دارد و رشوه خوار در قضاوت نمی تواند امام باشد، زيرا برای داوری با رشوه گرفتن حقوق مردم را پايمال و حق را به صاحبان آن نمی رساند و آنکس که سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را ضايع می کند، لياقت رهبری ندارد زيرا که امّت اسلامی را به هلاکت می کشاند.
┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅