eitaa logo
🔴یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة🔴
15 دنبال‌کننده
150 عکس
31 ویدیو
3 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج 🔥اللهم العن الجبت و الطاغوت🔥 🔥بر دشمن مرتضی علی لعنت🔥 خادم: @Sael_110
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ جلوه هایی از حکومت حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه: 🔴عزل قاضی بخاطر بالا بردن صدا... 🔸عوالي اللآلي : روي أن أمير المؤمنين ( عليه السلام ) ولى أبا الأسود الدؤلي القضاء ثم عزله ، فقال له : لم عزلتني؟ وما خنت ولا جنيت! فقال ( عليه السلام ) : « اني رأيت كلامك يعلو كلام خصمك ». 🔹 محدث نوری قدس الله سره نقل میکند: روایت شده امیرالمؤمنین (علیه السلام)، أبوالأسود دؤلی را به عنوان قاضی منصوب کردند؛ و پس از مدّتی، او را عَزل نمود. أبوالأسود نزد امام آمد و عرض کرد: به چه دلیل مرا عَزل نمودید؟ من نه خیانتی کرده ام و نه دست به جنایتی آلوده‌ام! حضرت فرمودند: دریافتم (که به هنگام سخن گفتن در دادگاه)، صدایت را از صدایِ مراجعه کننده، بلندتر میکنی! 📗 مستدرک الوسائل ج۱۷، ص۳۵۹
حساسیت شدید امیرالمومنین صلوات الله علیه نسبت به بیت المال مسلمین  💠ل، [الخصال] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ سَهْلٍ عَنِ ابْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ النَّوْفَلِیِّ رَفَعَهُ إِلَی جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ ذَکَرَ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام: أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام کَتَبَ إِلَی عُمَّالِهِ أَدِقُّوا أَقْلَامَکُمْ وَ قَارِبُوا بَیْنَ سُطُورِکُمْ وَ احْذِفُوا عَنِّی فُضُولَکُمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِی وَ إِیَّاکُمْ وَ الْإِکْثَارَ فَإِنَّ أَمْوَالَ الْمُسْلِمِینَ لَا تَحْتَمِلُ الْإِضْرَارَ. 🔹الخصال: جعفر بن محمد علیه السلام از پدرانش علیهم السلام نقل کرده که فرمودند: امیرالمؤمنین علیه السلام به کارگزاران خود نوشت: ✍🏻قلم‌هایتان را تیز کنید، و سطرهایتان را نزدیک کنید، چیزهای زائد خود را برای من ننویسید، و معانی کوتاه را انتخاب کنید، شما را از زیاده گویی بر حذر می‌دارم که اموال مسلمانان نباید متحمل ضرر شود. 📚بحارالانوار،جلد۴۱،صفحه۱۰۵
تقسیم اموال نباید به عقب بیوفتد... ⬇️⬇️⬇️⬇️ ما، [الأمالی] للشیخ الطوسی حَمَّوَیْهِ عَنْ أَبِی الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِی خَلِیفَةَ عَنْ مُسْلِمٍ عَنْ هِلَالِ بْنِ مُسْلِمٍ الْجَحْدَرِیِّ قَالَ سَمِعْتُ جَدِّی حُرَّةَ أَوْ حَوَّةَ قَالَ: شَهِدْتُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام أُتِیَ بِمَالٍ عِنْدَ الْمَسَاءِ فَقَالَ اقْسِمُوا هَذَا الْمَالَ فَقَالُوا قَدْ أَمْسَیْنَا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَأَخِّرْهُ إِلَی غَدٍ فَقَالَ لَهُمْ تَقْبَلُونَ أَنْ أَعِیشَ إِلَی غَدٍ فَقَالُوا مَا ذَا بِأَیْدِینَا قَالَ فَلَا تُؤَخِّرُوهُ حَتَّی تَقْسِمُوهُ فَأُتِیَ بِشَمْعٍ فَقَسَمُوا ذَلِکَ الْمَالَ مِنْ تَحْتِ لَیْلَتِهِمْ . امالی الطوسی: از هلال بن مسلم جَحدَری روایت شده که گفت: از جدّم حُرّه – یا حَوَّة – شنیدم که گفت: دیدم که اموال را هنگام عصر نزد علی بن ابی طالب علیه السلام آوردند، فرمودند: این اموال را تقسیم کنید. گفتند: ای امیرالمؤمنین شب شده، به فردا موکول کن. به آن‌ها فرمود: آیا مطمئنید که تا فردا زنده می‌مانم؟ گفتند: این دست ما نیست. فرمودند: پس آن را به عقب نیاندازید و تقسیمش کنید. شمعی آورد و اموال را در شب تقسیم کردند. 📚بحارالانوار،جلد۴۱،صفحه۱۰۷
صیانت و مراقبت شدید از بیت‌المال مسلمین توسط حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه خاموش کردن چراغ بیت المال توسط امیرالمومنین صلوات الله علیه در غیر موارد استحقاق و استفاده شخصی 🔸دخل علیه عمرو بن العاص لیلةً و هو فی بیت المال فطَفیءَ السراج و جلس فی ضوء القمر و لم یستَحِل أن یَجلِسَ فی الضوء من غیر استحقاقٍ 🔹شبی در بیت المال نزد امیرالمومنین علیه السلام آمد . امام علیه‌السلام چراغ بیت المال را خاموش کردند(و همراه او) رفتند و در مهتاب(نور ماه) نشستند . زیرا جایز ندانستند که از چراغ بیت المال استفاده شود . (در غیر موارد استحقاق) 📚مناقب جلد ۲ صفحه۱۲۷ ✅ کجای این عالم میتوانید نمونه چنین کاری را پیدا کنید!؟😭 یا امیرالمومنین صلوات الله علیه عوالم به فدای غربت و مظلومیت شما لعنت بر دشمنان شما آقا جان 😭😭
🔴یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة🔴
سیره حکومت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و قاطعیت ایشان در صیانت از بیت المال و حقوق مردم ✍طلحه و زبیر در حالی که از سهم خود از بیت المال ناراضی بودند نزد امیرالمومنین مولانا و سیدنا علی علیه السلام آمدند و گفتند : عمر اینگونه به ما سهم‌ نمی‌داد!!! حضرت علی فرمودند : پیامبر چگونه به شما سهم می‌داد؟ آنان خاموش ماندند، آنگاه امام فرمودند :‌ آیا پیامبر غنایم را یکسان میان همگان تقسیم نمی‌‌کرد؟ گفتند : بله آیا به نظر شما پیروی از سنت پیامبر درست تر است یا پیروی از روش عمر‌؟ گفتند : سنت پیامبر ای امیرمومنان! ولی ما دارای سابقه هستیم در اسلام و سختی ها تحمل کرده‌ایم و خویشاوندی نزدیک داریم . امام فرمودند : آیا سابقه شما بیشتر است یا سابقه من ؟ گفتند : سابقه شما فرمودند :خویشاوندی شما یا خویشاوندی من ؟ گفتند : خویشاوندی شما فرمودند : آیا شما بیشتر رنج دیده‌اید یا من؟ گفتند : شما سپس امام فرمودند : به خدا سوگند من و این کارگر سهمی برابر داریم و با دست اشاره فرمود به کارگری که در بیت المال کار می‌کرد. 📗بحارالأنوار،جلد۴۱،صفحه۱۱۶
💠ماجرای امیرالمومنین صلوات الله علیه و مرد خرما فروش ✅اهمیت اصلاح کار و ادای حقوق مردم 🔸قب، [المناقب] لابن شهرآشوب مُخْتَارٌ التَّمَّارُ عَنْ أَبِی مَطَرٍ الْبَصْرِیِّ: أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام مَرَّ بِأَصْحَابِ التَّمْرِ فَإِذَا هُوَ بِجَارِیَةٍ تَبْکِی فَقَالَ یَا جَارِیَةُ مَا یُبْکِیکِ فَقَالَتْ بَعَثَنِی مَوْلَایَ بِدِرْهَمٍ فَابْتَعْتُ مِنْ هَذَا تَمْراً فَأَتَیْتُهُمْ بِهِ فَلَمْ یَرْضَوْهُ فَلَمَّا أَتَیْتُهُ بِهِ أَبَی أَنْ یَقْبَلَهُ قَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّهَا خَادِمٌ وَ لَیْسَ لَهَا أَمْرٌ فَارْدُدْ إِلَیْهَا دِرْهَمَهَا وَ خُذِ التَّمْرَ فَقَامَ إِلَیْهِ الرَّجُلُ فَلَکَزَهُ فَقَالَ النَّاسُ هَذَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ فَرَبَا الرَّجُلُ وَ اصْفَرَّ وَ أَخَذَ التَّمْرَ وَ رَدَّ إِلَیْهَا دِرْهَمَهَا ثُمَّ قَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ارْضَ عَنِّی فَقَالَ مَا أَرْضَانِی عَنْکَ إِنْ أَصْلَحْتَ أَمْرَکَ. وَ فِی فَضَائِلِ أَحْمَدَ: إِذَا وَفَیْتَ النَّاسَ حُقُوقَهُمْ. 🔹مناقب ابن شهر آشوب: امیرالمؤمنین علیه السلام به خرما فروشان گذر کرد و چشمش به کنیزکی افتاد که گریه می‌کرد. فرمود: ای کنیزک چه چیز تو را به گریه انداخته؟ گفت: سرورم مرا همراه درهمی فرستاد و از این، خرما خریدم و آن را نزد آن‌ها آوردم نپسندیدند. وقتی آن را آوردم از قبولش امتناع کرد. فرمود: ای بنده خدا او خدمتکار است و اختیاری ندارد، درهمش را به او بازگردان و خرما را پس بگیر. مرد به سویش بلند شد و با مشت به او زد. مردم گفتند این امیرالمؤمنین است. نفس مرد حبس شد و زرد شد. خرما را گرفت و درهمش را به او پس داد، سپس گفت: ای امیرالمؤمنین از من راضی باش. حضرت فرمودند: تا کارت اصلاح نشده از تو راضی نمی شوم آن چه مرا از تو راضی می‌کند اصلاح کارت است، و در فضائل أحمد آمده است: وقتی حقوق مردم را ادا کردی. 📘بحارالانوار،جلد۴۱،صفحه۴۸