eitaa logo
🍃ثقلین ۱۴۱۴🍃
162 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
770 ویدیو
8 فایل
خدایا به ما توفیق فراگیری معارف و احکام دین و همچنین عمل خالصانه را عنایت فرما و عاقبت ما را ختم به خیر قرار بده...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 (علیه‌السلام): 🍃دوستی و برادری در راه خدا بر این اساس است كه برای خدا به هدايت و نصيحت یکديگر بكوشند برای خدا از مال خود برای يكديگر بذل كنند و کمک کار همديگر در راه خدا باشند برای خدا يكديگر را از معصيت پروردگار نهی كنند و يكديگر را در راه خدا ياری كنند و نسبت به يكديگر محبت خالصانه داشته باشند. 📚تصنیف غرر/ حدیث ۹۶۹ https://eitaa.com/saghalein1414313
4.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستان علیه‌السلام عیدتان مبارک 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین و الائمه علیهم السلام. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/saghalein1414313
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 شاید از هر کسی بجز این جمله را می‌شنیدیم قابل هضم نبود.. حقی که یک ناصبی به گردن علیه‌السلام داشت... https://eitaa.com/saghalein1414313
🔹 علیه‌السلام: 🍃لَوْ يَعْلَمُ الْمُصَلِّي مَا يَغْشَاهُ مِنَ الرَّحْمَةِ لَمَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السُّجُودِ 🍀اگر انسان نماز گزار بداند چه رحمتی او را فرا می‌گیرد هیچ‌گاه سرش را از سجده بر نخواهد داشت. 📚 غرر الحکم / حدیث ۳۳۴۷ https://eitaa.com/saghalein1414313
🔹 (علیه‌السلام) 🍃 ای پسر آدم! وصیّ خودت در مال و دارایی خویش باش و با آن، چنان کن که ترجیح می دهی پس از تو، با آن چنان شود. 📚 حکمت ۲۵۴ https://eitaa.com/saghalein1414313
هدایت شده از مهدی ذوالقدر
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«جامع اضداد» بودن یعنی چی❓ 🔺امیرالمومنین در همه صفات و کمالات سرآمد است. همه جا صحبت🎤 از علی است. 🌷 ╭━━⊰🌸🦋🌸⊱━━ https://eitaa.com/MahdiZolghadr1414 ╰━━⊰🌸🦋🌸⊱━━
🔹نماینده اصلح از منظر علیه‌السلام https://eitaa.com/saghalein1414313
🔻عمامه عاریتی؟! ✍حکایتی شیرین و عبرت‌آموز که بر فراز کرسی درس خارج در قم،این خاطره را از دوران جوانی خویش نقل کرده اند: مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. در محضر (ع) در حرم به آقا امیر المؤمنین می‌گوید: آقا ما داریم بر می‌گردیم به ایران و می‌دانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما می‌‌‌آید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آینده‌ی زندگی‌ام این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند. حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف می‌شد از امیرالمؤمنین(ع) همین خواسته را تقاضا می‌کرد. سه ماه هم ایشان می‌ماند. جمعاً می‎شود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید می‌شد که شاید آقا (ع) هم مصلحت نمی‌دانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم می‌‍‌رود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند. شب خواب (ع) را می‌بیند که می‌فرمایند: شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته می‌خواهی به عنوان الگو؟" می‌گوید: بله آقا. می‌فرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که می‌خواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان 18 ساله‌ای نشسته، عمامه‌ای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد می‌شوی، این جوان بلند می‌شود وارد حرم می‌شود یک سلامی پایین پا به من می‌کند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج می‌شود. بعد از طلوع فجر این جوان را دریاب که یکی از انسان‌های بزرگ است. حاج شیخ می‌فرماید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: آقا! عمامه‌ من عاریتی است و رفت از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه‌ پس‌کوچه‌های کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت. آقای حاج شیخ عبدالکریم می‌گوید: دیدم دارد از دستم می‌رود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه‌‌ دو امام، با این دو کلمه دارد می‌گذارد و می‌رود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم: بایست. عبای من عاریتی است؛ عمامه‌ من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کرده‌ام تا شما را معرفی کرده‌اند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ می‌کند و می‌گوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ آقا شیخ عبدالکریم می‌گوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). می‌گوید: دنبال من بیا. در کوچه‌ پس‌کوچه‌های کربلا می‌روند تا به خارج از کربلا می‌رسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. می‌رسد به درِ آن اتاق و می‌گوید: اینجا خانه‌ من است، فردا طلوع فجر وعده‌ دیدار من و شما همین جا. می‌رود داخل و در را می‌بندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی می‌خواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده‌ من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام. ایشان می‌فرماید: لحظه‌شماری می‌کردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله‌ پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا می‌زد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم. در زدم دیدم پیرزنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه‌ من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجاست؟ گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. حاج شیخ در درس خارج فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین(ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه‌ من عاریتی است! عبای من عاریتی است! فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. می‌خواست به من بگوید: شیخ عبدالکریم حائری! ▫️ مرجعیت،عاریتی است ▫️ ریاست،عاریتی است ▫️ خانه‌هایتان،عاریتی است ▫️پول‌های‌تان،عاریتی است ▫️وجودتان،عاریتی است ▫️سلامتی‌تان،عاریتی است. ▫️هر چه می‌بینید،عاریه است و امانت است. دل به این عاریه‌ها نبندید! ‌https://eitaa.com/saghalein1414313
یه خورده به این حدیث زیبا و پر محتوا👇 فکر کنید! 🔹 (علیه‌السلام): 🍃إظهارُ الغِنى مِن الشُّكرِ. إظهارُ التَّباؤسِ يَجلِبُ الفَقرَ 🍀 اظهار توانگری گونه‌ای شکر است. فقیر نشان دادن، فقر می آورد. 📚 میزان الحکمه جلد ۸ صفحه ۵۳۳ https://eitaa.com/saghalein1414313
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 شهادت علیه‌السلام 🔹می‌توان علیه‌السلام را با خود داشت، پیشاپیش حرکت و پیش روی خود داشت. مشروط بر اینکه ما سیره‌ی امیرالمؤمنین و رفتار امیرالمؤمنین را مثل یک سرمشق مورد توجه قرار بدهیم. https://eitaa.com/saghalein1414313