eitaa logo
سفیران حجاب
1.4هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2هزار ویدیو
75 فایل
حجاب و عفاف گلچین اشعار نوحه و روضه احادیث روشنگری سواد رسانه ای نهج البلاغه قران اخبار مهم و روز تبلیغات پربازده سفیــــر 313 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3 خادم کانال: @takhribchi313
مشاهده در ایتا
دانلود
و بشکه های فوگاز،مین های منور وضد نفر ایجاد کرده بودند .موقع برگشتن از دیدبانی در اولین آبراه،علی یوسفی سوره را دیدم ،از بچه های گردان قا‌ءم خرمشهر بود. قایقش نرسیده به مقر گردان خراب شده بود . در پادگان قدس همدان دوره تخصصی انفجارات را باهم گذرانده بودیم . فکر نمیکردم علی را در جزیره مجنون ببینم . چند روز قبل عبدالعلی حق کو بهم گفته بود «یکی از بچه های گردان قاءم زیاد سراغ شما رو میگیره». علی،تخریجی باتجربه و کاربلدی بود. کپی کویتی پور و حسین فخریو بشکه های فوگاز،مین های منور وضد نفر ایجاد کرده بودند .موقع برگشتن از دیدبانی در اولین آبراه،علی یوسفی سوره را دیدم ،از بچه های گردان قا‌ءم خرمشهر بود. قایقش نرسیده به مقر گردان خراب شده بود . در پادگان قدس همدان دوره تخصصی انفجارات را باهم گذرانده بودیم . فکر نمیکردم علی را در جزیره مجنون ببینم . چند روز قبل عبدالعلی حق کو بهم گفته بود «یکی از بچه های گردان قاءم زیاد سراغ شما رو میگیره». علی،تخریجی باتجربه و کاربلدی بود. کپی کویتی پور و حسین فخری میخواند.مرا که دید خواندنش گرفت:((ممد نبودی ببینی/شهر آزاد گشته/خون یارانت پر ثمر گشته.)) با هم خاطرات زیبای گذشته را مرور کردیم و او به مقر گردانشان رفت و من به سنگر اطلاعات. خانه شان در خرمشهر بمباران شده بود. پدر و مادرش در شهرک جنگ زدگان امیدیه زندگی میکردند.علی میگفت:((بعد از فتح خرمشهر،قبل از اینکه بروم مسجد جامع،رفتم خانه.عراقی ها دو خرمشهری را در باغچه خانه مان خاک کرده بودند!)) همیشه نصیحتم میکرد و میگفت:((سید !همین طوری که ما غبطه میخوریم و میگیم ای کاش! در عصر امام حسین(ع) زندگی میکردیم و از اصحاب اون حضرت بودیم،آدم های بعد از ما،غبطه میخورن که ای کاش در عصر امام خمینی زندگی میکردن و با صدام میجنگیدن‌،ما باید قدر این نعمت رو بدونیم؛این کم چیزی نیست.)) بعد میگفت:((با دوستات بیش از حد قاطی نشو، اینجا رفاقت ها با رفاقت های توی شهر فرق میکنه،عُمر دوستی ها کوتاهه.دوستات که شهید میشن غم عالم روی دلت سنگینی میکند. ماها با هم بودنمون کوتاه و دست تیر ها وترکش های دشمنه.)).... کانال سفیـــران زینبیــــون👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2383347712C192e82344f
☀️☀️••☆۰۰﷽۰۰☆••☀️☀️ 🔳 🔴 🕊☆ حامیان و یاران ☆🕊 ✍درحادثة کربلا، یاران اندکی، امام حسین علیه السلام را همراهی کردند که سرانجام نیز همگی به شهادت رسیدند؛ اما همین عدة قلیل، نسبت به امام حسین علیه السلام، چنان بودند که مرگ در رکاب آن حضرت را افتخار می‌دانستند. 💠ابا عبدالله علیه السلام در توصیف ایشان می‌فرمایند: 💢«فَاِنّی لا اَعلَمُ اَصحاباً اَولی وَ لا خَیراً مِن اَصحابی»(۱)  ؛«همانا من یارانی والاتر و بهتر از یاران خود، سراغ ندارم». 💠در نهضت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز از سیصد و سیزده نفر به عنوان یاران خاص، یاد می‌شود که کاملاً مطیع و شیفتة امام خود هستند: 💢 «هُم اَطوَعَ لَهُ مِن الاَمَة لِسَیِّدِها» (۲) «آنان نسبت به مولای خود، مطیع تر از کنیز هستند». 💠بنابراین، همان طور که حماسة عاشورا با جانبازی عده ای اندک، رقم خورد قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز با محوریت عده ای اندک، اما پاک باخته به انجام خواهد رسید. ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ۱-بحارالانوار، ج۴۴، ص ۳۲۹  ۲-بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸ ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ادامه دارد....
🔰 ادامه داستان... 🔶 ♻️ خود امپراطور💂 و برادرزاده اش نیز به زمین افتادند . ترس و لرز حاضران را فراگرفت، یکی از کشیشان بزرگ به حضور امپراطور آمد و عرض کرد: «این حادثه عجیب، نشانه و علامت پایان یافتن مراسم است». امپراطور اعلام ختم مجلس کرد و همه رفتند. ⚜ مدتی گذشت و امپراطور تصمیم گرفت ملیکا را دوباره برگزار کند. دستور داد مجلس را در کاخ🏯 ، مثل مجلس سابق آراستند، همین که مراسم عقد شروع شد و کشیشان خواستند عقد را بخوانند، بار دیگر حادثه رخ داد و همه حاضران پریشان شدند 😰 و رنگها پرید و مجلس به هم ریخت و تختها واژگون شد، امپراطور و برادرزاده، از تخت بر زمین افتادند و همه وحشت زده از کاخ بیرون آمدند 😨و به خانه ‌های خود رفتند.🏃🏻‍♂🏃🏻‍♂ ♻️ امپراطور، بسیار ناراحت شد، در اندوه و فکر فرو رفت و لحظه ای این دو حادثه عجیب را فراموش نمی‌کرد. گرچه «ملیکا»🦋 با آن طینت پاکی که داشت، خواستار چنین ازدواجی نبود، و آرزوی رفتن به خانه ای که پراز باشد می‌کرد، اما دو حادثه ای که رخ داد، او را نیز غرق در تفکر کرد.🤔 با خود می‌گفت: «سرنوشت 📜 من چه خواهد شد، سرانجام کجا خواهم رفت؟ خدایا به من کمک کن و مرا نجات بده...» ⚜او همچنان فکر می‌کرد و اندوهگین بود 😞 تا اینکه در شب، خوابش برد ، در عالم خواب دید، جدش شمعون همراه و یاران مخصوص حضرت مسیح وارد کاخ شدند، ناگهان منبری بسیار با شکوه به جای تخت امپراطور گذاشته شد، سپس دید دوازده نفر ✨💫 که مردانی بسیار خوش سیما و نورانی و زیبا بودند وارد کاخ شدند، در عالم خواب به ملیکا 🦋گفته شد: ⚜ اینها که وارد شدند، پیامبر اسلام(ص) و امام علی و امام حسن و امام حسین، امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام هستند...💫💫 ادامه دارد...
ضرب‌المثل ها درقرآن 🍃 مور همان به که نباشد پرش ✨ وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ ✨ ترجمه 👈 و اگر بگشاید خداوند روزی را برای بندگانش ، هر آینه ظلم و طغیان کنند در زمین شوری/۲۷ 🌟💫🌟💫🌟💫 🍃 ماه پشت ابر نمی ماند ✨ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُ✨ ترجمه 👈 الان اشکار شد حقیقت یوسف/۵۱ 🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫 🍃 تو را به خیر و ما را به سلامت ✨لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِینِ ✨ ترجمه 👈 برای شما دین شما و برای من دین من کافرون/۶ 🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫 « سید علی حسینی یزدی»