#با_شهدا
✍️ شهید عبدالحسین برونسی خیلی روی #حلال و #حروم حساس بودند، برای اینکه توی زندگیشان نان حلال بیاورند از کلی زمین گذشتند و آمدند به شهر مشهد و در خانهای کوچک زندگی کردند، چند تا شغل عوض کردند، اولین شغل ایشون کار در مغازه شیر فروشی بود، وقتی از شغلش آمد بیرون دلیلش را که پرسیدم گفت: من باید شیر را بکشم بدم به مردم و چون من میدونم صاحب مغازه آب میبند داخل شیر، وزن شیر خالص کمتر میشود و آب قاطی شیر میشود، ولی باید پول شیر را بدهند من نمیتوانم به مردم دروغ بگویم.
@saghalein1414
#با_شهدا
📕دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله
✍️در تفحص شهدا،
دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد
❌گناهان یک هفته او اینها بود؛
شنبه: بدون وضو خوابیدم.
یکشنبه: خنده بلند در جمع
دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم.
سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم.
چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت.
پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم.
جمعه: تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات.
📝راوی که یکی از بچههای تفحص شهدا بوده مینویسد:
⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...
⁉️ما چی⁉️
❓کجای کاریم
حرفامون شده رساله توجیه المسائل‼️
1️⃣غيبت…
تو روشم ميگم🗣
2️⃣تهمت…
همه ميگن🔕
3️⃣دروغ…
مصلحتی📛
4️⃣رشوه...
شيرينی🍭
5️⃣ماهواره...
شبکه های علمی📡
6️⃣مال حرام ...
پيش سه هزار ميليارد هیچه💵
7️⃣ربا...💸
همه ميخورن ديگه🚫
8️⃣نگاه به نامحرم...🙈
يه نظر حلاله👀
9️⃣موسيقی حرام...🎼
آرامش بخش🔇
🔟مجلس حرام...💃
يه شب که هزار شب نميشه❌
1️⃣1️⃣بخل...
اگه خدا ميخواست بهش ميداد 💰
🌷شهدا واقعا شرمندهایم که بجای #باتقوا بودن فقط شرمندهایم
@saghalein1414
هدایت شده از ■ توحید تشیع ■
نماز وسط کاخ کرملین
#با_شهدا
به کاخ کرملین رفته بود و با پوتین قرار داشت. تا رییسجمهور روسیه برسید، وقت اذان شده بود. حاجی هم بلند شده و اذان و اقامهاش را گفته بود. صدایش در سالن پیچیده بود و بعد هم به نماز ایستاده بود. همه نگاهش میکردند. میگفت در طول عمرش اینچنین لذتی از نماز نبرده بوده است. پایان نماز هم پیشانیاش را روی مهر گذاشته بود و به خدای خودش گفته بود: «خدایا! این بود کرامت تو؛ روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه میکشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی آمدم اینجا نماز خواندم.»
از خاطرات سردار شهید حاجقاسم سلیمانی
برگرفته از کتاب «رفیق خوشبخت ما»
♦️ «توحید تشیّع» را دنبال کنید؛
ایتا | تلگرام | سروش | اینستگرام | توییتر
#متفرقه
هدایت شده از ■ توحید تشیع ■
آب دادن به اُسرا
#با_شهدا
کارمان تمام شد. تابستان بود و هوا هم خیلی داغ. بچهها آب آوردند. در همین لیوانهای پلاستیکی جبههها که قرمز بود، ریختند و خوردیم. بعد لیوان را به میرزایی دادم و برگشتم. دیدم که آب نخورد و از یک بسیجی که مراقب اسرا بود، پرسید: «به اینها آب دادهاید؟» بسیجی گفت: «آب نداریم. بعداً آب میدهیم.» از دور نگاه میکردم. میرزایی بهسوی اسرا رفت. لیوان آب را به دست اولین اسیر داد. برادر بسیجی اعتراض کرد و گفت: «اگر عراقیها ما را اسیر کرده بودند، به ما آب میدادند؟» صدای میرزایی را شنیدم که گفت: «ما با آنها فرق داریم. ما رهبری مثل امامخمینی رحمةاللهعلیه داریم.»
از خاطرات سردار شهید حاجقاسم سلیمانی
برگرفته از کتاب «رفیق خوشبخت ما»
♦️ «توحید تشیّع» را دنبال کنید؛
ایتا | تلگرام | سروش | اینستگرام | توییتر
#متفرقه