eitaa logo
کانال ثقلین
90 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
43 فایل
قال رسول الل(ص) : ((إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی . . .))
مشاهده در ایتا
دانلود
نکاتی از قرآن 172 تکذیب و تمسخر کردن آیات الهی، ناشی از اعمال زشت و کردار بد است. خدا را هنگام خوابیدن و بیدار شدن، ستایش کنید. اختلاف زبان و رنگ از قدرت خداست. کسانی که آرزوی وصال خدا را دارند، حق نزدیکان و مسکین و در راه مانده را می دهند. و رستگارند. ربا هیچ ارزش افزوده ای نزد خدا ندارد ولی صدقه چرا. فساد ناشی از اعمال بد، خشکی و دریا را برداشته تا جواب اعمال خود را بگیرند. باشد که توبه کنند.
۵ خرداد ۱۴۰۲
قیمت خودرو ها در سال ۱۳۸۵ به ریال 🍁🌲🍁
۵ خرداد ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌎 میزان تاثیرگذاری سرعت های مختلف درتصادف ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌿🍂🍃
۵ خرداد ۱۴۰۲
🌀چشم هاتون رو روی عکس بچرخونید دایره ها برات میچرخن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۵ خرداد ۱۴۰۲
🍏🍎🍏🍎 سفیان ثوری حکایت می کند، در مکه مشغول طواف بودم، ناگاه مردی را دیدم که قدم از قدم برنمی داشت، مگر این که صلواتی می فرستاد. به آن شخص خطاب کردم: چرا تسبیح و تهلیل نمی کنی و اتصالًا صلوات می فرستی؟ آیا تو را در این خصوص حکایتی هست؟ گفت: تو کیستی خدا تو را بیامرزد؟ گفتم: من سفیان ثوری هستم. جواب داد: به جهت این که تو در اهل زمان خود غریبی، حکایت خود را به تو نقل می کنم. سالی من در معیت پدرم سفر مکه نمودیم. در یکی از منازل پدرم مریض شد و با همان مرض از دنیا رفت. صورتش سیاه شد و چشمانش کبود و شکمش آماس کرد. من گریه کردم و به خود گفتم که پدرم در غربت فوت کرد آن هم به این وضعیت، ناچار رویش را با لباسی پوشانیدم و همان ساعت خواب بر من غلبه کرد. در خواب شخصی را دیدم بی اندازه زیبا و خوش صورت بود و لباس های فاخر در برداشت. شخص مزبور نزد پدرم آمد و دستش را به صورت پدرم کشید؛ ناگهان صورتش سفیدتر از شیر شد و دستش را به شکم پدرم مسح کرد، به حال اوّلی برگشت و اراده نمود که برود. برخاستم و دامن عبای او را گرفتم و عرض کردم: ای سرورم! تو را قسم می دهم به خدایی که در همچو وقتی تو را بر سر بالین پدرم رسانید، تو کیستی؟ فرمود: مگر مرا نمی شناسی؟ من محمد رسول خدایم. پدر تو معصیت بسیار می نمود، الّا آن که به من بسیار صلوات می فرستاد. همین که این حالت به پدرت روی داد، مرا استغاثه نمود و من پناه می دهم به کسی که مرا صلوات زیاد بفرستد. پس من از خواب بیدار شدم، دیدم رنگ پدرم سفید شده و بدنش به حال اوّلی برگشته. این است از که از آن زمان به بعد من شب و روز به صلوات مداومت دارم. 📚داستان ها و حکایت های حج 🍎🍏🍎🍏
۵ خرداد ۱۴۰۲
🍁🍁🍁 💥💥💥🌸💥💥💥 🔆امانت به پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم و قریش 🌴چون رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلّم از مکه به مدینه هجرت کردند، امیرالمؤمنین علیه‌السلام را در مکه گذاشت و فرمود: «ودایع وامانت مرا به صاحبانش بده.» 🌴«حنظله، پسر ابوسفیان» به «عمیر بن وائل» گفت: «به علی علیه‌السلام بگو من صد مثقال طلای سرخ در نزد پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم به امانت گذاشتم، چون به مدینه فرار کرده و تو کفیل او هستی، امانت مرا بده و اگر از تو شاهدی طلب کرد، ما جماعت قریش بر این امانت گواهی می‌دهیم.» 🌴عمیر نمی‌خواست این کار را کند، اما حنظله با دادن مقداری طلا و گردن بندِ هند -زن ابوسفیان- به عمیر، او را وادار کرد این طلب را از علی علیه‌السلام بکند! 🌴عمیر نزد امام آمد و ادعای امانت کرد و گفت: بر ادعایم ابوجهل و عکرمه و عقبه و ابوسفیان و حنظله گواهی می‌دهند. 🌴امام فرمود: این مکر و حیله به خودشان باز گردد، برو گواهان خود را در کعبه حاضر کن، او آن‌ها را حاضر کرد؛ و امام جداگانه از هر یک علائم امانت را پرسید. امام فرمود: عمیر! چه وقت امانت را به محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم دادی؟ 🌴گفت: صبح و محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم آن را به بنده‌ی خود داد. فرمود: ابوجهل! چه وقت امانت را عمیر به محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم داد؟ گفت: نمی‌دانم. از ابوسفیان سؤال کرد، گفت: هنگام غروب شمس بود و امانت را در آستین خود نهاد. 🌴بعد از حنظله سؤال کرد، گفت: هنگام عصر بود که به دست خودش گرفت و به خانه برد. از عکرمه سؤال کرد، او گفت: روز روشن شده بود که امانت را محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم گرفت و به خانه‌ی فاطمه علیها السّلام فرستاد. 🌴امام اختلاف در امانت را برایشان بازگو نمود و مکر ایشان ظاهر شد؛ و بعد روی به عمیر کرد و گفت: «چرا موقع دروغ بستن، حالت دگرگون و رنگت زرد گشت؟» 🌴عرض کرد: همانا مرد حیله‌گر رنگش سرخ نگردد؛ به خدای کعبه که من هیچ امانت نزد محمّد صلی‌الله علیه و آله و سلّم ندارم و این خدیعت را حنظله به رشوه دادن به من آموخت و این گردن بندِ هند، همسر ابوسفیان است که نام خود را بر آن نوشته است و از جمله‌ی آن رشوه است. 🍁🍁🍁
۵ خرداد ۱۴۰۲
✳️✳️✳️ 🌷 🌷 .... 🌷حضرت آقا آمده بودند کرمان. مثل همیشه یکی از برنامه‌هایشان دیدار با خانواده شهدا بود. قرعه افتاده بود به نام ما. دیگر از خدا چه می‌خواستیم؟ وقتی آمدند حاج قاسم هم همراهشان آمده بود. لا‌به‌لای حرف‌ها از فرصت استفاده کردم و رو به حضرت آقا گفتم: «آقا ان‌شاءاللّه فردای قیامت همه ما رو که این‌جا هستیم شفاعت کنید.» فرمودند: «پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کنند.» بعد هم خم شدند و سرشان را به‌طرف حاج قاسم گرداندند. نگاهی به حاجی کردند و فرمودند:... 🌷فرمودند: «این آقای حاج قاسم هم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاءاللّه.»حاجی سرش را انداخت پایین. دو دستش را گرفت روی صورتش. ــ بله! از ایشان قول بگیرید به شرطی که زیر قولشان نزنند. جلوی در ورودی دیدمش. مراسم افطاری حاجی به بچه‌های جبهه و جنگ بود. گفتم: «حاجی قول شفاعت می‌دی یا نه؟ واللّه اگه قول ندی داد می‌زنم می‌گم اون روز حضرت آقا در مورد شما چی گفتن؟» حاجی گفت: «باشه قول می‌دم فقط صداش رو در نیار.» 🌹خاطره ای به یاد سردار دل‌ها، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی : آقای جواد روح‌اللهی داماد خانواده شهید معزز محمدرضا عظیم پور 📚 کتاب "سلیمانی عزیز"، انتشارات حماسه یاران، ص۵۸ ✳️✳️✳️
۵ خرداد ۱۴۰۲
✏️✏️✏️ 🕊 تفسیر آیه ۴۱ تا ۴۴ سوره طه 🕊 🍃 وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي (۴۱)🍃 🍃 اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي (۴۲)🍃 🍃 اذْهَبَا إِلَي فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَي (۴۳)🍃 🍃 فَقُولَا لَهُ قَوْلاً لَّيِّناً لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَي (۴۴)🍃 ترجمه : 🍃 (اى موسى!) من تو را براى خودم ساخته و برگزيدم.🍃 🍃 (اكنون) تو وبرادرت با (معجزات و) آياتى كه من به شما داده ام برويد و در ياد (و رسالت) من سستى نكنيد.🍃 🍃 برويد به سوى فرعون كه او طغيان كرده است.🍃 🍃 پس به نرمى با او سخن بگوييد، شايد متذكّر شود، يا (از خدا) بترسد.🍃 «خشيت»، ترس برخاسته از معرفت واحساس عظمت در برابر ديگرى است. خداوند درباره ى حضرت موسى(عليه السلام) تعبيرات خاصى بيان فرموده است: الف: «قرّبناه نجيّا» ما او را به هم رازى خود نزديك كرديم. ب: «انَا اختَرتُك» من تو را برگزيده ام. ج: «ولتصنع على عينى» زير نظر من پرورش يابى. د: «اِصتَنعتك لنفسى» تو را براى خود ساختم. در آيات قبل، دو معجزه ى تبديل عصا به اژدها ويد بيضا براى موسى(عليه السلام) مطرح شد، در اين آيه مى فرمايد: «بآياتى» يعنى معجزات ديگرى نيز به تو خواهيم داد. در آيه ى ۲۴ همين سوره، فرمان رسید كه «اِذهَب الى فرعون» به سوى فرعون حركت كن، امّا موسى(عليه السلام) از خداوند درخواست ياور نمود، اينك با استجابت خواسته ى او، در اين آيه مى فرمايد: «اِذهَبا الى فرعون». عدىّ بن حاتم مى گويد: اميرالمؤمنين(عليه السلام) هنگام برخورد با معاويه در صفّين، با صداى بلند فرمود: قسم به خداوند با معاويه و اصحاب او نبرد خواهم كرد، ولى به دنبال آن آهسته مى فرمود: ان شاءاللّه. گفتم: يا علىّ! شما با صداى بلند از نبرد سخن مى گوييد، ولى با صداى آهسته ان شاءاللّه مى گويى؟ فرمود: جنگ خدعه است و من درغگو نيستم، غرضم از اين كار برانگيختن يارانم براى جنگ است تا متفرّق نشوند. سپس حضرت اين آيه را گواه كار خود آورد كه خداوند به موسى گفت: «فقولا... لعلّه يتذكّر» خداوند مى دانست فرعون متذكّر نمى شود، ولى به جهت برانگيختن موسى براى رفتن به سوى فرعون اين گونه سخن گفت. 📌 پیام ها 🌿 براى اهداف بزرگ بايد افرادى را تربيت كرد. «واصطنعتك لنفسى» 🌿 خداوند براى انبيا برنامه هاى خاصى دارد. «واصطنعتك لنفسى» 🌿 ابتدا خودسازى، آنگاه جامعه سازى. «اصطنعتك... اذهب» 🌿 اگر به عنوان مدير، كسى را براى كارى اعزام مى كنيم، بكوشيم كه روحيه او مالامال از عشق و احساس غرور و دلگرمى باشد. «اصطنعتك لنفسى... اِذهَب» 🌿 گاهى بايد ديگران را احضار كرد، «و أتونى مسلمين» و گاهى بايد خود به طرف آنان رفت. «اِذهَب» 🌿 در بعضى مراحل، نبايد پيك ها و پيام برها يك نفر باشد. «اِذهب أنتَ و أخوك» 🌿 مبلغ بايد به ابزار ارشاد مجهز باشد. «بآياتى» 🌿 مبلغ بايد شجاع و مصمم و نفوذناپذير باشد. «ولا تَنيا فى ذكرى» تا مبادا كاخ و قدرت و هيبت طاغوت، او را در انجام مأموريت مرعوب كند و از ياد خدا غافل شده و دست از صراحت لازم بردارد. 🌿 رمز موفقيت انسان، توجّه كامل و دائم به خداوند است. «لاتَنيا فى ذكرى» 🌿 تبليغ، ارشاد، امربه معروف و نهى از منكر، ذكر و ياد خداست. «اِذهَب انتَ و أخوك باياتى ولا تَنيا فى ذكرى» 🌿 يكى از بزرگ ترين اهداف و خدمات انبيا، مبارزه با طاغوت و برداشتن موانع راه خداپرستى است. «اِذهَب اِنّه طَغى» 🌿 گام اوّل در امر به معروف و نهى از منكر، بيان نرم است. «فقولا له قولاً ليّنا» 🌿 اميدها در نرمى است، وانتظارى از خشونت نمى رود. « قولاً ليّنا لعّله يتذكّر...» 🌿 شروع تربيت وارشاد بايد از طريق گفتگوى صميمانه باشد. «فقولاله قولاً ليّنا» حتّى با سركش ترين افراد نيز بايد ابتدا با نرمى ولطافت سخن گفت. خداوند به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نيز مى فرمايد: با نرمى و ملاطفت با مردم رفتار كن. «فبما رحمة من اللّه لنت لهم ولو كنت فظاً غليظ القلب لانفضوا من حولك» آل عمران، ۱۵۹. 🌿 هرگز از هدايت ديگران مأيوس نشويد. «لعّله يتذكّر ...» 🌿 وظيفه ى پيامبر تذكّر وارشاد است. «يتذكّر او يخشى» ✏️✏️✏️
۵ خرداد ۱۴۰۲
⛱⛱⛱ پنج داستان کوتاه و آموزنده حضرت (سلمان ) مدتى در يكى از شهرهاى شام امير (فرماندار) بود. سيره او در ايام فرماندارى با قبل از آن هيچ تفاوت نكرده بود، بلكه هميشه گليم مى پوشيد و پياده راه مى رفت و اسباب خانه خود را تكفل مى كرد. يك روز در ميان بازار مى رفت ، مردى را ديد كه يونجه خريده بود و منتظر كسى بود كه آن را به خانه اش ببرد. سلمان رسيد و آن مرد او را نشناخت و بى مزد قبول كرد بارش را به خانه اش برساند. مرد يونجه را بر پشت سلمان نهاد، و سلمان آن را مى برد. در راه مردى آمد و گفت : اى امير اين را به كجا مى برى ؟ آن مرد فهميد كه او سلمان است در پاى او افتاد و دست او را بوسه مى داد و مى گفت : مرا ببخش كه شما را نشناختم . سلمان فرمود: اين بار را به خانه ات بايد برسانم و رسانيد، بعد فرمود: اكنون من به عهد خود وفا كردم ( من به تو نصیحتی می کنم که امید است بپذیرید و آن این است که) به من قول بدی که هيچكس را به بيگارى (عمل بدون مزد) نگيرى و چيزى را كه خودت مى توانى حمل کنی و به مردانگى تو آسيبى نمى رساند ، منتظر کسی نباش که برای تو حمل کند ، (این عمل به موجب عزت و احترام تو خواهد بود در جامعه) داستان دوم (بلال حبشى ) از مسلمانان بود كه از نظر معنوى ترقى كرده بود، تا جائى كه اذان گوى پيامبر صلى الله عليه و آله شد و حضرتش مى فرمود: اى بلال به روح ما (به وسيله اذان ) نشاط ببخش . پيامبر صلى الله عليه و آله او را امين بر بيت المال نمود، و همچون برادر تنى با تو رفتار مى كرد و به او مى فرمود: وقتى وارد بهشت مى شوم ، صداى كفش ‍ ترا جلوتر از خود مى شنوم ، آن وقت كه در سرزمين سرسبز بهشت راه مى روى ... . بر اين اساس مسلمانان نزد بلال مى آمدند، و امتيازات و افتخاراتى را كه كسب كرده بود به او تبريك مى گفتند. بلال هرگز با تعريفات آنان مغرور نمى شد و ستايش مردم او را عوض ‍ نمى كرد، با كمال تواضع در پاسخ آنها مى گفت : (من از اهالى حبشه هستم ، ديروز عبد و غلام بودم .) داستان سوم (ابوذر) گويد: (سلمان فارسى ) و (بلال حبشى ) را ديدم كه با هم به حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيدند. در اين ميان ، سلمان براى احترام به پيامبر صلى الله عليه و آله ، به پاهاى رسول خدا افتاد و بر آنها بوسه زد. پيامبر صلى الله عليه و آله ضمن جلوگيرى از اين كار، خطاب به سلمان فرمود: (از آن كارهائى كه عجم (غير عربها) در مورد شاهان خود انجام مى دهند انجام نده . من بنده اى از بندگان خدا هستم ، از آنچه مى خورند من نيز مى خورم ، و آنجا كه مردم مى نشينند من نيز مى نشينم .) داستان چهارم (محمد بن مسلم ) مردى ثروتمند از اشراف كوفه ، و از اصحاب امام باقر عليه السلام و صادق عليه السلام بود. روزى امام باقر عليه السلام به او فرمود: اى محمد بايد تواضع و فروتنى كنى . وقتى محمد بن مسلم از مدينه به كوفه برگشت ، ظرف خرما و ترازويى برداشت و درب مسجد جامع كوفه نشست و صدا مى زد: هركس خرما مى خواهد بيايد از من بخرد (تا بدینوسیله تواضعی کرده باشد ، زیرا او نیازی به خرید و فروش نداشت و مردی ثروتمند و با شخصیتی بود و می خواست هيچ تكبرى به او سرايت نكند). بستگانش آمدند و گفتند: ما را با اين كار رسوا كردى . فرمود: امامم مرا امر به چيزى كرد كه مخالفتش نخواهم كرد؛ از اين محل حركت نمى كنم تا تمام خرمايى را كه در اين ظرف است بفروشم . بستگانش گفتند: حال كه چنين است پس كار آسيابانى را پيشه خود كن . وى قبول كرد و شتر و سنگ آسيابى خريد و مشغول آرد كردن گندم شد، و با اين عمل خواست از بزرگ بينى نجات يابد. داستان پنجم‌ (عيسى بن مريم ) به حواريين خود فرمود: مرا به شما حاجتى است ؟ گفتند: چه كار كنيم ؟ عيسى از جاى حركت كرد و پاهاى حواريين را شستشو داد! عرض كردند: يا روح الله ما سزاوارتريم كه پاى شما را بشوئيم ! فرمود: سزاوارترين مردم به خدمت كردن ، عالم است ، اين كار را كردم كه تواضع كرده باشم ، شما هم تواضع را فرا گيريد و بعد از من در بين مردم فروتنى كنيد آن طور كه من كردم و بعد فرمود: با تواضع حكمت رشد مى كند نه با تكبر، چنانكه در زمين نرم گياه مى رويد نه در زمين سخت کوهستانی ⛱⛱⛱⛱
۵ خرداد ۱۴۰۲
نکاتی از قرآن 173 مراقب باشید که افراد بی یقین، ایمان شما را کاهش ندهند. افرادی که هر طور شده سخنان باطل را برای گمراهی مردم از راه خدا و تمسخر دین تهیه می کنند، به عذاب دردناک گرفتار می شوند. گوش شنوایی برای آیات خدا نداشته و پشت می کنند. لقمان را حکمت بخشیدیم و گفتیم شکر خداوند به نفع خودتان است و الا خدا از همه چیز بی نیاز است. توصیه کردیم به تکریم والدین بخصوص مادر که دوران سخت بارداری و دو سال شیردهی رنج می کشد. لقمان به فرزندش گفت ذره ای عمل از محاسبه خارج نیست. بر آزار صبور باش. آرام سخن بگو که صدای عربده خر بدترین صداست. تسلیم خدا بودن و نیکوکاری ریسمان محکم الهی است.
۵ خرداد ۱۴۰۲
هدایت شده از آیات الهی
🌹🌹رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَٰنِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا. پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است، همان پروردگار رحمان. و (در آنروز) هیچکس حق ندارد بى اجازهء او سخنى بگوید (یا شفاعتى کند). ۳۷ نبإ. سپس به یکی از مهمترین خصوصیت آنروز اشاره کرده می فرماید: 🌹 يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا ۖ لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَقَالَ صَوَابًا. روزى که روح و ملائکه به صف مى ایستند و هیچیک، جز به اذن خداوند رحمان، سخن نمى گویند، و (آنگاه که مى گویند) درست مى گویند. ۳۸ نبأ. تفسیر: روح در قرآن کریم معانی متعددی دارد، اما در این آیه، منظور فرشته ای است باعظمت تر از جبرئیل. سپس در بارهء این روز بزرگ که هم روز قیام انسانها، هم فرشتگان، و هم یوم الفصل و روز کیفر طاغین و پاداش متقین است مى فرماید: 🌹ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ ۖ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ مَآبًا. آنروز حق است. هر که بخواهد (اکنون) راه بازگشتى بسوى پروردگارش برمى گزیند. ۳۹ نبأ. حَق به معنى چیزى است که ثابت است، واقعیت دارد و تحقق مى یابد، به علاوه روزى است که حق هر کس به او داده مى شود، حقوق مظلومان از ظالمان گرفته خواهد شد، و حقایق و اسرار درون به ظهور مى پیوندد. اما راه بازگشت بسوی خدا: تمام اسباب این حرکت الهى فراهم است، راه و چاه ارائه شده، انبیا به قدر کافى ابلاغ فرمان حق کرده اند، عقل انسانى نیز پیامبرى از درون اوست، سرنوشت طاغیان و پرهیزگاران نیز بخوبى تبیین شده، و دادگاه و دادخواه و دادرس نیز تعیین گردیده، تنها چیزى که باقى مانده، تصمیم قاطع انسان است که با استفاده از اختیارى که خدا به او داده است راه را برگزیند و پیش رود. سپس، بعنوان تأکید روى مسئلهء مجازات مجرمان، و بیان نزدیک بودن آنروز بزرگ در برابر کسانیکه آنرا دور، مى پندارند، مى فرماید: 🌹إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا. و ما شما را از عذاب نزدیکى بیم دادیم. در روزى که انسان آنچه را از قبل با دستهاى خود فرستاده مى بیند، و کافر مى گوید: ایکاش خاک بودم (و گرفتار عذاب نمى شدم). ۴۰ نبأ. وقتی هر آنچه در قیامت انتظار ما را می کشد نتیجهء آن چیزی است که با دست خودمان فرستاده ایم، دیگر پشیمانی چه سود؟! 👈 گنهکاران، پشیمان هستند از اینکه ایکاش راه راست را انتخاب می کردیم و بسیاری از درستکاران، پشیمان هستند از اینکه ما که راه راست را انتخاب کرده بودیم ایکاش تلاش بیشتری می کردیم. در قیامت این افسوسها و حسرتها سودی ندارد. بیائید همین الان، همین لحظه را برای خودمان لحظهء پشیمانی و حسرت قرار دهیم و بشتابیم بسوی آمرزش و مغفرت الهی که قیامت بسیار نزدیک است. /إن شاءالله هر روز ساعت ۱۶ یک پیغام قرآنی در کانال قرار می‌گیرد/
۵ خرداد ۱۴۰۲
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿             بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ   🌿🤚سلام، طلوع فجر شنبه ششمین روز از خرداد ماه و‌ هفتمین روز از ماه ذی القعده، ان شاءالله همراه باشد با زیارت "حضرت خاتم الانبیاء محمد مصطفیٰ(صلی الله علیه و آله)" و ذکر شریف "یا رب العالمین".               "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ"                           ** 🌿📚"تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‌ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ". ((سوره مبارکه نحل آیه ۶۳)) 🌺👌 نکته قابل تأمل در این آیه شریفه: 🌺🎤آيه در مقام تسلّى پيامبر اسلام است كه اى پيامبر از بى‌توجّهى و روى‌گردانى مردم نگران مباش، زيرا همه‌ى پيامبران با اين‌گونه افراد مواجه بوده‌اند. 🌿🌿🌿بار الها: بر محمد(صلی الله علیه و آله) و آل محمد(علیهم صلوات الله) درود فرست و ما را بر نفس اماره خود امیر گردان. التماس دعا 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺    
۶ خرداد ۱۴۰۲