eitaa logo
کانال ثقلین
86 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
43 فایل
قال رسول الل(ص) : ((إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی . . .))
مشاهده در ایتا
دانلود
🍏🍎🍏🍎 💥💥💥💥💥💥💥 🔆سرّ دعا معروف کرخی (م 200) به دست امام رضا علیه‌السلام مسلمان شد و از عارفان بالله شد. گویند روزی با جمعی می‌رفتند. 🍃عدّه‌ای از جوانان در فساد و منکرات بودند. چون به لب دجله‌ی بغداد رسیدند، یاران گفتند: «ای شیخ! دعا کن خداوند اینان را غرق کند تا شومی ایشان منقطع گردد.» معروف فرمود: «دست‌ها را بردارید!» و گفت: 🌱 «الهی! چنان کن که در این جهانشان خوش می‌داری، در آن جهانشان عیش خوش ده.» یاران متعجّب ماندند و گفتند: «ما سرّ این دعا نمی‌دانیم!» فرمود: «توقف کنید تا معلوم گردد.» جوانان چون معروف را دیدند، آلات موسیقی بشکستند و شراب بریختند و گریه بر ایشان غالب شد و توبه کردند و به دست و پای معروف افتادند. معروف فرمود: «دیدید که مرا جمله حاصل شد بی غرق و بی آن‌که رنجی به کسی برسد.» مقدمه‌ای بر مبانی عرفان، ص 55 -نفحات الانس، ص 39 ✨✨پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «ثَلاثُ صَفاتٍ مِنَ صِفَةِ اللّه: الثِّقَةُ بِاللّهِ فی کلِّ شَی وَالغِنابِهِ عَنْ کلِّ شَی وَ الاِفْتِقارُ اِلَیهِ فِی کلِّ شی: اولیای الهی دارای سه صفت می‌باشند؛ به خدا در هر چیزی اعتماد دارند، از هر چیزی بی‌نیاز می‌باشند و در هر چیزی به خدا نیازمند می‌باشند.» 📚تفسیر معین، ص 181 -بحار، ج 20، ص 103 🍏🍎🍏🍎
🌸🌼🌸🌼 🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆شیبان راعی 💥💥شیبان راعی (چوپان) از زهّاد و صاحب کرامت قرن سوم هجری بود که در کوه‌های لبنان چوپانی می‌کرد. او اهل دمشق و از یاران سفیان ثوری بوده است. وی هر وقت برای نماز جمعه به مسجد می‌رفت، گرد گوسفندانش خطی می‌کشید به‌گونه‌ای که نه گوسفندان از آن خارج می‌شدند و نه گرگ و سایر درندگان می‌توانستند داخل آن خط شوند و بر گوسفندان یورش برند. باد حرص گرگ و حرص گوسفند **** دایره‌ی مرد خدا را بود بند ✨مولانا پس از نقل این قصّه، چنین می‌گوید: 👌👌همان‌طور که شیبان راعی با کشیدن خط توانست بر غریزه‌ی تهاجمی گرگ و حرص گوسفند برای چریدن اراضی مختلف غالب آید، اولیاء الهی نیز توانند جلوی وزش طوفان حرص آدمی را بگیرند. هر کس تحت تربیت اولیای الهی در آید، بر اوصاف بَهیمی و صفات مذموم از قبیل حرص و شهوت غالب آید. 📚مثنوی و معنوی، ج 1، ص 859 🌸🌼🌸🌼
🍏🍎🍏🍎 🌴⚡️🌴⚡️🌴⚡️🌴⚡️🌴 🔆پسر پیرمرد، پدر جوان ♨️حضرت اِرمیای پیغمبر یا عُزَیر، بر دهی یعنی بیت المقدّس گذشت. درحالی‌که دیوارهای بلند آن ده، بر سقف‌ها و طاق‌هایش فروریخته بود. نخست سقف‌ها خراب و سپس دیوارها بر روی آن‌ها ویران شده بود. پس عُزیر چون استخوان‌های از هم جدا گشته و پوسیده آن ده ویران را دید و دوست می‌داشت خداوند زنده کردن مرده‌ها را به او بنمایاند، گفت: چگونه خدا اهل این ده را پس از مُردن زنده می‌کند؟ پس خدا او را میراند و بعد از صدسال زنده‌اش نمود؛ او پیش خود گفت: یک روز من درنگ کردم و خوابیدم. ♨️چون از خانه بیرون رفت، پنجاه‌ساله بود و زنش آبستن بود. خدا او را میراند و پس از صدسال او را زنده گردانید، وقتی به خانه رفت، خودش پنجاه‌ساله و پسرش پیرمردی صدساله بود. ♨️خداوند در قرآن وقتی قضیه عُزیر را تعریف می‌کند، در آخرش می‌فرماید: «خداوند بر هر چیزی توانا و قدرتمند است.» برای او کاری ندارد و تعجّبی نیست که در تاریخ نمونه‌ای از پسر پیر و پدر جوان را به‌عنوان نشانه‌ی قدرت ظاهر کند. 📚تفسیر فیض الاسلام، ص 122 🍏🍎🍏🍎
🍏🍎🍏🍎 🦋🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁🦋 🔆عجوزه‌ی بنی‌اسرائیل 🌻وقتی حضرت موسی علیه‌السلام با جماعت بنی‌اسرائیل از مصر خواستند بیرون بروند، شب‌هنگام راه را گم کردند و به رود نیل رسیدند. فرعون هم با همراهانش دنبال حضرت موسی علیه‌السلام می‌آمدند تا آن‌ها را بگیرند. موسی علیه‌السلام دید به دریا رسیده است، عرض کرد خداوندا تکلیف چیست؟ 🌻 خداوند فرمود: سه ساعت دیگر ماه طلوع می‌کند، بعد بروید. بعد از انتظار، ماه طلوع نکرد و جبرئیل گفت: 🌻 «ای موسی! تا تابوت حضرت یوسف علیه‌السلام که در رود نیل است، بیرون نیاورید، ماه طالع نخواهد شد.» موسی سه بار ندا داد: «ای جماعت بنی‌اسرائیل! آیا کسی از تابوت حضرت یوسف علیه‌السلام خبر دارد تا به ما بگوید و ما نجات پیدا کنیم؟ بعد هر حاجتی دارد، برآورده می‌کنم.» 🌻پیرزنی گفت: «من می‌دانم ولی من سه حاجت دارم؛ اگر برآورده کنی، جای تابوت را نشان می‌دهم.» 🌻فرمود: بگو. گفت: پیرم، می‌خواهم جوان شوم تا کار خودم را خودم انجام دهم. دوّم: خداوند از گناهانم درگذرد. سوّم: در بهشت، زن تو باشم. 🌻حضرت موسی علیه‌السلام فرمود: هیچ از این سه در اختیار من نیست. جبرئیل نازل شد و گفت: 🌻«بگو هر سه حاجت تو را برآورده می‌کنیم.» پس پیرزن جای تابوت را نشان داد و موسی علیه‌السلام و همراهان، آن را از رود نیل بیرون آوردند و ماه طالع شد و ازآنجا رد شدند و پیرزن به معجزه‌ی الهی جوان شد. 🍏🍎🍏🍎
🍁🍁🍁 🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀 🔆گناه بخیل 🌺پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم به طواف خانه خدا مشغول بود، مردی را دید که پرده‌ی کعبه را گرفته و می‌گوید: خدایا به حرمت این خانه مرا بیامرز! 🌺رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: گناه تو چیست؟ گفت: گناهم بزرگ‌تر از آن است که برایت توصیف کنم. فرمود: وای بر تو، گناه تو بزرگ‌تر است یا زمین‌ها؟ گفت: گناه من. ♨️فرمود: گناه تو بزرگ‌تر است یا کوه‌ها؟ گفت: گناه من. ♨️فرمود: گناه تو بزرگ‌تر است یا آسمان‌ها؟ گفت: گناه من. ♨️فرمود: گناه تو بزرگ‌تر است یا عرش خدا؟ گفت: گناه من. ♨️فرمود: گناه تو بزرگ‌تر است یا خدا؟ گفت: خدا اعظم و اعلی و اجلّ است. ♨️فرمود: وای بر تو گناه خود را برایم وصف کن. گفت: یا رسول‌الله، من مردی ثروتمندم و هر وقت سائلی رو به من می‌آورد که از من چیزی بخواهد، گویا شعله آتشی رو به من می‌آورد. پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: از من دور شو و مرا به آتش خود مسوزان! قسم به آن‌که مرا به هدایت و کرامت برانگیخته است، اگر میان رکن و مقام بایستی و دو هزار سال نمازگزاری و چندان بگریی که نهرها از اشک‌هایت جاری شود و درختان از آن سیراب گردند و آنگاه با بخل و لعامت بمیری خدا تو را به جهنّم می‌افکند. ♨️وای بر تو مگر نمی‌دانی که خدا می‌فرماید: «وَ مَن یَبخَل عن نَفسِه: هر که بخل کند تنها بر خود بخل می‌کند.» (سوره‌ی محمد صلی‌الله علیه و آله و سلّم، آیه‌ی 38) ✨✨«و من یوقَ شحَّ نفسِه فَأولئِکَ هُمُ المُفلِحون: و هر کسی از بخل، نفس خویش را نگاه دارد آنان رستگاران‌اند.*» 📚جامع السعادات، ج 2، ص 110 -علم اخلاق اسلامی، ج 2، ص 154 🍁🍁🍁
🏴🏴🏴 شنا، اسب‌سواری و تیراندازی مرحوم عارف بالله حاج اسماعیل دولابی درباره‌ی این حدیث: «شنا، اسب‌سواری و تیراندازی را به فرزندانتان بیاموزید.» 💥می‌فرمود: «مقصود از شنا این است که در دریای عمیق دنیا شنا کنند و در آن غرق نشوند. مقصود از اسب‌سواری این است که یاد بدهید چگونه مرکب بدن را برانند که سر کشی نکند و اختیار آن‌ها را به دست نگیرد و آن‌قدر این‌سو و آن‌سو نکشاند که آن‌ها را خسته و درمانده کند و آخرالامر هم بر زمین بزند و بکشد. 👈مقصود از تیراندازی این است که یاد بدهید چگونه تیر دعا را به هدف بزنند. اگر این سه تا را یاد گرفتی، دیگر فرمان خدا را ببر و به این کاری نداشته باش که چیزی گیرت می‌آید و روزی‌ات زیاد می‌شود یا کم می‌شود.» 📚(مصباح الهدی، ص 460) 🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴 🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱 🔆از موسیقی به حکمت و عرفان 🍁جهانگیرخان قشقایی (م. 1328) از بزرگان ایل قشقایی به موسیقی شائق بود و برای تکمیل این فن به اصفهان آمد. او از مدرسه‌ی صدر خوشش آمده بود و همه‌روزه، صبح و عصر به آنجا می‌رفت. 🍁کنار درِ مدرسه، درویشی وی را می‌خوانَد و از حالش جویا می‌شود. درویش خیره‌خیره او را می‌نگرد می‌گوید: «گیرم که در این فن، فارابی (معلّم ثانی) شدی، باز مُطربی بیش نخواهی بود. همین‌جا حجره‌ای بگیر و مشغول تحصیل باش.» جهانگیرخان قشقایی می‌گوید: 👌👌«این‌گونه بود که یک‌باره از خواب غفلت بیدار شدم؛ من اگر چیزی یاد گرفتم از همّت و نَفَس آن درویش بود.» 📚(تاریخ حکما و عرفا، ص 8) 🔅🔅امیر المومنین علیه‌السلام فرمود: «کسی که از عبرت‌ها پند گیرد (از انجام گناهان) بازایستد.» 📚(غررالحکم،2/75) 🏴🏴🏴
🏴🏴🏴 🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱 🔆معلم علی علیه‌السلام 🍃کسی از امام صادق علیه‌السلام سؤال کرد: «چرا پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم را ابالقاسم می‌گویند؟» 🍃فرمود: «به خاطر اینکه فرزندی بنام قاسم داشت.» عرض کرد: «این را می‌دانم، کمی روشن‌تر بیان کنید.» 🍃 فرمود: «چون علی قسیم و قاسم بهشت و جهنم است و علی علیه‌السلام در کودکی در دامن پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم بزرگ شد و پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم معلم علی علیه‌السلام بود و شاگرد به‌منزله‌ی فرزند است؛ پس پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم به‌منزله‌ی پدر است و او را ابوالقاسم نامند.» 🍃امیرالمؤمنین علیه‌السلام هم در نهج‌البلاغه فرمود: «پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم در کودکی من را در آغوش می‌گرفت و غذا را می‌جوید و در دهان من می‌گذاشت.» 📚اسرار عبادت، ص 68 -معانی الاخبار، باب اسماء النبی، ج 3 🏴🏴🏴
🌼🌸🌼🌺 🌺🔆🌺🔆🌺🔆🌺🔆🌺 🔆عيادت از مريض و بهترين هديه 🔅مرحوم قطب الدّين راوندى در كتاب خود، به نقل از حضرت جوادالا ئمّه عليه السلام حكايت كند: 🔅يكى از اصحاب امام رضا عليه السلام مريض شده و حضرت رضا عليه السلام فرمود: اين ناراحتى كه احساس مى كنى ، اندكى از حالات و علائم مرگ مى باشد كه اكنون بر تو عارض شده است ، پس اگر تمام حالات و سكرات مرگ بر تو عارض شود، چه خواهى كرد؟! 🔅و بعد از آن ، در ادامه فرمايش خود افزود: مردم دو دسته اند: عدّه اى مرگ برايشان وسيله آسايش و استراحت است . و عدّه اى ديگر آن قدر مرگ برايشان سخت و طاقت فرسا است ، كه پس از آن احساس راحتى مى كنند. 🔅حال چنانچه بخواهى كه مرگ برايت نيك و لذّت بخش باشد، ايمان و اعتقادات خود را نسبت به خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و نيز ولايت ما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام را تجديد كن و شهادتين را بر زبان و قلب خود جارى گردان . 🔅امام جواد عليه السلام فرمود: بعد از آن كه ، آن شخص طبق دستور پدرم شهادتين را گفت ، اظهار داشت : 🔅يابن رسول اللّه ! ملائكه رحمت الهى با تحيّات و هدايا وارد شدند و بر شما سلام مى دهند. امام رضا عليه السلام فرمود: چه خوب شد كه ملائكه رحمت الهى را مشاهده مى كنى ، از آن ها سؤ ال كن : براى چه آمده اند؟ 🔅مريض گفت : آن ها مى گويند چنانچه همه ملائكه با اذن خداوند سبحان ، نزد شما حاضر شوند، بدون اجازه حركتى نمى كنند. پس از آن ، با كمال راحتى و آرامش خاطر. چشم هاى خود را بر هم نهاد و گفت : ((السّلام عليك ياابن رسول اللّه !)) پيغمبر اسلام ، اميرالمؤ منين و ديگر امامان (سلام اللّه عليهم ) آمدند، و در همين لحظه ، جان به جان آفرين تسليم كرد 📚دعوات مرحوم راوندى : ص 248، ح 698، مستدرك الوسائل : ج 2، ص 126، ح 2، بحارالا نوار: ج 49، ص 72، ح 96. 🌸🌼🌺🌸
🌼🌸🌼 🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾 🔆لايق پيغمبرى در اخبار است كه موسى در جوانى، چوپانى مى‏كرد. روزى، گوسفندى از او گريخت و موسى در پى او بسيار دويد . در پى او تا به شب در جستجو - - و آن رمه غايب شده از چشم او تا اين كه گوسفند از خستگى و درماندگى، جايى ايستاد و موسى به او دست يافت . چون به گوسفند رسيد، گرد از وى افشاند و بر سر و روى گوسفند دست مى‏كشيد و او را مى‏نواخت؛ چنانكه مادرى، طفل خردش را . در آن حال كه گوسفند را نوازش مى‏كرد، مى‏گفت: گيرم كه بر من رحم نداشتى، بر خود چرا ستم كردى و اين همه راه را در صحرا دويدى تا بدين جا رسيدى. همان دم خداوند به فرشتگان خود گفت: موسى، سزاوار نبوت است و جامه رسالت بر تو او بايد كرد كه چنين با خلق من مهربان است و خود را براى راحت مردم، به رنج مى‏اندازد. 📚حكايت پارسايان، رضا بابايى 🌸🌼🌸
🍏🍎🍏 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 🔆امام على عليه السلام در بالين حارث همدانى حارث همدانى يكى از دوستان و ارادتمندان مخلص حضرت على بود، و مقام ارجمندى در نزد امام داشت حارث مريض شد، حضرت على عليه السلام به عيادت او رفت و پس از احوالپرسى به او فرمود: اى حارث ! به تو بشارت مى دهم كه در وقت مرگ و هنگام عبور از پل صراط، و در كنار حوض كوثر، و موقع (مقاسمه ) مرا مى بينى و مى شناسى . حارث عرض كرد: مقاسمه چيست ؟ حضرت فرمود: مقاسمه ، با آتش انجام مى گيرد. روز قيامت من با آتش جهنم مردم را تقسيم مى كنم ، به آتش مى گويم : اى آتش ! اين دوست من است او را رها كن ! و اين دشمن من است او را بگير! آنگاه حضرت دست حارث را گرفت و فرمود: اى حارث ! همين طور كه دست تو را گرفته ام ، پيامبر صلى الله عليه و آله دست مرا گرفته بود، در آن وقت من از حسد قريش و منافقين به آن حضرت شكايت نمودم ، به من فرمود: هنگامى كه روز قيامت برپا مى شود من ريسمان محكم خدا را مى گيرم ، و تو اى على ! دامن مرا مى گيرى و شيعيان دامن تو را مى گيرند... سپس سه بار فرمود: اى حارث تو با آن كسى كه دوستش دارى خواهى بود و همراه كردارت مى باشى . حارث برخاست و از شدت خوشحالى عباى خود را مى كشانيد و مى گفت : بعد از اين ، باكى ندارم كه من به سوى مرگ روم ، يا مرگ به سوى من آيد. همين حديث را شاعر اهلبيت (سيد حميرى ) چنين به شعر در آورده است : اى حارث همدانى هر كس كه بميرد مرا رخ به رخ خواهد ديد مؤمن باشد يا منافق . چشمان او به من مى نگرد و من او را با تمام صفات و نام و عمل مى شناسم . و تو، اى حارث ! روى پل صراط مرا خواهى ديد و خواهى شناخت . بنابراين از لغزش و لرزش نترس . من آب خنك در آن تشنگى سوزان آنجا به تو مى نوشانم ، كه از شدت شيرينى پندارى كه عسل است . در اين هنگام كه تو را در مقام عرض و حساب متوقف سازند، من به آتش ‍ مى گويم : او را رها كن و به اين مرد نزديك نشو! او را رها كن و ابدا كنار او نيا! و به او نزديك نشو! زيرا دست او به ريسمان محكم است كه از آن ريسمان به ريسمان ولايت وصى رسول خدا صلى الله عليه و آله (يعنى على عليه السلام ) پيوند دارد. 📚بحار : ج 6، ص 179. 🍎🍏🍎
🏝🏝🏝 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 🔆غيبت امام زمان (عج ) در بيان پيغمبر صلى الله عليه و آله   پيامبر اسلام مى فرمايد: يا على ! تو از من و من از تو هستم ، تو برادر من و وزير منى . هنگامى كه رحلت نمودم در سينه هاى قومى عداوت هايى درباره تو پديد مى آيد و به زودى آشوبى شديد رخ مى دهد كه دامنگير همه خواهد شد. اين قضيه پس ‍ از غيبت پنجمين امام از فرزندان امام هفتم از نسل تو خواهد بود و اهل زمين و آسمان در غيبت او غمگين مى شوند. در آن وقت چه بسيار مرد و زن مؤمن افسوس مى خورند و دردمند و سرگردان مى باشند! سپس رسول خدا سر مبارك خود را به زير انداخت . لحظه بعد سر برداشت و فرمود: پدر و مادرم فداى كسى كه همنام و شبيه من و موسى بن عمران است . او لباسى از نور بسيار درخشنده مى پوشد. براى آنان كه در غيبت او آرامش ندارند، تاءسف دارم . آنها صدايى را از دور مى شنوند كه براى مؤ منان رحمت و براى كافران عذاب است . اميرالمؤ منين : يا رسول الله آن صدا چيست ؟ پيامبر: در ماه رجب سه مرتبه صدا مى آيد، دور و نزديك همه مى شنوند: صداى اول ، ((الا لعنة الله على القوم الظالمين )) و صداى دوم ، ((ازفت الازفة )) يعنى روز قيامت فرا رسيده است و صداى سوم ، آشكارا شخصى را نزديك خورشيد مى بينيد كه مى گويد: اى اهل عالم آگاه باشيد! خداوند مهدى فرزند امام حسن عسكرى فرزند...تا على بن ابى طالب مى شمرد، برانگيخت و روز نابودى ستمگران فرا رسيد! در آن موقع امام زمان ظهور مى كند خداوند دلهاى دوستانش را شاد مى گرداند و عقده هاى دلشان را برطرف مى سازد. اميرالمؤ منين : يا رسول الله ! بعد از من چند امام خواهد بود؟ پيامبر: پس از تو از امام حسين نُه امام خواهد بود و نهمى قائم آنهاست . 📚بحار: ج 36، ص 337 و ج 51، ص 108 🏝🏝🏝